هزار و یک شب 23 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 وقتی وارد سایت شدم اولین چیزی که باهاش روبرو شدم دین دوستی و پیروی از دین ابراهیمی تک تک اعضاء بود ! از فکر خودم بر نگشتم . اینطوری نوشتم که بدونید سخنی که گفتم چه مفهومی داشت !
amirgb 8546 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 درود این نوع نقد نوبر است نه از باب محتوا بلکه از باب قالب اگر بر مطلب نقد دارید رواست که بنا بر معمول در همان تاپیک و با گرفتن نقل قول به نقد بنشینید و یا اگر آن تاپیک را به خاطر وجود اسپم مناسب نمی یابیئ حد اقل در همین تاپیک آن مطلب را نقل می کردید تا خواننده متوجه شود که شما چه را به نقد نشسته اید و اگر منظور شما فقط این است که نویسنده ی مطلب مورد نظر این را بخواند خوب برایش پیغام خصوصی بفرستید اما این نوع نقد هیچ جایگاهی ندارد و فاقد اعتبار می گردد بدرود 12
کهربا 18089 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 بچه های این انجمن دین گریز نیستن هر کدوم اعتقادات خاص خودشون رو دارن که تمامی این عقاید محترمه آیا ما توی فضای مجازی هم حق نداریم امام خودمون باشیم و شریعت خودمون رو داشته باشیم ؟ 7
غایب 4790 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 دوست عزیز من که بوافق نفهمیدم چی میگی؟ فقط در جواب اون بخش از حرفات که کاربران رو به دین گریزی متهم کرده ای باید عرض کنم : تفاوت بین تردیدdoubt و منفی بودن negativity زیاد است. مثل هم به نظر می رسند؛ در سطح همرنگ هستند، ولی در ژرفا، تفاوتشان غیرقابل پل زدن است. نخست: تردید، منفی بودن نیست، مثبت بودن هم نیست. تردید، یک ذهن باز است، بدون هیچ تعصب. تردید یک رویکرد جست و جوگرinquiring approach است. تردید خودش چیزی نمی گوید، فقط پرسشی را مطرح می کند. آن پرسش برای شناختن است، برای دریافتن اینکه حقیقت چیست. تردید یک زیارت است. تردید داشتن یکی از مقدس ترین ترین ارزش های انسانی است. تردید داشتن به معنی نفی کردن نیست، فقط می گوید، "من نمی دانم، و آماده هستم که بدانم. آماده هستم تاجای ممکن پیش بروم، ولی تازمانی که خودم به شناخت نرسم، چگونه می توانم آری بگویم؟" منفی گرایی، از پیش "نه" را گفته است. این رویکردی جست و جوگرانه نیست. به یک نتیجه گیری رسیده است، به همان ترتیب که شخصی به آری گفتن رسیده است. یک نفر می گوید که خدا هست: جمله ی او مثبت است. دیگری می گوید که خدا نیست؛ جمله اش منفی است. ولی هردو سوار یک قایق هستند، این ها مردمانی متفاوت نیستند. اینان جست و جو نکرده اند. نه انسان باخدا و نه انسان بی خدا، هیچکدام تردید نکرده اند، هردو دانش وام گرفته شده را پذیرفته اند. تردید می گوید، "من خودم مایلم بدانم، و تا زمانی که برای خودم ندانسته ام، شناختی وجود ندارد. تنها تجربه ی من است که تعیین کننده است." او خودبینarrogant نیست، او چیزی را انکار نمی کند. او فقط برای جست و جو کردن باز است. تردید، باورنداشتن نیست__ این چنین است که مذاهب مردم را سردرگم ساخته اند. آن ها تردید را با نداشتن باور اشتباه می گیرند. درواقع، باورداشتن و باورنداشتن دقیقاٌ مثل هم هستند. هردو دانش را از دیگران، از کتاب ها، از مرشدان می پذیرند. و به یاد داشته باش: هرآنچه را که نمی دانی، و بااین وجود شروع کرده ای به باور داشتن یا باورنداشتن به آن.... یک فرصت بزرگ برای جست و جوکردن را ازدست داده ای. با یک "آری" یا "نه" گفتن، درها را پیشاپیش بسته ای. سفر نکرده ای. آری گفتن آسان تر است؛ نه گفتن آسان تر است، زیرا کاری نیست که خودت انجام داده باشی. ولی تردید داشتن نیاز به شهامت دارد. تردید داشتن نیاز به شهامت دارد تا در وضعیت ندانستن باقی بمانی، و تا لحظه ای که خودت به واقعیت برسی، به پرسیدن ادامه بدهی. وقتی خودت به واقعیت برسی، دیگر نه منفی گرایی وجود دارد و نه مثبت گرایی. فقط می دانی __ تجربه ات است. من نمی گویم که این مثبت گرایی است، زیرا مثبت گرایی همیشه قطب دیگر منفی گرایی را باخود دارد. تجربه به ورای هردوی این دو قطب می رود، به ورای تمامی دنیای تضادها رفته ای. خرد واقعی این است. تردید راه رسیدن به حقیقت است. آری و نه راه حقیقت نیستند، آن ها مانع هستند. به نظر عجیب می آید که بگوییم "آری" همان کاری را می کند که "نه" می کند. در فرهنگنامه ها این دو متضاد هستند، ولی درواقعیت چنین نیستند. آن ها فقط به نظر متضاد می آیند، ولی هیچکدام آن پرسش را نپرسیده اند. هیچکدام تلاش نکرده اند تا دریابند که موضوع چیست. من اگه جای شما باشم سعی میکنم که از موضوعاتی که توش سررشته ندارم در حد مطالعه استفاده کنم و جای قاضی ننشینم. 8
میلاد 24047 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 وقتی وارد سایت شدم اولین چیزی که باهاش روبرو شدم دین گریزی عده زیادی از عضوها بود. کاملا حق با شماست که از مذهب رایج زده شده باشین ولی این مذهب نیست که مورد حمله قرار میگیرد بلکه خود دین است پس برآن شدم تا جایی که توان دارم آگاهی هایم را در اختیار قرار دهم. کسی با خوندن اون کتاب نمیخواد کافر شه و کسی هم با خوندن نقد شما مسلمون نمیشه کاملا حق با شماست که از مذهب رایج زده شده باشین خودت هم داری میگی یعنی میدونی کسی به خوندن این کتاب زده نمیشه..با کارهایی که تو جامعه اسلامی میبینه زده میشه -------------- این کتاب بیشتر شبیه داستان بود کسی هم نگفت دلیلاش همه درست هستند و فقط اون دلیلها باعث میشه که اسلام خراب بشه بعد شما اومدی اون دلیل ها رو رد میکنی فقط میخوایم بدونیم اون یارو چرا کافر شده البت یکم هم قضیه مشکوکه که شما اولین پستت میای اینا رو میگی 10
هزار و یک شب 23 مالک ارسال شده در 18 اسفند، 2010 دروداین نوع نقد نوبر است نه از باب محتوا بلکه از باب قالب اگر بر مطلب نقد دارید رواست که بنا بر معمول در همان تاپیک و با گرفتن نقل قول به نقد بنشینید و یا اگر آن تاپیک را به خاطر وجود اسپم مناسب نمی یابیئ حد اقل در همین تاپیک آن مطلب را نقل می کردید تا خواننده متوجه شود که شما چه را به نقد نشسته اید و اگر منظور شما فقط این است که نویسنده ی مطلب مورد نظر این را بخواند خوب برایش پیغام خصوصی بفرستید اما این نوع نقد هیچ جایگاهی ندارد و فاقد اعتبار می گردد بدرود چرا همگی جبهه گرفتید ؟ دوست عزیز بهتره زود قضاوت نکنی . من میخواستم مطالب ایشون رو قرار بدم ولی برام کاری پیش اومد که نتونستم و با توجه به اینکه اسم تاپیک را قرار داده ام و اگر اهل تحقیق باشید و به راحتی آن را پیدا خواهید کرد. خیلی جالبه که اسم تاپیک دقیقا الان سه ردیف پایین تر از این تاپیکه و شما از من مطالب رو میخواهید ! من برای کسی که مطالب در دسترسش نیست این نقد رو نگذاشتم بلکه برای شما که در انجمن تشریف دارین گذاشتم. بچه های این انجمن دین گریز نیستن هر کدوم اعتقادات خاص خودشون رو دارن که تمامی این عقاید محترمه آیا ما توی فضای مجازی هم حق نداریم امام خودمون باشیم و شریعت خودمون رو داشته باشیم ؟ من شخص خاصی رو نام نبردم و از صحبتهاتون مشخصه که دین گریز نیستین اما اگر نگاهی به نوشته های انجمن بندازین متوجه میشین که دین گریز اند ! من نه خلیفه ام نه امام و نه محتسب ! شما بر هر آیینی که هستید باشید و من هیچ اصراری ندارم فقط مطالب خودم رو بیان میکنم . دوست عزیز من که بوافق نفهمیدم چی میگی؟ فقط در جواب اون بخش از حرفات که کاربران رو به دین گریزی متهم کرده ای باید عرض کنم : تفاوت بین تردیدdoubt و منفی بودن negativity زیاد است. مثل هم به نظر می رسند؛ در سطح همرنگ هستند، ولی در ژرفا، تفاوتشان غیرقابل پل زدن است. نخست: تردید، منفی بودن نیست، مثبت بودن هم نیست. تردید، یک ذهن باز است، بدون هیچ تعصب. تردید یک رویکرد جست و جوگرinquiring approach است. تردید خودش چیزی نمی گوید، فقط پرسشی را مطرح می کند. آن پرسش برای شناختن است، برای دریافتن اینکه حقیقت چیست. تردید یک زیارت است. تردید داشتن یکی از مقدس ترین ترین ارزش های انسانی است. تردید داشتن به معنی نفی کردن نیست، فقط می گوید، "من نمی دانم، و آماده هستم که بدانم. آماده هستم تاجای ممکن پیش بروم، ولی تازمانی که خودم به شناخت نرسم، چگونه می توانم آری بگویم؟" منفی گرایی، از پیش "نه" را گفته است. این رویکردی جست و جوگرانه نیست. به یک نتیجه گیری رسیده است، به همان ترتیب که شخصی به آری گفتن رسیده است. یک نفر می گوید که خدا هست: جمله ی او مثبت است. دیگری می گوید که خدا نیست؛ جمله اش منفی است. ولی هردو سوار یک قایق هستند، این ها مردمانی متفاوت نیستند. اینان جست و جو نکرده اند. نه انسان باخدا و نه انسان بی خدا، هیچکدام تردید نکرده اند، هردو دانش وام گرفته شده را پذیرفته اند. تردید می گوید، "من خودم مایلم بدانم، و تا زمانی که برای خودم ندانسته ام، شناختی وجود ندارد. تنها تجربه ی من است که تعیین کننده است." او خودبینarrogant نیست، او چیزی را انکار نمی کند. او فقط برای جست و جو کردن باز است. تردید، باورنداشتن نیست__ این چنین است که مذاهب مردم را سردرگم ساخته اند. آن ها تردید را با نداشتن باور اشتباه می گیرند. درواقع، باورداشتن و باورنداشتن دقیقاٌ مثل هم هستند. هردو دانش را از دیگران، از کتاب ها، از مرشدان می پذیرند. و به یاد داشته باش: هرآنچه را که نمی دانی، و بااین وجود شروع کرده ای به باور داشتن یا باورنداشتن به آن.... یک فرصت بزرگ برای جست و جوکردن را ازدست داده ای. با یک "آری" یا "نه" گفتن، درها را پیشاپیش بسته ای. سفر نکرده ای. آری گفتن آسان تر است؛ نه گفتن آسان تر است، زیرا کاری نیست که خودت انجام داده باشی. ولی تردید داشتن نیاز به شهامت دارد. تردید داشتن نیاز به شهامت دارد تا در وضعیت ندانستن باقی بمانی، و تا لحظه ای که خودت به واقعیت برسی، به پرسیدن ادامه بدهی. وقتی خودت به واقعیت برسی، دیگر نه منفی گرایی وجود دارد و نه مثبت گرایی. فقط می دانی __ تجربه ات است. من نمی گویم که این مثبت گرایی است، زیرا مثبت گرایی همیشه قطب دیگر منفی گرایی را باخود دارد. تجربه به ورای هردوی این دو قطب می رود، به ورای تمامی دنیای تضادها رفته ای. خرد واقعی این است. تردید راه رسیدن به حقیقت است. آری و نه راه حقیقت نیستند، آن ها مانع هستند. به نظر عجیب می آید که بگوییم "آری" همان کاری را می کند که "نه" می کند. در فرهنگنامه ها این دو متضاد هستند، ولی درواقعیت چنین نیستند. آن ها فقط به نظر متضاد می آیند، ولی هیچکدام آن پرسش را نپرسیده اند. هیچکدام تلاش نکرده اند تا دریابند که موضوع چیست. من اگه جای شما باشم سعی میکنم که از موضوعاتی که توش سررشته ندارم در حد مطالعه استفاده کنم و جای قاضی ننشینم. شما مطالب و نوشته های انجمن را نخوانده اید؟ کاملاً روشن است که دین گریزی موج میزند نه تنها بین اعضای این انجمن بلکه تمامی انجمنهایی که من در آن ثبت نام کرده ام. میخواهید دونه دونه اسم ببرم ؟! [/right] کسی با خوندن اون کتاب نمیخواد کافر شه و کسی هم با خوندن نقد شما مسلمون نمیشه من نگفتم مسلمان شو. عرض کردم این مطالب ایشون ردی بر قرآن نیست. دلیل هم آوردم . خودت هم داری میگی یعنی میدونی کسی به خوندن این کتاب زده نمیشه..با کارهایی که تو جامعه اسلامی میبینه زده میشه بله این رو قبول دارم با کارهایی که در جامعه به ظاهر اسلامی میشه ! ولی چرا ما مذهب را نابود و دین را زنده نکنیم ؟! -------------- این کتاب بیشتر شبیه داستان بود کسی هم نگفت دلیلاش همه درست هستند و فقط اون دلیلها باعث میشه که اسلام خراب بشه بعد شما اومدی اون دلیل ها رو رد میکنی فقط میخوایم بدونیم اون یارو چرا کافر شده البت یکم هم قضیه مشکوکه که شما اولین پستت میای اینا رو میگی چرامشکوکه . دلیلش اینه که اولین وظیفه خودم میدونم که اطلاعاتم رو در اختیار دیگران قرار بدم. به این معنی نیست که من چشمه اطلاعات دینی ام .( سوء تفاهم نشه ) 3
amirgb 8546 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 چرا همگی جبهه گرفتید ؟ دوست عزیز بهتره زود قضاوت نکنی . من میخواستم مطالب ایشون رو قرار بدم ولی برام کاری پیش اومد که نتونستم و با توجه به اینکه اسم تاپیک را قرار داده ام و اگر اهل تحقیق باشید و به راحتی آن را پیدا خواهید کرد. خیلی جالبه که اسم تاپیک دقیقا الان سه ردیف پایین تر از این تاپیکه و شما از من مطالب رو میخواهید ! من برای کسی که مطالب در دسترسش نیست این نقد رو نگذاشتم بلکه برای شما که در انجمن تشریف دارین گذاشتم. QUOTE] درود زمانی که من در این تاپیک پست گذاشتم تاپیک مد نظر شما در صفحه ی اول تاپیک ها نبود از طرفی من با وجود دیدنش در روز های پیش علاقه ای به موضوعش نداشتم و پیگیر مطلبش نشدم با دیدن تاپیک شما فکر کردم شما نسبت به کتاب و یا فیلم نقد دارید و از انجا نقد را می پسندم وارد تاپیک شما شدم حرف من محتوایی نبود بلکه ساختاری بود و این جبهه گیری نیست هر چند با دیدن تاپیک شما مشتاق شدم تا تاپیک مذکور را نیز بخوانم 1
spow 44198 ارسال شده در 18 اسفند، 2010 نمیدونم چرا عجیب احساس اشنایی از سبک نوشتن شما به من دست میدهد!! خوشحال میشم اول برای اشنایی بهتر شخص من زحمتی بکشید وواژه های نقد ودین گریزی رو معنی کنید تا بیشتر وبهتر با منظور شما اشنا بشیم 6
غایب 4790 ارسال شده در 19 اسفند، 2010 شما مطالب و نوشته های انجمن را نخوانده اید؟ کاملاً روشن است که دین گریزی موج میزند نه تنها بین اعضای این انجمن بلکه تمامی انجمنهایی که من در آن ثبت نام کرده ام. میخواهید دونه دونه اسم ببرم ؟! ) با این روحیه ای که شما داری من نمیتونم به گفته هاتون اعتماد کنم. من از انسانهایی که ادعای عقل کل بودن میکنند گریزانم. شرمنده.:icon_pf (44): 2
Ehsan 112346 ارسال شده در 19 اسفند، 2010 من که همه تلاشم را در هدایت این جوانان بی بصیرت انجام میدهم. اما نمیدانم،چرا عشق به ساندیس،عشق به همه خوبیهاست....... 4
هزار و یک شب 23 مالک ارسال شده در 19 اسفند، 2010 [quote name= QUOTE] درود زمانی که من در این تاپیک پست گذاشتم تاپیک مد نظر شما در صفحه ی اول تاپیک ها نبود از طرفی من با وجود دیدنش در روز های پیش علاقه ای به موضوعش نداشتم و پیگیر مطلبش نشدم با دیدن تاپیک شما فکر کردم شما نسبت به کتاب و یا فیلم نقد دارید و از انجا نقد را می پسندم وارد تاپیک شما شدم حرف من محتوایی نبود بلکه ساختاری بود و این جبهه گیری نیست هر چند با دیدن تاپیک شما مشتاق شدم تا تاپیک مذکور را نیز بخوانم با وجود اینکه باز هم مطالب رو گذاشتم و دلیل نگذاشتن مطالب رو گفتم ولی باز از نوشته شما تشکر میکنند ! نمیدونم چرا عجیب احساس اشنایی از سبک نوشتن شما به من دست میدهد!!خوشحال میشم اول برای اشنایی بهتر شخص من زحمتی بکشید وواژه های نقد ودین گریزی رو معنی کنید تا بیشتر وبهتر با منظور شما اشنا بشیم سبک نوشتنم چه جوریه ؟ در اینترنت سرچ کن یا در لغتنامه ها و فرهنگها بگردی تعریفشون رو خواهی یافت ! کافری طریق ماست،جهل ستیزی دین ماست!!!!!! :smiley (18): با این روحیه ای که شما داری من نمیتونم به گفته هاتون اعتماد کنم. من از انسانهایی که ادعای عقل کل بودن میکنند گریزانم. شرمنده.:icon_pf (44): لطفاً جمله یا جمله هایی که نشان از صحت حرف شما داره به من نشون بدید . کدام عقل کل ؟! طرف خودش اقرار میکنه شما باز هم قبول ندارید ! من که همه تلاشم را در هدایت این جوانان بی بصیرت انجام میدهم. اما نمیدانم،چرا عشق به ساندیس،عشق به همه خوبیهاست....... من که منظورتون رو نفهمیدم . ساندیس خوری چه ربطی به دین داره ؟! چون ساندیس خورها میگن دین خوبه ، شما باید بگی دین خوب نیست ؟ چون ساندیس خورها میگن ماست سفیده شما باید بگی سیاهه ؟! در ضمن من ساندیس خور نیستم ! بحث چی بود ، چی شد ؟! حتی یک نفر نبود در باره موضوع بحث کنه ! خوب میدونم چرا . این همه هو کردن برای چیست ؟! فکرتون آزاد باشه ولی خودتون رو گول نزنید ! حکومت رو با دین قاطی نکنید ! والسلام.
Ehsan 112346 ارسال شده در 19 اسفند، 2010 من که منظورتون رو نفهمیدم . ساندیس خوری چه ربطی به دین داره ؟! چون ساندیس خورها میگن دین خوبه ، شما باید بگی دین خوب نیست ؟ چون ساندیس خورها میگن ماست سفیده شما باید بگی سیاهه ؟! در ضمن من ساندیس خور نیستم ! حکومت رو با دین قاطی نکنید ! والسلام. سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست. مشت نمونه خرواره،اندیشه های امپریالیستی حاکم بر دنیا را اگر میگویند بد است،به خاطر نتیجه و عواقب آنست. ایدئولوژی که هیچ نمونه خارجی نداشته باشه و فقط شعار بده و بگه آرمانشهر ما این نیست، به درد همون کتاب های مذهبی و..... میخوره،والسلام! 5
غایب 4790 ارسال شده در 19 اسفند، 2010 لطفاً جمله یا جمله هایی که نشان از صحت حرف شما داره به من نشون بدید . کدام عقل کل ؟! طرف خودش اقرار میکنه شما باز هم قبول ندارید ! . اگه واقعا نوشته های منو خوندی و فهمیدی , به من بگو من چی گفتم. مطمئنم که اگه خونده باشی هم نتونستی بفهمیشون. یاد یه نفر افتادم که همش از حجاب میگفت. 3
هزار و یک شب 23 مالک ارسال شده در 19 اسفند، 2010 سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست. مشت نمونه خرواره،اندیشه های امپریالیستی حاکم بر دنیا را اگر میگویند بد است،به خاطر نتیجه و عواقب آنست. ایدئولوژی که هیچ نمونه خارجی نداشته باشه و فقط شعار بده و بگه آرمانشهر ما این نیست، به درد همون کتاب های مذهبی و..... میخوره،والسلام! آخرین پستم رو دادم . ولی کنجکاوی ذات بشره . نمیخوام بحث رو ادامه بدم . در جواب شما ، من اصلاً نگفتم نباید نمود داشته باشه بلکه عرض کردم حکومت را مبنای دین قرار مده ! اگه واقعا نوشته های منو خوندی و فهمیدی , به من بگو من چی گفتم. مطمئنم که اگه خونده باشی هم نتونستی بفهمیشون. یاد یه نفر افتادم که همش از حجاب میگفت. اگر چهار تا کتاب خوندی و فکر میکنی با اینها یه کسی شدی و از دیگران برتری .......... چی بگم بهت ؟! دلم میخواد این آخرین جملاتم باشه : نمیدونم حرف حساب شما چیه ؟ - اگر از اون جمله من ناراحت شدید که میگم دین گریزی وجود داره ، که ناراحتیتون بی مورده ، چون اگر شما دین گریز نیستید که به شما ربطی نداره و شما وکیل دین گریزان نیستید ،و اگر هستید پس سخن گزافی نگفتم - اگر از این ناراحتید که من چند جمله در رد دلایل اون کتاب نوشتم ، ناراحتی نداره ، شما هم در رد جملات من بنویسید ! - اگر از این ناراحتید که من یک انسان علاقمند به دین هستم ، که به شما ربطی نداره من چه تفکری دارم - اگر قصدتون بحث کردنه که میتونستید موضوع جداگانه ای بزنید ، چرا در این تاپیک هرزنوشته راه انداختید ؟! قصد من فقط نقد اون کتاب بود که به شکر خدا شما نخواستید ما هم اصراری نداریم که ادامه بدیم !
spow 44198 ارسال شده در 20 اسفند، 2010 سبک نوشتنم چه جوریه ؟ در اینترنت سرچ کن یا در لغتنامه ها و فرهنگها بگردی تعریفشون رو خواهی یافت ! عجب این همه ادعا واخرش این؟ امیدوارم اونی نباشی که من فکر میکنم به هرحال ما ازموده ایم دراین شهر بخت خویش خوش باشی 2
mohsen 88 10106 ارسال شده در 20 اسفند، 2010 من منظور اين دوستمون از دين گريزي رو نفهميدم.از وقتي تو اين فرومها گشت مبزنم بيشتر و بهتر با دين خودم آشنا شدم.حتي از مطالب همون تاپيك هم چيزي به دانسته هاي دينيم اضافه شد.نميدونم شايد بهتره اين فرومها هم ***** بشن و ما دين رو از منظر آقايون ببينيم و هر چي كه ميگن رو تاييد كنيم شايد از دين گريزي نجات پيدا كنيم. 4
هزار و یک شب 23 مالک ارسال شده در 20 اسفند، 2010 عجب این همه ادعا واخرش این؟ امیدوارم اونی نباشی که من فکر میکنم به هرحال ما ازموده ایم دراین شهر بخت خویش خوش باشی کدام ادعا ؟! میخوای چی رو ثابت کنی ؟! من تا حالا با تو برخوردی نداشتم ! خوش هستیم ! من منظور اين دوستمون از دين گريزي رو نفهميدم.از وقتي تو اين فرومها گشت مبزنم بيشتر و بهتر با دين خودم آشنا شدم.حتي از مطالب همون تاپيك هم چيزي به دانسته هاي دينيم اضافه شد.نميدونم شايد بهتره اين فرومها هم ***** بشن و ما دين رو از منظر آقايون ببينيم و هر چي كه ميگن رو تاييد كنيم شايد از دين گريزي نجات پيدا كنيم. دوست عزیز من کی اسمی از شما بردم که....... الله اکبر از این همه استدلال این نواندیشان . من میگم در این دنیا خزه وجود داره تو دستت رو بالا میکنی میگی به خدا من خزه نیستم ! چند نفر دیگه هم اینو گفتن در این تاپیک !
mohsen 88 10106 ارسال شده در 20 اسفند، 2010 کدام ادعا ؟! میخوای چی رو ثابت کنی ؟! من تا حالا با تو برخوردی نداشتم ! خوش هستیم ! دوست عزیز من کی اسمی از شما بردم که....... الله اکبر از این همه استدلال این نواندیشان . من میگم در این دنیا خزه وجود داره تو دستت رو بالا میکنی میگی به خدا من خزه نیستم ! چند نفر دیگه هم اینو گفتن در این تاپیک ! شما مث اينكه متوجه حرفاتون نيستين.شما كاربراي اين انجمن رو به دين گريزي متهم كردي.انجمن با كاربراش هويت پيدا ميكنه.منم بعنوان يكي از كاربراي اين انجمن پست دادم. خارج از اين منظور من اين بود كه با بودن چنين تاپيكايي ميشه كيفيت دينداريمونو بهبود ببخشيم وقس عليهذا... زياد حال بحث كردن رو ندارم.قصد من از آمدن به اين تاپيك اين بود كه نقدي ديده باشم كه نديدم. 3
هزار و یک شب 23 مالک ارسال شده در 20 اسفند، 2010 شما مث اينكه متوجه حرفاتون نيستين.شما كاربراي اين انجمن رو به دين گريزي متهم كردي.انجمن با كاربراش هويت پيدا ميكنه.منم بعنوان يكي از كاربراي اين انجمن پست دادم. خارج از اين منظور من اين بود كه با بودن چنين تاپيكايي ميشه كيفيت دينداريمونو بهبود ببخشيم وقس عليهذا... زياد حال بحث كردن رو ندارم.قصد من از آمدن به اين تاپيك اين بود كه نقدي ديده باشم كه نديدم. یک سوال : فرق بین همه و عده ای در چیست ؟ اگر گفتم همه اونوقت حق دارید از خودتون دفاع کنید ! اینکه نقد ندیدید احتمالاً دلیلش روشنه !
ارسال های توصیه شده