رفتن به مطلب

مصرع دوم را بنویس...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

در کوی نيک نامان مارا گذر ندادند

گر تو نمی پسندی تغيير ده قضا را

 

 

حالت سوخته را سوخته دل داند و بس

...

 

 

شمع دانست که جان دادن پروانه زچیست

 

 

یک شب آتش در نیستانی فتاد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد

 

به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند....

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس.....

 

که چنان زو شده ام بی سروسامان که مپرس

 

 

 

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا

  • Like 2
لینک به دیدگاه

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا ................. سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی .....................

 

بگفت ای بیخبر مرگ از چه نامی زندگانی را

 

سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست

  • Like 1
لینک به دیدگاه
هر که در این حلقه نیست فارق از این ماجراست

 

 

من از بازوی خود دارم بسی شکر

 

که زور مردم آزاری ندارم

 

 

یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
* v e n o o s * مهمان

شاه شمشاد قدان خسرو شيرين دهنان كه به مژگان شكند قلب همه صف شكنان‏

 

 

 

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ؟؟؟

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

 

 

یارب این ماه رخ ، شاه وش ، زهره جبین

 

دُر یکتــای که و گوهـر یکـدانـۀ کیست

دوست می​دارم من این نالیدن دلسوز را ؟؟؟

لینک به دیدگاه
شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست

 

 

شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست

گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد

 

_________

 

دل به اميد صدايی که مگر در تو رسد...

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خار ناچیزم مرا در بوستان مقدار نیست

 

خار ناچیزم مرا در بوستان مقدار نیست

اشک بی قدرم ز چشم آشنا افتاده ام !

 

آتش عشق تو عمری دل و جانم را سوخت ... :icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...