رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

با سلام خدمت دوستان عزیزم

 

مثل سوالات کتابخوری اول ، سوالات این کتابخوری هم کلی هستش. دوستان توجه کنن که در هر سوال چند آیتم مد نظر هست که دوستان باید به اونا اشاره کنن تا نشون بده کسی که جواب داده کاملاً مفاهیم رو گرفته.

 

سوال1: دام مقوله چیست؟ چگونه در این دام گرفتار نشویم؟(ترجیحاً با مثال)

 

سوال2:طراحان چگونه در دام معما می افتند؟ چگونه باید گرفتار این دام نشوند؟(ترجیحاً با مثال)

 

سوال3: علت اصلی گرفتار شدن طراح در دام عدد چیست؟

 

سوال 4: دام عرف چگونه طراح را گرفتار میکند؟

 

سوال 5: دام انگاره چیست؟ چگونه طراح باید خود را از این دام مصون کنه؟

 

سوال6: هدف اصلی این فصل از کتاب چی بود؟ :ws3:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 50
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

با سلام خدمت دوستان عزیزم

 

مثل سوالات کتابخوری اول ، سوالات این کتابخوری هم کلی هستش. دوستان توجه کنن که در هر سوال چند آیتم مد نظر هست که دوستان باید به اونا اشاره کنن تا نشون بده کسی که جواب داده کاملاً مفاهیم رو گرفته.

 

سوال1: دام مقوله چیست؟ چگونه در این دام گرفتار نشویم؟(ترجیحاً با مثال)

 

زمانی طراح گرفتار این دام میشه که برای سوژه های یکسان از طراحی های یکسان استفاده کنه بدون در نظر گرفتن تفاوتهای کاربردی

مثل طراحی یک بیمارستان که با این تفکر که همه ی بیمارستان ها دارای شروط یکسان برای طراحی هستن طرح مورد نظر رو مشابه با سایر بیمارستان ها ایجاد کنیم بدون در نظر گرفتن نکاتی مثل نوع کاربرد محل احداث اهمیت به جمعیت یا اقلیم شناسی بیمارستان و ...

سوال2:طراحان چگونه در دام معما می افتند؟ چگونه باید گرفتار این دام نشوند؟(ترجیحاً با مثال)

معما معقوله ایست دارای قوانین غیر قابل انعطافی است که فرد را مجاب می کند از طروق مختلف تنها به یک جواب برسد جوابی از پیش تعیین شده و غیر قابل تغییر

اما معقوله ی طراحی شامل سلسله مراحلی است که ذهن فرد را درگیر یافتن پاسخ میکند اما این امکان را ایجاد میکند که از راههای مختلف به جواب های مختلف اما جامع و مورد نیاز رسید

از دو راه می توان مانع گرفتاری در این دام شد

1. عدم استفاده از نقطه ی محوری (مانع خلاقیت است)

2. تغییر دادن قوانین در ظاهر غیر منعطف

به طور کلی خارج کردن معقولهی طراحی از حالت معما و گسترش محدوده ی فکری برای ایجاد طرحهای مختلف

برای مثال در ارتباط بین دو شهر از طریق جاده فقط یک مسیر انتخاب شود و این تصور ایجاد شود که امکان چند شاخه کردن یک جاده را نداریم و دائم با محدودیت عبور و مرور سنگینی ترافیک را کاهش دهیم در صورتی که با تغییر این تصور غلط می توان با ساختن یک جاده جدید امکان عبور و مرور سریعتر را ایجاد کرد

خیلی فک کردم مثال به ذهنم رسید:w74:

 

سوال3: علت اصلی گرفتار شدن طراح در دام عدد چیست؟

زمانی این دام ایجاد میشود که طراح مجبور به رعایت اعداد قانونی شود در صورتی که به حداکثر استفاده ی مفید اهمیتی داده نشود

بهره کافی یک طرح فدای تابع بودن قوانین میشود

 

سوال 4: دام عرف چگونه طراح را گرفتار میکند؟

زمانی که طراح صرفا به قابلیت بصری یک طرح اکتفا کند در این صورت بسیاری از ایرادها و مشکلات طرح دیده نمیشوند

طراح صرفا به طرح روی کاغذ و زیبایی ظاهری اهمیت میدهد و بسیاری از مشکلات یک طرح اجرا شده از دید پنهان میشود

سوال 5: دام انگاره چیست؟ چگونه طراح باید خود را از این دام مصون کنه؟

دام انگاره برای طراحانی پیش می اید که طرح فرض شده را عاری از هر گونه نقص میداند و در ذهن خود مقبول

تصور طراح از طرح اجرا شده دقیقا مانند طرح روی کاغذ است و زمانی که طرح اجرا میشود مشکلات گاها غیر قابل حلی ایجاد میشود

طراح برای گریز از این دام باید احتمال هر گونه نقصی را پیش بینی کند و طرح تا حدودی امکان پیش بینی و اجرا به صورت ازمایشی داشته باشد

سوال6: هدف اصلی این فصل از کتاب چی بود؟

شناختن دام هاای که در طی یک طراحی ممکن است برای طراح ایجاد شود و شناختن راه حل هایی برای فرار از این دام ها

 

خسته نباشی :ws3:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

سوال1: دام مقوله چیست؟ چگونه در این دام گرفتار نشویم؟(ترجیحاً با مثال)

این مسئله زمانی پیش میاد که یه طراح یه طرح دیگه میبینه و محو ویژگی های شکلی و بصری اون طرح میشه و به صورتی کاملا غیر ارادی و البته قابل درک سعی میکنه از اون طرح برای مسئله ی خودش استفاده کنه با نادیده گرفتن جنبه های مختلف طرح(ائم از فرهنگی،جغرافیای و ....)و بدون اینکه در نظر داشته باشه اون طرح در مورد مسئله ی اون هم کارای داره یا نه .

مثل طراحی یه پیاده رو تو آمریکا و یه پیاده رو تو انگلیس: به این صورت که وقتی دوتا آمریکای به هم میرسن با توجه به مقتضیات فرهنگیشون خیلی سریع و به مدت طولانی (به نسبت سایر ملیت ها)با هم گرم میگیرن وبه یه فضا برای گفتگو احتیاج دارن و به همین نسبت تو طراحی پیاده رو برای آمریکایی ها باید فضای ایستا در نظر گرفت ولی به عکس اونا انگلیسی ها خیلی مردم سرد برخورد تر و از نظر روابط اجتماعی ظعیف ترین شاید دوتا انگلیسی اگه یک ساعت هم تو یه اتاق باشن ممکنه یه کلمه با هم حرف نزنن که این خودش پیاده روی رو معرفی میکنه که فضاهای پویاش به نسبت خیلی بیشتر از فضاهای ایستای اونه

و اما اینکه چگونه در این دام گرفتار نشیم: خب جواب یا راه حل خیلی ساده ست. ایده گرفتن از یه طرح دیگه شاید هیچ ایرادی نداره و البته خیلی هم خوب باشه ولی هین استفاده و ایده گرفت از اون طرح باید در نظر داشت که اون طرح تو سایت طراحی من هم جواب میده یا نه و اینکه بیام همه ی جنبه های مسئله رو (اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی و......)در نظر بگیرم و اونارو تو طرحم لحاظ کنم و گرفتار ویژگیهای شکلی و بصری مسئله نشیم.

 

سوال2:طراحان

[/url]چگونه در دام معما می افتند؟ چگونه باید گرفتار این دام نشوند؟(ترجیحاً با مثال)

مسئله ی طراحی معما نیست اما معمولا اجزایی شبیه معما داره و همین امر سبب میشه که تا بعضی از طراحان با بخشی از مسئله طراحی به عنوان یه شبه معما برخورد کنن و این فکر در اونا ایجاد بشه که عناصر و قواعد این شبه معما رو به همون اندازه معمای معمولی نمیشه نقض کرد.

دام معما دوجنبه داره اول اینکه طراح وقتی گزینه های طراحی رو برای خودش محدود میکنه در حقیقت به یه سری نتایج دست پیدا میکنه که شبیه معما هستن و از این موضوع غافل میشه که میتونه تو گزینه های طراحیش دست ببره و اونارو تغییر بده و دومین جنبه دام معما زمانیه که ما این شبه معما هارو حل میکنیم و به یه نتیجه میرسیم که یه احساس رضایت و خشنودی در ما به وجود میاره و همین رضایت مندی مارو اونقد خوشحال میکنه که نقطه ای محوری تو طراحیمون میشه غافل از اینکه ما فقط تونستیم بخشی از مسئله ی طراحی رو حل کنیم و این نتایج ملکه ذهن ما میشن و تو طراحیمون غالبا میخوایم از اونا استفاده کنیم بدون توجه به اینکه خود این نتایج در واقع مانع اصلی موفقیت ما میشن و غرور و رضایت مندی که ایجاد میکنن باعث میشن که طراح تو دومین دام معما گرفتار بشه.

مثلا ما میخوایم تو یه زمین چند هکتاری یه شهرک طراحی کنیم اولش نمیدونیم چیکار کنیم بعدش میایم کاربریای که میخوایم اونجا جا بدیمو با شکل و اندازه ی مشخصی تو ذهنمون تصور میکنیم غافل از اینکه این اندازه ها قابل تغییرن و وارد اولین مرحله از دام طراحی میشیم بعد اون اون قطعاطو میخوایم کنار هم بچینیم با توجه به اون اندازه و شکلی که از قبل بهش رسیدیم ولی هر کاری میکنیم این قطعات کنار هم مچ نمیشن و با اون شبکه معابری که طراحی کردیم مچ نمیشن اینجاست که تو جنبه ی دوم دام معما گرفتار شدیم یعنی ما در واقع شبکه معابر رو و همچنین کاربری هارو برای خودمون که شبه معما بودن حل کردیم هر کدومو جدا کانه ولی حالا که میخوایم کنار هم قرارشون بدیم نمیشه چون گزینه های طراحی رو برای خودمون محدود کردیم و در خلاقیت رو به روی خودمون بستیم و یه تصویر ذهنی از طرح رو واسه خودمون ایجاد کردیم که نقطه ی محوری تو طراحیمون شده و فک میکنیم حتما باید این طرح در بر گیرنده ی اونا باشه غافل از اینکه هر کدوم از اینا میتونن تغیر کنن .

و اما چگونه نباید گرفتار این دام شد

خب معما چون حل شود آسان شود

این واضح هسش که چیکار باید بکنیم اینکه گزینه های طراحی رو برای خودمون محدود نکنیم و راه خلاقیت رو واسه خودمون باز بذاریم هیچ وقت به یک گزینه اجازه ندیم که ملکه ذهنمون بشه و توجه داشته باشیم این ماییم که قوانین و قواعد طراحی رو مشخص میکنیم پس نباید تو طراحی خودمونو گرفتار قواعد از پیش تعیین شده بکنبم و به یاد داشته باشیم که مسئله ی طراحی یک معما نیست و ما به همون اندازه که سوال برامون پیش میاد میتونیم جواب و راه حل داشته باشیم.

 

سوال3:

علت اصلی گرفتار شدن طراح در دام عدد چیست؟

هر ابزار قدرت مندی خطرناک هم هست و ریاضیات هم از این قاعده نمیتونه جدا باشه،استفاده نادرست از فنون ریاضی و سیستم های عددی گاهی طراحان رو در زاه رسیدن به هدفشون دچار خطا میکنه.در واقع طراحان با ملزم کردن خودشون به رعایت حداقل ها و اعتماد به اعداد و با این فرض که اعداد بزرگتر چیزهای رو نشون میده که بهتر، بزرگتر و مطلوبتره غافل از اینکه این بزرگتر بودن چه تاثیراتی رو نتیجه ی طرحشون میتونه داشته باشه مثل (هزینه، وقت و ....)اقدام به طراحی میکنن و بعد که نتیجه رو میبینن متوجه میشن که نتیجه اونی که باید نشده و تازه متوجه میشن که گرفتار دام عدد شدن.

سوال 4: دام عرف چگونه طراح را گرفتار میکند؟

دست نگاره و ترسیم در طراحی قدرتمنده چون به طراح دامنه ی ادراکی وسیع تری میده و طراح به این وسیله میتونه کل طرح پیشنهادی خودشو ببینه و به جای اینکه آزموناشو تو مقیاس واقعی انجام بده دست نگاره یا ترسیمشو آزمایش کنه، اما همین دست نگاره و ترسیم خودش به سادگی میتونه به دامی واسه طراح تبدیل بشه

همه ی طراحا یا توجه به طبیعتشون از نظر بصری حساسن و به لحاظ ارتباط تصویری مهارت دارن واسه همین هم دوست دارن دست نگاره ها و ماکت های زیبای بسازن و اینجاست که طراح به ظاهر نقشه بیشتر علاقمند میشه و توجه میکنه تا اون چیزی که میخواسته نشون بده و به دام میوفته البته یه ارائه زیبا ایرادی نداره به شرط اینکه اون ارائه وظیفه ی خودشو که آشکار کردن طرح و ایجار ارتباط هستشو به نحوی که به خوبی بتونیم اونو بفهمیم و آزمایش کنیم انجام بده.

 

سوال 5:

دام انگاره چیست؟ چگونه طراح باید خود را از این دام مصون کنه؟

طراح همواره انگاره ای از طرح نهای را در ذهن خودش داره اما در طراحی غالبا میان نیت و واقعیت ممکنه ناهماهنگی وجود داشته باشه یعنی در واقع پس از اجرا معلوم بشه که با نیت طراحش همخونی نداره. دام انگاره به این صورته که طراح بدون در نظر گرفتن واقعیت طرح و با توجه به تصویر نهایی که از طرح در ذهن خودش داره و با مفروض دونستن واقعیت کالبدی واجتماعی انگاره ها همچنین با بی توجهی به قابلیت تحقق پذیزی طرحش بدون در آزمون اون شروع به طراحی میکنه که نتیجه طرحی میشه که طراح رو دچار یاس میکنه(پس از اجرا، البته ممکنه اصلا اجرا نشه) و اینگونه میشه که دام انگاره خودشو نشون میده.البته همچین انگاره هایی بخش های حیاتی از فراین کار طراحی اند و بدون این کار ایده ها رو نمیشه پی گرفت و بسط داد.

چگونه طراح خودشو از این دام مصون کنه؟

برای این کار طراح باید انگاره هاشو فرضیه های محتمل تلقی کنه نه فرضیه های پذیرفته شده.

همچنین طراح باید قابلیت تحقق پذیری طرحشو آزمایش کنه.

هم سو کردن انون تصویر ذهنی که از طرح نهای داره با واقعیات کالبدی و اجتماعی تا حد امکان

 

 

  • Like 8
لینک به دیدگاه

سوال1: دام مقوله چیست؟ چگونه در این دام گرفتار نشویم؟(ترجیحاً با مثال)

دام مقوله به دامی می گویند که طراح از طرح و ایده ای خوشش می آید و دوست دارد آن را در طرح خودش اجرا کند که به ناکارآمد بودن آن در طرح خودش توجهی نمی کند و گول ظاهر و مورد توجه بودن مردم را می خورد که اگر آن را در طرح خودش اجرا کند باعث ضعف آن طرح می شود.

بهترین روش برای اینکه دچار این دام نشویم،شناخت کافی از طرح های مورد علاقه است و بررسی نیازهای طرح خودمان وتطبیق دادن آنها به هم و استفاده کردن بهینه از طرح های دیگران برای بهتر شدن طرح خودمان!

مثلا اگه طرحی از خونه های برون گرا با حیاط های بزرگ و دیوارهای کوتاه دورچینش را در جایی که معماری درون گرا دارد و اقلیمش طوری است که خانه ها درون گرا هستند اجرا شود آن طرح با شکست روبرو میشود.

سوال2:طراحان چگونه در دام معما می افتند؟ چگونه باید گرفتار این دام نشوند؟(ترجیحاً با مثال)

طراحان با بسته فکر کردن و با رعایت یکسری قواعد و ضوابط که اصلا در طرح مورد نظر لازم الاجرا نیست در دام معما می افتند.

طراح در طراحیش یکسری قواعد را باید رعایت کند اما با توجه به شرایط روز و شاید طراحی های قبلی که انجام داده یا طرح هایی که دیده است،متوجه نیست که تعدادی قواعد را خودش ناخودآگاه به آن اضافه کرده است و این معما را برای خودش درست کرده است.که با کمی توجه وتامل می تواند در چنین دام هایی نیفتد.

باید با دید وسیعتری به موضوع نگاه کند از خلاقیت و ابتکار استفاده کند تا دچار چنین دام هایی نشود.

سوال3: علت اصلی گرفتار شدن طراح در دام عدد چیست؟

زمانی که طراح مجبور به قبول کردن اعداد حداقل و حداکثر باشد در صورتیکه اگر مقید به رعایت آن نباشد می تواند طراحی بهتر و به صرفه تر داشته باشد،زمانی است که طراح گرفتار دام عدد شده است.

سوال 4: دام عرف چگونه طراح را گرفتار میکند؟

طراح برای بهتر نشان دادن طرحش قبل از اجرای واقعی آن از دست نگاره و ترسیم استفاده می کند.که می تواند به نواقص طرح پی ببرد و آن را اصلاح کند.

اما بعضی مواقع طراح آنقدر به دست نگاره و ترسیم توجه می کند که کل طرح اصلی را فراموش می کند .و کل زمانش را متوجه دست نگاره و ترسیم می کند در این موقع است که طراح در دام عرف گرفتار شده است.

سوال 5: دام انگاره چیست؟ چگونه طراح باید خود را از این دام مصون کنه؟

پیش فرض هایی که یک طراح برای طرحش دارد و به امکان وقوع آن در واقعیت توجهی ندارد و اگر انتقادی به طرحش شود آنقدر درنظر خود آن طرح را بی نقص می بیند که نقد ها را قبول نمی کند.و در زمان اجرا با مشکل مواجه می شود.

طراحان باید طرح های خود را با واقعیت تطبیق داده و واقع بینانه به طرح نگاه کنند و نقد ونظر دیگران را برای بهتر شدن طرحشان بررسی کنند.

سوال6: هدف اصلی این فصل از کتاب چی بود؟ :ws3:

آشنایی طراحان با انواع دام های طراحی و سعی در برطرف کردن آن و جلوگیری از چنین اشتباهاتی.

 

والسلام:ws3:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

کتابخوری و مقاله خوری شماره 3: راهنمای چشم اندازسازی

موضوع بعدی کتابخوری با توجه به اهمیتی که تعریف چشم انداز در طرح های شهری و حتی در زندگی ما داره به این موضوع اختصاص داده میشه.

برای دانلود مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید:

http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=50257

برای خواندن مقاله فقط 3 روز وقت دارین

سوالات تا روز سه شنبه توی همین تاپیک خواهد بود.

  • Like 13
لینک به دیدگاه

سوالات کتابخوری و مقاله خوری شماره 3:

1. معادل انگلیسی واژه ی چشم انداز

2. تعریف چشم انداز

3. ضرورت و اهمیت چشم انداز(چرا باید چشم انداز تعیین کرد؟)

4. فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری راهبردی(واژگان انگلیسی رو هم میخوام ازتون).

5. چرا به چشم انداز سازی قلب فرایند می گویند؟

6. 8 گونه ی عام چشم انداز رو نام ببرید.

7. پنج مرحله ی فرایند چشم انداز سازی به روش cds را بنویسید. و توضیح هر مرحله (خیلی خلاصه).

8. چهار گام مدل ارگون برای چشم انداز سازی.

9. ویژگی های متن بیانیه چشم انداز

10. برای محله یا شهر و یا هر فضایی که دوست دارید یک چشم انداز و بیانیه آن را بنویسید(در قالب پیشنهادی دکتر گلکار ).

تا دوشنبه 22/06/90 فرصت جواب دارید.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

مجور شدم دوباره تایپ کنم .آخه ویرایش نمیشد .

1. معادل انگلیسی واژه ی چشم انداز:

چشم انداز برابر نهادۀ vision است با این وجود در زبان انگلیسی از واژه های دیگری نظیر out-look و perspectiveنیز بزای اشاره به این مفهوم اشاره شده است.

2. تعریف چشم انداز:

در ادبیات برنامه ریزی راهبردی تعاریف متعددی از چشم انداز موجود است تعاریفی که از این مفهوم در حوزه مدیریت بازرگانی و برنامه ریزی راهبردی بخش خصوصی شرکتها ارائه گردیده است همگی ناظر بر تصویر مقصد نهای موسسه در راستای ماموریت ذاتی(mission) بنگاه مزبور می باشد. برخی از این تعاریف عبارتند از:

برایسون معتقد است چشم انداز توصیف روشن و فشرده ای است از سیمایی که شهر در آینده و پس از به فعلیت در آمدن تمام توانهای بالقوه اش پیدا می کند. در این تعریف بر سه ویژگی عمده چشم انداز که عبارتند از روشن و فشرده بودن ، معطوف به آینده بودن، و به فعلیت در آمدن تمام توانهای بالقوه تاکید شده است.

- چشم انداز تصویری است از مقصد نهای یک برنامه که مجموعه اهداف برنامه مشترکاً به شنونده انتقال می دهند.

- گاها چشم انداز به یه سفره تشبیه شده است . در چهار چوب این تمثیل ، چشم انداز یک سفره ذهنی است از قلمرو شناخته به مرز ناشناخته ها صورت می گیرد.

3. ضرورت و اهمیت چشم انداز(چرا باید چشم انداز تعیین کرد)؟

در نظام متمرکز تدوین اهداف و نقش شهرها توسط دولت مرکزی صورت می گیرد لیکن در نظام مبتنی بر فعالیت بازار آزاد ، هر شهر لازم است خود به تدوین یک استراتژی رقابتی بپردازد. به عبارت دیگر تدوین چشم انداز برای اینگونه شهر ها معنا دار بوده و ضرورت حیاتی دارد چرا که در تدوین چشم انداز عملا گوشه قابل رقابت (competitive niche) در مناسب شهر و توان رقابتی نسبی آن باز شناسی شده و شرایط بقاء و بالندگی آن فراهم می گردد.

4. فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری راهبردی( واژگان انگلیسی رو هم میخوام ازتون)؟.

فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری راهبردی به طور کلی از شش گام تشکیل می شود:

1.برنامه ریزی پروژه ای (desige) 2. سنجش وضعیت (appraisal) 3.چشم انداز سازی (visioning ) 4. تدوین راهبرد (strategy formulation ) 5. اجرا (implementation) 6. پایش (monitoring).

5. چرا به چشم انداز سازی قلب فرایند می گویند؟

مرحله ی چشم انداز در فصل مشترک دو مرحله اساسی فرایند، یعنی در حد فاصل مراحل سنجش وضعیت و تدوین راهبرد قرار گرفته و از ای رو مرحله چشم انداز سازی قلب فرایند طراحی محسوب می شود .

6 . گونه های عام چشم انداز را نام ببرید.

1-شهر آموزشیدانشگاهی: ( آکسفورد انگلستان)) – بوستون ماساچوست (آمریکا

2 شهر حکومتیدولتی: ( کانبرا استرالیا)) – واشینگتن (آمریکا

3 شهر تاریخیگردشگری: ( اصفهان ایران)) – استانبول (ترکیه) – ونیز (ایتالیا

4 شهر سبزگردشگری: ( لاهیجان ایران) ( رامسر)ایران

5 شهر تفریحیگردشگری : ( لاس وگاس )آمریکا

6 شهر سینمایی: ( هالیوود آمریکا)(بالی وود هندوستان)

7 شهر مذهبیزیارتی: ( مشهد (ایران) – مکه (عربستان) – بیت المقدس (فلسطین) – واتیکان (ایتالیا

8 شهر صنعتی: ( آبادان ایران)

9 شهر هوشمنددانایی محور: (تسوکوبا)ژاپن) - ردموند (آمریکا) - اینترنت سیتی (دوبی

10 شهر حمل و نقل : (سنگاپور سنگاپور)

11 شهر تجاریمالی: ( نیویورک آمریکا)

12 شهر با چشم انداز ترکیبی: (تهران ایران)

7. پنج مرحله ی فرایند چشم انداز سازی به روش cds را بنویسید . و توضیح هر مرحله خیلی خلاصه.

گام اول:برسی چشم انداز سازی های گذشته: (برسی فرایند های چشم انداز سازی کنونی و گذشته که در مورد شهر صورت گرفته).

گام دوم: باز شناسی و تامل: ( باز اندیشی و تامل در چشم انداز های غیر رسمی موجود و غیر روز آمد).

گام سوم : شناسای و تدوین چشم انداز: (باز شناسی چشم انداز های گزینه و گوشه های قابل رقابت برای آینده شهر ).

گاه چهارم: انتخاب چشم انداز بهینه : ( برگزیدن یک چشم انداز و گوشه ی قابل رقابت برای شهر).

گام پنجم: تدوین بیانیه چشم انداز : ( آماده کردن بیانیه چشم انداز آینده ی شهر).

8. چهار گام مدل ارگون برای چشم انداز سازی.

گام اول:

گام اول مدل به این سوال که اکنون کجا هستیم می پردازد. این گام به ترسیم نیمرخ وضع موجود شهر اختصاص دارد.

گام دوم :

گام دوم مدل به این سوال که به کجا برویم می پردازد و مقصد جامعه را با فرض تداوم جهت گیری های جاری تعیین میکند.

گام سوم:

گام سوم مدل به سوال کجا میخوایم باشیم می پردازد .در واقع این گام هسته ی مرکزی فرایند چشم انداز سازی است که هدف تدوین چشم انداز آن چیزی است که شهر آرزو دارد در آینده به آن بدل شود .

گام چهارم:

گام چهارم یعنی گام نهای مدل به سوال چگونه به آنجا برسیم می پردازد. در این مرحله شهر در جهت نیل به چشم انداز مورد نظر برنامه ریزی می کند.

9. ویژگی های متن بیانی چشم انداز؟

یک بیانیه چشم انداز علاوه بر داشتن قالب فرمال مناسب لازم از ویژگی های معینی برخوردار باید باشد . برخی از این ویژگی ها عبارتند از :

1. بیانه چشم انداز باید بر اساس آرمانگرای واقع گرایانه تدوین شده باشد .

2. بیانیه باید آسان فهم باشد .

3. بیانیه باید از طریق الصاق کنیه یا لقب شهر/محله نام گذاری نمادین کند. چنین کنیه و لقبی لازم است ساده ،جذاب و به یاد ماندنی باشد تا بتوان در تبلیغات مورد استفاده قرار گیرد .

4. بیانیه باید ایماژ / تصویر برانگیز باشد. مثلا تهران : شهر آسمان آبی ، بم :باغشهر و ....

5در انشاء متن بیانی توصیه می شود برای القاء تصویری قوی و روشنتر از آینده شهر افعال به زمان حال استفاده شوند.

6. افق زمانی چشم انداز به روشنی در بیانیه قید شود ( مثلا :تهران 1403 خورشیدی).

7شاخص های اندازه گیری کیفیت های محوری در بیانیه چشم انداز قید شود. مثلا : کاهش فقر تا 15درصد.

8. بیانیه چشم انداز باید بر ارزش های مشترک ساکنین استوار بوده و به آنها تعلق داشته باشد.

10. برای محله یا شهر و یا هر فضایی که دوست دارید یک چشم انداز و بیانیه آن را بنویسید(در قالب پیشنهادی دکتر گلکار ).

  • Like 5
لینک به دیدگاه

1)معادل انگلیسی واژه ی چشم انداز

vision-اما در انگلیسی از واژگان دیگه ای مثل out-look و perspective استفاده می شود.

2)تعریف چشم انداز

تعریف برایسون

-چشم انداز توصیف روشن و فشرده ای از سیمایی که شهرها در آینده و پس از به فعلیت رسیدن تمام توان های بالقوه اش پیدا می کند.

من با این تعریف کاملا موافقم.توصیفی از شهر که بتوان تمام نیروها و تمام انرژی های بالقوه ی خفته آن را بیدار کرد و به یک شهر با تمام ویژگی های عالیش (که در توانش است)رساند.

-مجموعه ای از شهر هاست که تصمیم گیری های آتی را هدایت نماید.

-بیان ویژگی هایی که شهر تصویری قابل ادراک و متمایز باشد.

در کل:چشم انداز چیزی است که باعث تفاوت شهرها و محلات می شود.

3)ضرورت و اهمیت چشم انداز(چرا باید چشم انداز تعیین کرد؟)

چشم انداز با تدوین(راهبرد)طراحی شهری رابطه ای ضروری و قطعی دارد.

شهرهایی که چشم انداز برای خودشان تعریف کرده اند،آینده ی مطلوب خودشان را آفریده اند.شهر هایی که چشم انداز ندارند بدون هدف رشد کرده و خیلی از طرح ها و اتفاقات باعث کند شدن یا منحرف شدن رشد و توسعه ی خوب شهر می شود.در این گونه شهرها هر قدرتی می تواند طرح هایی(نظر و عقیده ی شخصی) را بدهد و آن را انجام دهند در حالی که قدرت دیگری همان دوره یا بعد از آن هم میتواند برای خود طرح دهد که این دچار سلیقگی طرح می شود و شهر بسیار آشفته می شود.

چشم انداز باید براساس ارزش های آن جامعه و طرف های ذینفع شگل گرفته باشد. و این چنین طرح های بزرگی نباید دست گروه های کوچک طراح بیفتد بلکه باید بر مبنای عقل و درایت به افراد خبره و کاردان سپرد.

4)فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری راهبردی

1) سنجش وضعیت 2) چشم اندازسازیvision با توجه به نیازها و نقاط بالقوه. 3) ارائه بیانیه 4) اجرای آن.action plan

5)چرا به چشم انداز سازی قلب فرآیند گویند؟

همان طور که قلب وظیفه یخون رسانی به تمام نقاط بدن رادارد،چشم انداز سازی باتوجه به کمبود ها و نقاط قوت شهر ویژگی هایی را به تمام شهر ارائه میدهد که آن شهر باید در آینده داشته باشد پس باید به آن برسد تا بیشتر و بهتر زنده بماند.

6)هشت گونه عام چشم انداز را نام ببرید.

شهر آموزشی-دانشگاهی(به نظر من قزوین)(آکسفورد انگلستان)

شهر تاریخی گردشگری(اصفهان)(استانبول ترکیه)

شهر مذهبی-زیارتی(مشهد)(قم)(مکه)

شهر سبز(لاهیجان)(رامسر)

شهر صنعتی(آبادان)

شهر حمل و نقل(سنگاپورسنگاپور)

شهر هوشمند-دانایی محور(تسوکوبا-ژاپن)(اینترنت سیتی دبی)

شهر ترکیبی(تهران) و ....

7)پنج مرحله فرآیند چشم اندازسازی به روش cds را بنویسید و توضیح دهید.

1)بررسی چشم اندازسازی های گذشته و موجود

بررسی اینکه در گذشته چه چشم اندازهایی وجود داشته و چه جوری ایجاد شده بوده است.اینکه بر مبنای فرآیند چشم اندازسازی بوده یا بر اثر مرور زمان.

2)باز اندیشی و تامل در چشم انداز های گذشته

در مورد چشم انداز ها فکر کنیم و ببینیم که باعث پیشرفت بودند یا پسرفت اگر غیر رسمی بودن.

3)شناسایی و تدوین چشم انداز های گزینه

آماده کردن تصاویر تخیلی از آینده ی شهر-بررسی جلسات ذهن کاوی- بررسی چشم اندازهای دیگر-استفاده از یافته های بدست آمده در وضعیت کنونی-رایزنی و مشارکت با افراد مربوطه-تکرار اینها در صورت لزوم.

4)انتخاب چشم انداز بهینه

تحلیل چشم اندازهایی که داریم-و بررسی های تفصیلی طرح ها که براساس وضع موجود بوده یا نیروهای بالقوه-بحث در مورد بهترین و بدترین آنها-گزینش طرح بهتر و بهینه.

5)تدوین بیانیه چشم انداز

بیانیه ی آن باید کوتاه ومختصر نهایت یک صفحه باشد.

اگر ویرایشی شد حتما نوشته شود تا در بازنگری متوجه شوند.

نسخه ای از آن باید به شرکت کنندگان cdsداده شود.

8)چهار راه مدل ارگون برای چشم انداز سازی چیست؟

1)نیمرخ شهر(اطلاعات توصیفی-ارزشهای اجتماعی)

2)بیانیه ی روند(روندهای موجود-سناریوی محتمل)

3)بیانیه ی چشم انداز(سناریو های ممکن-سناریوی مرجع-بیانیه ی چشم انداز)

4)برنامه اجرایی(اهداف و راهبردها-اقدامات موسسات اجرا کننده و اولویتها)

9)ویژگی های متن بیانیه ی چشم انداز

چشم انداز می تواند در قالب های متعددی شود که این بیان چشم انداز باید طوری باشد که همه ی مردم آن را بفهمند.بیانیه ی چشم انداز می تواند در قالب نقشه،تصویر،نمایش اسلاید،نوشته،داستان و ... باشد.

بعضی از ویژگی های بیانیه ی چشم انداز:

-باید براساس آرمانگرایی واقع گرایانه باشد(یعنی طوری که حتما به تحقق برسد.)

-باید طوری باشد که عموم بفهمند.

-بیانیه باید لقبی را به شهر نسبت دهد و نام گذاری کند و این لقب یا اسم باید ساده جذاب باشد که در تبلیغات بتوان استفاده کرد.

-بیانیه باید تصویر بر انگیز باشد.باید تصویری باشد که چشم انداز را نشان دهد.یعنی مقصود را برساند نه مسیر رسیدن به آن چشم انداز.یعنی اهداف در آن نام باشدو کلیت اهداف را به شنونده القا کند.

مثله تهران=شهر آسمان آبی(یه کم متمایل به سیاه تیره:biggrin:)(بم=باغشهر)-برای درک بهتر آن چشم انداز در بیانیه از فعل حال استفاده شود.

-افق زمانی چشم انداز حتما در بیانیه آورده شود.

-شاخص های اندازه گیری کیفیت های محوری در بیانیه بیان شود.

-بیانیه ی چشم انداز بر ارزش های ساکنین آن منطقه اهمیت داده و با توجه به آن چشم انداز ارائه دهد.

10)برای محله یا شهر یا هر فضایی که دوست دارید یک چشم انداز و بیانیه ی آن را بنویسید.(در قالب پیشنهادی دکتر گلکار)

مثلا اصفهان

چشم انداز=یک شهر تاریخی گردشگری اول جهان

بیانیه آن

افق زمانی آن مثلا 1405

همون اصفهان نصف جهان فک کنم خوب باشه!:girl_blush2:

(نمیدونم دیگه درسته یا نه!)

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

با توجه به اینکه دوستان (خانم صلح جو و وحید جان) به سوال آخر جواب نداده اند و جواب به این سوال می تواند نشان دهنده ی میزان درک چشم اندازی بصورت کاربردی است چند نمونه چشم انداز رو خودم میزارم. دوستان هم تا چند روز دیگر لطفاً چشم اندازی رو برای ادامه ی تاپیک و بحث مفیدتر بفرستند.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دوستان توجه کنن که چشم انداز خیلی کم و در حد چند کلمه ست در حالی که بیانیه متنی است که در مورد چشم انداز است. با توجه به جدول پست بالا و مشکلات و پتانسیل هایی که محله داشت بیانیه ای که تنظیم شد بصورت زیر در اومد.

این هم از بیانیه چشم انداز:

mal3qb0bgcj85r4khk4h.jpg

  • Like 9
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...