afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ باید آهسته نوشت. بادل خسته نوشت با لب بسته نوشت. گرم و پر رنگ نوشت. روی هر سنگ نوشت. تا بدانند همه كه اگر دوست نباشد دل نیست 5 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۰ نفس نمیکشد هوا... قدم نمیزند زمین.. سکوت میکند غزل... بدون تو یعنی همین... 7 لینک به دیدگاه
ashegh20 1559 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ همه ی خودم را مال تو کرده ام چقدر دنیای تو بزرگ است هنوز از تنهایی سخن میگویی چقدر کم هستم!!! 4 لینک به دیدگاه
ashegh20 1559 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ بس است دیگر... دیگر تمام شد آن ضجه های طولانی لحظه های بی تو... حالا جای دلتنگی برای تو... تنهایی ام را می ریسم و قلب شکسته ام را بند می زنم... 7 لینک به دیدگاه
PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ لبهایت مثل نانی است که عیسی تقسیم میکرد هر چه از آن بوسه برمیدارم برکت بیشتری پیدا میکند 8 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ همینی را که هستی دوست دارم و گرنه از این بهترت را همه دوست خواهند داشت 8 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ پنجره را كه باز میكنی دلم می آید و لبــــــ طاقچه ی نگاهت مینشیند! میبینی؟ دلم بی دام و دانه جلد نگاهت شده است ...... 7 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ میخوام دنیارو تقسیم کنم.. آسمون مال من ستاره ها ماله تو... ماه مال من خورشید ماله تو.... اصلا بیا یه کاری کنیم: همه ی دنیا ماله تو فقط.... تو ماله من!!! 5 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ برای خوبیهایت برای د ستانت و نگاهی که مالا مال از احساس است برای ساد گی هایت و لبخند مهربانت که پر از محبت است برای چشمانت صدایت نه خودت برای شنید نت، افکارت برای آسمان که بی تو کم رنگ است باور کن دلم تنگ است 3 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ خون تپش زندگی،یعنی تو آنچه را که باید می فهمیدم فهمیدم ماه زیباتر از همیشه می تابد دیگر دنبالت نخواهم گشت رد پای تو به قلبم می رسد 4 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ نیم نگاهت را به تمام دنیا نخواهم فروخت... حتی اگر ذره ای به یادم نباشی... 9 لینک به دیدگاه
ashegh20 1559 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ عجب موجود سخت جانی ست دل ! هزاران بار تنگ می شود می شکند می سوزد می میرد و باز هم برایت می تپد ... 6 لینک به دیدگاه
chalipa 1177 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم 6 لینک به دیدگاه
ashegh20 1559 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ تو را آرزو نخواهم کرد، هیچ وقت! تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی، با دل خود، نه با آرزوی من 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم گر چه می دانی که در غریبی زیستم مثل رودی بستر این خاک طی کرده ام تا بفهمم عاقبت در جستجوی کیستم 7 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ به چشمان مهربان تو مینویسم حکایت بی انتهای عشق را تا بدانی که محبت وعشق را در چشمان تو آموختم و با تو آغاز کردم 8 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ ندیدی شعله ی قلبم بسان آتش دوزخ بسوزاند جسم و جانم را و خاکستر بماند باقی از آن روح پریشانم نفهمیدی که این قلبم بدون تو می سوزد و می میرد ... 5 لینک به دیدگاه
ashegh20 1559 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ لنگه های چوبی در حیاطـــــــمان گرچه کهنــــــه اند و جیر جیر می کنند محکــــــمند ! خوش به حالـــــشان که لنگه ی همند ..... 5 لینک به دیدگاه
Yekta.M 15459 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ چشم از پنجره بر وسعت شب دوخته ام و به چشمان "تو" می اندیشم پیش از آنی که سحر رنگ چشمان تو را پاک کند... 6 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ زندگی بر شانه ام سنگینی آوار بود هستی من پرسه ای در طول یک تکرار بود روی بوم لحظه ها تصویر لبخندی نماند زیستن مرثیه ای در سوگ یک پندار بود بی تو هر گهواره گوری بی تو هر شادی غمی هر نفس ناقوس مرگی هر دری دیوار بود 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده