bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ برخی اوقات باعث کاهش میشه ولی خیلی اوقات باعث افزایش آلودگی ست. استفاده از نیروهای طبیعی هم کمتر مدت زیادی نیست که مطرح شده و از اواخر قرن 20 به طور جدی مطرح شد.(اونایی که برج سازی رو خیلی دوست دارن یه نگاهی به کتاب تجربه ی مدرنیته نوشته ی مارشال برمن بندازن. لازم نیست کل کتاب رو بخونین فصل در جنگل نمادهاش کافیه ). درسته اگه این بلند مرتبه بی ضابطه و غیر اصولی انجام بشه میتونه مانع جریانات هوایی در سطح شهر بشه و باعث ساکن ماندن هوا و آلودگی گردد . ولی همه ما میدونیم که شهرسازی کاری گروهیست و میتوان با مکان یابی صحیح برای بلند مرتبه سازی در سطح شهر و همکاری با متخصصین ترافیک و هواشناسی و زمین شناسی از این پیشامد جلوگیری کرد همچنین میتوان با ایجاد فاصله های مناسب بین ساختمانهای بلند مرتبه و همچنین ساختن برجهای پلکانی تا حد زیادی از این مورد پیشگیری کرد و در کنارش از امکانات و صرفه جویی حاصل استفاده بهینه ای کرد. 7 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۸۹ درسته اگه این بلند مرتبه بی ضابطه و غیر اصولی انجام بشه میتونه مانع جریانات هوایی در سطح شهر بشه و باعث ساکن ماندن هوا و آلودگی گردد . ولی همه ما میدونیم که شهرسازی کاری گروهیست و میتوان با مکان یابی صحیح برای بلند مرتبه سازی در سطح شهر و همکاری با متخصصین ترافیک و هواشناسی و زمین شناسی از این پیشامد جلوگیری کرد همچنین میتوان با ایجاد فاصله های مناسب بین ساختمانهای بلند مرتبه و همچنین ساختن برجهای پلکانی تا حد زیادی از این مورد پیشگیری کرد و در کنارش از امکانات و صرفه جویی حاصل استفاده بهینه ای کرد. آیا با در نظر گرفتن اینها مسئله حل خواهد شد؟ اگر مسئله ی آلودگی ها با این توجهات حل بشه مسائل اجتماعی ظهور خواهند کرد(برای مطالعه ی بیشتر کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی اونجاییش که در مورد تورف ها صحبت میکنه). از نظر من تراکم زیاد برای کاربری مسکونی در کشور ما اصلاً بکار نمیاد. برای کاربری های اداری غیرقابل انکاره که اگه به مسائلی که در بالا گفته شد توجه بشه بسیار هم میتونه مثمر ثمر باشه.من مخالف کاربری تراکم بالا برای کاربری مسکونی هستم و متقاعب اون تراکم کم نیز اصلاً به صرفه نیست. من کاملاً با bpcom برای ساختمانهای اداری موافقم. 7 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ فک کنم اکثر اونای که نظر داده بودن چه شهرساز و چه غیر شهرساز همه یهر پایدارو تداعی میکنن واسه خودشون و البته رفاه گرا ولی یادتون نره اینا در حد ایده و نظریه است و البته نکته ی اساسی اینکه هیچ کدوم ما نمیتونیم یه شهر بسازیم (به تنهای) اینو خاطرتون باشه همون طراح محور و فرایند محور خودمون 7 لینک به دیدگاه
George Santanaya 96 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ من هیچ گاه آفریننده ی یک شهر نخواهم بود. 2 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ آهان راستی این شهری که میگین میسازنش یه می آفرننش آفریده میشود یعنی یهویی یا یواش یواش به نظرم به فکر ساختش باشین آفریدن کار ماها نیست 3 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ من هیچ گاه آفریننده ی یک شهر نخواهم بود. بیا به این میگن شهرساز آینده دار قشنگ مطلبو گرفت:w02: 2 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ آیا با در نظر گرفتن اینها مسئله حل خواهد شد؟ اگر مسئله ی آلودگی ها با این توجهات حل بشه مسائل اجتماعی ظهور خواهند کرد(برای مطالعه ی بیشتر کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی اونجاییش که در مورد تورف ها صحبت میکنه). از نظر من تراکم زیاد برای کاربری مسکونی در کشور ما اصلاً بکار نمیاد. برای کاربری های اداری غیرقابل انکاره که اگه به مسائلی که در بالا گفته شد توجه بشه بسیار هم میتونه مثمر ثمر باشه.من مخالف کاربری تراکم بالا برای کاربری مسکونی هستم و متقاعب اون تراکم کم نیز اصلاً به صرفه نیست. من کاملاً با bpcom برای ساختمانهای اداری موافقم. امید جان منظور من از بلند مرتبه سازی نه برج های چند ده طبقه بود که این برجها شاید فقط در شهری مثل تهران کاربرد داشته باشد آنهم به صورت معدود بلکه بیشتر میان مرتبه سازی بود و برجهایی بین 8 تا ده طبقه حداکثر که هر طبقه هم 2 تا 4 واحد مسکونی را در بر بگیرد. در شهرهای متوسط مثل همین شهر قزوین که توسعه افقی شهر موجب از بین رفتن زمینهای موغوب کشاورزی میشود و از طرف دیگر شهر به سرعت در مرحله توسعه قرار گرفته که آنهم دلایل زیادی دارد ( نظیر انتخاب شهر قزوین از طرف سازمان ملل و بانک جهانی به عنوان پایلوت اسکان بشر و پروژه ایجاد شهر پایدار cbs و همچنین امکانات بالقوه صنعتی،کشاورزی،نظامی و دانشگاهی و برنامه های توسعه آتی نظیر ایجاد شهرک هوافضا و بسیاری موارد دیگر) راهکار توسعه عمودی میان مرتبه از الزامات توسعه محسوب می شود. همچنین بافت تاریخی شهر در جنوب آن از موانع توسعه محسوب میشود و کسترش شهر نیز از شمال به علت وجود بزرگراه تهران - زنجان و از شرق و غرب به علت وجود باغات سنتی با مانع همراه است. البته منظور من از بیان موارد فوق به عنوان یک مثال آشنایی بیشتر من با مسائل شهری قزوین بود و شهرهای بسیار دیگری نیز با این گونه مشکلات دست به گریبانند که راهکار توسعه عمودی میان مرتبه میتواند تا حدی پاسخگوی نیاز جمعیت آن باشد. 5 لینک به دیدگاه
lady architect 5358 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ شهر منظم ميساختم!نه اينكه ساختموناي كنار هم يكي كوتاه باشه...يكي بلند! فضاي سبز رو هم بيشتر ميكردم ولی به نظر من خط اسمونای نا منظم یه جذابیت خاصی داره 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ خدا نکنه کار به جایی برسه که معاملمون نشه... اول از هر چیز دوستیم دیگه :ws2: اگرم بحثی هست فقط برای بالا رفتن اطلاعاتمونه، مخصوصا اطلاعات من اما تعریف من از مقیاس انسانی، اگر گفتم تطبیق با روحیات انسانی(موافقم تعریفم کلی بود) منظورم دقیقا شرایطیه که انسان رو به سمت راحتی، آرامش و لذت از فضا سوق می ده...انسان توی فضایی احساس راحتی کامل داره که اول از همه با مقیاس بدنش سازگار باشه این تو شهرسازی یه اصله...از لحاظ روانشناسی کاملا ثابت شده که آدما توی فضای تنگ و باریک احساس ترس و وحشت بهشون دست می ده (مگر اینکه با عناصری تعدیل شده باشه،مثل کوچه های فدیمی وباریک یزد که با مصالح به کار رفته توی جداره و ... تعدیل شده) و توی فضاهای بی حد گسترده احساس سرگشتگی!! اما من خودم خیلی چیزای دیگه هم به این مقوله اضافه می کنم، چون معتقدم حتما قرار نیست فقط به چیزهایی عمل کرد که تو کتابا نوشته شده و چیزه دیگه ای به اونا نیفزود..اگر قرار بر این منوال باشه باز ما هستیم و همین شهرها... چیزایی که من خودم به این موضوع اضافه می کنم( مقیاس انسانی) باز بر می گرده به روحیات انسانی..مثال بارزشم شاید همون استفاده از رنگ ها تو فضاهای شهری باشه... رنگ ها هم درست مثل اندازه ها تو شرایط یک محیط تاثیر گذارن، مثل خیلی از رنگ هایی که با تاثیراتشون باعث می شن یه فضا کوچک تر از اندازه واقعیش به نظر بیاد یا برعکس... بازم می گم اینا عقیده های شخصی منه = منظورم از تطبیق با روحیات انسانی _ اینطوری معاملمون نمیشه تیکه کلاممه تو بحثا. در هر صورت. از صحبتات متوجه شدم منظورت از مقیاس انسانی کلا کیفیات فضاهای شهری بود. (به فرخنا ترسی توی صحبتات اشاره کردی که درواقع یه ویژگی فضایی هست که از عواملی منشعب میشه که یکیش مقیاسه) و این کیفیت ها از اون جهت که مطلوب انسان ها هستند شما با عنوان مقیاس انسانی اون رو بکار بردی. اما بنده استفاده از اصطلاح مقیاس انسانی رو از لحاظ تناسبات بصری و ساختار کالبدی بیشتر می پسندم. از این بابت هم خوشحالم که دوستای با سوادی مثل تو، توی این انجمن فعالیت می کنن _________________ لطف دارید. خوشحال میشیم از شما بیشتر استفاده کنیم. 5 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ خب اگه آفریننده یه شهر بودم؟ من نمیتونم آفرننده شهر باشم. به نظر من نمیشه توی برهوت شهر آفرید. باید یه جایباشهکه زندگی جریان داشته باشه بعد میشه اون رو به شهر تبدیل کرد. به عقیده من شهر محل زندگی ساکنانش هست(میگم ساکنان چون ممکنه شهروند نباشن) پس باید اونا و زندگیشون در اولویت باشه نه عشق شهرساز. ظوابط باید برای اونا باشه اقتصاد شهری باید برا اونا باشه سیما و منظر باید برای اونا باشه. البته نه برای خواسته هایی که موقع جوگیر شدن در میکنن. 7 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ خب اگه آفریننده یه شهر بودم؟من نمیتونم آفرننده شهر باشم. به نظر من نمیشه توی برهوت شهر آفرید. باید یه جایباشهکه زندگی جریان داشته باشه بعد میشه اون رو به شهر تبدیل کرد. به عقیده من شهر محل زندگی ساکنانش هست(میگم ساکنان چون ممکنه شهروند نباشن) پس باید اونا و زندگیشون در اولویت باشه نه عشق شهرساز. ظوابط باید برای اونا باشه اقتصاد شهری باید برا اونا باشه سیما و منظر باید برای اونا باشه. البته نه برای خواسته هایی که موقع جوگیر شدن در میکنن. به این میگن فرایند محور نه طراح محور 5 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ بچه ها شما هم گیر دادین ها. بابا این بنده خدا یه سوال فانتزی مطرح کرده. منظورش این بوده که معیارهای شما به عنوان شهرساز برای یه شهر خوب چیه! 6 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ بچه ها شما هم گیر دادین ها.بابا این بنده خدا یه سوال فانتزی مطرح کرده. منظورش این بوده که معیارهای شما به عنوان شهرساز برای یه شهر خوب چیه! راستی؟ خب یه شهر خوب اول از همه یه طراحی خوب میخواد بهد یه مدیر خوب میخواد که شهرو به سوله نبره یه شهر خوب واسه پیاده طراحی میشه یه شهر خوب فرهنگ سازه یه شهر خوب خلاقه یه شهر خوب الشتر خودمونه 7 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ بچه ها شما هم گیر دادین ها.بابا این بنده خدا یه سوال فانتزی مطرح کرده. منظورش این بوده که معیارهای شما به عنوان شهرساز برای یه شهر خوب چیه! آهان از اون لحاظ خب باش میگوییم 1-خواسته ساکنین رو کاوش میکردم که اصلیاش و مهماش و غیر جوگیراش رودربیارم بعد تحلیل میکردم و ازش معیار میساختم. 2-کالبد متناسب با خواسته ساکنان , آب و هوا , فرهنگ ساکنان , اقتصاد شهر , تاریخ شهر وغیره. 3-شهری که فعال و پوینده باشه و خلاق و هوشمند و البته پایدار. 4- خب یه چیزایی بستگی به شرایط محیطی هم داره از شرایط جغرافیایی و کارفرمایی 4 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ راستی؟خب یه شهر خوب اول از همه یه طراحی خوب میخواد بهد یه مدیر خوب میخواد که شهرو به سوله نبره یه شهر خوب واسه پیاده طراحی میشه یه شهر خوب فرهنگ سازه یه شهر خوب خلاقه یه شهر خوب الشتر خودمونه آهان از اون لحاظخب باش میگوییم 1-خواسته ساکنین رو کاوش میکردم که اصلیاش و مهماش و غیر جوگیراش رودربیارم بعد تحلیل میکردم و ازش معیار میساختم. 2-کالبد متناسب با خواسته ساکنان , آب و هوا , فرهنگ ساکنان , اقتصاد شهر , تاریخ شهر وغیره. 3-شهری که فعال و پوینده باشه و خلاق و هوشمند و البته پایدار. 4- خب یه چیزایی بستگی به شرایط محیطی هم داره از شرایط جغرافیایی و کارفرمایی قربونتون برم که اینقده باهوشین :ws17::ws17::ws17::ws17::ws17: 2 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ قربونتون برم که اینقده باهوشین :ws17::ws17::ws17::ws17::ws17: تیکه در میکنی حالا خب کلی گفتیم که بحث بشه جزئیش کنیم دیگه 1 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ بچه ها شما هم گیر دادین ها.بابا این بنده خدا یه سوال فانتزی مطرح کرده. منظورش این بوده که معیارهای شما به عنوان شهرساز برای یه شهر خوب چیه! مرسی از دفاعت :ws2: 1 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ مسائلی که مطرح شده همهشون بی برو برگرد درسته!! می گم همشون چون شهر هم مملو از آدم هاییه که درست مثل اعضای این تاپیک دیدگاه های متفاوتی دارن و این وظیفه همه شهرسازاست که تمام مردم شهر رو راضی نگه دارن، حتی یه بچه 4 یا 5 ساله رو... برای همینه که می گن شهرسازی یه کار گروهیه نه فردی،..به نظر من توی شهرسازی توجه به حداکثر و نظرشون مردود ترین کار ممکنه، ادما تا آخر عمر توی شهرشون زندگی می کنن و بزرگ ترین حقشون لذت بردن از زندگی در اون شهره..پس نمی شه حداقل رو به خاطر حداکثر فدا کرد حتی اگر اون حداقل یک آدمی باشه که چند سال بیشتر زنده نیست!!! 5 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ اما هدفم از طرح این سوال..دقیقا همین بود که تمامه جوابا کناره هم میتونن یه شهر خوب و پویا رو ایجاد کنن، شهری که مردمش دوستش داشته باشن و این مهم ترین اصله.. شاید بد نباشه اگر یکی از نکات مهمی که آقای دکتر اسماعیل شیعه توی کلاسش مطرح کردن رو براتون بگم که روی من واقعا تاثیر گدار بود: در مورد شهرداری آمستردام که قصد تغییر در یکی از بازار های قدیمی شهر رو داشته و از طریقه رسانه ها به مردم اعلام می کنه که اگر کسی پیشنهادی داره مطرح کنه. یه روز مرده مسنی با برنامه رادیو در این مورد تماس می گیره و مخالفت خودش رو اعلام می کنه.. و به خاطره همین آدم مسن برنامه تغییر اون فضا کنسل میشه!!! فکر می کنین دلیله مخالفتش چی بوده؟ تنها دلیلی که می آره اینه که دوران بچگی با پدر و مادرش به اون بازار می رفته و آبنبات و بستنی می خریده.. و اون لحظات جزء عزیزترین خاطرات زندگیشه.. شهرسازی دقیقا یعنی همین 6 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ اما هدفم از طرح این سوال..دقیقا همین بود که تمامه جوابا کناره هم میتونن یه شهر خوب و پویا رو ایجاد کنن، شهری که مردمش دوستش داشته باشن و این مهم ترین اصله.. شاید بد نباشه اگر یکی از نکات مهمی که آقای دکتر اسماعیل شیعه توی کلاسش مطرح کردن رو براتون بگم که روی من واقعا تاثیر گدار بود: در مورد شهرداری آمستردام که قصد تغییر در یکی از بازار های قدیمی شهر رو داشته و از طریقه رسانه ها به مردم اعلام می کنه که اگر کسی پیشنهادی داره مطرح کنه. یه روز مرده مسنی با برنامه رادیو در این مورد تماس می گیره و مخالفت خودش رو اعلام می کنه.. و به خاطره همین آدم مسن برنامه تغییر اون فضا کنسل میشه!!! فکر می کنین دلیله مخالفتش چی بوده؟ تنها دلیلی که می آره اینه که دوران بچگی با پدر و مادرش به اون بازار می رفته و آبنبات و بستنی می خریده.. و اون لحظات جزء عزیزترین خاطرات زندگیشه.. شهرسازی دقیقا یعنی همین این نکته ای رو که شما گفتین که نباید حداقلها رو نادیده گرفت رو من وقتی توی کتاب دوست داشتنیم (مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی) خوندم گیج شدم (البته برای یه دانشجوی ترم سه یا چهار هم گیج کننده است) که این منظورش چیه؟ یه جورایی ریاضیاتی فکر میکردم ولی کم کم فهمیدم که اشتباه میکردم. فک کنم به پایان راه این تاپیک رسیدیم. از هدی خانم برای زدن این تاپیک و جمع بندی زیباشون واقعاً ممنونم. با اینکه مدت کمی هستش توی انجمن فعالیت میکنن ولی خیلی خوب خودشون رو توی جمع صمیمی ما جا کردن. بازم ممنون 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده