کهربا 18089 مالک ارسال شده در 9 آذر، 2012 اتفاق هایی هستند که وقتی رخ می دهند خودت رو سرزنش می کنی و همش بهش فکر می کنی و توی ذهنت هزار تا قصه برای درست کردنش و جبران اشتباهت می بافی اما در حقیقت بهترین کار اینه که بپذیریش و سعی کنی بهترین واکنش رو بعد از اون داشته باشی و گاهی بهترین واکنش سکوته امیدوارم اینبار سکوتم جواب بده... 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 17 آذر، 2012 نترس نازگل! کمی صبوری کن تمام می شود. دست هایت یخ کرده! چراغی روشن خواهم کرد، روشنایی از ترست می کاهد. نازگل تمام شهر خوابیده اند! آرام بگیر... اینهمه بی تابی برای چه؟! . . . بس کن نازگل!! حضورم اینجا برایت کافی نیست؟! نازگل چه می کنی؟! نازگل؟! گریه؟!!! . . . نازگلم ببخش رنجوریت را فراموش کرده بودم! نازگل اشک نریز صبحی در راه است. نازگل اشکهایت زمستان را به جسمم خواند. بخند تا گرم شوم، بخند... نازگل! تلخند تو روحم را می آزارد. شاد باش حتی اگر نمی خندی... ... نازگل برق چشمانت را نمی بینم؟! نازگل تو را به خدا...! ... نازگلم؟ نازترین گلم؟ نازنین ترینم؟ ... چرا ساکتی؟! . . . نازگل؟!!! 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 30 آذر، 2012 او می آید صدایش کلامش خنده اش شبیه ... ست. جذبش می شوی! نمی دانی چرا؟! او حرف می زند ... تو خام می شوی! شباهتش تو را خام می کند تو را کور می کند! او را همچون ... می بینی، خوب ِ خوب ِ خوب ِ به خودت که می آیی می بینی هیچ شباهتی به او ندارد! تو نیز دیگر شبیه خود نیستی... ادامه می دهی، بی تفاوت... و این آغاز اشتباه است. --------------------------------------------------------------------------------- او حرف می زند حرف می زند تو گوش می دهی گوش می دهی او لذت می برد لذت می برد تو شاد می شوی شاد می شوی او ستایش می کند ستایش می کند تو مغرور می شوی مغرور می شوی او عاشقانه می گوید عاشقانه می گوید تو عاشق می شوی عاشق می شوی او پرواز می کند پرواز می کند تو... تنها می شوی تنها می شوی 15/6/91 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 3 دی، 2012 خبر که رسید قلبم یکهو گرفت! انتظار نداشتم که واکنشی نشان دهد اما گرفت! دلم برای دیگری تنگ شد... قلبم برای عشقشان تپید... نمی دانم کجای جغرافیای عشق سرزمین وصال است؟ چرا پیدایش نکردید؟ چرا تمام شهرهای کشور محبت را با هم در جستجویش نپیمودید؟ دیگری کجایی؟؟؟ چه می کنی؟؟ می دانی نیمه ات دارد با خود چه می کند؟ کاش می شد که تو را گویم که او را چه می شود... اما "قسم" بد زنجیری ست...! کاش... اَه ... لعنتی! کجایی دیگری(؟!)، دیگری دارد جایت را می گیرد ... 10
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 8 دی، 2012 همیشه وقتی از تمرین بر می گردم زانو هام زخمی یا کبوده و صورتم هم ورم کرده ولی با اینهمه ضربه ای که می خورم باز هم به بازی ادامه می دم و جا نمی زنم. خواهرم می گه تو جو گیری! ولی خودم جور دیگه فکر می کنم... به نظرم تمرین هام فقط برای سلامتی و تفریح نیست دارم تمرین می کنم که به خاطر کمتر درد کشیدن تو وسط کار جا نزنم 9
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 16 دی، 2012 مینا میگه باید خوشحال باشی اما من... گریه کردم...! یکهو حالم منقلب شد و صدای هق هق گریه ام ... تمام روزهای خوبی که باهم گذرونده بودیم جلوی چشم هام ظاهر شد، از بچگی هامون تا همین لحظه. خیلی دوسش دارم... خیلی خیلی دوسش دارم. خواهرمه رفیقمه عزیزمه ... داره ازدواج می کنه به همین سادگی :5c6ipag2mnshmsf5ju3 به نظرم زوده می دونم که این اتفاق در هر صورت می افتاد ولی کاش چند سال دیگه پیش می اومد دلم خیلی گرفته امروز شرکت نرفتم فردا شب خواستگاری رسمیه کاش هیچ وقت فردا نشه... 9
