Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ جز كوي تو جاي من آواره ندارم جولانگه برق است ولي چاره ندارم يك جلوه كند ماه در آيينه صد موج جز نقش تو بر سينه صدپاره ندارم پروين اعتصامي با سپاس از انتخاب شما و احترام کامل به این انتخاب نوشی جونم:icon_gol: حتی یه بیت هم ازش بلد نیستم... از شعراش بدم میاد...هیچی لطافت و ظرافت نداره...مثل سنگه...البته این نظر منه...دیوانشو کامل خونده ام اما دوست نداشتم....:icon_pf (34):نظر کامل شخصی است 2 لینک به دیدگاه
Nima32 196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین اســــــــــت /////////////// فروغ 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ بعد از اين از تو دگر هيچ نخواهم نه درودي نه پيامي نه نشاني ره خود گيرم و ره بر تو گشايم زان كه ديگر نه تو آني نه تو آني سهراب سپهري 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به اب دور خواهم شد از این خاک غریب شهریار 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ اي شب هجران كه يك دم در تو چشم من نخفت اينقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا ؟ سعدي 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ اي شب هجران كه يك دم در تو چشم من نخفت اينقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا ؟ سعدي اخ جون....سعدی عشقمه!!!!:icon_gol: تو چه دانی که برتو نگذشته است شب هجران و روز تنهایی سعدی 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ منم عاشق سعدي ميباشم :icon_gol: اي مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز كان سوخته را جان شد و آواز نيامد اين مدعيان در طلبش بي خبرانند آن را كه خبر شد خبري باز نيامد به دلخواه... 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ حکایت شب هجران که باز داند گفت مگر کسی که چو سعدی ستاره بشمارد اسم منو سعدی پیش هم اومده!!!!! مهدی اخوان ثالث:icon_gol::icon_gol: 1 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ حکایت شب هجران که باز داند گفتمگر کسی که چو سعدی ستاره بشمارد اسم منو سعدی پیش هم اومده!!!!! مهدی اخوان ثالث:icon_gol::icon_gol: منم من ميهمان هر شبت لولي وش مغموم منم من سنگ تيپا خورده رنجور منم دشنام پست آفرينش نغمه ناجور نه از رومم نه از زنگم همان بيرنگ بيرنگم بيا بگشاي در بگشاي دلتنگم خيام 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ افسوس که نامه جوانی طی شد وان تازه بهار زندگانی طی شد حالی که ورا نام جوانی گفتند معلوم نشد که او کی آمد کی شد ابوسعید ابوالخیر 2 لینک به دیدگاه
Nima32 196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همین جاست بیایید بیایید مشیری 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ابوسعید ابوالخیر ما كشته عشقيم و جهان مسلخ ماست ما بي خور و خوابيم و جهان مطبخ ماست ما را نبود هواي فردوس از آنك صد مرتبه بالاتر از آن دوزخ ماست مشیری رفت در ظلمت شب آن شب و شبهاي دگر هم نگرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم نكني دگر از آن كوچه گذر هم بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم سيمين بهبهاني 3 لینک به دیدگاه
پريماه 12 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دیدم همان فسونگر مژگان سیاه بود بازش هزار راز نهان در نگاه بود عشق قدیم و خاطره ی نیمه جان او در دیده اش چو روشنی شامگاه بود بابا طاهر 2 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دلا از دست تنهایی بجانم ز آه و نالهی خود در فغانم شبان تار از درد جدایی کند فریاد مغز استخوانم سعدی لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ثنا و حمد بی پایان خدا را که از صنعش پدید آورد ما را عبید زاکانی 1 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۰ اگر با غیرتی با درد باشی اگر بی غیرتی نامرد باشی سعدی لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ یارب شب دوشین چه مبارک سحری بود کو رابه سرکشته هجرا گذری بود ملک الشعرا بهار 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۹۰ ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند اخوان ثالث 1 لینک به دیدگاه
real 1797 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۰ دل من با چه اصراری تو را خواست ومی دانم چراخواست ومی دانم که چه پوچ هستی واین لحظه های پژمرنده که نامش عمر ودنیاست اگر باشی تو بامن، خوب وجاویدان وزیباست شهریار 1 لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2908 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۰ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا "بیدل دهلوی" 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده