BAW705 226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ خوب امیرجون تعریف کن ، راستی اون شب عروسی خیلی خوش گذشت جات خالی یه مدت بود ورزش کمر نکرده بودم یه چیزی هست که میگن تو کمر خشک میشه کاش بودی و می دیدی !!! هی من میخوام فراموش کنم توام هی اون شب کذایی رو بکوب تو سرم لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ نه بابا این سید قصد داره سیاه نمایی کنه تازشم کلی هم از مهناز تعریف کردیم ........ ولی این علیرضا پشت سر معمارا خیلی حرفید....... حیف که یه معمار تو جمعتون نبود.... تعریف در باب غیبت دیگه؟ 1 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ :w00::w00::w00: حسن جون داری کم کم کاری می کنی که بچه ها دست به موبایل بشن و حدس های خودشون رو برای ما با پیامک ارسال کنند !!! 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ برویه چشم دیگه کسه دیگه نبود ؟!:167: اگه قول بدی دفعه بعد همه رو مهمون کنی اجازه میدیم بری بخوابی.......:w127: لینک به دیدگاه
راه سبز امید 1331 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ یعنی من خیلی بدم؟ من که اولش پرسیدم...هی پاس دادید به هم :w00: من هیچی نگفتم گفته باشم:whistle: لینک به دیدگاه
BAW705 226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ حیف که یه معمار تو جمعتون نبود.... تعریف در باب غیبت دیگه؟ از قدیم می گن حرف حق رو باید پذیرفت . شمام بپذیرید :JC_thinking: 2 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ حیف که یه معمار تو جمعتون نبود.... تعریف در باب غیبت دیگه؟ چرا اتفاقا یه نفر معماری بود اسمشونو متاسفانه فراموش کردم 2 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ اجازه بدیم من فردا همه چیزو کامل و بدون کوچکترین تحریف و اغراق میگم الان دارم روی یه برنامه ی خفن متلب کار میکنم فکر کنم جواب داد :ws17::ws17::ws17::ws17::ws17: 3 لینک به دیدگاه
BAW705 226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ اگه قول بدی دفعه بعد همه رو مهمون کنی اجازه میدیم بری بخوابی.......:w127: شما بروش باش اونشو باهم کنار میایم لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ هی من میخوام فراموش کنم توام هی اون شب کذایی رو بکوب تو سرم مگه تا کی اونجا بودین ؟؟ نکنه تا آخر شب ؟؟؟ :jawdrop: 1 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ من هیچی نگفتمگفته باشم:whistle: آره ه ه ه ه ه ...یکی تو هیچی نگفتی ، یکی علیرضا علیرضا ایشالا خبر ازدواجتو بشنویم اونم با یه معمار ( یه چیزی بود تو مایه های نفرین ) 3 لینک به دیدگاه
BAW705 226 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ مگه تا کی اونجا بودین ؟؟ نکنه تا آخر شب ؟؟؟ :jawdrop: :D دوستاره شدم .... نه زیاد نموندیم اما میدونی همون خیت شدنش کلی زدحال بود :w00: 1 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ بابا انقدر سربه سر این مهناز خانوم نذارید ، بابا این خیلی خفنه !!! :jawdrop:یکی از نخبگانه همون فرار مغزها که میگن . 3 لینک به دیدگاه
راه سبز امید 1331 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ آره ه ه ه ه ه ...یکی تو هیچی نگفتی ، یکی علیرضا علیرضا ایشالا خبر ازدواجتو بشنویم اونم با یه معمار ( یه چیزی بود تو مایه های نفرین ) به جان همه بچه های اونجا هیشکی هیچی نگفت فقط من.. نه نه اشتباه شد کلا من هیچی نگفتم 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ حیف که یه معمار تو جمعتون نبود.... تعریف در باب غیبت دیگه؟ اتفاقا خانوم مویا معمار بود کلی هم تا دم ماشین با علیرضا سر مکانیک و معماری بحث کردن....... 3 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ اتفاقا خانوم مویا معمار بود کلی هم تا دم ماشین با علیرضا سر مکانیک و معماری بحث کردن....... آقا داستانو لو نده ، قراره یه کتاب چاپ کنیم ، که دو حالت داره ، اگه فردا چاپ شد که فبها !!! اگه فردا نشد میشه پس فردا !!! پس فردا دوباره دو حالت داره یا صبحه یا بعدازظهر ، اگه صبح بود که فبها !!! و همینطور الی آخر ... 5 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ آقا داستانو لو نده ، قراره یه کتاب چاپ کنیم ، که دو حالت داره ، اگه فردا چاپ شد که فبها !!!اگه فردا نشد میشه پس فردا !!! پس فردا دوباره دو حالت داره یا صبحه یا بعدازظهر ، اگه صبح بود که فبها !!! و همینطور الی آخر ... سید شما هم که پستاتو فقط کسایی میفهمن که تو قرار بودن...... بچه ها ما هم دیگه رفتیم بخوابیم .......... شب همگی به خیر......... تا فردا.......... شما هم برین بخوابین دیگه دهه:w00: 1 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ آقا داستانو لو نده ، قراره یه کتاب چاپ کنیم ، که دو حالت داره ، اگه فردا چاپ شد که فبها !!!اگه فردا نشد میشه پس فردا !!! پس فردا دوباره دو حالت داره یا صبحه یا بعدازظهر ، اگه صبح بود که فبها !!! و همینطور الی آخر ... فبها ... !!! یافتم یافتم یافتم و انگاه که ان پیر فرزانه همی فریاد براورد که یافتم نمیدانست که امشب من چیز مهمتری یافتم و ندایی اسمانی امد که یافتم یافتم یافتم شما مخلوقات را بشارت میدهم که هم اکنون بزرگترین پرژه ی برنامه نویسی طول عمرم با بیش از 200 سطر برنامه نویسی در حد بارسلونا جواب داد و این جانب توانستم پروژه ی الاستیسیته پیشرفته ام را با موفقیت کامل اجرایی کنم 5 لینک به دیدگاه
smmoosavian 1993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ سید شما هم که پستاتو فقط کسایی میفهمن که تو قرار بودن...... بچه ها ما هم دیگه رفتیم بخوابیم .......... شب همگی به خیر......... تا فردا.......... شما هم برین بخوابین دیگه دهه:w00: چی کار کنیم داداش ، تا دل اونایی که نیومدن بسوزه 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده