Waffen 15118 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 ما نفهمیدیم باید بریم بالای کوه یا بالای برج میلاد ؟تکلیفمونو روشن کنید خب:w00: چند وقت پیش نیروی انتظامی به دستور دادگستری داشت یک سکویی رو میساخت تا یک بدبختی رو از بالاش پرت کنند پایین که بمیره... میتونیم از اون استفاده کنیم... "خدا" سایه ی این جمهوری اسلامی رو از سر ما کم نکنه که اینقدر به فکر مردم هست... فکر اینجا ها رو هم کردند... 3
Ehsan 112346 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 منتها تفاوت من و شما اینه که زندگی شما یک خواب خوش هست... مال من یک کابوس... این کابوس اگر اهل دل باشی،به رویایی دلنشین تبدیل میشه...... زندگی را زیاد ماشینی نگاه نکن،گاهی وقت ها بچه بودن بهتر از بزرگیست...... لذتی که یک بچه از صحبت کردن با یک موبایل پلاستیکی و یا یک شخصیت خیالی میبره،شما هرگز نمیتونی با یک موبایل واقعی و با انسانی حقیقی تجربه اش کنی..... 5
Waffen 15118 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 این کابوس اگر اهل دل باشی،به رویایی دلنشین تبدیل میشه...... زندگی را زیاد ماشینی نگاه نکن،گاهی وقت ها بچه بودن بهتر از بزرگیست...... لذتی که یک بچه از صحبت کردن با یک موبایل پلاستیکی و یا یک شخصیت خیالی میبره،شما هرگز نمیتونی با یک موبایل واقعی و با انسانی حقیقی تجربه اش کنی..... همش درسته... راست میگی... ولی من بلد نیستم خوب... اهل دل بودن یعنی چی ؟ 2
Ehsan 112346 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 ما نفهمیدیم باید بریم بالای کوه یا بالای برج میلاد ؟تکلیفمونو روشن کنید خب:w00: بستگی به مرتبه پوچیتون داره..... بعضی ها مثل Waffen , zzahra وضعیتشون بحرانیه و زودتر باید از جایی بلند پرتشون کنم... بعضی ها مثل sefidbarfi , soheiiil ممکنه از بالای تپه پرتشون کنم پایین،به خودشان بیان... 3
Ehsan 112346 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 همش درسته... راست میگی...ولی من بلد نیستم خوب... اهل دل بودن یعنی چی ؟ من که از دلت خبر ندارم،باید خودت دلت را دریابی و ببینی اهل چی هست و چه چیزی خوشحالش میکنه... یکی اهل دل بودن را عملیات انتحاری میدونه و تکه تکه شدن در راه مولایش،یکی سینه چاکی واسه مقدساتش و یکی...... به نظر من شما که اهل مطالعه هستی کتاب گلستان سعدی را بخوان..... 2
Waffen 15118 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 بستگی به مرتبه پوچیتون داره..... بعضی ها مثل Waffen , zzahra وضعیتشون بحرانیه و زودتر باید از جایی بلند پرتشون کنم... بعضی ها مثل sefidbarfi , soheiiil ممکنه از بالای تپه پرتشون کنم پایین،به خودشان بیان... دست از سر کچل ما بردار اسی... 3
Waffen 15118 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 من که از دلت خبر ندارم،باید خودت دلت را دریابی و ببینی اهل چی هست وچه چیزی خوشحالش میکنه... یکی اهل دل بودن را عملیات انتحاری میدونه و تکه تکه شدن در راه مولایش،یکی سینه چاکی واسه مقدساتش و یکی...... به نظر من شما که اهل مطالعه هستی کتاب گلستان سعدی را بخوان..... حالا متوجه منظورت شدم اسی جون... خوب من یه موقعی اهل دل بودم... بعد بیچاره شدم الان... الان یک مدتی هست اهل دل نیستم دیگه... یعنی نه وقت برای مطالعه میزارم (که تنها درمان دردم بود) و نه هیچ کار دیگه ای که دوست دارم میکنم... الان دارم خل میشوم... :w74: پ.ن : من بیشتر اهل مولانا هستم تا حافظ و سعدی... 3
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 بستگی به مرتبه پوچیتون داره..... بعضی ها مثل Waffen , zzahra وضعیتشون بحرانیه و زودتر باید از جایی بلند پرتشون کنم... بعضی ها مثل sefidbarfi , soheiiil ممکنه از بالای تپه پرتشون کنم پایین،به خودشان بیان... میخوای با این کار دست و پامون بشکنه تا قدر سلامتی و زندگی رو بدونیم؟ کدوم تپه محلشو بگو تا بیام شاید افاقه کرد 2
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 این کابوس اگر اهل دل باشی،به رویایی دلنشین تبدیل میشه...... زندگی را زیاد ماشینی نگاه نکن،گاهی وقت ها بچه بودن بهتر از بزرگیست...... لذتی که یک بچه از صحبت کردن با یک موبایل پلاستیکی و یا یک شخصیت خیالی میبره،شما هرگز نمیتونی با یک موبایل واقعی و با انسانی حقیقی تجربه اش کنی..... به قول ملا نصرالدین بچه بودیم هم هیچی نبودیم چه برسه به الان که به بزرگیم این دل چیه؟ چیکارش میکنند؟ 2
Ehsan 112346 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 این دل چیه؟ چیکارش میکنند؟ ما کاری نداریم چیه..... فقط میدونیم وقتی به سیخش میکشیم و روی ذغال کبابش میکنیم،احساس زائد الوصفی به ما میدهد. 4
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 ما کاری نداریم چیه..... فقط میدونیم وقتی به سیخش میکشیم و روی ذغال کبابش میکنیم،احساس زائد الوصفی به ما میدهد. شما که قبلا توی کار کباب بال بودید جدیدا به دل و جیگرم علاقه پیدا کردید؟ ولی اگر بفمهمم چیه حتما به خدمتش میرسم:167: 1
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 اعتراف میکنم تحملم بشدت نزول پیدا کرده و طاقت بعضی حرکات و ندارم اصلا اعتراف میکنم چیزی مسخره تر از انتظار وجود ندارد توی این زندگی و برای هرچیزی ....... از انتظار خسته شدم ................ این تپه کجاست پس؟ 1
amin 202 مهمان ارسال شده در 22 خرداد، 2011 اعتراف میکنم تحملم بشدت نزول پیدا کرده و طاقت بعضی حرکات و ندارم اصلااعتراف میکنم چیزی مسخره تر از انتظار وجود ندارد توی این زندگی و برای هرچیزی ....... از انتظار خسته شدم ................ این تپه کجاست پس؟ بابا بیا همین عینالی خودمون....همچی جف پا پرتت میکنیم پایین که تا چشم کار میکنه غلت بخوری!! جمعه بیا...سهیلم میاد! منتهی باهاس تو پرت کردن سهیل کمکم کنید....
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 بابا بیا همین برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام خودمون....همچی جف پا پرتت میکنیم پایین که تا چشم کار میکنه غلت بخوری!!جمعه بیا...سهیلم میاد! منتهی باهاس تو پرت کردن سهیل کمکم کنید.... اینی که گفتی حالا کجاست؟ جفت پا چرا تیپا میزنی مثل انسان هلم بده مگه این سهیل چقدره که تکی زورت نمیرسه
maryam_alien 9904 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 از دست این همه آدم منفی و منفی بافیشون خسته شدم اولیش خودم 3
p mehdi q 6226 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 از دست این همه آدم منفی و منفی بافیشون خسته شدم اولیش خودم من یه آدم مثبت باف .... میتونی بیای کلاسام شرکت کنی 1
yasi * m 5032 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 من خیلی اعترافا هشت که میخوام بکنم.....ولی اول باید جرات پیدا کنم و به خودم بکم... هر وقت به خودم گفتم به شما هم میگم 4
یاسـمن 154 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 اعتراف می کنم که بعضی وقتا خیلی اعصاب خورد کن می شم اعتراف می کنم که مثل اکثر آدما خدمو خوب می بینم و به عیبام کم توجه می کنم اعتراف می کنم که وقتی به خودم فکر می کنم تا چیزی رو برا اعتراف کردن پیدا کنم عقلم جایی قد نمیده و این نشون میده که من هنوز خودمو خوب نشناختم ... 3
Ehsan 112346 ارسال شده در 22 خرداد، 2011 من خیلی اعترافا هشت که میخوام بکنم.....ولی اول باید جرات پیدا کنم و به خودم بکم... اعترافات حالا چی چی هشت؟ من یک لحظه گفتم به ذغال و رفیق بد مربوط میشه؟ 3
ارسال های توصیه شده