samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ ................................ ................................................................................................................................. .. نقطه نقطه تا خدا يه مدتيه تصميم گرفتيم منفي فكر نكنم اما ايا واقعا ميشه تا نگاهي به زندگي اطرافيانت ميكني معني خوشبختي و عشق رو ميبيني معني درست زندگي كردن يه مدتي امضام رو گذاشته بودم اگر خدا با ماست پس كي با اوناست بعد از اينكه دزد نتونست ماشينم رو ببره گفتم خب خدا با من هم بوده و برش داشتم اما واقعا اين سوال منه اگر خدا با ماست پس كي با اوناست كه با وجود اينكه اصلا چيز شاقي نيستند اما بهترين شانس و بهترين زندگي رو دارند كجاي اين زندگي عدله ؟نميدونم شايد هم علتش خود بي عرضمون باشيم راستي اگر خدا با ماست پس كي با اوناست 22 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ اینجا جلسه ی امتحانه .... زیاد سخت نگیر و فقط جواب بده 6 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ ببخشيد اونا كي باشن ؟! همونايي كه زندگي بي دغدغه روتجربه ميكنند همونايي كه تمام زندگيشون از قبل به بهترين شكل رقم خورده همونايي كه فكرش هم نمي كرد اينقدر خوشبخت بشند همونايي كه بدون نياز به هر دعا و امامزاده اي به آرزوهاي محالشون ميرسند ....... 8 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ اینجا جلسه ی امتحانه .... زیاد سخت نگیر و فقط جواب بده من سخت نگرفتم كه هنوز زنده ام اما روزگار به ما سر ميگيره 5 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ همونايي كه زندگي بي دغدغه روتجربه ميكنند همونايي كه تمام زندگيشون از قبل به بهترين شكل رقم خورده همونايي كه فكرش هم نمي كرد اينقدر خوشبخت بشند همونايي كه بدون نياز به هر دعا و امامزاده اي به آرزوهاي محالشون ميرسند ....... كلا به اين نتيجه رسيدم كه " براي هر بدي بدتري هم وجود داره "در هر شرايطي پس نبايد نا اميد بود 6 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ ................................ ................................................................................................................................. .. نقطه نقطه تا خدا يه مدتيه تصميم گرفتيم منفي فكر نكنم اما ايا واقعا ميشه تا نگاهي به زندگي اطرافيانت ميكني معني خوشبختي و عشق رو ميبيني معني درست زندگي كردن يه مدتي امضام رو گذاشته بودم اگر خدا با ماست پس كي با اوناست بعد از اينكه دزد نتونست ماشينم رو ببره گفتم خب خدا با من هم بوده و برش داشتم اما واقعا اين سوال منه اگر خدا با ماست پس كي با اوناست كه با وجود اينكه اصلا چيز شاقي نيستند اما بهترين شانس و بهترين زندگي رو دارند كجاي اين زندگي عدله ؟نميدونم شايد هم علتش خود بي عرضمون باشيم راستي اگر خدا با ماست پس كي با اوناست اول اومدم گفتم تاپیک ساراس که بالاش ................ داره اما دیدم تویی همونايي كه زندگي بي دغدغه روتجربه ميكنند همونايي كه تمام زندگيشون از قبل به بهترين شكل رقم خورده همونايي كه فكرش هم نمي كرد اينقدر خوشبخت بشند همونايي كه بدون نياز به هر دعا و امامزاده اي به آرزوهاي محالشون ميرسند ....... مطمئن باش همه تو زندگیشون غم وغصه دارن حالا واسه هرکی به یه شکلی و از نظر هر کدوم از ما مشکل ما سخت تر ازبقیه است حالا بعضیا تو خودشون میریزن و بروز نمیدن و به نظر ما اونا همون بی دغدغه هان وو بعضی ها بروز میدن یکی میبینه مشکلش اینه بتونه خرج دانشگاشو بده یکی خرج ده تا دانشگاه هم داره بده اما کمبود عاطفی داره همه به نوعی گرفتارن 6 لینک به دیدگاه
royan aria 2423 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ همونايي كه زندگي بي دغدغه روتجربه ميكنند همونايي كه تمام زندگيشون از قبل به بهترين شكل رقم خورده همونايي كه فكرش هم نمي كرد اينقدر خوشبخت بشند همونايي كه بدون نياز به هر دعا و امامزاده اي به آرزوهاي محالشون ميرسند ....... سمانه جان زندگی بی دغدغه یعنی چی؟ اصلا مگه تو این عالم هستی زندگی راحتم وجود داره؟:jawdrop: همین زندگی که ما حسرتشو میخوریم هزاران مشکل داره که ما از بیرون اون نمیتونیم ببینیم:icon_pf (34): فرض کن خیلی گرسنه ای و یه غذای خیلی خوش ظاهرو خوش بو رو برات میارن با اشتها میری سمتش ولی وقتی موخوری طعمش افتضاهه حالا یه غذای خوش ظاهر دیگه رو میارن و باز با اشتها میری طرفو دوباره میبینی که حالت بد میشه بازهم یه غذای دیگه و بازهم ...... حالا اون آدم گرسنه ای که داره تو رو از دور میبینه غیراز اینه که میگه خوشبحالش انواع غذاهای خوبو براش آوردن و از هرکدوم فقط یه قاشق خورد غیر از اینه که حسرت خوردن همون باقیمونده غذاتو داره؟ 7 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ سمانه جانزندگی بی دغدغه یعنی چی؟ اصلا مگه تو این عالم هستی زندگی راحتم وجود داره؟:jawdrop: همین زندگی که ما حسرتشو میخوریم هزاران مشکل داره که ما از بیرون اون نمیتونیم ببینیم:icon_pf (34): فرض کن خیلی گرسنه ای و یه غذای خیلی خوش ظاهرو خوش بو رو برات میارن با اشتها میری سمتش ولی وقتی موخوری طعمش افتضاهه حالا یه غذای خوش ظاهر دیگه رو میارن و باز با اشتها میری طرفو دوباره میبینی که حالت بد میشه بازهم یه غذای دیگه و بازهم ...... حالا اون آدم گرسنه ای که داره تو رو از دور میبینه غیراز اینه که میگه خوشبحالش انواع غذاهای خوبو براش آوردن و از هرکدوم فقط یه قاشق خورد غیر از اینه که حسرت خوردن همون باقیمونده غذاتو داره؟ خب عزيزم مشكل منم اينه كه بيرونم مردم رو ميسوزونه درونم خودم رو من از نزديك توي جريان زندگي بعضيهاشون هستم دنيا واقعا به كامشونه 4 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ خب عزيزم مشكل منم اينه كه بيرونم مردم رو ميسوزونه درونم خودم رو من از نزديك توي جريان زندگي بعضيهاشون هستم دنيا واقعا به كامشونه نه بعضیا مشکلاشونو هیچکی نمیگنالان مادر من نمیدونه مشکل من چیه یا برعکس همون بعضیا بیرونشون مردمو میسوزونه توشون خودشونه در مورد اونا هم شاید همین باشه خدا مشکل همه رو حل کنه مشکل مسکن جوونا هم حل کنه 5 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ نه بعضیا مشکلاشونو هیچکی نمیگنالان مادر من نمیدونه مشکل من چیه یا برعکس همون بعضیا بیرونشون مردمو میسوزونه توشون خودشونه در مورد اونا هم شاید همین باشه خدا مشکل همه رو حل کنه مشکل مسکن جوونا هم حل کنه :ws28: 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ این حکایت سعدی شاید جالب باشه براتون: روزی در دمشق از خانه بیرون رفتم.کفش نداشتم.خیلی ناراحت بودم که پای برهنه می روم. چون به دروازه شهر رسیدم یکی را دیدم که پا نداشت.خدا را شکر کردم و به بی کفشی خود رضایت دادم. البته این به معنای قناعت و سکوت در برابر ظلم نیست. این با کمال تاسف قانون طبیعته که برای زنده ماندن گرگ ها،باید موجوداتی چون گوسفند وجود داشته باشند. 10 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ این حکایت سعدی شاید جالب باشه براتون: روزی در دمشق از خانه بیرون رفتم.کفش نداشتم.خیلی ناراحت بودم که پای برهنه می روم. چون به دروازه شهر رسیدم یکی را دیدم که پا نداشت.خدا را شکر کردم و به بی کفشی خود رضایت دادم. البته این به معنای قناعت و سکوت در برابر ظلم نیست. این با کمال تاسف قانون طبیعته که برای زنده ماندن گرگ ها،باید موجوداتی چون گوسفند وجود داشته باشند. دقيقا قانون طبيعته يه روز رفتم ميوه بخرم ماشين مدل بالايي از كنارم رد شد بچه اي درون ماشين بود در همون لحظه يه گاري هم رد شد كه بچه ها دوتا پسر بودنند دو طرف گاري رو گرفته بودنند همون جا بود كه به عينه تضاد طبقاتي رو ديدم 6 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ دقيقا قانون طبيعته يه روز رفتم ميوه بخرم ماشين مدل بالايي از كنارم رد شد بچه اي درون ماشين بود در همون لحظه يه گاري هم رد شد كه بچه ها دوتا پسر بودنند دو طرف گاري رو گرفته بودنند همون جا بود كه به عينه تضاد طبقاتي رو ديدم :ws44: 9 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ :ws44: حالا اسي جون تو گريه نكن از اين چيزا زياده :icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ حالا اسي جون تو گريه نكن از اين چيزا زياده :icon_pf (34): گریه من نبود،یادمه محمود افغان،یکبار از فقر در خیابان های نیویورک و کودکان واکسی در خیابان در رسانه پر ابهت ملی ناله ها و شکوه ها میکرد...... :ws44: 5 لینک به دیدگاه
royan aria 2423 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ آره سمانه جون شما درست میگی مثلا هرکی منو میبینه حسرت زندگیمو داره حتی مادرم ولی حتی همون مادرم نمیدونه منی که اینقدر صبور و پرطاقتم گاهی وقتا از شدت سختیهای زندگی اونقدر عصبانی میشم و داد میکشم که همه اهل محل میفهمن مادرم دوسه روزی اومد خونه ما از نزدیک زندگیمو دید اون داشت جای من دیوونه میشد تازه بازم نذاشته بودیم چیزی بفهمه:icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ آره سمانه جونشما درست میگی مثلا هرکی منو میبینه حسرت زندگیمو داره حتی مادرم ولی حتی همون مادرم نمیدونه منی که اینقدر صبور و پرطاقتم گاهی وقتا از شدت سختیهای زندگی اونقدر عصبانی میشم و داد میکشم که همه اهل محل میفهمن مادرم دوسه روزی اومد خونه ما از نزدیک زندگیمو دید اون داشت جای من دیوونه میشد تازه بازم نذاشته بودیم چیزی بفهمه:icon_pf (34): عزيزم دقيقا ميفهمم چي ميگي اما مطمئن باش دل بي غم هم وجود داره باوركن وقتي ميبينم اطرافيانم بي دغدغه زندگي ميكنند و به خواسته هاشون ميرسند با خودم ميگم چقدر من بد شانسم 4 لینک به دیدگاه
royan aria 2423 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ دختر خوب دل بی غم یعنی من که حتی مادرم هم نمیدونه چطور دارم زندگی میکنم فکر میکنه اگه ماهی یکی دوبار بیشتر بهش سر نمیزنم از خوشیه فکر میکنه شبانه روز دارم تو خوشیهای خودم غرق میشم که حتی یادمم بهش نیست 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده