danielo 15239 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 - اشتیاقی به تماشای بازی ایران و عراق نداشتم. محض رفع کنجکاور نشستم پای بازی. گل اول را که خوردیم خاموش کردم. بین دو نیمه شنیدم بازی مساوی شده. بابا که از در آمد هیجان زده بود. به گمانم هنوز از شادی گل مساوی خارج نشده بود. با شور و شوق خاص خودش تکرار میکرد «خوب بازی میکنن». میدانستم حکایت این بازی برای بابا چیز دیگری است. هشت سال از عمرش را در جنگ سپری کرده است. هنوز خیلی مانده تا حساب کهنه این نسل با نام «عراق» صاف شود. به بهانه همراهی بابا نیمه دوم را دور هم دیدیم. واقعا خوب بازی میکردند. کم کم هیجان بابا به همه سرایت کرد و ضربه «ایمان» که وارد دروازه شد کار به فریاد و هلهله کشید. شادیهای کوچکی بود که مدتها تجربه نکرده بودیم. - از بازی دوم اصلا خبر نداشتم. با رفیقی توی کافه نشسته بودیم. با بارش سنگین برف کافه حسابی خلوت بود. بعد در باز شد و مغازهدارهای اطراف هجوم آوردند داخل. تلویزیون بزرگ را روشن کردند و کافه گرم شد. تا نیمی از بازی همه همچنان در لذت حذف عربستان بودند. نمیدانم این چه خشم نهفتهای است که هنوز هم ناخودآگاه ما را از شکست اعراب اینچنین به وجد میآورد. اینبار هیجان چندین برابر بود. به نظرم رسید که دلسردی بسیاری از ما نسبت به فوتبال تا حدودی مترادف دور شدن از جامعه است. همه آنچنان پر شور و حرارت بازی را دنبال میکردند که برایم یادآور جام جهانی 98 بود. «انصاریفر» که استادانه توپ را به گوشه دروازه کره فرستاد کافه ترکید. همه از جا پریدند بودند و یک نفر در اوج شادی فریاد میزند «بچه انزلیه؛ شیره بچه انزلی». گفتیم که بچه انزلی نیست که! با همان لهجه شمالیاش گفت «پژمان نوری رو میگم؛ ندیدی چه سانتری کرد». پیروزی را با برف بازی جشن گرفتند. آنچنان سرمست بودند که شیشه کافه شکست اما دل هیچ کس نشکست. تصویر کوچکی بود از جشن صعود به جام جهانی. از روزهایی که شاد و پر غرور بودیم. - بازی امشب با امارات است. حتی صعود قطعی ایران هم چیزی از حساسیت بازی کم نمیکند. این سالها خودمان به اندازه کافی زخمی و رنجور بودهایم که به نیشترهای گاه و بیگاه امارات نیازی نداشته باشیم. با این حال شیخ نشین کوچک خلیج فارس آنقدر نمک به زخمهای کهنه ما ریخت تا خودش را به صدر کشورهای منفور در میان ایرانیان بکشاند. حساب بازی با امارات حساب برد و باخت در یک مسابقه فوتبال نیست. «ورزش برای صلح» اینجا فقط شعار است. حساب این دیدار هم حساب تلاشی است برای ترمیم یک غرور ملی زخم خورده، و یا دست کم مرهمی ناچیز بر آن. __________________ 14
samaneh66 10265 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 ما هنوز 8 سال چنگ از یادمان نرفته ما هنوز هم آثار جنگ با اعراب ها رو میبینیم هر چند که در صلح باشیم آنها برای ما همان هستند که بودنند 5
هولدن کالفیلد 19946 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 واقعا تهوع اوره ربط دادنه بردهاي تيم ملي به دولت يا اون سرودي كه بعد از بازي ميزارن همين كارست كه ادمو زده ميكنه اما كاريش نميشه كرد بردهاي تيم ملي توي تاريخ ثبت ميشن و اين مسولين دروغ و گو خان در زباله دان تاريخ مدفون غرور مليم درسته لگد مال شده اما حس وطن دوستي تو خون ايرانياس حالا ميخداد اين اغوندا باشن ميخوان نباشن 5
morta 3323 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 وقتی تو زیر نویس اون برنامه ا دیدم ، خیلی حال کردم ... دمشون گرم ... مهم عربا بودند که له شدند ... بقیش رو باختم باخت ( حالا بردم ما راضی ایم ولی احتمال 2 درصد :() 3
partow 25305 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 چرا 2 درصد پسره بد؟:w00: من می گم به احتمال 80% ما می بریم ... :shad: 2
morta 3323 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 چرا 2 درصد پسره بد؟:w00: من می گم به احتمال 80% ما می بریم ... :shad: من منطقیم fخود مفسر میگفت ما تو بازی با کره نمیتونیم رو در رو بازی کنیم و باید خستشون کنیم خب ای یعنی این که نمیتونیم ببیریم دیگه 2
*REZA 1056 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 بغض و کینه ما از اعراب تموم شدنی نیست از بس بلا سرمون آوردن . همیشه دوست دارم این عربا حذف بشن 3
am in 25041 ارسال شده در 19 فروردین، 2011 بابا اینم همون کره هستش که چن ماه پیش تو سئول سوسکشون کردیم ایران واقعا تیم شده، دست قطبی درد نکنه (ثابت کرد خیلی عوض شده) 3
saray89 3064 ارسال شده در 20 فروردین، 2011 نمیدونم چرا دیگه غرور ملی ندارم دیگه فوتبال نمیبینم دیگه برد و باختش برام اهمیتی نداره شاید چون این غرور ما بود که.... 1
Astraea 25351 ارسال شده در 20 فروردین، 2011 همش سیاسی...:w00: اخبار ورزشی گفت cnnتصاویر گلای ایرانو نذاشت!!!! 2
partow 25305 ارسال شده در 20 فروردین، 2011 حالا بردیم یا باختیم؟! بردیم دیگه ...سه هیچ ... :icon_pf (19): 1
ارسال های توصیه شده