رفتن به مطلب

مشاعره با کلمه پیشنهادی


ermia_rooz

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

مستم از باده عشق تو و از مستِ چنین

پند مردان جهان دیده و هشیار، مخواه

 

سخن

  • Like 4
  • پاسخ 656
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

تا مرد سخن نگفته باشد

عیب و هنرش نهفته باشد

سکوت

  • Like 4
ارسال شده در

سر آغاز سكوتم رفتن از چشمان او بود

اميد زنده بودن گرمي دستان او بود

مرا با دلخوشيهايم رهانيد و رها كرد

ندانست او كه تنها مستيم پيمان او بود

 

فلک

  • Like 4
ارسال شده در

فلک با ما سر یاری نداره

دلم قصد وفاداری نداره

جوان

  • Like 3
ارسال شده در

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

 

 

چشم

  • Like 3
ارسال شده در

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد

چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد

 

ساقیا

  • Like 3
ارسال شده در

ساقیا بده جامی زان شراب روحانی

تا دمی بیاسایم زین حیات جسمانی

مریم

  • Like 3
ارسال شده در

نگا کن تو چشام مریم عزیز رویاهام مریم

پس کی مال من میشی من تو رو می خوام مریم

 

آینه

  • Like 3
ارسال شده در

آینه چون نقش تو بنمود راست

خود شکن آینه شکستن خطاست

 

 

آسمان

  • Like 3
ارسال شده در

بر آسمان رسد ز فراق تو هر شبی

 

فریاد و نالهای دل زار زار ما

 

 

دردا و حسرتا که بجز بار غم نماند

 

با ما به یادگاری از آن روزگار ما

 

 

رخ

  • Like 2
ارسال شده در

شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است

لب تشنه اگر اب نبیند سخت است

 

 

دیوانه

  • Like 4
ارسال شده در

آنچه فرزانه به آزادی و زنهار نگفت

 

من دیوانه به زنجیر و به زندان گویم

 

 

گر چه خاکسترم و مصلحتم خاموشی است

 

آتش افروزم و شرح شب هجران گویم

 

 

شمع

  • Like 4
ارسال شده در

وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد

چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت

 

شراب

  • Like 3
ارسال شده در

ساقیا بده جامی زان شراب روحانی

تا دمی بیاسایم زین حیات جسمانی

 

شب

  • Like 3
ارسال شده در

بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

 

 

 

سبز

  • Like 3
ارسال شده در

ای که دستانت پناه سبز عشق

وی نگاهت جلوه گاه سبز عشق

آسمانی باش چون آفاق نور

هر کرانت تکیه گاه سبز عشق

 

"بلبل"

  • Like 3
ارسال شده در

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت

واندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

 

 

زلف

  • Like 3
ارسال شده در

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

 

دست

  • Like 4
ارسال شده در

دست از طلب ندارم تا کام دل براید

یا تن رسد به جانان یا جان زتن در اید

 

دل

  • Like 3
ارسال شده در

تا کی دل من چشم تری داشته باشد؟

ای کاش دل از دل خبری داشته باشد

"امید"

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...