Ehsan 112346 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 اگه مرگ تولدي ديگر است چرا همه از مرگ ميترسيم ؟:banel_smiley_52: من که نمیترسم. :w00: خیلی هم دوست دارم برم پیش حوری و غلمان. 3
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 من که نمیترسم. :w00: خیلی هم دوست دارم برم پیش حوری و غلمان. تو باز از فکر این حوری و غلمان در نیومدی؟:167: 3
Ehsan 112346 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 تو باز از فکر این حوری و غلمان در نیومدی؟:167: نمیشه آخه. خیلی وعده و پاداش شیرینیه،هر جور فکر میکنم،مرگ برام میشه مثل هلو..... 3
haj morteza 502 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 شايد خيليها اين جمله رو شنيديم اما تا حالا بهش توجه نكرديم ميتوني به مرگ به اين ديد نگاه كني كه مرگ تولدي ديگر است ؟ اگه مرگ تولدي ديگر است چرا همه از مرگ ميترسيم ؟:banel_smiley_52: تصور مرگ واسه کسی ترسناکه که چیزهایی تو دنیا داره که دلکندن براش درد آور و سخته!!! اما کسی از مرگ نمیترسه چون یهو میاد و نمیفهمه از کجا خورده چه برسه به اینکه بترسه! تصور مرگ ترسناکه 4
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 تصور مرگ واسه کسی ترسناکه که چیزهایی تو دنیا داره که دلکندن براش درد آور و سخته!!! اما کسی از مرگ نمیترسه چون یهو میاد و نمیفهمه از کجا خورده چه برسه به اینکه بترسه! تصور مرگ ترسناکه همه یه دلبستگیهایی داریم مثل پدرو مادر فرزند همسر بعضی ها هم مادیات شاید همینا هم هستش که ترسناکش میکنه 2
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 نمیشه آخه. خیلی وعده و پاداش شیرینیه،هر جور فکر میکنم،مرگ برام میشه مثل هلو..... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1
RAPUNZEL 10430 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 فکر کنم این هست ولی همش این نیست...این فقط برای جسممونه یعنی اما برای روحمون که در واقع خودمونیم هستیم چه اتفاقی می افته؟؟ روح؟ واقعا به چیزی که غیر قابل تعریف و اثبات نا شدنی اعتقاد داری؟ البته این عقیده شماست و قابل احترام روحمون در واقع خودمونه؟ روحی در کار نیست انسان شامل یه جسم که حاوی عناصر مختلف و هیدروکربنهاست حامل یه سری انرژی و پیام شیمیایی هست که هورمونها از مغز به اندام هدف میرسونن و پس از مرگ نابود میشه این روح که شما میگی مجموع افکار ما ناشی از پیام های عصبی ارسال شده توسط مغزمونه 3
chalipa 1177 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 روح؟واقعا به چیزی که غیر قابل تعریف و اثبات نا شدنی اعتقاد داری؟ البته این عقیده شماست و قابل احترام چرا قابل تعریف و اثبات نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هرچیزی را که نشه لمسش کرد و دیدش قابل اثبات نیست؟ همه دنیا دیگه به روح عقیده دارن ... شما چرا این حرف را میزنی عزیزم... من حاضرم اگه هدفت کشف حقیقت باشه و انکار حقیقت به هر قیمتی نباشه با دلیلایی که تا به حال جایی دیگه نشنیده باشی اثباتش کنم.... روح؟روحمون در واقع خودمونه؟ بله منم همینا میگم روح؟ روحی در کار نیست انسان شامل یه جسم که حاوی عناصر مختلف و هیدروکربنهاست حامل یه سری انرژی و پیام شیمیایی هست که هورمونها از مغز به اندام هدف میرسونن و پس از مرگ نابود میشه این طور که شما تعریف میکنی یعنی اینکه انسان یه دستگاهه که مثلا مغز موتور یا مثلا پردازشگر این دستگاهه هورمونها یا مثلا اعصاب نیروی برق این دستگاهند و ... مثل یه جارو بزقی ببین من مطمِئنم یه دستگاه شبیه یه جارو برقی نیستم اینها تعریفه یه دستگاهه... بذار این طوری بگم خیلی مهمه وقتی کسی خوابه قلبش کار می کنه مغزش فعاله بدنش در اختیار این مغزه خسته میشه یه غلت میزنیه حتی اگه پلکش را طوری که بیدار نشه بالا بزنی می بینی چشمشم حرکت میکنه اگه یه حشره روی بدنش بشینه و نیشش بزنه همون اندام هدفا هورمونا و این جور چیزا پیام به مغز میدن و مغز فرمان میده و همین دستگاه عکس العمل نشون میده و ... این دستگاه الان داره کارمیکنه.... اما صداش میزنی مثلا خواهرته میگی بهار ... جوابی نمی ده ... چرا ؟؟؟ دستگاه که سالمه !!!! دور از جون دور از جوی 1000 باردور از جون بهار نمرده که با مرگ نابود شده باشه طبق گفته شما .... اگه این دستگاهه بهاره چرا جوابتا نمی ده !!!!!! جواب اینه توی این دستگاه که سالمه و داره کار میکنه بهار خانم تشریف ندارن ... یه جایی دیگه هستن چکار میکنن خودشون باید بگن اما بر میگردن... میخوام بگم این دستگاه بهار نیست بهار یکیه که توی این دستگاه بوده حالانیست... برای اثبات روح دلیلایی هست که توی کتابهانوشتن خیلی هم زیاده ... مثل خواب دیدن که خیلی خوابها از اینده خبر میدن و خودما هم زیاد دیدیم و دلیلای دیگه که مطالعه میخواد... اما دلیلی که من بالا گفتم خیلی روشنه خواهش میکنم خواهش میکنم خواهش میکنم بهش فکرکن سعی نکن هر طور شده جواب منا بدی 2
بيتا 1214 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 خودم این جمله رو کاملا قبول دارمقبلا از مرگ میترسیدم اما دیگه نمیترسم خانم خوب وارجمند ....... اگر لطف كنيد وبفرمائيد كه شما چگونه از مرگ ديگر نمي ترسيد ......... اگر فرموديد ................ من جايزه نفيسي تقديم شما ميكنم .........كه تا من زنده هستم آن را تقديم شما ميكنم بسم الله:icon_gol: 1
Ha.Mi.D 8376 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 میشه دلایلش را بدونیم... لطفا... تا حالا شده یکی رو برای بار اول ببینی و به نظرت آشنا بیاد؟خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کنی؟ 2
RAPUNZEL 10430 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 چرا قابل تعریف و اثبات نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟هرچیزی را که نشه لمسش کرد و دیدش قابل اثبات نیست؟ همه دنیا دیگه به روح عقیده دارن ... شما چرا این حرف را میزنی عزیزم... من حاضرم اگه هدفت کشف حقیقت باشه و انکار حقیقت به هر قیمتی نباشه با دلیلایی که تا به حال جایی دیگه نشنیده باشی اثباتش کنم.... بله منم همینا میگم این طور که شما تعریف میکنی یعنی اینکه انسان یه دستگاهه که مثلا مغز موتور یا مثلا پردازشگر این دستگاهه هورمونها یا مثلا اعصاب نیروی برق این دستگاهند و ... مثل یه جارو بزقی ببین من مطمِئنم یه دستگاه شبیه یه جارو برقی نیستم اینها تعریفه یه دستگاهه... بذار این طوری بگم خیلی مهمه وقتی کسی خوابه قلبش کار می کنه مغزش فعاله بدنش در اختیار این مغزه خسته میشه یه غلت میزنیه حتی اگه پلکش را طوری که بیدار نشه بالا بزنی می بینی چشمشم حرکت میکنه اگه یه حشره روی بدنش بشینه و نیشش بزنه همون اندام هدفا هورمونا و این جور چیزا پیام به مغز میدن و مغز فرمان میده و همین دستگاه عکس العمل نشون میده و ... این دستگاه الان داره کارمیکنه.... اما صداش میزنی مثلا خواهرته میگی بهار ... جوابی نمی ده ... چرا ؟؟؟ دستگاه که سالمه !!!! دور از جون دور از جوی 1000 باردور از جون بهار نمرده که با مرگ نابود شده باشه طبق گفته شما .... اگه این دستگاهه بهاره چرا جوابتا نمی ده !!!!!! جواب اینه توی این دستگاه که سالمه و داره کار میکنه بهار خانم تشریف ندارن ... یه جایی دیگه هستن چکار میکنن خودشون باید بگن اما بر میگردن... میخوام بگم این دستگاه بهار نیست بهار یکیه که توی این دستگاه بوده حالانیست... برای اثبات روح دلیلایی هست که توی کتابهانوشتن خیلی هم زیاده ... مثل خواب دیدن که خیلی خوابها از اینده خبر میدن و خودما هم زیاد دیدیم و دلیلای دیگه که مطالعه میخواد... اما دلیلی که من بالا گفتم خیلی روشنه خواهش میکنم خواهش میکنم خواهش میکنم بهش فکرکن سعی نکن هر طور شده جواب منا بدی عرضی ندارم توضیحات کامل رو با پیام خصوصی بهتون دادم فقط میتونم بگم شب شما به خیر... خوش باشی 2
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 خانم خوب وارجمند .......اگر لطف كنيد وبفرمائيد كه شما چگونه از مرگ ديگر نمي ترسيد ......... اگر فرموديد ................ من جايزه نفيسي تقديم شما ميكنم .........كه تا من زنده هستم آن را تقديم شما ميكنم بسم الله:icon_gol: قبلا منظورم چند سال پیش بود که همش مرگو سیاه میدیدم اصلا نمیدونم چرا فکر نمیکردم که زیبایی هاشم ببینم چون شاید خدای خودمو خوب نشناخته بودم مگه میشه خدا بندشو اذیت کنه اعتقاد کلی من اینه ما تو دنیای دیگه هم دوباره زاده میشیم با یه سرپرست جدید شاید مثل الان نباشه اما حتما خوبه شاید قبل از این هم تو یه دنیای دیگه بودیم که از این دنیا وحشت داشتیم راز مرگ و کسی نمیدونه الی خود خدا و کسانی که تجربش کردند کسانی هم که یک بار تجربه مرگ داشتند و برگشتند به خوبی ازش یاد میکنن و میگن که حس خوبی بوده 2
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 تا حالا شده یکی رو برای بار اول ببینی و به نظرت آشنا بیاد؟خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کنی؟ حمید تو هم به فرگشت اعتقاد داری درسته؟ 3
بيتا 1214 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 قانع نشدم ترس از مرگ تمام وجودم گرفته است با اين سخنان شما اگرچه اميدواركننده است ولي برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مي ترسم چون دستم خالي است واخلاص در كار ونيتم نيست كه نيست 1
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 قانع نشدم ترس از مرگ با اين سخنان شما اگرچه اميدواركننده است ولي برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مي ترسم چون دستم خالي است واخلاص در كار ونيتم نيست كه نيست من اینهارو نگفتم که شما رو قانع کنم چشم داشتی هم به جایزت ندارم نظر شخصی خودمه به الرحم الراحیمیه خدا اگه معتقد باشی دل کسی و نشکنی تهمت نزنی حقو ناحق نکنی بقیش حله 2
بيتا 1214 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 من اینهارو نگفتم که شما رو قانع کنمچشم داشتی هم به جایزت ندارم نظر شخصی خودمه به الرحم الراحیمیه خدا اگه معتقد باشی دل کسی و نشکنی تهمت نزنی حقو ناحق نکنی بقیش حله گرامي گرامي .......... آخه چكونه به اين حق اليقين رسيده ايد چطور بقيه كاره ها نزد شما حل شده است آگر اينقدرراحت بود ............. 1
Ha.Mi.D 8376 ارسال شده در 27 فروردین، 2011 حمید تو هم به فرگشت اعتقاد داری درسته؟ من به تنها چیزی که اعتقاد کامل دارم اینه که من خدا هستم. اونی که گفتم نظری هست که الان دارم.ممکنه دو سال دیگه چیزایی بفهمم که باعث بشه از این نظریه دست بکشم 1
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 گرامي گرامي ..........آخه چكونه به اين حق اليقين رسيده ايد چطور بقيه كاره ها نزد شما حل شده است آگر اينقدرراحت بود ............. فقط خدا رو زیبا دیدم نه اونجوری که از بچگی تو ذهنمون حک کرده بودند یادته تو کتابای درسیمون اگه میخواستن از بهشت بگن چند خط بود اما در مورد جهنم چندین صفحه چرا ترس از خدا؟ دوست داشتن خدا فقط نگرشتو عوض کن خیلی ساده تر از اون چیزیه که فکر میکنی 2
shaden. 18583 مالک ارسال شده در 27 فروردین، 2011 من به تنها چیزی که اعتقاد کامل دارم اینه که من خدا هستم.اونی که گفتم نظری هست که الان دارم.ممکنه دو سال دیگه چیزایی بفهمم که باعث بشه از این نظریه دست بکشم خدا هستی یا خدا رو در وجود خودت میبینی؟ اونم که با مرور زمان نظر ادم عوض میشه موافقم 2
ارسال های توصیه شده