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 4 بهمن، 2012 به دیوار اتاق تکیه زده ام. چشمانم به دیوار است اما تو را می بینم... تو را می بینم زیر باران در خیابان خیس! آهسته گام بر می داری و کم کم دور می شوی از نگاه من ... شانه هایت خم شده تکیده می نمایی ... این لحظه را که در ذهنم باز می نگرم قلبم شروع به دویدن می کند و تپشش سرعت می گیرد. حجم عظیم جدایی توانت را گرفته بود سنگین گام بر می داشتی مرد من! تو را چه شد؟! مرا چه شد؟! که می داند ؟!!! ... 8
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 7 بهمن، 2012 بعضی شب ها که نیاز داری یکی کنارت باشه هیچکس نیست! امان از این شب ها ... 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 18 بهمن، 2012 راه کوتاهست و مقصد طلایی فقط کفش های آهنین می خواهد... من کفش آهنینم را پوشیدم پیش به سوی مقصد طلایی :icon_pf (19): 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 21 بهمن، 2012 حرف هایی هست که هنوز هم که می شنوم دردم می آید ... خدایا کی آرام می گیرم 6
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 3 اسفند، 2012 تو توئی و من مژگان و چقدر مژگان بودن این روزها سخت است ... 14
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 7 اسفند، 2012 یه روزایی مثل امروز اتفاق هایی می افته که آدم تخیله میشه ... یعنی اولش فکر می کنه تخیله مالی شده اما بعد احساس می کنه تخلیه روانی شده امروز تمام چیزهای مادی ارزشمندی که داشتم بردند و الان احساس خالی بودن می کنم... دوباره باید پر شد. 10
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 13 اسفند، 2012 برای اولین باره که قلبم گرفته نه اینکه دلگیرم نه ... قلبم درد میکنه! ولی دردش از ناراحتیه ... به نظرم برای چنین تجربه ای خیلی زوده خیلی زود ... ای بابا ... طبق معمول مهم نیست ... بیخیال 12
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 22 اسفند، 2012 همه چیز داره خیلی سریع اتفاق می افته باید کاری کنم تصمیم گیری سخت شده و من مجبورم که بر خلاف میل درونیم انتخاب کنم امیدوارم این انتخابم باعث نشه که من رو قضاوت کنن گرچه می دونم که این اتفاق می افته اما خب کاریش نمی شه کرد... زمانی که تصمیم می گیریم که کاری انجام بدیم همیشه موافقان و مخالفانی هستند و همیشه چیزهایی هستند که باید قربانی بشن ... اما بهتره در نهایت خودمون انتخاب کنیم که چه کنیم و قربانی چی باشه... 10
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 29 فروردین، 2013 گلایه کردن قدغن ... حسه یه ماهی توی آب که نمی دونه شنا چیه اما اینکار رو می انجام می ده رو دارم ... نمی دونم خوبه یا بد! 11
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 2 اردیبهشت، 2013 یه دوست خوب رو از دست دادم به یه دلیلی که دلیل نیست ... دوستی قشنگ ترین رابطه ایه که تا به امروز تجربه کردم قشنگ تر از عاشقی فقط دوستیه دوستی ... 8
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 9 اردیبهشت، 2013 به به داره امشبببببب :hapydancsmil: امشب چه شبی است شب مراد است امشب هر کاری می کنم خوابم نمی بره این حس عالی از همه چی بهتره 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 15 خرداد، 2013 تر دست شدم! توپ بزرگی برداشته ام . گل یا پوچ ... تنها خودم نمی دانم کدام یک گل است ... ! کور شده ام 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 31 خرداد، 2013 شکستن ... شکستن یک انسان در باور انسانی دیگر ... شکست ... همین چند روز پیش شکست ... و حالا از پشت شیشه ی ترک خورده به سال هایی که با هم گذشت نگاه می کنم ... بارانی می شوم ... محو می شود ... ... 7
کهربا 18089 مالک ارسال شده در 6 تیر، 2013 چقدر شبیه این شعری: سبز سبزم ریشه دارم من درختی استوارم ... من اما این ترانه ام: دل من سیاست ولی آبی رو خیلی دوست دارم ... قصه ی ما : چند تا دریا فاصله ست بین دست من و تو ؟ چند تا کوه سنگیه بین قلب من و تو ؟ 6
ارسال های توصیه شده