پاییزان 3604 ارسال شده در 30 آذر، 2012 رسیده ایم به هم در وصال لبالب تو در کنار منی من درکنار تو در شب شیی که عاج و بلور است و گیسوان پریشان شبی که نورفشان گشته از تراکم کواکب خیال..... 2
moh@mad 5513 ارسال شده در 2 دی، 2012 میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت هیهات از این گوشه که معمور نماندست شهریار ... 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 3 دی، 2012 همسایه گفت کز سر شب دوش شهریار تا بانگ صبح ناله مستانه تو بود شقایق.... 2
moh@mad 5513 ارسال شده در 4 دی، 2012 نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد این تطاول که کشید از غم هجران بلبل تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد قدح ... 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 4 دی، 2012 یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد هرکس که بدید چشم او گفت کو محتسبی که مست گیرد پیاله..... 2
moh@mad 5513 ارسال شده در 7 دی، 2012 همه جا کشی می لاله گون ز ایاغ مدعیان دون شکنی پیاله ما که خون به دل شکسته ما کنی محبت ... 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 8 دی، 2012 اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت دل من نبز باتو بعد از آن پاییز طولانی دوباره چون گذشته نو بهاری تازه خواهد یافت کلام... 2
moh@mad 5513 ارسال شده در 9 دی، 2012 ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو اگر طلوع کند طالعم همایون است حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طره لیلی مقام مجنون است دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است پاییز ... 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 9 دی، 2012 پاییز...! آه پاییز....! ای رهگشای حسرت رستاخیز ! با رتبه ی دو پله فروتر نیز... باران.... 2
moh@mad 5513 ارسال شده در 10 دی، 2012 چه حاصل از وفاداری من کان بیوفا دارد وفا با بیوفایان بیوفائی با وفاداران تویی کافشاند و ریزد به کشت دوست و دشمن سموم قهر تو اخگر سحاب لطف تو باران به جان و دل تو را هر سو خریداری بود چون من به سیم و زر اگر بوده است یوسف را خریداران مستان ... 2
پاییزان 3604 ارسال شده در 10 دی، 2012 سال ها دفتر ما در گرو باد صهبا بود رونق میکده از درس و دعای ما بود نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود طرب.... 1
moh@mad 5513 ارسال شده در 11 دی، 2012 نوبت زهد فروشان گران جان بگذشت وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست مهربانان ... 1
پاییزان 3604 ارسال شده در 12 دی، 2012 میان مهربانان کی توان گفت که یار با ما چنین گفت و چنان کرد چلیپا... 1
moh@mad 5513 ارسال شده در 13 دی، 2012 آن ناقه که بویش همه را خون به جگر کرد در چین سر زلف چلیپای تو باشد کمند ... 1
پاییزان 3604 ارسال شده در 13 دی، 2012 به این خوی و به این روی و کمندت دلارامی و غوغایی همیشه به مینای صراحی می پرستم می جان بخش مینایی همیشه ساغر... 1
moh@mad 5513 ارسال شده در 22 دی، 2012 خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند غمزه ... 1
پاییزان 3604 ارسال شده در 22 دی، 2012 غمزه ی شوخ تو برخاست ز محراب دعا موجی از ورد و فسون در ره ابصار بتافت آتش.... 1
mani24 29665 ارسال شده در 23 بهمن، 2012 عشق آتشی است کاتش دوزخ غذای اوست پس عشق روزه دار و تو در دوزخ هوا در ایرمان سرای جهان نیست جای دل دیر از کجا و خلعت بیت الله از کجا بنگر چه ناخلف پسری کز وجود تو دار الخلافهٔ پدر است ایرمان سرا در جستجوی حق شو و شبگیر کن از آنک ناجسته خاک ره به کف آید نه کیمیا مسیح............. 1
پاییزان 3604 ارسال شده در 24 بهمن، 2012 نوشدارو به کف توست که جان می بخشی تو مسیحا دمی و این صف بیمار چرا سلوک..... 1
mani24 29665 ارسال شده در 26 بهمن، 2012 ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود وین بحث با ثلاثه غساله میرود می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت کار این زمان ز صنعت دلاله میرود شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله میرود طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر کاین طفل یک شبه ره یک ساله میرود آن چشم جادوانه عابدفریب بین کش کاروان سحر ز دنباله میرود از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز مکاره مینشیند و محتاله میرود باد بهار میوزد از گلستان شاه و از ژاله باده در قدح لاله میرود حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین غافل مشو که کار تو از ناله میرود عشق........................ 1
ارسال های توصیه شده