MOJTABA 77 8304 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ What is Grammar?l Grammar is the system of a language. People sometimes describe grammar as the "rules" of a language; but in fact no language has rules*. If we use the word "rules", we suggest that somebody created the rules first and then spoke the language, like a new game. But languages did not start like that. Languages started by people making sounds which evolved into words, phrases and sentences. No commonly-spoken language is fixed. All languages change over time. What we call "grammar" is simply a reflection of a language at a particular time. Do we need to study grammar to learn a language? The short answer is "no". Very many people in the world speak their own, native language without having studied its grammar. Children start to speak before they even know the word "grammar". But if you are serious about learning a foreign language, the long answer is "yes, grammar can help you to learn a language more quickly and more efficiently." It's important to think of grammar as something that can help you, like a friend. When you understand the grammar (or system) of a language, you can understand many things yourself, without having to ask a teacher or look in a book. So think of grammar as something good, something positive, something that you can use to find your way - like a signpost or a map. گرامر چیست؟ گرامر سیستم هر زبان است. مردم بعضی وقتها گرامر را به عنوان "قوانین " یک زبان تعبیر می کنند. ولی واقعا هیچ زبانی قانون ندارد. اگر ما از لغت قانون استفاده کنیم، اینطور به نظر می رسد که کسی قانون را بوجود آورده و بعد زبان را صحبت کردیم، مثل بازیهای جدید. ولی زبانها به این صورت بوجود نیامدند. زبان بوسیله مردم بوجود آمد که صدا را به تدریج به لغت و جمله تبدیل کردند. هیچ زبانی ثابت نیست و تمام زبانها در طول زمان تغییر می کنند. چیزی که ما آنرا گرامر می خوانیم، به صورت ساده انعکاس یک زبان در یک زمان خاص است. آیا لازم است که گرامر را یاد بگیریم؟؟؟ جواب سریع این است که "خیر" . مردم زیادی در دنیا بدون اینکه بدانند گرامر چیست زبان خودشان را صحبت می کنند. بچه ها قبل از اینکه لغت گرامر را بدانند صحبت می کنند. ولی اگه شما برای یاد گیری یک زبان خارجی مصمم هستید، جواب بهتر "بله " است. گرامر نی تواند کمک کند که یک زبان را بهتر و سریع تر یاد بگیرید. مهمه که شما به گرامر به عنوان وسیله ای برای یادگیری بهتر نگاه کنید.مثل یک دوست. وقتی شما گرامر یک زبان را یاد گرفتید، خیلی چیزها را می توانید خودتان یاد بگیرید، بدون اینکه از مجبور باشید از معلم بپرسید یا در کتاب نگاه کنید. بنابراین به گرامر به عنوان یک وسیله خوب، مثبت نگاه کنید به عنوان وسیله ای که می توانید به کمک آن راه خود را پیدا کنید. مثل نقشه. 4 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ جمله چیست؟ جمله عبارتست از مجموعه چند کلمه که روی هم معنا و مفهوم درستی داشته باشند. اجزای جمله کدام است؟ اجزاء جمله عبارتند از فاعل، فعل، مفعول،قید مکان و قید زمان 1- فاعل ( Subject) فاعل به معنای کننده کار است و از دو قسمت تشکیل شده. یا اسم است یا ضمیر. اگر ضمیر باشد حتما از نوع ضمیر فاعلی خواهد بود . جدول ضمائر فاعلی در زیر نشان داده شده است. الف: اسم noun مانند Jack, Mary, John , … ب: ضمیر pronoun جدول ضمائر فاعلی: Singular................ Plural I ............... we You ........... You He She ............ They It 2- فعل Verb فعل کلمه ای است که بر انجام کاری و یا روی دادن حالتی دلالت می کند. فعل از کلمه ای به نام مصدر گرفته شده. علامت مصدر زبان انگلیسی To است. با برداشتن To از ابتدای مصدر، مصدر بدون To خواهیم داشت. هر کدام از ضمائر فاعلی را به جای To قرار دهیم، یک جمله ساده انگلیسی خواهیم داشت. To go مصدر، رفتن Go مصدر بدون To I go جمله ساده، من می روم. 3- مفعول Object مفعول کلمه ای است که کار فعل بر روی آن واقع می شود. مفعول می تواند دو حالت داشته باشد. یا اسم است و یا ضمیر. اگر ضمیر باشد حتما باید از نوع ضمیر مفعولی باشد. جدول ضمائر مفعولی در زیر نشان داده شده است. جدول ضمائر مفعولی: Singular...... Plural Me ................Us You .............You Him Her............... Them It مثال: I see them We like ice-cream 4- قید مکان Adverb of place قید مکان کلمه ای است که مکان وقوع فعل را نشان می دهد I go to school 5- قید زمان Adverb of time قید زمان کلمه ای است که زمان انجام کار را نشان می دهد. I play in the yard everyday صفات ملکی: Possessive Adjectives صفت ملکی کلمه ای است که اسم را توصیف می کند و در انگلیسی بر عکس فارسی ابتدا صفت می آید و سپس موصوف. اسم (موصوف).......... صفت Red ......... apple Blue ..........pen Tall ........... boy Little.......... girl Big .............class Kind........... mother My ........... mother Your........... bag یکی از تقسیمات صفت، صفات ملکی هستند که مالکیت را می رسانند. و همیشه قبل از اسم قرار می گیرند. جدول صفات ملکی به شرح زیر می باشد. جدول ضمائر مفعولی: Singular ........ Plural My ........... Our Your ..........Your His Her ............ Their Its مثالهای این بخش: My mother is kind My father and UI watch T.V She and her sister go to the restaurant He and her father help you and your brother 3 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ To Be بودن To Be To Be به معنای بودن می باشد و در زمان حال ساده دارای مشتقات am,is,are است و در زمان گذشته ساده به صورت was,were آورده می شود. در زیر جدول ضمائر فاعلی با مشتقات To Be در زمان حال ساده نشان داده شده است. Singular...... Plural I am ............we are You are........ You are He is She is ...........They are It is Examples I am your sister We are at home He is my father John and I are good boys Mary and Tome aren’t good children منفی کردن: برای منفی کردن مشتقات to be کافی است به انتهای افعال کلمه not را اضافه کنیم. در تمام حالت با ضمائر مختلف (به جز I) می توانیم not را با فعل مخفف کنیم و یا فعل را با فاعل مخفف کنیم. I am not = I’m not You are not = you’re not = you aren’t I’m not a student They aren’t teachers She’s not a nurse. سوالی کردن: برای سوالی کردن مشتقات to be کافی است که جای فعل و فاعل را عوض کنیم. Are you happy?l Is your father a doctor?l منفی سوالی کردن: برای منفی سوالی کردن جملات to be می توانیم به دو صورت زیر رفتار کنیم. 1- از فرم منفی مخفف در جمله اول استفاده کنیم. a. Isn’t he a professor?l b. Aren’t they here?l 2- فعل را در اول جمله آورده، سپس فاعل و بعد از آن not را می نویسیم. a. Is he not a professor?l b. Are they not here?l 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ تغییرات فعل 1- منفی کردن : برای منفی کردن فعل جمله در صورتی که فعل کمکی باشد به انتهای آن را اضافه می کنیم و در صورتی که فعل غیر کمکی باشد، از کلمه don’t برای همه فاعل ها به جز سوم شخص مفرد استفاده کرده و برای سوم شخص مفرد از doesn’t استفاده می کنیم. I can go --------- I can’t go I go --------------- I don’t go He goes-----------he doesn’t go 2- سوالی کردن: برای سوالی کردن جمله اگر فعل جمله کمکی باشد آنرا به اول جمله می آوریم و سپس فاعل را پشت آن قرار می دهیم. اما در صورتی که فعل جمله اصلی (غیر کمکی ) باشد، از کلمه do برای همه فاعل ها به جز سوم شخص مفرد استفاده کرده و برای سوم شخص مفرد از does استفاده می کنیم. I can go----------- Can you go?l You go ------------Do you go?l He goes----------- Does he go?l 3- منفی- سوالی کردن: همانطور که در درس قبل گفته شد، به دو روش می توان جمله را منفی- سوالی کرد. در صورتی که فعل جمله کمکی باشد به همان روش قبلی رفتار میکنیم، یعنی منفی – مخفف در اول جمله و فعل کمکی و سپس not . اما اگر فعل ما اصلی باشد، از don’t, doesn’t در اول جمله و یا Do, Does و سپس فاعل و بعد not استفاده می کنیم. I can go -------, Can’t you go? / Can you not go?l You go -------, Don’t you go? / Do you not go?l He goes-------, Doesn’t he go? / Does he go not?l جدول افعال کمکی : .گدشته ساده..................حال ساده Am,is, are ……………….was,were Have, has…………………..had Do, does …………………..did (توانستن)Can…………………….could ( باید)Must…………………….___l ( باید)Ought to……………….___ l ( ممکن بودن)May…………………….might Will…………………….would Shall……………………should (لازم بودن )Need………….……….___l ( جرات داشتن)Dare…………….…….___l (ترجیح دادن )Would rather……….___ l (بهتر بودن )Had better……….….___ l l(سابقا )...__......................used to بعضی از این افعال فرم مخفف ندارند و همیشه باید به صورت منفی غیر مخفف به کار روند. منفی غیر مخفف ...........منفی مخفف.............فعل Am……………..…..__ ………………..am not Is, are …………….isn’t, aren’t……is not, are not Can…………….…..can’t……………..ca nnot May…………….…..___ …………….may not Must………….…….mustn’t………..must not Ought to ………..…___..............ought not to Would rather…..…___..............would rather not Had better………...___...............had better not 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ کلمات پرسشی کلمات پرسشی Interrogative words کلمات پرسشی کلماتی هستند که در ابتدای جمله سوالی قرار میگیرند. عموما بعد از آنها فعل کمکی داریم. کلمات پرسشی به قرار زیر می باشد. What ( چه) – where (کجا ) – why (چرا )- when (کی ) – what time (چه ساعت )- how (چگونه، چطور ) – who (چه کسی )- whom (چه کسی را ) – which (کدام +اسم ) - whose (مال چی کسی + اسم ) – what kind of ( چه نوع + اسم) How چه مقدار (اسم غیر قابل شمارش) How much چه مقدار (اسم قابل شمارش ) How many چه مدت How long چه مسافتی How far چند وقت به چند وقت How often What do you like?l How do you know my name?l How many sisters do you have?l Which car do you want?l 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ ضمائر ملکی: ضمائر ملکی در انگلیسی به شرح زیر می باشد. Singular ………................Plural Mine( مال من ) ……………ours ( مال ما) Yours ( مال تو) ………yours (مال شما ) His ( مال او-پسر-) Hers(مال او -دختر )……..…..theirs (مال آنها ) Its( مال آن) ضمائر ملکی کلماتی هستند که جانشین صفت ملکی و اسم همراه آن می شوند. به فرمول ومثال زیر توجه کنید. فرمول: ضمیر ملکی = صفت ملکی + اسم Ex: This is my book ( این کتاب من است) This is mine (این مال من است ) Those are not their dictionaries Those are not their 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ قانون دو جمله در فارسی ارتباط دو جمله با "که" برقرار می شود. ترجمه که در انگلیسی " that " می باشد. باید توجه داشت که " that و که" در جمله های فارسی وانگلیسی قابل حذف هستند . I know .........................You come من می دانم. ....... تو می آیی I know that you come من می دانم که می آیی. در دوحالت زیر در انگلیسی به جای " that " از " to" استفاده می کنیم. l 1- چنانچه فاعلهای دو جمله یکی باشند، فاعل جمله دوم حذف وبه جای آن to قرار میگیرد . I want ..................... I go من می خواهم. ............ من می روم I want to go من می خواهم که بروم. 2- چنانچه مفعول جمله اول فاعل جمله دوم باشد. فاعل جمله دوم حذف و به جای آن to قرار میگیرد. I want you. ................ You go I want you to go من از شما می خواهم بروید. توجه 1: چنانچه فعل جمله دوم منفی باشد. فاعل و فعل منفی جمله دوم را حذف و از مصدر منفی یعنی not to استفاده می کنیم . I want you........................ You don't go I want you not to go از شما می خواهم نروید. توجه 2: چنانچه در حالتهای فوق فعل جمله دوم یک فعل کمکی باشد، برای ایجاد ارتباط بین دو جمله از That استفاده می کنیم . I know ............... I can teach I know that I can teach 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ وجه امری وجه امری Imperative Mode امر عبارتست از دستور انجام کاری به مخاطب. در انگلیسی برای ساختن جمله های امری کافی است you (فاعل) را از ابتدای جمله مثبت حذف کنیم. you go ---------------> Go تو می روی ------> برو You are --------------> Be تو هستی -------------> باش برای ساختن جملات امری منفی در انگلیسی you را از ابتدای جمله منفی حذف میکنیم. you don't go --------------->Don't go تو نمی روی ------> نرو You are not -------------->Don't be تو نیستی -------------> نباش امر تاکیدی: برای تاکید کردن جمله های امری مثبت کافی است به ابتدای آن Do اضافه کنیم و برای تاکیدی کردن جمله های منفی از عبارت Don't you ever استفاده می کنیم. Do go نکنه نری، مبادا نری، حتما برو نکنه بری، مبادا بری، اصلا نرو Don't you ever go امر مودبانه: برای اینکه از جمله های امری مفهوم مودبانه بسازیم، یکی از عباات زیر را که همگی به معنای لطفا می باشند را به ابتدای جمله اضافه می کنیم. در انتهای تمام جملات به جز جمله ای که با Please آغاز می شود، علامت پرسشی (؟) قرار خواهد گرفت. لطفا Will you Please Would you Could you لطفا خواهش می کنم Would you please Will you please Could you please لطفا برو Please go Will you go? Would you go ? Could you go ? Will you please go ? Would you please go ? Could you please go 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ اصطلاحات بی زحمت اصطلاحات زیر به معنی بی زحت می باشند. بعد از این دو اصطلاح حتما فعل به صورت ing دار خواهد آمد و در انتها نیز علامت سوال خواهیم گذاشت. Do ............You mind + verb + ing +...... ? Would Do ............You mind opening the window ? Would بی زحمت پنجره را باز کنید. Do ............You mind putting out your cigarette ? Would بی زحمت سیگارتان را خاموش کنید 3 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ Say-Tell Say-Tell هر دو به معنای گفتن می باشد، با این تفاوت که بعد از say یا مفعول نداریم یا مفعول غیر شخص داریم. اما بعد از tell حتما مفعول شخصی خواهیم داشت. من می گویم I say من این را می گویم I say this من آنرا می گویم. I say that یک چیزی می گویم. I say something تو چی می خواهی بگویی؟ What do you want to say?? من به تو می گویم. I tell you می خواهم به تو یک چیزی بگویم. I want to tell you something چه چیزی می خواهی به من بگویی؟ What do you want to tell me? 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ اصطلاحات مربوط به Tell To tell a story To tell stories داستان گفتن To tell a lie To tell lies دروغ گفتن To tell a joke To tell jokes جک گفتن To tell the truth To tell fact حقیقت را گفتن To tell news اخبار گفتن To tell the price قیمت را گفتن To tell the difference To tell apart تشخیص دادن To tell one from the other یکی را از دیگری تشخیص دادن To tell good from bad خوب را از بد تشخیص دادن To tell one's name اسم کسی را گفتن To tell one's secret راز کسی را گفتن To tell one's fortune فال کسی را گرفتن To tell the time وقت را گفتن examples: I want to tell a story می خواهم یک داستان بگویم. Don't you ever tell lies again. دیگه دوبار دروغ نگویی!!! You must tell your secret باید رازت را بگویی. Do you want to tell the truth?? l آیا می خواهی حقیقت را بگویی؟؟ 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ اصلاحات مربوط به Say اصلاحات مربوط به Say To say Hello ......... Good morning ......... Good afternoon ......... Good evening ......... Good night ......... Good bye To say prayers نماز خواندن، دعا کردن 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ حروف تعریف حروف تعریف در انگلیسی به دو دست تقسیم می شوند. 1- حروف تعریف اسامی نامشخص Indefinite articles الف : A , An هر دو به معنای یک می باشند، با این تفاوت که "a " قبل از کلماتی به کار می رود که از نظر تلفظ با حروف بیصدا آغاز شوند و " an" قبل از کلماتی به کار می رود که با یکی از حروف صدا دار آغاز شوند. باید توجه داشت که در هر دو مورد اسم مورد نظر قابل شمارش و مفرد می باشد. A book A car A house A university A used car یک ماشین دست دوم An apple An orange An egg An umbrella An ice-cream An hour An honest man ب: Some ترجمه Some در فارسی وابسته به اسم بعد از آن می باشد. یعنی اگربعد از Some اسم قابل شمارش جمع داشته باشیم، ترجمه آن می شود : " مقداری ، کمی" . چنانچه بعد از Some اسم قابل شمارش مفرد بیاید، معنی آن "یک " خواهد بود. در صورتی که بعد از Some عدد داشته باشیم، معنی آن می شود " در حدود " این مطلب را می توان به صورت زیر خلاصه کرد : 1- Some + اسم قابل شمارش جمع = تعدادی I want to buy some books می خواهم تعدادی کتاب بخرم 2- Some + اسم غیر قابل شمارش = کمی، مقداری I want some sugar کمی شکر می خواهم 3- Some + عدد = در حدود We have some twenty guests toight امشب در حدود 20 مهمان داریم 4- Some + اسم قابل شمارش مفرد = یک Some day she'll come یک روزی او می آید. *(منظور از اسامی غیر قابل شمارش اسامی هستند که جمع بسته نمی شوند.) توجه: در جملات منفی، سوالی، منفی سوالی و جملاتی که دارای if (به معنی آیا) هستند، از Some استفاده نمی شود. و در عوض any جایگزین Some می شود. I havesome money. I don't haveany money Do you haveany money? Don't you have any money? I want to know if you have any money. l در جمله های نفی تاکیدی به جای any از no استفاده می کنیم. که در این صورت فعل جمله مثبت خواهد شد. I have no money من هیچ پولی ندارم. 2- حروف تعریف اسامی مشخص Definitive Articles The حرف تعریف اسامی مشخص می باشد و قبل از هر نوع اسمی یعنی قابل شمارش جمع و قابل شمارش مفرد و غیر قابل شمارش به کار می رود. به شرط آنکه اسم مورد نظر برای گوینده و شنونده شناخته شده و مشخص باشد. ترجمه the در فارسی عبارت است از " آن " یا "کسره إ " . I want to buy the book می خواهم آن کتاب را بخرم please give me the sugar لطفا آن شکر را به من بدهید. I want to see the students می خواهم آن دانش آموزان را ببینم. توجه: قبل از اسامی خاص، اسامی ملکی (عام) و قبل از صفات ملکی از هیچ حرف تعریفی استفاده نمی کنیم. Jack is a smart student (اسم خاص) جک دانش آموز باهوشی است Sugar is sweet. (اسم عام) شکر شیرین است My father is a good lawyer (صفت ملکی) پدر من وکیل خوبی است. 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ لغات استفهامی بین دو جمله لغات استفهامی(پرسشی) بین دو جمله برای ایجاد ارتباط بین دو جمله ، هنگامی که جمله دوم با یکی از کلمات پرسشی سوالی شده باشد، کافی است از خود کلمه پرسشی یه عنوان رابط دو جمله استفاده می کنیم. که در این صورت جمله دوم دوم خواه مثبت و خواه منفی از حالت سوالی خارج شده و به شکل غیر سوالی بیان می شود. I know ............................... Where do you work? I know where you work. I don't know ...........................What time can you come? I don't know what time you can come. I don't know ....................... why don't you like me? I don't know why you don't like me. Do you know ......................... What time is it?? Do you know what time it is. 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ می .......................ب در جمله هایی که توسط کلمات پرسشی به یکدیگر وصل می شوند، چنانچه فاعلهای آن دو جمله یکسان باشند، دو حالت وجود خواهد داشت. چنانچه در فارسی بعد از کلمه پرسشی می داشته باشیم، در انگلیسی بعد از کلمه پرسشی فاعل خواهیم داشت. اما در صورتی که بعد از کلمه پرسشی ب داشته باشیم، در انگلیسی بعد از کلمه پرسشی به جای فاعل to خواهیم داشت. I know ................ What do I say??? I know what I say می دانم چه می گویم I know what to say می دانم چه بگویم 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ Possessive Case Possessive Caseحالت ملکی برای نشان دادن حالت ملکی در فارسی از کسره استفاده می کنیم. ترجمه این کسره در انگلیسی به دو صورت خواهد بود. الف: چنانچه اسم بعد از کسره دز فارسی شخص باشد، ترجمه کسره در انگلیسی s' می شود. Ali's room اتاقِ علی My sister's car ماشینِ خواهرم ب: چنانچه اسم بعد از کسره در فارسی غیر شخص باشد. ترجمه کسره در انگلیسی of می شود. The door of the room در ِ اتاق توجه 1: چنانچه اسم بعد از کسره در فارسی جمع با قاعده باشد، تنها بعد از s' جمع از ' استفاده می کنیم. The boy's room اتاق پسره The boys' room اتاق پسرها توجه 2: در صورتی که اسم بعد از کسره شخص و جمع آن بی قاعده باشد. برای به وجود آوردن حالت ملکی مانند اسامی مفرد از s' استفاده می شود. The child's room The children's room اتاق بچه ها توجه 3: چنانچه در عبارتی بیش از یک کسره داشته باشیم، تمام کسره ها of ترجمه می شود. The key of the door of the room کلیدِ درِ اتاق در صورتی که اسم آخر شخص باشد، تمام کسره ها به جز آخری به of ترجمه می شوند و کسره آخر s' می شود. The key of the door of Ali's room کلید در اتاق علی 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ اقسام از 1- " of " به معنای از به مفهوم جزئی از کل می باشد. One of my friends is here یکی از دوستانم اینجاست 2- " How " به معنای از کجا می باشد. How do you know that he's sick??l از کجا می دانی که او مریض است. 3- " At " . به معنای از می باشد و در جمله معمولا قبل از اسم مغازه یا فروشگاه به کار می رود. We buy meat at the butcher's ما از قصابی گوشت می خریم. 4- " Since " به معنای از آنجایی که می باشد و در جمله برای بیان علت کار، به کار می رود. Since he is a good boy, I intend to buy him a gift از آنجایی که او پسر خوبی است، قصد دارم برایش یک هدیه بخرم 5- " through " به معنی از و به مفهوم از میان می باشد. I like to drive through clear streets من دوست دام از میان خیابانهای خلوت رانندگی کنم 6- " Than " به معنای از می باشد و بعد از صفات برتر به کار می رود. He's older than I او از من بزرگتر است I'm younger than him من از او جوانترم 7- " Out of " به معنی از و به مفهوم از توی می باشد. Eat out of your plate از توی بشقاب خودت غذا بخور 8- " From " . به معنای از و به مفهوم جدایی است. Take your book from him کتابت را از او بگیر توجه 1: از From می توانیم برای نشان دادن فاصله دو مکان و یا زمان استفاده کنیم. I walk from home to school من از خانه تا مدرسه پیاده می روم (فاصله دو مکان) I work from morning to night من از صبح تا شب کار می کنم. (فاصله زمانی) توجه 2: در صورتی که From بعد از دو مصدر To be و To come به کار رود، به مفهوم اهل جایی بودن است. Where are you from?? Where do you come from???l اهل کجا هستید؟؟ I'm from Iran. I come from Iran. من اهل ایران هستم. 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ جدول زمانها زمان ظرف فعل محسوب می شود. در انگلیسی سه زمان گذشته، حال و آینده وجود داد، که هر کدام به چهار بخش یعنی ساده، استمراری، کامل و کامل استمراری تقسیم می شوند. جدول زیربه طورخلاصه این مطلب را نشان می شدهد. Past..................... Present ...................Future ساده .........................ساده........................ساده استمراری ...................استمراری................استمراری کامل .........................کامل........................کامل کامل استمراری ...........کامل استمراری.......کامل استمراری در مورد هر یک از این زمانها سه مطلب را باید یاد بگیرید: 1- تعریف 2- طرز ساخت (شکل) 3- قیود زمان 1 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ زمان حال ساده Simple Present tense 1- تعریف: هرگاه عملی در سه زمان گذشته، حال و آینده به صورت تکرار انجام شود، حال ساده نامیده می شود. بنابراین موارد زیر همیشه با حال ساده بیان می شوند. 1- کارهای همیشگی I breath من نفس می کشم 2- حقایق طبیعی The earth is round زمین گرد است 3- کارهای عادتی I smoke من سیگار می کشم 2- طرزساخت یا شکل: برای ساختن زمان حال ساده کافی است علامت مصدر ( to) را حذف کرده و به جای آن فاعل را قرار دهیم. To come -----------> I come To go -----------> I go توجه 1: چنانچه در زمان حال ساده فاعل سوم شخص مفرد باشد، به انتهای فعل s اضافه می کنیم. I come She comes توجه 2: چنانچه آخرین حرف فعل ( z,o,x,ch,sh ) باشد. به جای s ،ا es را به انتهای آن اضافه می کنیم. She washes She passes She goes She teaches She fixes She freezes توجه 3: در صورتی که در یک جمله بیشتر از یک فعل داشته باشیم، s سوم شخص به فعل اول اضافه می شود. I wish to go She wishes to go توجه 4: جمله هایی که دارای فعل کمکی باشند، هرگز s سوم شخص ندارند. I can take you to school من می توانم شما را به مدرسه ببرم She can take you to school او می تواند شما را به مدرسه ببرد. توجه 5: چنانچه آخرین حرف فعل " y" باشد و حرف قبل از آن یکی از حروف بی صدا باشد، به هنگام نوشتن s سوم شخص حذف شده و به جای آن " ies " به فعل اضافه می شود. Study -----> Studies He studies. Play -----> حرف قبل y از صدا دار است =--------> He plays توجه 6: در جمله های حال ساده با فاعل سوم شخص مفرد ، تغییرات فعل (منفی، سوالی، منفی-سوالی) با doesو doesn't انجام می شود. باید توجه داشت که با وجود doesو doesn't اا، s و یا es از انتهای فعل حذف می شود. She woks She doesn't work Does she work?? Doesn't she work? 2 لینک به دیدگاه
MOJTABA 77 8304 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ قیود زمان حال ساده 3- قیود زمان Adverbs of frequency قیود تکرار قیود تکرار قیودی هستند که با بیشتر زمانها از جمله زمان حال ساده به کار می روند. قیود تکرار به سه دسته تقسیم می شوند. دسته اول: قیدهای این دسته می تواندد در ابتدا، انتها و یا در وسط جمله به کار روند. (منظور از وسط جمله، قبل از فعل اصلی است ). باید توجه داشت که در جمله های سوالی این قیود در ابتدای جمله قرار نمی گیرند. قید های این گروه همگی به معنی گاه گاهی و یا گاهی می باشند . Some times At times on and off off and on now and then every now and then every so often occasionally Once in a while from time to time قید در اول جمله Some times I see her قید در آخر جمله I see her some times. قید در وسط جمله I some times see her دسته دوم: قیدهایی هستند که فقط در وسط جمله یعنی قبل از فعل اصلی (بعد از فعل کمکی) به کار می روند. این قیدهای عبارتند از همیشه always معمولا usually معمولا generally اغلب frequently اغلب often هنوز still هرگز (در جمله های سوالی و منفی ) ever هرگز(در جمله های مثبت با مفهوم منفی) never hardly scarcely به ندرت barely rarely seldom I usually take her to school من معمولا او را به مدرسه می برم you can always call him at 9 o'clock شما همیشه می توانید تا ساعت 9 به او تلفن کنید. توجه: چنانچه در جمله مشتقات to be داشته باشیم ( am,is,are ) این قیدها بعد از مشتقات to be به کارمی روند. He is never at home او هرگز خانه نیست He is always here او همیشه اینجاست دسته سوم: این دسته از قیدها در ابتدا یا در انتهای جمله به کار می روند. هر روز Every day ........................morning ........................afternoon ........................night هر هفته Every week هر ماه Every month هر فصل Every season ...............spring ...............summer ...............autumn/fall ...............winter هر سال Every year هر دهه Every decade هر نسل (25 سال) Every generation هر نیم قرن (50 سال ) Every half a century هر قرن (100 سال) Every century Every day she takes me to school She takes me to school everyday او هر روز مرا به مدرسه می برد. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده