آدمیــــــــــــزاد

[pari daryayi 22,938]

آدمیزاد کلا موجود عجیبی‌ست. عمری، عمر می‌فروشد تا پول بخرد..! عکس گمشده‌اش را می‌زند به در و دیوار تا همه ببینند و غصه‌شان بگیرد اما وقتی گمشده پیدا شد آگهی‌اش را نمی‌زند که آی دیگران! نامبرده پیدا شده است و نگران نباشید دیگر..! ده‌ها هزار روز عمر می‌کند ولی اگر زندگی موفق‌ترینشان کتاب شود بیشتر از صد صفحه نمی‌شود..! اسم خودش را گذاشته است موجود اجتماعی. کل پارک را می‌چرخد که یک صندلی خالی پیدا کند و اگر صندلی چهار نفره‌ای پیدا شد که تنها یک نفر روی آن نشسته باشد روی آن نمی‌نشیند. و اگر کسی بیاید کنارش بنشیند چپ‌چپ نگاهش می‌کند و متعرضانه برمی‌خیزد و می‌رود رد کارش و شاید در وبلاگش از بی‌شعوری ملت بنویسد..! داشته‌هایش، نداشته‌های دیگران است یا بهتر بگویم از دست داده‌های دیگران است..! برای دعوت به سکوت فریاد می‌زند و برای برپایی صلح، می‌جنگد..! عجیب موجودی‌ست کلا این آدمیزاد..!

[shaden. 18,583]

اره

ولی چرا؟

[pari daryayi 22,938]

اره

ولی چرا؟

چون آدمیزاده دیگه انسانه و هیچ کس قدرت شناخت کاملش رو نداره

شایدم به خاطر این باشه که جنبه داشتن عقل و تفکر رو نداره

[VINA 31,339]

آدمیزاد کلا موجود عجیبی‌ست. عمری، عمر می‌فروشد تا پول بخرد..! عکس گمشده‌اش را می‌زند به در و دیوار تا همه ببینند و غصه‌شان بگیرد اما وقتی گمشده پیدا شد آگهی‌اش را نمی‌زند که آی دیگران! نامبرده پیدا شده است و نگران نباشید دیگر..! ده‌ها هزار روز عمر می‌کند ولی اگر زندگی موفق‌ترینشان کتاب شود بیشتر از صد صفحه نمی‌شود..! اسم خودش را گذاشته است موجود اجتماعی. کل پارک را می‌چرخد که یک صندلی خالی پیدا کند و اگر صندلی چهار نفره‌ای پیدا شد که تنها یک نفر روی آن نشسته باشد روی آن نمی‌نشیند. و اگر کسی بیاید کنارش بنشیند چپ‌چپ نگاهش می‌کند و متعرضانه برمی‌خیزد و می‌رود رد کارش و شاید در وبلاگش از بی‌شعوری ملت بنویسد..! داشته‌هایش، نداشته‌های دیگران است یا بهتر بگویم از دست داده‌های دیگران است..! برای دعوت به سکوت فریاد می‌زند و برای برپایی صلح، می‌جنگد..! عجیب موجودی‌ست کلا این آدمیزاد..!

خو صندلی پارک طبیعیه

 

ادم گاهی میخواد تنها باشه میره یه جا یکم بشینه فکر کنه

یکی میاد هی میخواد حرف بزنه ادم میخواد تو خودش باشه خو بیاد بشینه اما حرف نزنه

[pari daryayi 22,938]

هی امان از دست این آدمیزاد عمری به دنبال نداشته هایش است همچین که به دستشان آورد از دس آوردش لذت نمی برد بلکه از اینکه می تواند آنرا در چشم دیگران بکندکیف می کند و باز می رود سراغ نداشته بعدی تا به داشته هایش اضافه کند بعد هم که از دستشان داد غصه اش را بخورد که چرا قدرش را ندانست

[داريوش 2,148]

خودت مي گي ادميزاد در كل موجود حسود مي باشد دوست داريم همه محبت ها مال ما باشه طرف كلي نفرين ميكنيم كه بد بخت شه حالا كه شد ميريم بهش قوت قلب ميديم

[Astraea 25,351]

هی امان از دست این آدمیزاد عمری به دنبال نداشته هایش است همچین که به دستشان آورد از دس آوردش لذت نمی برد بلکه از اینکه می تواند آنرا در چشم دیگران بکندکیف می کند و باز می رود سراغ نداشته بعدی تا به داشته هایش اضافه کند بعد هم که از دستشان داد غصه اش را بخورد که چرا قدرش را ندانست

 

یه جمله است که:خوشبختی فقط یکبار در خونه ادمو میزنه اما ادم همون موقع خونه همسایه است!!!!!!!!

جدی جدی بر خود من همچین اتفاقی افتاد....که البته شوک بزرگی هم بود:icon_pf (34):

[pari daryayi 22,938]

خودت مي گي ادميزاد در كل موجود حسود مي باشد دوست داريم همه محبت ها مال ما باشه طرف كلي نفرين ميكنيم كه بد بخت شه حالا كه شد ميريم بهش قوت قلب ميديم

 

یه جمله است که:خوشبختی فقط یکبار در خونه ادمو میزنه اما ادم همون موقع خونه همسایه است!!!!!!!!

جدی جدی بر خود من همچین اتفاقی افتاد....که البته شوک بزرگی هم بود:icon_pf (34):

 

این آدمیزاد با خودش چه فکر می کند هر چه هست زیر سر اوست!!

 

آدمیزاد عمری برای دیگران بالای منبر می رود و می گوید چی خوبه و چی بد

اما همچین که خودش بخواد اینارو از یکی بشنوه منم منمی راه می اندازه که مبادا کسی جرات نصیحتش را به خود بدهد

[p mehdi q 6,226]

ببخشید یه چیز میگم نخندین ...

این حرف ی آدمیزاد که کشیده شده ... چی کار میکنین اینجوری میشه؟

[pari daryayi 22,938]

ببخشید یه چیز میگم نخندین ...

این حرف ی آدمیزاد که کشیده شده ... چی کار میکنین اینجوری میشه؟

shift + j رو بگیری اینجوری میشه

[p mehdi q 6,226]

shift + j رو بگیری اینجوری میشه:w00:

 

ممنون ...

 

میگن ندونستن عیب نیست . نپرسیدن عیبه

[سیندخت 18,785]

هی امان از دست این آدمیزاد عمری به دنبال نداشته هایش است همچین که به دستشان آورد از دس آوردش لذت نمی برد بلکه از اینکه می تواند آنرا در چشم دیگران بکندکیف می کند و باز می رود سراغ نداشته بعدی تا به داشته هایش اضافه کند بعد هم که از دستشان داد غصه اش را بخورد که چرا قدرش را ندانست

 

برا همینه که می گن خواسته هاتو یه جا بنویس که بعدا که به دستشون آوردی برات طبیعی نشن و بدونی که یه روز آرزوی مهمی بودن برات.

[pari daryayi 22,938]

ممنون ...

 

میگن ندونستن عیب نیست . نپرسیدن عیبه

آدمیزاده دیگه باید یاد بگیره

[sookut 13,735]

برای دعوت به سکوت فریاد می‌زند

این روزها چقده از من حرف میزنن

[samaneh66 10,265]

امروز هموان فردایی است که دیروز منتظرش بودیم

ای بابا کجای کارید آدمیزاد راحت دل میشکنه بعدش با خودش میگه فراموش میکنه غافل از اینکه هیچوقت فراموش نمیکنه

ادمیزاد به در و دیوار میزنه تا صاحب بچه بشه اخرش قدرش رو نمیدونه

[pari daryayi 22,938]

امروز هموان فردایی است که دیروز منتظرش بودیم

ای بابا کجای کارید آدمیزاد راحت دل میشکنه بعدش با خودش میگه فراموش میکنه غافل از اینکه هیچوقت فراموش نمیکنه

ادمیزاد به در و دیوار میزنه تا صاحب بچه بشه اخرش قدرش رو نمیدونه

آره بابا آخرش می زنه تو گوشش از خونه بیرونش می کنه یا اشکشو در میاره یا از ارث محرومش می کنه یا...

آدمیزاده دیگه

[pari daryayi 22,938]

عجب موجودی است این آدمیزاد عمری را پشت نیمکت های درس و صندلی های دانشگاه می گذراند و مدرک پشت مدرک اما به هنگام استفاده از آنها یا قابش می کند برای سینه دیوار... یا هنگام عمل که می شود دستش را می زند زیر چانه اش و بلد نیست! یا اگر هم بلد است با زبان نفهمی اش حرف می زند انگار نه انگار که...