MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ زمان حال استمراری Present Continious Tense زمان حال استمراری 1- تعریف: هر گاه عملی در زمان حال ،در حال انجام شدن باشد با زمان حال استمراری بیان میشود. 2- شکل یا طرز ساخت: برای ساختن این زمان در فارسی کافی است مصدر داشتن را که به معنای در حالِ یا مشغولِ می باشد را قبل از فعل زمان حال ساده صرف کنیم. برای ساختن زمان حال ساده در انگلیسی از " ing " و صرف فعل to be در زمان حال ( am,is are ) استفاده می کنیم. به این ترتیب که مشتقات to be را قبل از فعل حال ساده قرار می دهیم و ing را در انتهای فعل می آوریم. I work من کار می کنم I am working من دارم کار می کنم تغییرات فعل در زمان استمراری با ( am,is are ) انجام می شود. Are you going home?l آیا به خانه می روید؟ No. I'm not going home نه من به خانه نمی روم Where is she living now?l او الان داره کجا زندگی می کنه؟ What are they doing now?l آنها الان دارند چی کار می کنند؟؟ توجه1 : اگر 6 فعل زیر در انگلیسی با زمان حال استمراری بیان شوند، در فارسی ترجمه آنها ماضی نقلی خواهد بود. To sit نشستن To stand ایستادن To lean تکیه دادن To lie down دراز کشیدن To sleep خوابیدن To wear پوشیدن Example: I'm sitting من نشسته ام She is sleeping او خوابنیده است He is standing او ایستاده است I am lying down من دراز کشیده ام They are leaning against the wall آنها به دیوار تکیه داده اند She is wearing her new dress او لباس جدیدش را پوشیده است توجه2 : از جمله های حال استمراری با همراه قید زمان آینده می توان جمله هایی با مفهوم آینده ساخت. I am leaving the city tomorrow من فردا شهر را ترک خواهم کرد My parents are flying to Europe next month والدین من ماه آینده به اروپا پرواز خواهند کرد 3- قید زمان : قیود زمان حال استمراری عبارتند از: l 1- now الان- حالا l2- At the present time for the time being فعلا، در حال حاضر، اجالتا l3- at the moment همین لحظه، همین الان l4- today tonight امروز، امشب l5- this ................week این هفته .........................month این ماه .........................season این فصل .........................year امسال .........................decade این دهه .........................generation این 25 سال .........................half a century این نیم قرن .........................century این قرن 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ زمان حال استمراری Present Continious Tense زمان حال استمراری 1- تعریف: هر گاه عملی در زمان حال ،در حال انجام شدن باشد با زمان حال استمراری بیان میشود. 2- شکل یا طرز ساخت: برای ساختن این زمان در فارسی کافی است مصدر داشتن را که به معنای در حالِ یا مشغولِ می باشد را قبل از فعل زمان حال ساده صرف کنیم. برای ساختن زمان حال ساده در انگلیسی از " ing " و صرف فعل to be در زمان حال ( am,is are ) استفاده می کنیم. به این ترتیب که مشتقات to be را قبل از فعل حال ساده قرار می دهیم و ing را در انتهای فعل می آوریم. I work من کار می کنم I am working من دارم کار می کنم تغییرات فعل در زمان استمراری با ( am,is are ) انجام می شود. Are you going home?l آیا به خانه می روید؟ No. I'm not going home نه من به خانه نمی روم Where is she living now?l او الان داره کجا زندگی می کنه؟ What are they doing now?l آنها الان دارند چی کار می کنند؟؟ توجه1 : اگر 6 فعل زیر در انگلیسی با زمان حال استمراری بیان شوند، در فارسی ترجمه آنها ماضی نقلی خواهد بود. To sit نشستن To stand ایستادن To lean تکیه دادن To lie down دراز کشیدن To sleep خوابیدن To wear پوشیدن Example: I'm sitting من نشسته ام She is sleeping او خوابنیده است He is standing او ایستاده است I am lying down من دراز کشیده ام They are leaning against the wall آنها به دیوار تکیه داده اند She is wearing her new dress او لباس جدیدش را پوشیده است توجه2 : از جمله های حال استمراری با همراه قید زمان آینده می توان جمله هایی با مفهوم آینده ساخت. I am leaving the city tomorrow من فردا شهر را ترک خواهم کرد My parents are flying to Europe next month والدین من ماه آینده به اروپا پرواز خواهند کرد 3- قید زمان : قیود زمان حال استمراری عبارتند از: l 1- now الان- حالا l2- At the present time for the time being فعلا، در حال حاضر، اجالتا l3- at the moment همین لحظه، همین الان l4- today tonight امروز، امشب l5- this ................week این هفته .........................month این ماه .........................season این فصل .........................year امسال .........................decade این دهه .........................generation این 25 سال .........................half a century این نیم قرن .........................century این قرن 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ To do To do به معنای انجام دادن یک فعل اصلی است. بنابر این تغییرات آن یعنی (منفی کردن، سوالی کردن و منفی-سوالی کردن ) در زمان حال با دو فعل کمکی Do ,Does انجام می شود. I do my homework ...فعل اصلی.. من تکالیفم را انجام می دهم I don't do my homework فعل اصلی..فعل کمکی من تکالیفم را انجام نمی دهم Do you do your home work??l آیا تو تکالیفت را انجام می دهی؟ Don't you do your homework??l مگر تو تکالیفت را انجام نمی دهی؟ She does her homework او تکالیفش را انجام می دهد She doesn't do here homework او تکالیفش را انجام نمی دهد Does she do her homework??l آیا او تکالیفش را انجام می دهد؟؟ Doesn't she do her homework??l مگر او تکالیفش را انجام نمی دهد؟؟ لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ Must ..... Have to Must ..... Have to must به معنای باید در صورتی که با دو فاعل I, we به کار رود، مفهوم تمایل شخصی را می رساند و در صورتی که با بقیه فعل ها به کار رود به معنی تبعیت قانون و یا یک دستور اخلاقی است. شکل زیر به صورت خلاصه این مطلب را نشان می دهد. I / we .................+ must ---------->ll تمایل شخصی you,she,he,it,they ...+must ---------->ll تبعیت از قانون، دستور اخلاقی Example: I must watch Tv tonight من باید امشب تلویزیون نگاه کنم(تمایل شخصی) You must stop when the light is red وقتی که چراغ قرمز است باید بایستید She mustn't go to the movies alone او نباید تنها به سینما برود در صورتی که باید مفهوم اجبار داشته باشد، یعنی منظور انجام کاری بر مبنای یک عامل خارجی باشد، در این حالت به جای must از have to و از has to برای سوم شخص استفاده می کنبم. باید توجه داشت که تغییرات فعل در زمان حال ساده با دو فعل کمکی Do ,Does انجام می شود. I have to work from morning to night من مجبورم از صبح تا شب کار کنم I don't have to work from morning to night من مجبور نیستم از صبح تا شب کار کنم Do you have to work from morning to night??l آیا تو مجبوری از صبح تا شب کار کنی؟؟ Don't you have to work from morning to night??l مگه تو مجبور نیستی از صبح تا شب کار کنی؟؟ She has to study hard او مجبور است سخت درس بخواند She doesn't have to study hard او مجبور نیست سخت درس بخواند Does she have to study hard??l آیا او مجبور است سخت درس بخواند؟؟ Doesn't she have to study hard??l مگر او مجبور نیست سخت درس بخواند؟؟ 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ موارد اختصاصی کاربرد the موارد اختصاصی کاربرد THE 1- قبل از اسامی منحصر به فرد مانند آسمان، زمین، خورشید، ماه، ستارگان و جهان استفاده از حرف The ضروری است. The sky The sun The stars The earth The moon The world 2- قبل از اسم رودخانه ها، دریاها، اقیانوسها، خلیجها، تنگه ها، سلسله جبال و مطبوعات مهم دنیا استفاده از Theضروری است. The Mississippi river رودخانه می سی سی پی The Black sea دریای سیاه The pacific ocean اقیانوس آرام The Persian golf خلیج فارس The Alps رشته کوه های آلپ The Time مجله تایم 3- قبل از اسم کشورها هرگز از حرف تعریف The استفاده نمی کنیم، الف: مگر اینکه اسم به صورت جمع یا اتحادیه بیان شود. The United States of America ایالات متحده آمریکا The United Arab Emirates امارات متحده عربی The United Kingdom پادشاهی بریتانیا ب: در صورتی که کشوری برای اسمی دیگر جنبه صفت داشته باشد، قبل از آن از The استفاده می کنیم. Mexico has a warm climate مکزیک آب و هوای گرم دارد The Mexico climate is warm آب و هوای مکزیک گرم است 4- قبل از اسم خانوادگی اشخاص از حرف تعریف The استفاده نمی کنیم. مگر اینکه اسم خانوادگی به صورت جمع بیان شود که نشانگز خانواده است. Mr. Brown wants to take a trip آقای براون می خواهد به مسافرت برود The Browns wants to take a trip خانواده براون می خواهد به مسافرت بروند 5- قبل از اسم آلات موسیقی، وقتی که منظور نواختن آنها باشد. استفاده از The ضروری است. My sister plays the piano beautifully خواهرم زیبا پیانو می زند. 6- قبل از اسامی Theater (تئاتر) و Cinema (سینما) و movies و Concert (کنسرت) و Opera (اپرا) استفاده از حرف تعریف The ضروری است. I want to go to the movies tonight می خواهم امشب به سینما بروم 7- قبل از اسامی مدرسه، کلیسا، مسحد و بیمارستان در صورتی که رفتن به این مکانها به ترتیب به منظور تحصیل کردن، عبادت کردن و معالجه شدن باشد، حرف تعریف The به کار نمی رود. در غیر این صورت قبل از این اسامی از The استفاده می شود. We go to school to study ما به مدرسه می رویم تا درس بخوانیم Our teachers go the school to teach معلم هایمان به مدرسه می روند تا درس بدهند. 8- قبل از جهات اصلی یعنی شمال، جنوب، شرق و غرب ( North, South, East, West ) ، هنگامی که منظور مکان باشد استفاده از The ضروری است. We usually go to the north in summer ما معمولا در تابستان به شمال می رویم. 9- قبل از ساعت حرکت وسائل نقلیه و قبل از ساعت پخش اخبار از حرف تعریف The استفاده می کنیم. I often take the 6 o'clock bus من اغلب سوار اتوبوس ساعت 6 می شوم. My father always listens to the 8 o'clock news پدر من همیشه به اخبار ساعت 8 گوش می کند. 10- هنگامی که The قبل از بعضی صفات به کار رود، مفهوم آن جمع و نماینده طبقه ای از جامعه می باشد. مریض ( sick) ، فقیر ( poor) ، ثروتمند ( rich ) ، مستضعف ( oppressed ) The sick مریضان The poor فقرا The rich ثروتمندان The oppressed مستضعفان 11- قبل از صفات عالی استفاده از The ضروری است. She's the tallest girl in the class او قد بلند ترین دختر کلاس است. 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ جمله هاي التزامي بعد از بعضي از افعال ناقص علاوه بر مصدر بدون to مي توان از have و سپس اسم مفعول استفاده نمود كه در اين حالت جمله به گذشته اشاره مي كند و به آن جمله التزامي گويند. افعال ناقصي را كه مي توان بشكل التزامي نوشت عبارتند از: [could – ought to – should – must – might – may] - You should have helped Ali yesterday. در اين حالت should نشان مي دهد كه فاعي مي بايست در گذشته كاري را انجام مي داده ولي انجام نداده است. could نشان مي دهد كه فاعل توانايي انجام كار در گذشته را داشته است ولي از آن توانايي استفاده نكرده است. - You could have got good mark in the exam last week. may و might نشان مي دهند كه احتمال انجام كار در گذشته وجود داشته است. با اين تفاوت كه may امكان و احتمال بيشتر و might احتمال ضعيف تر را نشان مي دهد. must در اين حالت استنباط در گذشته را نشان مي دهد. - The lake is frozen. It must have been very cold last night.;; 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ قواعد مربوط به جمع بستن اسم ها در انگليسي 1- بيشتر اسمهاي انگليسي را مي توان با اضافه كردن s با آخر آنها به جمع تبديل كرد. door doors book books pen Pens cat cats 2- اسمهاي مختوم به s – sh – ch –x – z – ss را بوسيله es به جمع تبديل مي كنيم. box boxes church churches bus buses glass glasses 3- اسمهاي مختوم به y در صورتيكه حرف مافبل y يك حرف بي صدا باشد هنگام جمع بستن y حذف و مابقي كلمه ies مي گيرد. lady ladies army armies ولي چنانچه حرف ماقبل yيكي از حروف صدادار باشد، كلمه هنگام جمع بستن فقط s مي گيرد. boy boys valley valleys 4- كلماتي كه به حرف f يا fe ختم مي شوند در هنگام جمع بستن f يا fe به vesتبديل مي شوند. leaf leaves wife wives knife knives thief thieves يادآوري: roof و proof و برخي از كلمات ديگر از اين قاعده مستثنا هستند و فقط s مي گيرند. 5- برخي از كلمات مفرد را بوسيله تغيير حروف صدادار آنها به جمع تبديل مي كنيم. man men tooth teeth foot feet woman women 6- برخي از كلمات مفرد را با اضافه كردن حروفي غير از s يا esبه آخرشان به جمع تبديل مي كنيم. child children criterion criteria 7- مفرد بعضي از كلمات همانند جمع آن هاست. she 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ انواع ضمایر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ضماير فاعلي جمع مفرد we I اولشخص you you دومشخص they he, she, it سومشخص 1- همه ضماير شخصي (فاعلي، مفعوليو...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته مي--شوند. (they هم مي--تواند به انسان و هم به اشياء اشارهکند.) 2- ضميرIهميشه بصورت بزرگ نوشته مي--شود، حتي اگر در وسط يک جملهبکار گرفته شود: · Am I right? ضماير مفعولي فاعل → مفعول I → me you → you he → him she → her it → it we → us they → them اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولي مي--ناميم، اما آنها به جز در جاي مفعول در هر جاي ديگري هم مي--توانند قرار بگيرند، مثلاً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه: · Our teacher was angry with us. (معلممان از دست ما عصباني بود.) · Give me a ring tomorrow. (فردا به من زنگ بزن.) · When he comes in, please tell him I phoned. (هر وقت آمد، لطفاً به او بگوييد که من زنگ زدم.) · I'm older than you. (من از تو بزرگترم.) · 'I'm hungry.' 'Me too.' («من گرسنه--ام.» «من هم همينطور.») هنگاميکه از ضماير شخصي به همراهandاستفاده مي--کنيم، مؤدبانه--تر اين است که ضمايرIوweرا بعد از اسامي و ضماير ديگربکار ببريم: you and I, my father and I, them and us همچنين you را بايد قبل از اسامي و ضماير ديگر به کار برد: you and your wife, you and her ضماير ملكي و صفات ملكي ضماير ملكي و صفات ملكي نشان مي--دهند که چه چيزي به چه کسي تعلق دارد. (I) (you) (he) (she) (it) (we) (they) صفات ملکي my your his her its our their ضماير ملکي mine yours his hers its ours theirs توجه داشته باشيد که صفات ملکي هميشه قبل از يک اسم مي--آيند (به همين دليل صفت ناميده مي--شوند) ولي ضمير ملکي جانشين صفت ملکي+ اسم مي--شود و مي--تواند به تنهايي به عنوان فاعل، مفعول و ... قرار بگيرد (به همين دليل ضمير ناميده مي--شود). چند مثال: · This is my book. (اين كتاب من است.) This book is mine. (اين کتاب مال من است.) · This is her purse. (اين کيف اوست.) This is hers. (اين مال اوست.) · Are those your pens? No, these are his. (ضمير ملکي) ضماير انعکاسي کلماتي که به -selfو-selvesختم مي--شوند ضماير انعکاسي ناميده مي--شوند و عبارتند از: جمع (-selves) ourselves خودمان yourselves خودتان themselves خودشان مفرد (-self) myself خودم yourself خودت himself خودش (مذکر) herself خودش (مؤنث) itself خودش (اشياء) توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسي عمل به فاعل جمله برمي--گردد و در واقع مفعول همان فاعل است: · He cut himself. (خودش را زخمي کرد.) · You should be ashamed of yourself. (بايد از خودت خجالت بکشي.) · Help yourselves. (از خودتان پذيرايي کنيد. ) · We blame ourselves. (ما خودمان را مقصر مي--دانيم.) استفاده از ضماير انعکاسي براي تأکيد از ضماير انعکاسي مي--توان براي تأکيد روي يک اسم، ضمير يا عبارت اسمي استفاده کرد که در اين حالت بعد از آنها در جمله قرار مي--گيرند: · I can do it myself. (من خودم مي--توانم اين کار را انجام دهم.) · We can repair the roof ourselves. (ما مي--توانيم خودمان سقف را تعمير کنيم.) · The film itself wasn't very good but I liked the music. (خود فيلم خيلي خوب نبود ولي از موسيقي آن خوشم آمد.) ضمايرديگر 1- ضماير اشاره--اي، شامل: these، that، this وthose مثال: · Is this your T-shirt? 2- ضماير نسبي،شامل: when ،whom ،whose ،who ،that ،which و where مثال: · The school that I went to is in the centre of the city. 3- ضماير پرسشي، شامل: when، where، why، what، who و whatever مثال: · What time is it? 4- ضماير دوطرفه، شامل: each other و one another مثال: · They love each other. 5- ضماير نامعين، شامل: none، nobody، nothing، someone، somebody، something، anyone، anybody، anything و no one مثال: · Nobody knew what to do 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ Time and prepositions حروف اضافه مربوط به زمان حروف اضافه مربوط به زمان در انگلیسی عبارتند از : 1- ON هر گاه قید زمان در انگلیسی یک روز باشد، قبل از آن از حرف اضافه "On " استفاده می کنیم. on .... Friday ........ the first day of school ........ the first day of June ........ Friday morning در روز جمعه در روز اول مدرسه در روز اول جون در صبح جمعه 2- In the هر گاه قید زمان به قیودی کوچکتر از روز تبدیل شود، حرف اضافه مربوط به آن In the خواهد بود. In the ......... day ................. night ................. morning ................. afternoon ................. evening در روز در شب در صبح در بعد از ظهر در عصر 3- In هر گاه قیود زمان به قیدهایی بزرگتر از روز تبدیل شوند، حرف اضافه آنها In خواهد بود. In ........... week .............. month .............. season .............. year .............. decade .............. generation .............. half a century .............. century در هفته در ماه در فصل در سال در دهه در 25 سال در نیم قرن در قرن 4- At هر گاه قیود زمان به لحظه ای از زمان تبدیل شوند ، حرف اضافه آنها،At خواهد بود. At .............. 6 o'clock .................. midnight .................. dawn ..................sunrise .................. noon .................. sunset .................. dusk .................. night در ساعت 6 نیمه شب سحر طلوع خورشید ظهر غروب خورشید گرگ و میش شب 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ زمان گذشته ساده Simple past tense 1- تعریف: هرگاه عملی حداقل یک لحظه قبل از زمان حال انجام شود و خاتمه یابد، زمان گذشته ساده نامیده می شود. 2- شکل یا طرز ساخت: برای ساختن زمان گذشته ساده کافی است در جمله های حال ساده فعل را به زمان گذشته تبدیل کنیم. در انگلیسی افعال به دوسته با قاعده ( Regular verbs) و بی قاعده ( Irregular verbs) تقسیم می شوند. افعال با قاعده آن دسته از افعال هستند که برای تبدیل شدن به زمان گذشته به انتهای آنها " ed " و یا " d" اضافه می شود. افعال بی قاعده ، فعل هایی هستند که شکل گذشته آنها یا هیچ تغییری نمی کند یا تغییرات آن جزئی است، یا به طور کلی تغییر می کند. Regular verbs: Clean ----------------> Clean ed arrive ----------------> Arrive d Irregular verbs come ............. came go ............. went leave ............. left see ............. saw cut ............. cut sit ............. sat can ............. could must ............. had to am ............. was do ............. did I work here من اینجا کار می کنم من اینجا کار می کردم I worked here توجه 1: در زمان گذشته ساده به هیچ وجه " s" سوم شخص وجود ندارد. He works here --------> He worked here توجه 2: در زمان گذشته ساده در صورتی که در جمله بیشتر از یک فعل داشته باشیم فقط فعل اول به زمان گذشته برده می شود. I I can go could go I want to go I wanted to go توجه 3: در جمله های گذشته ساده فعل کمکی mustبه had to تبدیل می شود. I must go I had to go توجه 4: در صورتی که حرف آخر فعلی " Y" باشد و حرف قبل از " Y" یکی از حروف بی صدا باشد، هنگام تبدیل شدن به گذشته " Y" حذف شده و به انتهای فعل " IED" اضافه می شود. I studied I study توجه 5 : در صورتی که در حالت فوق حرف قبل از " Y" یکی از حروف صدا دار باشد، " Y" تغییری نمی کند و مانند حالت عادی به انتهای فعل فقط " ED" اضافه می شود. I play I played توجه 6 : در زمان گذشته تغییرات فعل (منفی، سوالی، منفی- سوالی ) در صورتی که در جمله فعل کمکی نداشته باشیم با " Did" انجام می شود. باید توجه داشت که با وجود " Did" در جمله، فعل از حالت گذشته خارج شده و به صورت مصدر بدون toبیان می شود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام Couldn't she pass the exam?l 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ قیود زمان گذشته ساده 3- قیود زمان قیود زمان گذشته ساده عبارتند از Yesterday دیروز The day before yesterday پریروز The other day چند روز پیش A while ago چند لحظه پیش ago + قید زمان + a few A few days ago چند روز پیش A few months ago چند ماه پیش A few years ago چند سال پیش ago+ قید زمان + عدد l2 days ago دو روز پیش l6 years ago شش سال پیش Last night Last week Last month Last season Last spring Last summer Last automn/fall Last winter Last year Last decade Last generation Last half a generation Last century 3 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ زمان گذشته استمراری Past Continuous Tense 1- تعریف: هر گاه عملی در زمان گذشته قبل از عمل دیگری در حال انجام بوده باشد، زمان گذشته استمراری نامیده می شود. 2- شکل یا طرز ساخت : برای ساختن زمان گذشته استمراری کافی است am,is,are در زمان حال استمراری به was,were تبدیل کنیم. به این ترتیب که am,isبه was و areبه were تبدیل می شود. was+ verb+ ing were + verb+ ing I am working من دارم کار می کنم ( حال استمراری) I was working من داشتم کار می کردم (گذشته استمراری) باید توجه کنیم که جمله های گذشته استمراری به تنهایی به کار نمی رود (مگر در جواب یک سوال ) و همیشه باید به همراه یک جمله مکمل با زمان گذشته ساده به کار رود. رابطه بین دو جمله مکمل با دو کلمه when ( به معنی وقتی که) و while ( به معنای هنگامی که ) بر قرار می شود. به این ترتیب که بعد از whenجمله گذشته ساده و بعد از whileجمله گذشته استمراری به کار می رود. گذشته ساده + when + گذشته استمراری گذشته استمراری + while+ گذشته ساده I was working when you came داشتم کار می کردم که شما آمدید. You came while I was working شما آمدید، هنگامی که من کار می کردم. توجه : شش فعل زیر ، در صورتیکه در انگلیسی با گذشته استمراری بیان شوند در فارسی ماضی بعید ترجمه خواهند شد. to sit - to stand - to sleep - to wear - to lie down - to lean به ترتیب به معنای نشستن، ایستادن، خوابیدن، پوشیدن، دراز کشیدن و لم دادن I was sitting here من اینجا نشسته بودم He was sleeping on the bench او روی نیمکت خوابیده بود He was wearing a red shirt او یک لباس قرمز پوشیده بود 3- قیود زمان : قیود زمان گذشته استمراری عبارتند از: قید زمان گذشته + this time I was working this time last week من هفته گذشته این موقع داشتم کار می کردم قید زمان گذشته + ساعت + at He was watching T.V at 8 o'clock last night او دیشب ساعت 8 داشت تلویزیون تماشا می کرد. قید زمان گذشته +all We were studying all last month ما تمام ماه گذشته داشتیم درس می خواندیم 3 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ در زمان گذشته همانطورکه می دانیم am, is در زمان گذشته به was و are به were تبدیل می شود. He us here bnow او الان اینجاست (حال) He was here yesterday او دیروز اینجا بود (گذشته) در صورتیکه افعال to be بعد از یک فعل کمکی قرار بگیرند چه زمان جمله حال باشد و چه گذشته این افعال به be تبدیل می شوند. I can be there on time من می توانم به موقع آنجا باشم I could be there on time من می توانستم به موقع آنجا باشم و چنانچه افعال to be بعد از یک فعل اصلی قرار بگیرند، چه گذشته و چه حال به to be تبدیل می شوند. I want to be with you من می خواهم با شما باشم I wanted to be with you من می خواستم با شما باشم 3 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۹ قانون تطابق زمانها Sequence of tence (قابل توجه دوستان عزیز که این مبحث یکی از مهمترین قسمت های گرامر زبان و یکی از پر اشتباه ترین آنهاست. پس حتما توصیه می کنم که متن را بخوانید و سعی کنید همیشه در نوشتار و صحبت رعایت کنید با تشکر هر گاه در انگلیسی دو یا چند جمله به دنبال یکدیگر داشته باشیم، طبق قانون تطابق زمانها در صورتی که فعل اول جمله به زمان گذشته تبدیل شود، افعال جمله های بعدی نیز به زمان گذشته خودشان تبدیل می شوند. Archi-girl) I know that you come I knew that you came می دانم که تو می آیی می دانستم که تو می آیی I'm sure that she can do it I was sure that she could do it مطمئن هستم که او می تواند آن کار را انجام دهد. مطمئن بودم که او می تواند آن کار را انجام دهد. I know that you are working I knew that you were working می دانم که داری کار می کنی می دانستم که داری کار می کنی با توجه به معانی جمله های فوق متوجه می شویم که در فارسی قانون تطابق زمانها وجود ندارد. توجه: در صورتی که جمله دوم بیانگر یک واقعیت طبیعی باشد، قانون تطابق زمانها در مورد آن کاربرد ندارد و همانطوری که می دانیم اینگونه جمله ها را به صورت حال ساده بیان می کنیم. I know that the earth is round I knew that the earth is round می دانم که زمین گرد است می دانستم که زمین گرد است I am sure that the earth orbits around the sun I was sure that the earth orbits around the sun مطمئن هستم که زمین به دور خورشید می چرخد. مطمئن بودم که زمین به دور خورشید می چرخد. 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۹ صفت کلمه ای است که حالت و چگونگی اسم را بیان می دارد و به عبارت دیگر معنی اسم را کاملتر می کند : A good man تقسیمات : از نظر طرز قار گرفتن صفات ، آنها را به دو دسته تقسیم می کنند : الف . صفات مستقیم Atributive Adjectives : اگر صفتی قبل از موصوف ( کلمه--ی وصف شده یا اسم ) قرار گرفته باشد ، در این صورت مستقیم است : کتاب جالبی an interesting book باید توجه داشت که صفت در این حالت برعکس زبان فارسی است . در انگلیسی صفت مستقیم قبل از اسم می آید، حال آن که در فارسی امروزی بعد از اسم قرار می گیرد. تبصره--ی 1 : صفات در انگلیسی همواره یک شکل دارند و با اسامی مفرد و جمع ، مذکر و مونث به یک صورت به کار می روند : بچه--ی نحیف a weak baby بچه--های نحیف weak babies دختر نحیف a weak girl دختران نحیف weak girls توجه : بر تبصره--ی فوق ، صفات اشاره--ی this و that مستثنی هستند که با اسامی جمع به صورت these و those به کار برده می شوند : این سگ this dog این سگها these dogs آن کتاب that book آن کتابها those books تبصره--ی 2 : صفات زیر فقط به صورت مستقیم به کار برده می شوند : پیشین ، قبلی former قدیمی olden بیرونی outer داخلی inner مثال : در زمانهای قدیم in olden times پوسته--ی خارجی an outer skin ب . صفات غیرمستقیم یا خبری Predicative Adjectives : هرگاه صفت بعد از فعل to be و افعالی نظیر feel و appear و seem و look و taste و become و smell که مفهوم to be دارند قرار گیرد ، کاربرد صفت به صورت غیرمستقیم خواهد بود : دختر رنگ پریده است. .The girl looks white جان مریض است. .John is sick تبصره : برخی از صفات همواره به صورت صفت خبری ( غیرمستقیم ) به کار می روند و قبل از اسم در نمی آیند . تعدادی از این صفات عبارتند از : ترسیده afraid خوابیده asleep بیدار awake زنده alive تنها alone ناتوان unable شرمنده ashamed شبیه ، یکسان akin آگاه aware خوشحال glad دور away راضی content متفکر mindful مثال : از سگ می ترسد. .She is afraid of the dog نمی تواند این مساله را حل کند. .He is unable to solve this problem 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۹ پسوندها Suffixes are letters added at the end of a word to (form a derivative) make another word پسوندها حروفی هستند که به آخر یک کلمه ، اضافه می شوند و تشکیل یک کلمه ی جدید را می دهند . صفت= ful + اسم رنگی colour + ful colourful قدرتمند power + ful powerful مفيد use + ful useful صفت= ous + اسم مشهورfame + ous famouse خطرناک danger + ous dangerous مرموز mystery + ous mysterious صفت منفي=less + اسم بی دقّت care + less careless بی فایده use + less useless نا امید hope + less hopeless اسم=ship + اسم دوستی friend + ship friendship رابطه relation + ship relationship انسانی man + ship manship صفت=y + اسم بارانی rain + y rainy آفتابی sun + y sunny آبکی water + y watery قيد حالت= ly + صفت به روشنی bright + ly brightly با خوشحالی happy + ly happily با ناراحتی sad + ly sadly صفت= ly + اسم دوستانه friend + ly friendly روزانه day + ly daily قیمتی cost + ly costly فعل= en+ صفت کوتاه کردن short + en shorten تیز کردن sharp + en sharpen ضعیف کردن weak + en weaken صفت=al + اسم طبیعی nature + al natural شخصی person + al personal جهانی univere + al universal اسم=ness + صفت خوبی good + ness goodness ضعف weak + ness weakness شغل busy + ness business صفت= en + اسم طلایی gold + en golden چوبی wood + en wooden پشمی wool + en woolen اسم = th + صفت گرما Warm + th warmth درازی hong + th length پهنا wide + th width اسم = tion + فعل توضیح explain + tion explanation جهت direct + tion direction مهاجرت migrate + tion migration اسم= al + فعل ورود arrive + al arrival انکار deny + al denial امتناع refuse + al refusal اسم= ence /ance + فعل وجود exist + ence existence راهنمایی guide + ance guidance مرجع refer + ence reference اسم=ment + فعل توافق agree + ment agreement حرکت move + ment movement مجازات punish + ment punishment اسم = ing + فعل رانندگی drive + ing driving سیگار smoke + ing smoking دو run + ing running صفت فاعلي= ing + فعل خسته کننده bore + ing boring جالب interest + ing interesting تعجّب آور surprise + ing surprising اسم فاعل=er + فعل بازیکن play + er player مدرس teach + er teacher نویسنده write + er writer صفت مفعولي= ed + فعل گيج شده confuse + ed confused هیجان زده excite + ed excited تکان خورده shock + ed shocked Note : Sometimes , some changes happen in the spelling of new words نکته : گاهی اوقات ، با اضافه کردن پسوند ها ، تغییراتی در ساختار کلمه ایجاد می شود 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده