رفتن به مطلب

تبدیل جوک های قومیتی به ضد ارزش


ارسال های توصیه شده

در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ،

شرم خندیدن به مضحکه، به هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.

کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...

با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.

 

رخشان بنی اعتماد

 

 

 

 

 

یه روز یه ترکه ... ...

 

 

sgj3n7h0y9ebnbwhlr4a.jpg

 

اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.

 

یه روز یه رشتیه..

 

7ayjuv55w034aa5sl9ej.jpg

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.

 

 

یه روز یه لره...

gle0pb4752fon4xu2z.jpg

اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛

ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.

 

 

یه روز یه قزوینه...

0kxjwtz87l92a6cwok5t.jpg

به نام علامه دهخدا ؛

از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بوده و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد.

 

 

یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و...

d8z75o7v5n80b9oot1z4.jpg

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم !!!!

این از فرهنگ ایرونی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند.

پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه!

2wtlqdqeh1cz5049wxz6.jpg

  • Like 46
لینک به دیدگاه

ممنون دوست عزیز

تمسخر قومیت ها متاسفانه شدیدا به فرهنگ ما رسوخ کرده و حقیقتا هم هدف ممالک پیشرفته و شاید افرادی از خودمان هم همینه

تفرقه بنداز حکومت کن !

  • Like 21
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ،

شرم خندیدن به مضحکه، به هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.

کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...

با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.

 

رخشان بنی اعتماد

 

 

 

 

 

یه روز یه ترکه ... ...

 

 

sgj3n7h0y9ebnbwhlr4a.jpg

 

اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.

 

یه روز یه رشتیه..

 

7ayjuv55w034aa5sl9ej.jpg

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.

 

 

یه روز یه لره...

gle0pb4752fon4xu2z.jpg

اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛

ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.

 

 

یه روز یه قزوینه...

0kxjwtz87l92a6cwok5t.jpg

به نام علامه دهخدا ؛

از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بوده و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد.

 

 

یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و...

d8z75o7v5n80b9oot1z4.jpg

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم !!!!

این از فرهنگ ایرونی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند.

پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه!

2wtlqdqeh1cz5049wxz6.jpg

درود بر شما

تفكر زدودن زبان روزمره مردمان ايران زمين از تمسخر هم ميهنان يك انديشه ي والا و خردورزانه است كه همت جمعي را مي طلبد

اما در اين راستا نمي بايست اطلاعات غلط را ترويج داد كه اين خود بد تر است

در همين چهار خطي كه براي اثبات بزرگي و خدمت اقوام نوشتيد 4 خطاي بزرگ وجود دارد:

1-ستارخان و باقر خان دو تن از مردمان تبريز بودند كه در جريان محصره ي تبريز رهبري مردم شهر را در دست گرفتند و در مقابل سپاه دولت مركزي ايستادگي كردند و پس از سقوط توسط قواي بختياري و نيروهاي شمال ارتش دولتي از هم گسيخت و اين مردان به همراهي جمعي از مردمان تبريز به سمت تهران راهي شدند و....

2-ميرزاكوچك خان جنگلي : طلبه اي جوان كه پس از چندي روي از طلبگي برداشت و به سردستگي كمونيست هاي خطه ي شمال ايران رسيد

وي همواره در پي ايجاد جمهوري كمونيستي بود و در اين راه چشم اميد فراوان به همراهي همسايگان شمالي خويش داشت

پس از چندي مبارزه با قواي مركزي و در حين فرار به سمت آذربايجان شوروي در ميان جنگل هاي منطقه ي تالش بر اثر سرماي شديد جان باخت و پس از كشف جسدش سرش از تن جدا شد

دليل ذكر رشادت هاي اين بزرگ مرد(به هر حال او قهرمان قومي است و به صرف داشتن تفكري كه در آن روزگار تفكر عامه ي روشنفكران ايران بود نمي توان او را نكوهش كرد) ايستادگي او در مقابل قوايي بود كه زير نظر فرد منفور جامعه ي امروز ايران(رضا شاه) قرار داشت

3-كريم خان زند موسس سلسله ي زنديه :او از ميان قوم زند كه يكي از طوايف لك است برخاست(و نه لر) و پس از درگيري هاي فراوان توانست بار دگر پس از نادرشاه ايراني به نسبت يكپارچه را ايجاد كند

مي بايست توجه كرد كه قصاوت در برخورد اين پادشاه خوش نام با سران قوم قاجار موجب گرديد كه فردي به نهايت كينه توز به نام آغامحمدخان قاجار در دربار او پرورش يابد

از طرفي عدم توجه به پرورش جانشيني خدوم و كاردان موجب بي ثباتي در ايران پس از او گرديد و اين فرصت را به ايل قاجار داد تا انتقام خويش را از خاندان او بازستاند

4-علامه دهخدا:اديب و سياست مدار برجسته ي دوران معاصر

در زمان مرحوم دكتر مصدق برخي به او پيشنهاد دادند كه اعلام جمهوري كند و خود را رييس جمهور ايران بخواند و علامه دهخدا را به عنوان نخست وزير بر گزيند

اين مهم اين نكته را مي رساند كه علامه دهخدا نه تنها اديب و ادب داني برجسته بود بلكه سياستمداري كاركشته نيز بوده است

اما آنچه از او به يادگار مانده و تا زبان فارسي پا برجاست آن نيز برقرار است لغتنامه ي اوست و نه ديوان او

------------------------------

در نزديك به 4 خط 4 مطلب خلاف واقع را بيان كردن باعث ايجاد وهم مي شود

اگر اراده اي قوي براي زدودن زبان جامعه از فكاهي هاي قومي داريم مي بايست قبل از آن اراده اي قوي تر در ارايه ي صحيح مطالب داشته باشيم

زيرا كه داريوش كبير آفت ايران زمين را در 3 چيز مي داند كه مهمترين آنها دروغ است(هر كلامي خلاف واقع چه به عمد چه به سهو دروغ است)

موفق باشيد:icon_gol:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

درود...

با تشکر از دوست عزیزمان که دغدغه ی هم میهنانش او را مجاب به نگارش این سطور کرد.

و شاید این همان دغدغه ای است که سالها از پس سالها پدرانمان به سینه پروراندند تا روزی ما هم آن را ارج نهاده،بر جبهه ی علایق خود حک کنیم.

به گمانم نخست،آگاهی از سرزمینمان و غیورمردانِ جای جای این پهناور زمین است که می تواند ذهنمان را از دل بستن به این فکاهی های بی رمق و بی ذوق بازدارد.

پس سعی کنیم همدیگر را آنگونه که شایسته ی هم میهنیمان است در آگاهی و علاقه یافتن یاری کنیم.

با سپاس

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...