رفتن به مطلب

یافتممممممممممممممممممممم ممممم


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 51
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اتفاقا ما این ماه همین ماهی قرمزو تشریح کردیم اونم زنده زنده... خودم کارشو ساختم:smiley (18):

روی باله ای شکمیش خیلی حساسه... پرید بالا افتاد رو زمین

 

برش داشتم سرشو کوبندم به میز.. درجا مرد:ws3:

 

کلا چیزه خوبی نیستن.. خیلی پرو تشریف دارن:hanghead:

 

:w58::w58::w58:

 

من از اين ميترسمممممممممممم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
قاتل:banel_smiley_52:

 

:smiley (18):

 

:w58::w58::w58:

 

من از اين ميترسمممممممممممم

 

این چیه؟ متین خانوم:w00:

 

وقتی هر جلسه بخوای ماهی های مختلفو تشریح کنی همین میشه دیگه

 

وقتی زیادی بالا پایین کنن باید درجا مخشونو بکبونی به میز:ws50:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
اتفاقا ما این ماه همین ماهی قرمزو تشریح کردیم اونم زنده زنده... خودم کارشو ساختم:smiley (18):

روی باله ای شکمیش خیلی حساسه... پرید بالا افتاد رو زمین

 

برش داشتم سرشو کوبندم به میز.. درجا مرد:ws3:

 

کلا چیزه خوبی نیستن.. خیلی پرو تشریف دارن:hanghead:

 

 

 

نمیدونم یه دفعه میبینی کار داره دیگه... :ws3:

:ws3: چه رمانتیکککککککک

 

 

بهدم میپزیشون؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiley (18):

  • Like 1
لینک به دیدگاه
مرحوم ارشميدس!!

 

به جا نيمياري؟

 

:ws52:

 

میشناسمشون اما باهاشون هم کلام نشدم ببینم زبونشون چه جوریه:2rqfst4:

 

 

چقده خشن....فک کنم رو دست ارنیکا درومدی...:banel_smiley_4:

نخیرم...کار نداره....:banel_smiley_4:

 

تازه همه میدونن روحیه من چقد لطیفه.... حالا که اینو گفتم بزار اینم بگم

سره تعیین گروه خونی شد باید نوک انگشته سبابمونو با لانست سوراخ میکردیم

 

همه اینکارو کردن من نتونستم .... حالم بد شد رنگم پرید رفتم بیرون از کلاس باسم اب میوه خریدن... طاقته خون دیدن نداشتم:hanghead:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
وا....ما که ماهی نگرفتیم امسال!:w58:

با اون یکی اقا امین بودم :banel_smiley_4:

خب چرا اسماتون مثِ همه؟!!!یه اسمی بانتخابین تا ازین به بعد اونجوری صدا کنم تا اشتب نکنی:w58:

نوچ فک نکنم

آخه هنوزم شنگولن بعد 3-4 ساعت

 

 

 

 

ماهیا تا برسن دست ما کمه کم 3 بار سکته میکنن

یه بار وقتی از حوض به تانکر منتقل میشن

یه بار وقتی به همین فروشنده ها میرسن و میرن تو ظرفای کوچیک

یه بارم وقتی اونا میندازنشون تو مشما تا بدن دست مشتری

یه بارم وقتی که توی پلاستیک تو دست مشتری ست و همش تکون میخوره :ws44:

اتفاقا ما این ماه همین ماهی قرمزو تشریح کردیم اونم زنده زنده... خودم کارشو ساختم:smiley (18):

روی باله ای شکمیش خیلی حساسه... پرید بالا افتاد رو زمین

 

برش داشتم سرشو کوبندم به میز.. درجا مرد:ws3:

 

کلا چیزه خوبی نیستن.. خیلی پرو تشریف دارن:hanghead:

 

 

 

نمیدونم یه دفعه میبینی کار داره دیگه... :ws3:

ماهم یه بار تشریحش کردیم...کلی حال داد...ولی خیلی دلمون سوخت...اصن هیچ کدوممون دلمون نمیومد بهش دست بزنیم :ws44:

:smiley (18):

 

 

 

این چیه؟ متین خانوم:w00:

 

وقتی هر جلسه بخوای ماهی های مختلفو تشریح کنی همین میشه دیگه

 

وقتی زیادی بالا پایین کنن باید درجا مخشونو بکبونی به میز:ws50:

kidseyessmiley2.gif

  • Like 2
لینک به دیدگاه
:ws52:

 

میشناسمشون اما باهاشون هم کلام نشدم ببینم زبونشون چه جوریه:2rqfst4:

 

 

 

تازه همه میدونن روحیه من چقد لطیفه.... حالا که اینو گفتم بزار اینم بگم

سره تعیین گروه خونی شد باید نوک انگشته سبابمونو با لانست سوراخ میکردیم

 

همه اینکارو کردن من نتونستم .... حالم بد شد رنگم پرید رفتم بیرون از کلاس باسم اب میوه خریدن... طاقته خون دیدن نداشتم:hanghead:

ای جانمممممممممممممم

متینی رو عشخ استتتتتتتتتتتت

  • Like 1
لینک به دیدگاه

 

 

 

این چیه؟ متین خانوم:w00:

 

وقتی هر جلسه بخوای ماهی های مختلفو تشریح کنی همین میشه دیگه

 

وقتی زیادی بالا پایین کنن باید درجا مخشونو بکبونی به میز:ws50:

:icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34):

:ws52:

 

میشناسمشون اما باهاشون هم کلام نشدم ببینم زبونشون چه جوریه:2rqfst4:

 

:banel_smiley_4::banel_smiley_4::banel_smiley_4:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
:icon_pf (34)::icon_pf (34)::icon_pf (34):

 

:banel_smiley_4::banel_smiley_4::banel_smiley_4:

راس میگه

تازه تو فروشگاها یه چوب دارن

چنبار محکم میزنن مغزشو ناکار میکنن

  • Like 2
لینک به دیدگاه
عین هم نیس که...اون امین نپتون(امین گولاخ)ه....من امین آقا! :w02:

  1. :smiley (18): میدونم دچار کمبود محبتی
  2. اشکال نداره عییزم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اوخی....اوخی....خوب یکی ازون ماهیاتو میذاشتی تو جیبت،اونجا در میاوردی چششو میکردی تو لانستو ترشحات مغذشو میدادی بهشون...ای لطیف....ای حساس....(شکلک سبز مایل به بنفش)

 

اینم فکره خوبی بود... به ذهنم نرسید:ws50:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
عین هم نیس که...اون امین نپتون(امین گولاخ)ه....من امین آقا! :w02:

خود چيز پنداري مفرط كه ميگن اينه :4chsmu1:

راس میگه

تازه تو فروشگاها یه چوب دارن

چنبار محکم میزنن مغزشو ناکار میکنن

مامااااااااااااااااان :icon_pf (34):

 

  1. :smiley (18): میدونم دچار کمبود محبتی
  2. اشکال نداره عییزم

بابا از خود گذشته...بابا مهربون...بابا فداكار :banel_smiley_4:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
عین هم نیس که...اون امین نپتون(امین گولاخ)ه....من امین آقا! :w02:

یه وقت تعارف نکنی...میخوای سرور گرامیوایناهم بگم؟؟؟:banel_smiley_4:

باشه ..پس من ازین به بعد ایشونو صداش میکنم نپتون و شوما رو 202 خوبه؟:دی

  • Like 1
لینک به دیدگاه
دروخه؟

گولاخی خو....:w00:

:smiley (18)::smiley (18): عقده ها و کمبودهای درونیت رو خالی کن

خود چيز پنداري مفرط كه ميگن اينه :4chsmu1:

 

مامااااااااااااااااان :icon_pf (34):

 

 

بابا از خود گذشته...بابا مهربون...بابا فداكار :banel_smiley_4:

:ws3::ws3::ws3: انخده صحنه باحالیه

چه صدایی داره

:ws3:

موافقم... همش میگه اند می:smiley (18):

:w02: الان زدم ناکارش کردم تا دیگه نگه

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...