.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ چه سنگین گذشت عصر بارانی ام گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود تا حرفهایم در بستری از بغض بخوابند 8 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ بابایی عاشقتم.... مخصوصن وقتی اذیتت میکنم... وبا هات شوخی میکنم با خنده بهم میگی: پدر سوخته منو میذاری سرکار... 14 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ دفتر آسمان باز است قلم را بردار بنویس روی هر برگش دلتنگی های دلتنگت را بنویس به روی هر برگش... 7 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ ابرها گیجند باز باران توی جنگل‌های گیلان ظاهراً دارد... باز باران بر کویر من نمی‌بارد... باز دلتنگی... 8 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ امروز قم کار داشتم یه سر هم رفتم جمکران پست و پاک نکنیدا اونی که باید بفهمه میفهمه 3 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ دیگه خسته شدم ... کاش میشد یا من بیام پیشت یا تو بیای پیشم... 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ مهربانیت آنقدر زیباست، که سنجاقکی بدون ترس، در کف دستت آب خواهد خورد. 13 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ دست‌هایت دور است دردهایم نزدیک. 9 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ همچنان باران همچنان آرامش چشمان معصومت همچنان احساس «یک جور عجیبی دوستت دارم». 11 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم... بیا بگشای در، بگشای دل تنگم! 12 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ چنانت دوست می دارم که وصلم دل نمی خواهد کمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی محبت کار فرهاد است کوه بیستون سفتن 11 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ پرواز رو یاد بگیر تا حرفم رو درک کنی .... 12 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ ..... .... .... ... . ... .... .. ..... ... ... . ... .... ...... ...... ... ... . .. ..... .... .... ..... ..... .... . .... .... 8 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۰ [h=6]می شود به فنجانی چای مست شوی و به لبخندی کامیاب! اگر "اویی" که باید روبرویت نشسته باشد....[/h] 14 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۰ تو اینجا نیستی و من برای نیمکت‌ها قصه می‌گویم. 10 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۰ روحت شاد علی جان: سال اول که برا کنکور ارشد خوند رتبه امیرکبیر رو آورد ولی انتخاب رشته نکرد فقط می خواست بره شریف. سال دوم رتبه ی شریف رو آورد منتها تابستون به دیار باقی شتافت.. 19 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۰ در را که می‌بندی یک شهر، تنها می‌شود در من. 13 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده