رفتن به مطلب

تجربه


ارسال های توصیه شده

تجربه...

تجربه شانه ايست که طبيعت وقتي ما کچل ميشويم, به ما مي دهد!

ما هر چه تلاش میکنیم که از تجربه هامون استفاده کنیم , آخرش به این نتیجه میرسیم که نتونستیم آنطور که باید و شاید ازش استفاده کنیم. ولی شاید این خصوصیت مختص ما جهان سومی هاست. چون از شواهد زندگی مشخصه که اروپا و آمریکایی ها خیلی بهتر از ما میتونن از تجاربشون استفاده کنند. یکی از دلائل عدم موفقیت ما کینه ای بودن و عقده ای بودنمونه. سومیشم که ما عادت کردیم همیشه دیگران زحمت بکشند و ما نق بزنیم. تلقینات و تعصبات کور هم از دیگر موانع پیشرفت ماست. اگر به نظر شما این حرف من درست هست لطفا در ادامه منو از نظرات قشنگتون بهره مند فرمائید. :icon_gol:

آنکه با زندگی می سازد زند گی را می بازد با زندگی نساز زندگی را بسازززز(زرتشت)

  • Like 9
لینک به دیدگاه
تجربه...

تجربه شانه ايست که طبيعت وقتي ما کچل ميشويم, به ما مي دهد!

ما هر چه تلاش میکنیم که از تجربه هامون استفاده کنیم , آخرش به این نتیجه میرسیم که نتونستیم آنطور که باید و شاید ازش استفاده کنیم. ولی شاید این خصوصیت مختص ما جهان سومی هاست. چون از شواهد زندگی مشخصه که اروپا و آمریکایی ها خیلی بهتر از ما میتونن از تجاربشون استفاده کنند. یکی از دلائل عدم موفقیت ما کینه ای بودن و عقده ای بودنمونه. سومیشم که ما عادت کردیم همیشه دیگران زحمت بکشند و ما نق بزنیم. تلقینات و تعصبات کور هم از دیگر موانع پیشرفت ماست. اگر به نظر شما این حرف من درست هست لطفا در ادامه منو از نظرات قشنگتون بهره مند فرمائید. :icon_gol:

آنکه با زندگی می سازد زند گی را می بازد با زندگی نساز زندگی را بسازززز(زرتشت)

می شه از اون قسمتهایی که قرمز کردم مثال بزنی؟

من همیشه می گم: آدمی را آدمیت لازم است:ws37:

حالا می تونه جهان اول باشه...می تونه جهان n ام :w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
می شه از اون قسمتهایی که قرمز کردم مثال بزنی؟

من همیشه می گم: آدمی را آدمیت لازم است:ws37:

حالا می تونه جهان اول باشه...می تونه جهان n ام :w16:

همین جمله زیبایی که شما گفتید بهترین مثال هست و نمیشه بالا تر از اون گفت.

آدمی را آدمیت لازم است. این جمله شما جواب اون قسمت های قرمز هست. دیگه بهتر از این نمیشه گفت. با تشکر از توجه شما :icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

به نظر من همه چیز به این بستگی داره که خودمون چه جوری رفتار کنیم.

مثلا" من پشت خط عابر پیاده واستادم...چراغ برای ماشین ها سبزه و برای عابر پیاده قرمز... من می ایستم تا چراغ سبز شه برای من بعدد رد می شم.

حالا این وسط یک سری افراد هستن که قبل از سبز شدن چراغ رد شدن و احساس زرنگ بودن بهشون دست داده. شاید من مسخره بشم اما شاید شاید 4 نفری که اطراف من هستن من رو ببینن و یاد بگیرن و این 4 نفر بشن الگوی 100 نفر دیگه.

پس می تونیم بگیم ماها اول باید خودمون رو اصلاح کنیم :ws37:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
به نظر من همه چیز به این بستگی داره که خودمون چه جوری رفتار کنیم.

مثلا" من پشت خط عابر پیاده واستادم...چراغ برای ماشین ها سبزه و برای عابر پیاده قرمز... من می ایستم تا چراغ سبز شه برای من بعدد رد می شم.

حالا این وسط یک سری افراد هستن که قبل از سبز شدن چراغ رد شدن و احساس زرنگ بودن بهشون دست داده. شاید من مسخره بشم اما شاید شاید 4 نفری که اطراف من هستن من رو ببینن و یاد بگیرن و این 4 نفر بشن الگوی 100 نفر دیگه.

پس می تونیم بگیم ماها اول باید خودمون رو اصلاح کنیم :ws37:

با تشکر از نظر شما :icon_gol:

میخوام توجه دوستان رو به این نکته مهم جلب کنم که موضوع این تاپیک تجربه و هنر استفاده از تجربه هست. که هر چند منافاتی با بحث خود سازی و تعلیم و تربیت ندارد ولیکن من دوست دارم که همین نکته خاص مورد توجه دوستان باشد که در این تاپیک از تجربه و نحوه استفاده از تجارب دیگران و تجربه اندوزی صحبت کنیم. بحث در مورد رفتار شناسی و خود سازی از راه تجربه را دنبال کنیم تا شاید در تاپیک دیگری روی موضوعاتی مترادف با این موضوع نظیر رفتار شناسی و رفتار آموزی هم صحبت میکنیم.

تجربه معلم بداخلاقیست.اول تنبیه می کند ،بعد می آموزد

  • Like 2
لینک به دیدگاه
تجربه...

تجربه شانه ايست که طبيعت وقتي ما کچل ميشويم, به ما مي دهد!

ما هر چه تلاش میکنیم که از تجربه هامون استفاده کنیم , آخرش به این نتیجه میرسیم که نتونستیم آنطور که باید و شاید ازش استفاده کنیم. ولی شاید این خصوصیت مختص ما جهان سومی هاست. چون از شواهد زندگی مشخصه که اروپا و آمریکایی ها خیلی بهتر از ما میتونن از تجاربشون استفاده کنند. یکی از دلائل عدم موفقیت ما کینه ای بودن و عقده ای بودنمونه. سومیشم که ما عادت کردیم همیشه دیگران زحمت بکشند و ما نق بزنیم. تلقینات و تعصبات کور هم از دیگر موانع پیشرفت ماست. اگر به نظر شما این حرف من درست هست لطفا در ادامه منو از نظرات قشنگتون بهره مند فرمائید. :icon_gol:

آنکه با زندگی می سازد زند گی را می بازد با زندگی نساز زندگی را بسازززز(زرتشت)

:w16::w16::w16:

من نظراتمو نميگم:ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

به قول غایب تجربه معلم بداخلاقیه که اول امتحان می گیره بعد به ما درس میده!!

به نظرم مشکل ما اینه که اصلا حاضر نیستیم به تجربیات بزرگترا گوش بدیم

یا شاید فکر می کنیم که چیزهایی که اونا می گن مال زمان خودشونه و ما کلی با اونا فرق داریم

می خوایم همه چیز رو خودمون تجربه کنیم

تجربه هایی که شاید خیلی سنگین واسمون تموم بشه:icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

چرا این همه جهان سومی بودنمونو می زنید تو سرمون:w00:

ما عادت کردیم همش بگیم ما اینجوریم اونجوریم

غایب جان هرکسی باید اول از خودش شروع کنه ماها نه عقده ای هستیم نه کینه ای

نه کم سواد

ما می تونیم اگه بخوایم فقط باید خودمونوباور داشته باشیم کمااینکه دیدیم ایرانی تونسته کارای بزرگی انجام بده وقتی خواسته و شرایطشو داشته

  • Like 4
لینک به دیدگاه

خب بنا به قولی:

تجربه نامیست که براشتباهات خودمان میگذاریم!

حالا عبرت میگیریم یا نه این دیگه بستگی به نحوه تعامل ما با مسایل روزمره ایست که اغلب تکرار میشوند

سپاس:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
چرا این همه جهان سومی بودنمونو می زنید تو سرمون:w00:

ما عادت کردیم همش بگیم ما اینجوریم اونجوریم

غایب جان هرکسی باید اول از خودش شروع کنه ماها نه عقده ای هستیم نه کینه ای

نه کم سواد

ما می تونیم اگه بخوایم فقط باید خودمونوباور داشته باشیم کمااینکه دیدیم ایرانی تونسته کارای بزرگی انجام بده وقتی خواسته و شرایطشو داشته

شکوفه جان , شما میتونی همین حرفا رو خیلی آروم تر و صمیمی تر هم بگی. تا به دل بنشینه.

وقتی یه نفر تو یه خونه ای مستاجر هست خوب همه میگن فلانی مستاجر اون خونه است دیگه نمیگن صاحب خونه است. جهان سومی بودن هم مثه همینه.

در ضمن شما میتونی بجای این حرفا در مورد تجربه که موضوع این تاپیک هست هم نظر بدی. فک کنم اینجوری زودتر به نتیجه میرسیم. :icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

انسان سه راه دارد:

راه اول از اندیشه می‌گذرد، این والاترین راه است.

راه دوم از تقلید می‌گذرد، این آسان‌ترین راه است.

و راه سوم از تجربه می‌گذرد، این تلخ‌ترین راه است

  • Like 4
لینک به دیدگاه
شکوفه جان , شما میتونی همین حرفا رو خیلی آروم تر و صمیمی تر هم بگی. تا به دل بنشینه.

وقتی یه نفر تو یه خونه ای مستاجر هست خوب همه میگن فلانی مستاجر اون خونه است دیگه نمیگن صاحب خونه است. جهان سومی بودن هم مثه همینه.

در ضمن شما میتونی بجای این حرفا در مورد تجربه که موضوع این تاپیک هست هم نظر بدی. فک کنم اینجوری زودتر به نتیجه میرسیم. :icon_gol:

ببشخین:w554:

آخه این روزا همش تاپیک زده میشه و همش میگن ما جهان سومی ها ما جهان سومی ها

شاید یکی از دلایلی که ما نمی خوایم از تجارب دیگران استفاده کنیم عدم اعتماد به هم دیگس و یکی از دلایلی که از تجارب خودمون استفاده نمی کنیم تجربه نگرفتن از تجربه هامون و عدم اعتماد به خودمونه یعنی اینکه می ترسیم راه های جدید رو تجربه کنیم و این باعث میشه یه اشتباه رو چند بار تکرار کنیم

و این فکر می کنم به خاطر این باشه که همش بهمون گفتن خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج

و ما همیشه از تجربه کردن درست کردن دیوار کج ترسیدیم ولی هر دیوار کجی که به معنی خراب بودنش نیست شاید یه دیوار کجم بتونه یه ساختمونو نگه داره

مهم این نیست که همیشه از تجربه های دیگران استفاده کنیم مهم اینه که از تجربیات غلط نتیجه بگیریم و جرات تجربه کردن راه ها ی جدید رو داشته باشیم:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ببشخین:w554:

آخه این روزا همش تاپیک زده میشه و همش میگن ما جهان سومی ها ما جهان سومی ها

شاید یکی از دلایلی که ما نمی خوایم از تجارب دیگران استفاده کنیم عدم اعتماد به هم دیگس و یکی از دلایلی که از تجارب خودمون استفاده نمی کنیم تجربه نگرفتن از تجربه هامون و عدم اعتماد به خودمونه یعنی اینکه می ترسیم راه های جدید رو تجربه کنیم و این باعث میشه یه اشتباه رو چند بار تکرار کنیم

و این فکر می کنم به خاطر این باشه که همش بهمون گفتن خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج

و ما همیشه از تجربه کردن درست کردن دیوار کج ترسیدیم ولی هر دیوار کجی که به معنی خراب بودنش نیست شاید یه دیوار کجم بتونه یه ساختمونو نگه داره

مهم این نیست که همیشه از تجربه های دیگران استفاده کنیم مهم اینه که از تجربیات غلط نتیجه بگیریم و جرات تجربه کردن راه ها ی جدید رو داشته باشیم:icon_gol:

بسیار عالی گفتید. درود بر شما.:icon_gol:

در ضمن اینکه اینروزا همش بحث جهان سومی پیش میاد خودش جای شکر داره . چون بالاخره میرسونه که انسانها فهمیدن کجا قرار دارن. همین دانستن شاید انگیزه ای بشه که انسان یه تکونی به خودش بده و خودشو برهانه. از این زاویه این مسئله خوش یمن هست. :icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
بسیار عالی گفتید. درود بر شما.:icon_gol:

در ضمن اینکه اینروزا همش بحث جهان سومی پیش میاد خودش جای شکر داره . چون بالاخره میرسونه که انسانها فهمیدن کجا قرار دارن. همین دانستن شاید انگیزه ای بشه که انسان یه تکونی به خودش بده و خودشو برهانه. از این زاویه این مسئله خوش یمن هست. :icon_gol:

مرسی غایب جان

 

شاید..........:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
انسان سه راه دارد:

راه اول از اندیشه می‌گذرد، این والاترین راه است.

راه دوم از تقلید می‌گذرد، این آسان‌ترین راه است.

و راه سوم از تجربه می‌گذرد، این تلخ‌ترین راه است

به نظر شما استفاده از کدامیک از این راهها برای تعالی انسان مفید تر هست؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به نظر شما استفاده از کدامیک از این راهها برای تعالی انسان مفید تر هست؟

من کل نظراتمو تو این 3 خط گفتم دیگه ....

بهترینش اندیشه !!!!

تنها و تنها ترین راه تعالی ....

  • Like 1
لینک به دیدگاه
من کل نظراتمو تو این 3 خط گفتم دیگه ....

بهترینش اندیشه !!!!

تنها و تنها ترین راه تعالی ....

اما هر اندیشه ای انسان را به کمال نمیرساند. اندیشه های الهی داریم و اندیشه های شیطانی. در ضمن به نظر من هر اندیشه ای که با ترازوی تجربه سنجش نشود قدرت پایداری و مقبولیت پیدا نمیکند. تا نظر شما :icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اما هر اندیشه ای انسان را به کمال نمیرساند. اندیشه های الهی داریم و اندیشه های شیطانی. در ضمن به نظر من هر اندیشه ای که با ترازوی تجربه سنجش نشود قدرت پایداری و مقبولیت پیدا نمیکند. تا نظر شما :icon_gol:

اینجا داریم راجع به رشد حرف میزنیم دیگه ... پس اندیشه ها همه متعالین ... نه شیطانی ...

من میگم خیلی راه هارو میشه با فکر کشف کرد ... بدون دادن تاوان و خسارت ... اما همون راهو اگه بی فکر تجربه کنی و بری جلو ..... فقط خسارته ...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اینجا داریم راجع به رشد حرف میزنیم دیگه ... پس اندیشه ها همه متعالین ... نه شیطانی ...

من میگم خیلی راه هارو میشه با فکر کشف کرد ... بدون دادن تاوان و خسارت ... اما همون راهو اگه بی فکر تجربه کنی و بری جلو ..... فقط خسارته ...

میدونی من همیشه از کجای کار ترسیده ام. از انجا که عده ای فیلسوف نادان همواره تلاش کرده اند که اندیشه های شیطانی خود را در قالب اندیشه های ناب به بشریت تحمیل کنند. یعنی بقول قدیمیا هیچ بقالی نمیگه من ماستم ترشه. اینکه اینهمه افکار جوانان ما را تاراج میکنند و به یغما میبرند از آن روست که برای اندیشه های شیطانی خودشان لباس فاخر و زردوزی شده میپوشانند و سپس انسانها را گول میزنند. شما حتما میدانید که چقدر از جوونای ما اسیر ایدئولوژی منافقین شدند و باختند. نمونه های بسیار زیاد دیگری هم هست که مجال تکرارش نیست و شما هم میدانید.

از آنجا که هدف این تاپیک ها آموزش هست من هم سعی میکنم مطالب را با کمک شما دوستان بیشتر باز کنم تا همه مون با مطالعه آن به آگاهی و روشن بینی بیشتری دست پیدا کنیم. به همین خاطر هست که من از شکافتن موضوع مباحث استقبال میکنم. از شما هم بخاطر کمک های فکری و همکاری و محبت هاتون تشکر میکنم.:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...