DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۸۹ اگه بهتون بگن عزیز ترین کسی که دارین ( دقت کنین اول عزیز ترین شخص رو در نظر بگیرین که در مقابل شما هم براش عزیزید) تنها یک روز دیگه زنده ست... چی کار میکنین؟!؟ اول خودم بگم! من به هیچ وجه گریه نمیکنم حتی ناراحت هم نمیشم برعکس همه ی اون روز رو باهاش میگذرونم و همه ی سعیمو میکنم بهش خوش بگذره و فقط به خوشحالیش فکر میکنم برای گریه زاری فرصت هست نه؟ ممنون میشم نظراتتون رو بگید و بعد من میگم دنبال چی بودم که یه همچین سوالی کردم!! 22 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۸۹ اگه بهتون بگن عزیز ترین کسی که دارین ( دقت کنین اول عزیز ترین شخص رو در نظر بگیرین که در مقابل شما هم براش عزیزید)تنها یک روز دیگه زنده ست... چی کار میکنین؟!؟ اول خودم بگم! من به هیچ وجه گریه نمیکنم حتی ناراحت هم نمیشم برعکس همه ی اون روز رو باهاش میگذرونم و همه ی سعیمو میکنم بهش خوش بگذره و فقط به خوشحالیش فکر میکنم برای گریه زاری فرصت هست نه؟ ممنون میشم نظراتتون رو بگید و بعد من میگم دنبال چی بودم که یه همچین سوالی کردم!! مطمئنی همین کارو میکنی؟؟ یعنی مطمئنی میتونی اینکارو بکنی؟؟ تا تو شرایطش قرار نگیری نمیتونی بگی... 12 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۸۹ مطمئنی همین کارو میکنی؟؟ یعنی مطمئنی میتونی اینکارو بکنی؟؟ تا تو شرایطش قرار نگیری نمیتونی بگی... چرا مطمئنم خیلی بهش فک کردم توام بهش فک کن شاید به نتیجه رسیدی... 8 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ اگه بهتون بگن عزیز ترین کسی که دارین ( دقت کنین اول عزیز ترین شخص رو در نظر بگیرین که در مقابل شما هم براش عزیزید)تنها یک روز دیگه زنده ست... چی کار میکنین؟!؟ اول خودم بگم! من به هیچ وجه گریه نمیکنم حتی ناراحت هم نمیشم برعکس همه ی اون روز رو باهاش میگذرونم و همه ی سعیمو میکنم بهش خوش بگذره و فقط به خوشحالیش فکر میکنم برای گریه زاری فرصت هست نه؟ ممنون میشم نظراتتون رو بگید و بعد من میگم دنبال چی بودم که یه همچین سوالی کردم!! عزیزترین کس زندگیم مادر و پدرم هستن بلوف نمیزنم چون یه بار به دلیل یه تشخیص اشتباه آزمایشگاهی چنین حسی رو تجربه کردم و خدا را هزاران هزار مرتبه شکر که مشکلی نبود و اشتباه بود و گرنه مطمئنا قصد داشتم خودم رو از بین ببرم زندگی بدون پدر مادرم مفهومی برام نداره و قبل از مرگ اونا واسه خودم آرزوی مرگ میکنم 11 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ اگه بهتون بگن عزیز ترین کسی که دارین ( دقت کنین اول عزیز ترین شخص رو در نظر بگیرین که در مقابل شما هم براش عزیزید)تنها یک روز دیگه زنده ست... چی کار میکنین؟!؟ آخه این شکلک که گذاشتی چه هماهنگی با مرگ عزیزترین فرد داره!!!؟؟ :w00: الان یعنی یه چیز نانازی گفتی !!!!!! 15 لینک به دیدگاه
morta 3323 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ من قبل از اینکه بخوام نظرتون رو بخونم ، منم میخواستم همین رو بگم که گریه نمیکنم و اینا ... 10 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ آخه این شکلک که گذاشتی چه هماهنگی با مرگ عزیزترین فرد داره!!!؟؟ :w00: الان یعنی یه چیز نانازی گفتی !!!!!! بهت حق میدم راستش این شکلکه برا من معانی مختلفی داره اینجا برام معنی حسرت میداد مرگ عزیزترین فرد به خودی خود ناراحت کننده هست و همیشه یه حسرتی رو تو دل عزیزترین کسش قرار میده.... 10 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ عزیزترین کس زندگیم مادر و پدرم هستنبلوف نمیزنم چون یه بار به دلیل یه تشخیص اشتباه آزمایشگاهی چنین حسی رو تجربه کردم و خدا را هزاران هزار مرتبه شکر که مشکلی نبود و اشتباه بود و گرنه مطمئنا قصد داشتم خودم رو از بین ببرم زندگی بدون پدر مادرم مفهومی برام نداره و قبل از مرگ اونا واسه خودم آرزوی مرگ میکنم خدا برات سالها و سالها نگهشون داره درس میگی تنها کسانی که از گوشت و خونت هستن و محبت بی دریغشون زبان زده... اما ..... من قبل از اینکه بخوام نظرتون رو بخونم ، منم میخواستم همین رو بگم که گریه نمیکنم و اینا ... 6 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ خیلی سوالت سخته تا حالا بهش عمیق فک کردی؟ 6 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ من اصلا دلم نمی خواد به این موضوع فکر کنم شما مثل اینکه خدارو شکر تو چنین شرایطی قرار نگرفتی و برا همین به این راحتی این سوال رو پرسیدید و نظرتون رو می گید اون لحظه ... 10 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ اگه بهتون بگن عزیز ترین کسی که دارین ( دقت کنین اول عزیز ترین شخص رو در نظر بگیرین که در مقابل شما هم براش عزیزید)تنها یک روز دیگه زنده ست... چی کار میکنین؟!؟ غش ميكنم:icon_pf (34): 8 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ خواسم جواب بدم ولی نتونستم حتی نمیتونم بش فکر کنم 8 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ نابود ميشم...ولي سعي مي كنم تو خودم بريزم همه چيو... و اون شخصو...فقط نگاهش مي كنم ... 5 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ آدم هر چی به حوادث بد فک کنه سرش میاد ول کنید این افکار منفی گرا رو :دی اگه بهم بگن با کسی که عزیزترینمه سالها کنار هم میمونیم کلی خوشحال میشم شاید برا خبر دهنده هم یه آبنبات خریدم البته 13 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ این تاپیک موضوعش خیلی کسل کننده و منفیه. اول صبح حالم گرفته شد. حالا نتیجه اش به چه درد میخوره ؟ همش مرگ همش مرگ عزیزان . اینا رو جمش کن لیلیان جان. مردم به امید زنده اند. باور کن اصلا خوشم نیومد. 7 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ آدم هر چی به حوادث بد فک کنه سرش میادول کنید این افکار منفی گرا رو :دی اگه بهم بگن با کسی که عزیزترینمه سالها کنار هم میمونیم کلی خوشحال میشم شاید برا خبر دهنده هم یه آبنبات خریدم البته :icon_gol: این تاپیک موضوعش خیلی کسل کننده و منفیه. اول صبح حالم گرفته شد. حالا نتیجه اش به چه درد میخوره ؟ همش مرگ همش مرگ عزیزان . اینا رو جمش کن لیلیان جان. مردم به امید زنده اند. باور کن اصلا خوشم نیومد. :icon_gol: اومدم همینا رو بگم که دیدم شما گفتین! واقعا به این موضوع رسیدم که آدم به هر چی فکر کنه سرش میاد! پس به چیزای خوب فکر کنیم نه این چیزا 9 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ :icon_gol: :icon_gol: اومدم همینا رو بگم که دیدم شما گفتین! واقعا به این موضوع رسیدم که آدم به هر چی فکر کنه سرش میاد! پس به چیزای خوب فکر کنیم نه این چیزا ممنونم داداش. بعضی از کاربران تصور میکنند که انگار باید هر جوری شده بیان و باری به هر جهت یه تاپیکی بزنند. حالا مرگی , عشقی , قد و وزنی , خبری از روزنامه ای و الی آخر. فک کنم اینجوری پیش بره اینجام مثه جاهای دیگه میشه که کل تاپیکهاشون صنّار نمی ارزه. تالار گفتگو رو با تالار اخبار اشتباه میگیریم. یا با تالار چت و طنز. همین میشه که کاربران پیش کسوت قدیمی دیگه نمیان و کار هم نمیکنند. حرف حق هم بزنیم محکوم میشیم. حالا نیگا کن ببین عکس العمل دوستان رو . 5 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ این تاپیک موضوعش خیلی کسل کننده و منفیه. اول صبح حالم گرفته شد. حالا نتیجه اش به چه درد میخوره ؟ همش مرگ همش مرگ عزیزان . اینا رو جمش کن لیلیان جان. مردم به امید زنده اند. باور کن اصلا خوشم نیومد. غایب عزیز طبق معمول همه تاپیکایی که زده میشه شما اومدی و مخالفت کردی اگر از تاپیکی خوشت نمیاد راحت میتونی نظر ندی و شرکت نکنی همون جور که من از خیلی از تاپیکای شما خوشم نمیاد نه مخالفت میکنم نه نظر میدم پس همیشه نیاز نیست تو هر تاپیکی همه نظر بده حتی خود من لطفا تو ذوق دوستان نزن لیلی عزیز بعداز برگشتنش این اولین تاپیکی بود که تو گفتگوی آزاد استارت کرد و من ازش ممنونم ممنونم داداش. بعضی از کاربران تصور میکنند که انگار باید هر جوری شده بیان و باری به هر جهت یه تاپیکی بزنند. حالا مرگی , عشقی , قد و وزنی , خبری از روزنامه ای و الی آخر. فک کنم اینجوری پیش بره اینجام مثه جاهای دیگه میشه که کل تاپیکهاشون صنّار نمی ارزه. تالار گفتگو رو با تالار اخبار اشتباه میگیریم. یا با تالار چت و طنز. همین میشه که کاربران پیش کسوت قدیمی دیگه نمیان و کار هم نمیکنند. حرف حق هم بزنیم محکوم میشیم. حالا نیگا کن ببین عکس العمل دوستان رو . در مورد انتقادی که الان داری از گفتگوی آزاد میکنی اینجا یه تاپیک داره به اسم دفتر گفتگوی آزاد که دوستان انتقاد و پیشنهاد شون رو اونجا مطرح میکنن نه توی تاپیک دوستان و دوباره میگم اگر خوشت نمیاد میتونی شرکت نکنی و خیلی صریح و شفاف میگم اگر شما یا هر کاربر پیشکسوتی بخواد بخواطر اینکه فلان تاپیک چرا اینجا استارت شد این تالار و ترک کنه اصلا هیچ مهم نیست چون ما هنوز یاد نگرفتیم هر کس هر نظر و عقیده ای داره و بلد نشدیم به نظر همه احترام بذاریم اگر جوابی دارید در دفتر تالار مطرح کن تا تاپیک از بحث اصلی منحرف نشه 11 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ واما نظر خودم لیلی سوالت سخته آدم تا وقتی مجرد میگه عزیز ترین کسم پدر و مادر و خواهر و برادر وقتی ازدواج میکنه همسر هم اضافه میشه وقتی بچه دار میشه که کلا موضوع بر میگرده و عوض میشه :girl_in_dreams: در کل فقط این و میدونم اگر بگن یه روز دیگه زندس اون یه روز و با استرس و گریه در کنارش میگذرونم ولی آدمیزاد خیلی پوستش کلفته یه روزی فکر میکردم هرگز تاب و تحمل مرگ عزیزم و ندارم و حتما یا خودم و میکشم یا سکته میکنم ولی نشد وقتی پدرم فوت کرد و خبرش و بهمون دادن فقط شکه شدم چون خیلی یهو و بدون هیچ مریضی تموم کرد و نه سکته کردم نه خودم و کشتم فقط یه داغ بزرگی و یه آتیش بزرگی ته دلم همیشه هست در کل اونی که مرگ و آفریده صبر هم آفریده 15 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده