مریم راد 2736 ارسال شده در 13 خرداد، 2011 من چی بگم که دلتون بسوزه!ما 7 باید شرکت باشم!آخه ملت می گیرید می خوابید خوب بخوابید دیگه دل سوزوندنتو چیه؟من که بچه بودم همش بیدار بودم مامانم می گفت میترسیدی چیزی بشه تو نفهمی و از دنیا عقب بمونی! 3
*sepid* 9772 مالک ارسال شده در 13 خرداد، 2011 یه روزه جهانیه همینی که هستم باید به تقویم اضافه بشه باید بررسی بشه البته :JC_thinking: تاپیک اموزنده ای بود.ولی خطرناک هست. مثلا به بابام بگم همینیی که هست.لج میکنه تا چند روز به من پول نمیده آره آدم باید دقت کنه.توی هر موقعیتی و البته به هرکسی نمی شه گفت همینی که هست :girl_in_dreams:یه کم شجاعت داشته باشین ... نترسین ... من هواتونو دارم كلا هميني كه هست ديگه! صبحا بايد 5:30بيدار شم برم دانشگاه...شبم نزديكاي 8 برميگردم...هيمينيه كه هست.... ميخواي بخواه...نميخواي بخواه! :there: سپیدی سحرخیز باش تا کامروا باشی!بابا اونایی هم که دد مدیر دارند 1000 تا غم دارند!تنبلی بسه دختر!:ws2: تازگی چیزایی دیدم و شنیدم که حتی از غر زدن تو خلوت خودم هم خجالت میکشم.آدمی رو دیدم که با تمام توانش زنده مونده! وای سپیدی چه بابای باحالی!منم همیشه به بابام میگم این سوختتو از کجا میاری که این همه کار می کنی!حتی کار خونه!حال کن ببین چه بابایی دالم.خدایی نسل تنبلی شدیم ها! کل یوم مردم که این طوری نیستند دخمل!اما تو شرکت روزی شون 100 بار اینو شنیدم.:icon_pf (34): ای بابا مریمی .... ما که حتی جمعه ها هم ساعت 6 بیداریم .... از وقتی یادمه همش 6 بیدار بودم .. در کل همینی که هست دیگه تازه کجاشو دیدی .... همیشه شبا زنگ میزنه به من آهنگ لالایی میزاره میگه بخواب ... فکر کن ساعت 10 شب من بخوابم ... من چی بگم که دلتون بسوزه!ما 7 باید شرکت باشم!آخه ملت می گیرید می خوابید خوب بخوابید دیگه دل سوزوندنتو چیه؟من که بچه بودم همش بیدار بودم مامانم می گفت میترسیدی چیزی بشه تو نفهمی و از دنیا عقب بمونی! عوضش به ما میگن نیروی فعال جامعه 3
کتایون 15176 ارسال شده در 13 خرداد، 2011 خیلی ام خوبه... زندگی همینه دیگه... مشکلات ما آدما با هم از لحاظ کیفی فرق داره ولی همه مون مشکل داریم...اصلا هم به این که خیلی ها تو شرایط بهتر از تو زندگی میکنن فکر نکن چون آرامش تو زندگی یه واژه ی تعریف نشده اس...تا هستی باش و ازین سختی هاش لذت ببر... همینی که هست دیگه کاریش نمیشه کرد... 5
am in 25041 ارسال شده در 13 خرداد، 2011 من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمیلرزید * نیمه شب اون غنچه نوزاد از نگاه مرگ نمیترسید من اگه خدا بودم مادرهای دجله خونین نمیمردند * از فرات سرخ آلوده ،نو عروسها ماهی مرده نمیخوردند من اگه خدا بودم دخترهای اورشلیم و غزه و صیدا * جای حکم تیر و نارنجک ،ترانه مینوشتند روی دیوارها هر کس جای خدا بود ،شاهد این روزگار و این زمین زار * دسته کم معجزه ای میکرد برای بچه های بیکس و بیمار اگه کفره کلام من ، یکی حرفی بگه بهتر * وگرنه بازی واژه نمی بازم من کافر صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن * به گریه میرسه از درد دل سنگ و دل آهن اگه دیوار کجی ها رفته بالا تا ثریا * دست معمار خدا بود خشت اول من و ما چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد * خدا میرفت و یک مادر پرستار زمین می شد و همینی که هست ... 4
*sepid* 9772 مالک ارسال شده در 14 خرداد، 2011 من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمیلرزید * نیمه شب اون غنچه نوزاد از نگاه مرگ نمیترسید من اگه خدا بودم مادرهای دجله خونین نمیمردند * از فرات سرخ آلوده ،نو عروسها ماهی مرده نمیخوردند من اگه خدا بودم دخترهای اورشلیم و غزه و صیدا * جای حکم تیر و نارنجک ،ترانه مینوشتند روی دیوارها هر کس جای خدا بود ،شاهد این روزگار و این زمین زار * دسته کم معجزه ای میکرد برای بچه های بیکس و بیمار اگه کفره کلام من ، یکی حرفی بگه بهتر * وگرنه بازی واژه نمی بازم من کافر صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن * به گریه میرسه از درد دل سنگ و دل آهن اگه دیوار کجی ها رفته بالا تا ثریا * دست معمار خدا بود خشت اول من و ما چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد * خدا میرفت و یک مادر پرستار زمین می شد و همینی که هست ... ------------------------------------------------------------ :icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol::girl_in_dreams: 1
ارسال های توصیه شده