کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۸۹ خانواده «سارا»ي 14 ساله از شكايت خود عليه پزشكان يك درمانگاه گذشت كردند تا بتوانند با اهداي اعضاي بدن دخترشان به 3 بيمار زندگي ببخشند. مادر و پدر اين دختر نوجوان وقتي فرزندشان دچار تشنج شد او را به درمانگاه بردند اما تنها دختر اين خانواده تنها چند دقيقه با مرگ مغزي فاصله داشت. 4 عصر چهارشنبه 8 ديماه، خانواده سارای 14 ساله در حالي كه فرزندشان دچار تشنج شده بود راهي درمانگاه محل سكونتشان شدند ، غافل از اينكه كمبود امكانات همين درمانگاه منجر به از دستدادن تنها دخترشان ميشود. مادر سارا در حالي كه شاهد از دستدادن دخترش روي تخت بيمارستان بود از كمكاري مسوولان درمانگاه بشدت شاكي است و آنها را عامل اصلي مرگ سارا ميداند. وي از شدت گريه نايي براي حرفزدن ندارد و به سختي به خبرنگار «ملتما» ميگويد: دخترم آن روز دچار تشنج شد ما هم سريع او را به نزديكترين درمانگاه محل زندگيمان در تهران نو رسانديم. اگر ميدانستم مسوولان درمانگاه اينقدر بيمسوولیتند و جان دخترم برايشان ارزشي ندارد هرگز سارا را به آنها نميسپردم. دكتر درمانگاه متوجه نشده بود كه چه بلايي سر دخترم آمده بود و هيچ امكاناتي براي نجات فرزندم نداشتند. حتي دكتر درمانگاه متوجه نشده بود كه اكسيژن وارد ريهاش نميشود و معدهاش در حال بادشدن است. وقتي ديدیم كاري از دست كسي برنميآيد تقاضاي آمبولانس كرديم كه با وجود اينكه در آن محله 3 مركز مجهز به آمبولانس وجود دارد بعد از 45 دقيقه به محل رسيدند و دخترم را به بيمارستان بوعلي منتقل كردند. در آنجا پزشكان سريع به دخترم رسيدند اما ديگر دير شده و دخترم از دست رفته بود. وي در خصوص اهمال پزشكان ميافزايد: پزشك درمانگاه تشخیص نداد كه بايد اول درون ريهاش را تخليه كنند بعد تنفس بدهند. آنقدر بيمسووليت بودند كه از شوهرم خواستند به دخترم تنفس مصنوعي بدهد. مادر سارا ادامه ميدهد: از درمانگاه شكايت دارم اما به ما گفتهاند اگر بخواهید شكايت کنید نميتوانيد اعضاي بدن دخترتان را اهدا كنيد چون در صورت شكايت بايد توسط پزشكي قانوني كالبدشكافي شود و اين باعث ميشود اهدای عضو لغو شود.ما هم تصميم گرفتيم اعضاي بدنش را اهدا كنيم. پزشك مربوطه مرگ مغزي را اعلام كرده و گفته كه ميتوانيم تمام اعضاي داخلي دخترم را اهدا كنيم. پدر سارا نيز ميگويد: امكانات درمانگاه آنقدر كم بود كه اتاق احيا فاقد وسايل احيا بود. پزشك آنجا از من كه يك فرد عادي هستم و هيچ اطلاعاتي از علم پزشكي ندارم خواست به دخترم تنفس مصنوعي بدهم. وقتي ما ديديم دخترمان در حال از بينرفتن است تقاضاي آمبولانس كرديم تا او را به بيمارستان بوعلي ببريم. وي ادامه ميدهد در بيمارستان پزشك با معاينه دخترم به ما گفت كه مرگ مغزي حتمي است. در آنجا هم شخصي كه ظاهرا از پزشكی قانوني آمده بود يا از دادگستري از ما تعهد گرفت كه در صورت اهدای اعضاي بدن دخترمان از شكايت صرفنظر كنيم. ما هم تصميم گرفتيم شكايت از درمانگاه را پيگيري نکرده و اعضاي بدن دخترمان را اهدا كنيم. پدر سارا در حالي كه بغض كرده بود گفت: من جز سارا پسر 12سالهيي به نام اميرحسين دارم. او نميداند كه سارا ديگر به خانه برنميگردد. سارا از كودكي دچار مشكلی شده بود و بخاطر تجويز اشتباه يك پزشك دچار تشنج ميشد. پس از اينكه دوباره زيرنظر پزشك ديگري قرار گرفت روز به روز حالش بهتر ميشد و از حالت عقبماندگي ذهني در آمده بود و آموزشپذير شده بود. از وقتي به مدرسه رفته بود با اشتياق هرچه تمام درس ميخواند و از اينكه كسي او را بيسواد خطاب كند ناراحت ميشد. وي در ادامه گفت: تمام تلاش شبانهروزي من و همسرم براي سلامتي هر چه بيشتر سارا بود و اينكه بتواند در كنار بقيه همسن و سالانش تحصيل كند و به زندگي عادياش برگردد. اما ندانمكاريهاي يك پزشك و پرستار درمانگاه دردانهام را از من گرفت. اينكه راضي شدم اعضای بدن سارا را اهدا كنم فقط بخاطر رضاي خداست وگرنه دلكندن از دخترم حتي در حالتي كه روي تخت افتاده و چيزي درك نميكند برايم سخت است. وي در پاسخ خبرنگار ما در خصوص علت تصميم به اهدای عضو گفت: خدا اين بچه را به من هديه داده بود من هم اعضای بدنش را در راه او اهدا كردم. در حال حاضر هم ازكاري كه كردهام رضايت قلبي دارم، اميدوارم خدا اين هديه را از من بپذيرد. بنابراظهارات مسوولان بيمارستان مسيح دانشوري پزشكان موفق شدند 3 عضو بدن سارا كه شامل كبد، كليهها و 4 دریچه قلب بود به قصد اهدا از بدن او خارج كنند و به بيماران نيازمند برسانند. مشكلات اهداي پيونديهای شكايتي دكتر جابر قرهداغي، رييس مركز تحقيقات پزشكي قانوني در گفتوگويي درباره وجود قانوني مبنيبر لزوم كالبدشكافي بيماران مرگ مغزي در صورت شكايت خانواده آنها و منافات آن با اهدای عضو گفت: طبق ماده واحدهيي كه درباره مرگ مغزي تصويب شده اگر توسط 4 پزشك متخصص كه همگي توسط وزير بهداشت منصوب ميشوند ثابت شود و به تاييد پزشكيقانوني هم برسد ميتوان اعضای بدن بيمار را اهدا كرد. اين يك اصل كلي است كه ميتواند درباره همه مرگهاي مغزي كه بهواسطه تصادف يا بيماري ايجاد شده باشد، صدق كند. پزشكیقانوني با حضور بر بالاي سر بيمار و معاينه كامل، مجوز اهدا را صادر ميكند و در نظر ميگيرد كه شكايت خانواده از پزشك يا دستاندركاران ميتواند باعث جلوگيري از كار پزشك شود يا خير؟ و اگر اين جريان به تناقض برسد، ممكن است براي اعضای محدودي مجوز صادر كنند. در اكثر موارد چون ضربه وارد شده به جمجمه باعث مرگ مغزي ميشود پيگيري شكايت ربطي به ديگر اعضا ندارد و اهدا انجام ميشود. درباره پرونده اين بيمار، مسلما پس از گذشت 2 روز از حادثه با فرض بر اينكه كالبدشكافي هم انجام ميشد آثاري در ريه بيمار باقي نمانده و تماما توسط پزشكان بیمارستان بيرون آورده شده بود. اگر بخواهند درباره پزشكي كه وظيفه احيا را داشته و احيانا كوتاهي كرده شكايت كنند، ذكر اين مساله ضروري است كه احيا در پزشكي امري حياتي و حساس است، هميشه احتمال خطا در آن وجود دارد و اگر پزشك مربوطه دچار خطاي كوچكي در اين پروسه شود ممكن است جان بيمار به خطر بيفتد. كل اين عمليات هم در عرض 3-2 دقيقه بايد انجام شود و خطا در اين عمليات خطاي فاحشي محسوب نميشود. مردم فكر ميكنند گذاشتن لوله احيا كار راحتي است در حالي که در خيلي از موارد پيش ميآيد حين گذاشتن لوله فرد دچار خطا ميشود و گمان ميكند لوله را به درون ريه فرستاده در حالي كه اينطور نيست. اهدای عضو منافاتي با شكايت ندارد مگر اينكه پزشكیقانوني كه از اركان تاييد مرگ مغزي است تشخيص دهد كه اين دو با هم منافات دارند كه در اكثر موارد چنين امري اتفاق نميافتد. اجازه بازپرس عسگريراد، وكيل دادگستري درباره اين پرونده به خبرنگار ما گفت: در صورت شكايت خانواده بيمار پرونده در اختيار بازپرس قرار ميگيرد و با تشخيص و اجازه بازپرس است كه اهدای عضو يا كالبدشكافي انجام ميشود. در برخي موارد است كه براي بهدست آوردن علت مرگ در پيگيري شكايت خانواده متوفي جسد تحويل پزشكیقانوني ميشود تا كالبدشكافي شود. در بعضي موارد هم بدون نياز به جسد تنها با گرفتن نمونه خون قابل پيگيري است، همه اینها بستگي به نظر كميسيون پزشكي دارد كه چه تشخيص بدهد. بايد ديد كميسيون پزشكي درباره پرونده اين بيمار چه نظري داشته است كه خانواده وی از شكايت صرفنظر كردند و تصميم به اهدای عضو گرفتند. منبع 13 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۸۹ اي روزگار ......متاسفم براي بيشتر پزشكان كه جون طرف اصلا براشون مهم نيست اگر دور از جون مسيرتون بيافته بيمارستان به حرف من ميرسيد 5 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۸۹ :4564::4564:داغ دلمو تازه کردی:4564: 3 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۰ چقدر بده که ما به همه چی عادت می کنیم حتی چشم هامون هم عادت به عادت کردن دارند اینا رو گفتم که بگم اگه امضای من براتون تکراری شده اگه همتون اهدای عضو اهدای زندگی رو از برید اگه تا الان برای کارت اهدای عضو اقدام نکردید الان برید این کار رو بکنید و یادتون باشه که مرگ سراغ همه میاد و چه خوبه مرگ ما تولدی باشه برای دیگری برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده