farid.wtpm 436 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۸۹ با سلام من در اين تاپيك ميخواهم كمى از نكات تاريخى موسيقى كشور كهن ايران را باز كنم اما از آنجا كه اين مبحثى بسيار بسيار وسيع و پيچيده است خواهش ميكنم با صبر مطالب را دنبال كنيد و نظرات خود را بگوييد ممنونم لینک به دیدگاه
farid.wtpm 436 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۸۹ هنرهاى زيبا نماينده احساسات و روحيات هر قوم است و چون ذوقيات ملل متفاوتست هنرهاى مردم هم كه تراوشهاى روحى آنهاست از يكديگر متمايز است. همانطور كه آداب و عادات دو قوم مختلف است اگر موسيقى آنها نيز باهم متفاوت باشد جاى تعجب نيست. ايرانى هرچه با موسيقى خارجى آشنا باشد و به موسيقى خود به نظر بى اعتنائى بنگرد اگر موقع فراغتى برايش در رسد و از تلاش زندگى مادى خسته شود ديوان حافظ و سعدى را ميجويد و چند بيتى از آن را باآهنگ موسيقى ملى خود كه باآن پرورش يافته ميخواند و اگر كتاب شعرى نيافت و خود هم تصادفا شعرى از حفظ نداشت باز با خود زمزمه اى مى كند كه بى آنكه خود متوجه باشد آهنگ يكى از نغمات موسيقى ميهن اوست. زيرا وى در دامان مادرى پرورش يافته كه با آهنگ دشتى برايش لالائى خوانده،در كوچه و بازار از دهان هر دوره گردى نغمه ابوعطا و افشارى شنيده؛ مؤذن و قارى قرآن با آهنگ حجاز گوش او را نوازش داده، دوستان و آشنايانش اگر موسيقى مى دانسته اند نغمه شور و شهناز را نواخته و خوانده اند، گداى رهگذر با آهنگ منصورى يا نغمه ديگر از او كمك خواسته، نواى نى چوپان را شنيده و درويشى برايش مثنوى خوانده و بالاخره در سرزمينى تربيت شده كه ناله جانسوز دشتى و نواى غم انگيز سه گاه و نغمه باشكوه همايون و آواز راحت بخش نوا و آهنگ نشاط آور ماهور در آن متداول و رايج بوده و بخصوص در دوران اخير اين نغمه ها را مكرر از راديو شنيده است. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده