Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ مطمئنی؟؟ یعنی من میگم دوست خوب ندارم یعنی خودم بدم؟؟ بد نیستی! شاید توقع زیادی از کسی داشته باشی و در انتخاب دوست اشتباه کرده باشی! من یه دوست دارم، بهترین دوستمه. ما همیشه با هم هستیم تو دانشگاه دوران لیسانس با هم بودیم، توی ارشد از هم جدا شدیم ولی باز شدت دوستیمون همونقدر موند و الان هم که با هم همکاریم. گاهی اوقات هم از دست هم ناراحت شدیم، دعوا کردیم اما این دلیل نشد که زنجیر دوستیمون پاره بشه! من روی این دوستم همیشه حساب میکنم و ایضا اون روی من. دلیل ثابت موندن دوستیمون هم میدونی چیه؟ شناخت درست. جالبه بدونی من و دوستم از روی تضارب آرا با هم ارتباط برقرار کردیم. اولین برخوردامون با هم همیشه به دعوا توی بحث های کلاسی منجر میشد! به گواه همه من و کاوه خیلی باهم فرق داریم! خیلی بیشتر از اون که فکرشو بکنی! اما خیلی نزدیکیم! حدود یک سال همکلاس بودیم بعد که هم من اون رو شناختم و هم اون منو با هم دوست شدیم. هیچ کدوم از دوستانی که من همون اول باهاشون دوست شدم، الان تقریبا باهاشون ارتباطی ندارم! من و دوستم از هم توقع زیادی نداریم. قدرت نه گفتن هم داریم که به هم بدیم! چون میدونیم دلائل طرف قابلمون منطقیه! دوستی من و دوستم دوستی منطقی ای بوده که رنگ و بوی احساسی به خودش گرفته. من و کاوه دستمون تو جیب همدیگس! حتی پول قبض موبایل همدیگرو پرداخت میکنیم، مقاله های درسی همدیگرو میبندیم، الانم که میخواد بیاد پیش من پایان نامه من رو کمک کنه! الان هم توی فیس بوک عکسای پروفایلمون یکیه. 11 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ دوستی بعضی ها از نوع خاله خرسست. بدبختیش این جاست که همون موقع اینو نمی فهمی. با گذشت زمان می فهمی 7 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ بد نیستی!شاید توقع زیادی از کسی داشته باشی و در انتخاب دوست اشتباه کرده باشی! من یه دوست دارم، بهترین دوستمه. ما همیشه با هم هستیم تو دانشگاه دوران لیسانس با هم بودیم، توی ارشد از هم جدا شدیم ولی باز شدت دوستیمون همونقدر موند و الان هم که با هم همکاریم. گاهی اوقات هم از دست هم ناراحت شدیم، دعوا کردیم اما این دلیل نشد که زنجیر دوستیمون پاره بشه! من روی این دوستم همیشه حساب میکنم و ایضا اون روی من. دلیل ثابت موندن دوستیمون هم میدونی چیه؟ شناخت درست. جالبه بدونی من و دوستم از روی تضارب آرا با هم ارتباط برقرار کردیم. اولین برخوردامون با هم همیشه به دعوا توی بحث های کلاسی منجر میشد! به گواه همه من و کاوه خیلی باهم فرق داریم! خیلی بیشتر از اون که فکرشو بکنی! اما خیلی نزدیکیم! حدود یک سال همکلاس بودیم بعد که هم من اون رو شناختم و هم اون منو با هم دوست شدیم. هیچ کدوم از دوستانی که من همون اول باهاشون دوست شدم، الان تقریبا باهاشون ارتباطی ندارم! من و دوستم از هم توقع زیادی نداریم. قدرت نه گفتن هم داریم که به هم بدیم! چون میدونیم دلائل طرف قابلمون منطقیه! دوستی من و دوستم دوستی منطقی ای بوده که رنگ و بوی احساسی به خودش گرفته. من و کاوه دستمون تو جیب همدیگس! حتی پول قبض موبایل همدیگرو پرداخت میکنیم، مقاله های درسی همدیگرو میبندیم، الانم که میخواد بیاد پیش من پایان نامه من رو کمک کنه! الان هم توی فیس بوک عکسای پروفایلمون یکیه. اهان پس اینه ماجرای عکس پروفت... چه قدر عالی واقعا برات خوشحالم به خاطر یه همچین دوستی... البته منم یه دوست خیلی خوب دارم که تقریبا 8 ساله با همیم...اما الان دیگه داره ازدواج می کنه و من میترسم که دور شیم که البته طبیعیه... 4 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ درسته این قضیه هم مثل خیلی از رابطه های دیگه 2طرفه است ولی من تا حدی بااین حرفتون موافق نیستم(با کمل احترام:girl_yes2:) نه اینوری نیست:wubpink: امیدوارم... اين دليل نميشه شما هم خوبي يه دوست خوب هم پيدا ميكنين اما به نظر من تنها بودن بهتر از داشتن دوست بد هست کاشکی... بد نیستی!شاید توقع زیادی از کسی داشته باشی و در انتخاب دوست اشتباه کرده باشی! من یه دوست دارم، بهترین دوستمه. ما همیشه با هم هستیم تو دانشگاه دوران لیسانس با هم بودیم، توی ارشد از هم جدا شدیم ولی باز شدت دوستیمون همونقدر موند و الان هم که با هم همکاریم. گاهی اوقات هم از دست هم ناراحت شدیم، دعوا کردیم اما این دلیل نشد که زنجیر دوستیمون پاره بشه! من روی این دوستم همیشه حساب میکنم و ایضا اون روی من. دلیل ثابت موندن دوستیمون هم میدونی چیه؟ شناخت درست. جالبه بدونی من و دوستم از روی تضارب آرا با هم ارتباط برقرار کردیم. اولین برخوردامون با هم همیشه به دعوا توی بحث های کلاسی منجر میشد! به گواه همه من و کاوه خیلی باهم فرق داریم! خیلی بیشتر از اون که فکرشو بکنی! اما خیلی نزدیکیم! حدود یک سال همکلاس بودیم بعد که هم من اون رو شناختم و هم اون منو با هم دوست شدیم. هیچ کدوم از دوستانی که من همون اول باهاشون دوست شدم، الان تقریبا باهاشون ارتباطی ندارم! من و دوستم از هم توقع زیادی نداریم. قدرت نه گفتن هم داریم که به هم بدیم! چون میدونیم دلائل طرف قابلمون منطقیه! دوستی من و دوستم دوستی منطقی ای بوده که رنگ و بوی احساسی به خودش گرفته. من و کاوه دستمون تو جیب همدیگس! حتی پول قبض موبایل همدیگرو پرداخت میکنیم، مقاله های درسی همدیگرو میبندیم، الانم که میخواد بیاد پیش من پایان نامه من رو کمک کنه! الان هم توی فیس بوک عکسای پروفایلمون یکیه. مرسی از توضیحت... خیلی خوبه که دوست به این خوبی داره و تا حدودی حرفت رو قبول دارم منم دوستای صمیم کم نداشتم ولی چیزی که همیشه مد نظرم بوده یه دست واقعیه نه مقطعی مثل همین دوستی شما... 9 لینک به دیدگاه
hodaa 5488 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ اهان پس اینه ماجرای عکس پروفت...چه قدر عالی واقعا برات خوشحالم به خاطر یه همچین دوستی... البته منم یه دوست خیلی خوب دارم که تقریبا 8 ساله با همیم...اما الان دیگه داره ازدواج می کنه و من میترسم که دور شیم که البته طبیعیه... منم چندتا دوست خیلی خوب دارم که توی هر شرایطی میتونم روشون حساب کنم و اونها روی من....حتی توی اوج گرفتاری هامون اما دقیقا مشکل از بعد از ازدواج پیش میاد....ارتباطات هنوز خیلی عمیقه اما خیلی کمتر شده....چون توی زندگی متعهلی انقدر آدمها درگیرن که شاید هفته ای یک بار هم نتونن با هم در تماس باشن 7 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ منم چندتا دوست خیلی خوب دارم که توی هر شرایطی میتونم روشون حساب کنم و اونها روی من....حتی توی اوج گرفتاری هامون اما دقیقا مشکل از بعد از ازدواج پیش میاد....ارتباطات هنوز خیلی عمیقه اما خیلی کمتر شده....چون توی زندگی متعهلی انقدر آدمها درگیرن که شاید هفته ای یک بار هم نتونن با هم در تماس باشن اما خب این اتفاق برای هر رابطه ای میفته و احتناب ناپذیره... این جور دوری ها خیلی قابل درک و قابل تحمل تره تا دوری هایی که به خاطر رفتار های نسنجیده و گاهی حرفایی پیش میاد که دیگه هیچوقت قابل فراموشی نیست... 4 لینک به دیدگاه
hodaa 5488 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ اما خب این اتفاق برای هر رابطه ای میفته و احتناب ناپذیره... این جور دوری ها خیلی قابل درک و قابل تحمل تره تا دوری هایی که به خاطر رفتار های نسنجیده و گاهی حرفایی پیش میاد که دیگه هیچوقت قابل فراموشی نیست... درسته....منم منظورم این بود که همیشه نمیشه دوستی توی سطح بمونه.....اما وقتی دوستی ها عمیق و واقعی باشه حتی دوری ها نمیتونن کمرنگش کنن وقتی یکی وارد زندگی آدم بشه ناخوداگاه حجم زمانی زیادی از آدم میگیره.....آدم دیگه خیلی نمیتونه با دوستاش باشه....و البته متقابلا واسه اونها هم همینطوره 6 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ منم یه همکلاسی دارم خیلی مهربونه خیلی کمکم میکنه خیلی معرفت داره همیشه هم تا یه مشکلی دارم سریع میاد به طور خودجوش تا جایی که میتونه حلمیکنه اما نصف محبتایی که اون میکنه رو من نمیکنم اون منو دوست صمیمی خودش میدونه اما من نه چرا اینکارو میکنم:icon_pf (34): 6 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ کسایی که دنبال دوست خوب میگردن، اگر سعی کنن خودشون دوست خوبی باشن برای بقیه، دوستای خوب هم میان سراغشون!معمولا این قضیه دو طرفه اس! دقیقا همینطوره تو دوستی بهتره که همون چیزی که از دوستمون انتظار داریم اول از همه خودمون بجا بیاریم. بعد اگر دیدیم اون دوستمون اونجور که ما میخوایم یا باید باشه نیست میتونیم به دنبال فرصتهای بهتر بگردیم. اين دليل نميشه شما هم خوبي يه دوست خوب هم پيدا ميكنين اما به نظر من تنها بودن بهتر از داشتن دوست بد هست با این جمله موافقم دوست خوب یک صد نفر میشه که باشه. ولی آدم دوست صمیمی نداشته باشه بهتر از اینه که یه دوست نامرد داشته باشه بد نیستی!شاید توقع زیادی از کسی داشته باشی و در انتخاب دوست اشتباه کرده باشی! من یه دوست دارم، بهترین دوستمه. ما همیشه با هم هستیم تو دانشگاه دوران لیسانس با هم بودیم، توی ارشد از هم جدا شدیم ولی باز شدت دوستیمون همونقدر موند و الان هم که با هم همکاریم. گاهی اوقات هم از دست هم ناراحت شدیم، دعوا کردیم اما این دلیل نشد که زنجیر دوستیمون پاره بشه! من روی این دوستم همیشه حساب میکنم و ایضا اون روی من. دلیل ثابت موندن دوستیمون هم میدونی چیه؟ شناخت درست. جالبه بدونی من و دوستم از روی تضارب آرا با هم ارتباط برقرار کردیم. اولین برخوردامون با هم همیشه به دعوا توی بحث های کلاسی منجر میشد! به گواه همه من و کاوه خیلی باهم فرق داریم! خیلی بیشتر از اون که فکرشو بکنی! اما خیلی نزدیکیم! حدود یک سال همکلاس بودیم بعد که هم من اون رو شناختم و هم اون منو با هم دوست شدیم. هیچ کدوم از دوستانی که من همون اول باهاشون دوست شدم، الان تقریبا باهاشون ارتباطی ندارم! من و دوستم از هم توقع زیادی نداریم. قدرت نه گفتن هم داریم که به هم بدیم! چون میدونیم دلائل طرف قابلمون منطقیه! دوستی من و دوستم دوستی منطقی ای بوده که رنگ و بوی احساسی به خودش گرفته. من و کاوه دستمون تو جیب همدیگس! حتی پول قبض موبایل همدیگرو پرداخت میکنیم، مقاله های درسی همدیگرو میبندیم، الانم که میخواد بیاد پیش من پایان نامه من رو کمک کنه! الان هم توی فیس بوک عکسای پروفایلمون یکیه. یکی از بهترین حالات اینه که توقع زیاد از دوستت نداشته باشی. ولی با این حال یه حداقل هایی باید وجود داشته باشه وگرنه نمیشه بهش دوستی گفت. دوستی در حد سلام و علیک روزانه شاید با چند ده نفر داشته باشیم ولی اونی که محرم رازمون میشه ، اونی که بخاطرمون حاضره از وقت ارزشمند خودش بزنه تا به امور ما رسیدگی کنه و غیره هر کسی نمیشه. بعد این دوستی رشد میکنه و به درجات پیشرفته میرسه که همونی میشه که شما و دوستت رسیدین. دوستی بعضی ها از نوع خاله خرسست.بدبختیش این جاست که همون موقع اینو نمی فهمی. با گذشت زمان می فهمی فکر میکنم از این نوع دوستیها خیلی ها تجربه کردن. زمانی که میفهمی بخاطر اعتمادی که به اون شخص کرده بودی ضربۀ عاطفی بزرگی میخوری امیدوارم... کاشکی... مرسی از توضیحت... خیلی خوبه که دوست به این خوبی داره و تا حدودی حرفت رو قبول دارم منم دوستای صمیم کم نداشتم ولی چیزی که همیشه مد نظرم بوده یه دست واقعیه نه مقطعی مثل همین دوستی شما... دوست واقعی خیلی خیلی نادره. احترام و صمیمیتی که تو این نوع دوستی وجود داره بین خواهر و برادر هم وجود نداره. منم یه همکلاسی دارم خیلی مهربونه خیلی کمکم میکنه خیلی معرفت داره همیشه هم تا یه مشکلی دارم سریع میاد به طور خودجوش تا جایی که میتونه حلمیکنه اما نصف محبتایی که اون میکنه رو من نمیکنم اون منو دوست صمیمی خودش میدونه اما من نه چرا اینکارو میکنم:icon_pf (34): خب از یه طرف دوست باید یه سری ملاکهای اولیه هم داشته باشه دیگه. با یک نیرویی بهم جذب بشن. من بهش میگم مجیک یه مجیکی باید باشه تا اون دو شخص رو بهم متصل کنه. بعد وارد بحث اخلاقیات و مرامهای دوستی میشیم. من یه زمانی از دوستم خیلی توقع داشتم. بعد از یک دوره تنش عذاب دهنده و کات کردن اون دوستی به این نتیجه رسیدم ارزش دوستی اون شخص و ارزش حضور اون شخص در زندگیم بالاتر از اون توقعاتی بود که داشتم. یک دوست خوب کسیه که خیلی کم ازت توقع داشته باشه. به خواسته هات و دیدگاهات و ارزشهات احترام بذاره حتی اگر با اونها مخالفه. قرار گذاشتیم یک دوست عادی و مورد احترام هم باشیم تا جایی که بشه ملاکهای دوستی رو برای هم برآورده کنیم بدون کوچیکترین توقع اینکه حتما طرف مقابلمون هم همون فداکاریها رو بکنه. 8 لینک به دیدگاه
CodePlus 15426 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ چه رویی داریا ... فرناز !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! کف کردم جان تو لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آبان، ۱۳۹۰ ما که از دوست خیری ندیدیم...............:icon_pf (34): ولی الان بهترین و با معرفت ترین دوستم در زندگی همسرم هستش:yes: ضمنا: اگر یک دوست با محبت و با عشق داشته باشم قطعا علیرضا ورپشتی است 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آبان، ۱۳۹۰ هر کجا لرزیدی، از سفر ترسیدی، تو بگو، از ته دل من خدا را دارم...و کسی می گوید... سر خود بالا کن... به بلندا بنگر... به بلندای عظیم... به افق های پر از نور امید... و خودت خواهی دید... و خودت خواهی یافت... خانه ی دوست کجاست... خانه دوست در آن عرش خداست... خانه ی دوست در آن قلب پر از نور خداست... و فقط دوست ، خداست... :icon_gol: 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده