azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم قفس 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ جزع تو بر هم گسست بر همه مردان زره لعل تو در هم شکست بر همه مرغان قفس زیبا 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ زیبا هوای حوصله ابریست چشمی از عشق ببخشایم تا رود آفتاب بشوید دلتنگی مرا نیک 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۱ گر شب وصلت نماید مر شب معراج را نیک ماند روز هجرت روز رستاخیز را 5 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۱ بمردم ز انتظار روز وصلت شب هجران مگر پايان ندارد (با اجازه تون با واژه «شب» گفتم :5c6ipag2mnshmsf5ju3) تماشا 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۱ خواهش می کنم..من ویرایش کرده بودم..نمی دونم چرا باز کلمه نبود... ملکت قیصر و فغفور تماشاگه اوست ظن بری هرگز روزی به تماشا نشود؟ روح 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۱ درياب كه از روح جدا خواهي رفت در پرده اسرار فنا خواهي رفت مي نوش نداني ز كجا آمده اي خوش باش نداني به كجا خواهي رفت نهايت 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۱ در بحر بی نهایت عشقت چو قطرهای گم شد نشان مه به نشان از که جویمت خیال.. 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است خم گو سر خود گير كه خمخانه خراب است خال... 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اردیبهشت، ۱۳۹۱ از غالیه دانت شکری نیست امیدم کان خال سیه مشرف آن غالیه دان است نقاش.. 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۱ از غالیه دانت شکری نیست امیدمکان خال سیه مشرف آن غالیه دان است نقاش.. خیلی به خودم فشار آوردم تا یادم بیاد..بابا آسونتر بگید!!! اهل كاشانم پیشه ام نقاشی است: گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ ، می فروشم به شما تا به آواز شقایق كه در آن زندانی است دل تنهایی تان تازه شود . چه خیالی ، چه خیالی ، ... می دانم پرده ام بی جان است . خوب می دانم ، حوض نقاشی من بی ماهی است . قفس!!!! 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من مرغکی پربستهام زان در قفس بنشستهام گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را آهسته... 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ای کاروان آهسته رو آرام جانم میرود وان که با خود داشتم با دلستانم میرود کاروان 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۱ عود میسوزند یا گل میدمد در بوستان دوستان یا کاروان مشک تاتار آمدست باد... 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۱ باد آمد و بوی عنبر آورد بادام شکوفه بر سر آورد شکوفه 5 لینک به دیدگاه
nafas.a 30 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۱ در مهتاب درختي ست ايستاده در باد با شكوفه اي تنها ميان دست هاي خالي اش تو را به ياد مي آورم و مي خواهم در پرتو مهتابي ات غرق شوم اما تو دوري از دست ... مهتاب 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۱ بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم... همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم.... چشم 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سهی قدان سیه چشم ماه سیما را راز... 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ کش و بند و بر و آر و کن کار و خور و پوش کین و مهر و غم و لهو و بد و نیک و می و راز باز 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 خرداد، ۱۳۹۱ باز باران با ترانه با گهر های فراوان می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران عزیز 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده