پرناز 581 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ قصدم از زدن اين تايپيك اين بود كه بدونم ايا زندگي فقط براي من تكراريه يا براي همه تكراريه:w00: 10 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ صبح که بیدار میشی باد از پنجره ی اتاقت میخوره به صورتت . . خمیازه ای میکشی و زیر لب میگی : امروز باید روز خوبی باشه . . .، آماده میشی و میری تو خیابون. . . توخیابون انگار همه چیز یه جور دیگست . . . به هر کی که خیره میشی با یه نگاه سنگین جوابت رو میده . . . پیاده رو هم دیگه با تو غریبه شده . . . بریده جملات عابران . . .تصاویر بی ربطی که مزخرف ترین عقده هات رو بت گوش زد میکنه . . . توی تاکسی راننده از بالا رفتن قیمتا گله میکنه و میگه دوباره قیمت بنزین زیاد شده . . . یکی میگه شهرداری به فکر چاله چوله های خیابون نیست . . . یکی یکم بحث رو سیاسی ترش میکنه و همه وادار به سکوت میشن . . . انگار کسی حرفی نزده بوده . . .! کلاسا یکی یکی تموم میشن . . . تو کلاس به خیلی چیزا فکر میکنی به جز درس . . . استاد از تاریخ امتحان میگه ولی تو اونقد مشکل داری که حتی متوجه گذر زمان نمیشی . . . گاهی با پایه ی نیمکت ور میری و گاهی با گوشی موبایلت و آخرشم خسته تر از همیشه برمیگردی خونه و یه دوش آب سرد و ولو شدن رو تخت و خوابیدن بدون هیچ شکایتی . . . صبح بیدار میشی و باد از پنجره ی اتاق میخوره تو صورتت و زیر لب میگی : امروز باید روز خوبی باشه . . !!! پ . ن : هر شب که میخوای بخوابی ، مضحک ترین چیزی که میتونه به یادت بیاد اینکه فردا یه روز دیگست . . .!!! فیلم Fight Club ساخته David fincher 16 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ خوبی این همکار جدید با قبلی تو نماز خوندن صبشه نمازشو تو دلش میخونه خیلی اهسته ادمو بیدار نمی کنه فرق نماز و اذون رو می دونه صب شش و نیم بیدار شدم منگ منگ دیشب ساعت چهار خوابیدم درسته خوا بیدن اینجا غیر قانونیه اما شیفت 18 ساعته قانون هالیش نیست که مسافت محل کار تا حواب گا ه و دقیقا اتاق خواب رو با گوگل ارت اندازه گیری کردم هزار و صدو بیست و دومتره اما سرویس نقلیه اونقد باید دور بزنه که تقریبا همون دونقطه (کخل کار تا خواب گاه ) میشه 8شت کیلومتر و هفصد و هشتاد متر .. ادم دق میکنه تا برسه اول صب تازه قسمت وخشتناکش اونجاس که اتوبوس یه مسافت صد متری رو سرو ته میکنه و دنده عقب میاداد دقیقا حس سرازیری قبر پیدا میکنی .. به سلامتی رنگ و روی اتاق رو که میبینی حز خوابیدن هیچ کاری به ذهنت خطور نمیکنه خواب اونم در بهترین ساعات روز از هشت تا دوازده یه مسجد دقیقا پشت اتاقه که هر مرده ای رو موقعه اذون زنده میکنه اینم یه ظلم دیگه به کی بگه ادم نهار.... انجمن ....بدن سازی و دوباره ساعت 6 رفتن سر کار برنامه های الان و بقیه روزه .... پررسه زندگی ما هم تکراری با این تفاوت که شما در طول روز دوتا ادم میبیندی ما اینجا اخر دنیا در الوده ترین هوای ممکن (در بعضی مواقعه 50 برابر هوای تهران) با یه تعداد ادم تکرار ی زندگی میکنیم همه هم مرد شانس بیاریم سبیل کلفت نباشن 13 لینک به دیدگاه
پرناز 581 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ صبح بيدار ميشم آرايش هميشگي لباسهاي هميشگي و مسير هميشگي گشتن براي پيدا كردن جاي پارك پارك كردن و زدن كارت ورود مسير رو طي كردن به اتاق رسيدن سلام به همكاران ميز هميشگي و كار هر روزه و تلفن هاي بي اساس نهار ي كه خوردن نداره و اشتها رو ميگيره خميازه بعد از نهار و ..........ساعت 4 راهي خونه . هر روز عصر ميمونم چكار كنم خواب وخواب تي وي هم كه چيزي نداره غروب و گريه شب دوباره شام و خواب و صبح دوباره تكرار تكرار كار -افراد -تلفنها -و................... براي من كه زندگي تكرار تكرار است 9 لینک به دیدگاه
اندیشه 2345 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ قصدم از زدن اين تايپيك اين بود كه بدونم ايا زندگي فقط براي من تكراريه يا براي همه تكراريه:w00: اوهوم واسه همه تکراریه 2 لینک به دیدگاه
mIn 2294 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ حال ما از دیروز تکراری تر است ، از زندگی نپرس ! 2 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ خووووب زیاد تکراری نیس برای من ولی خسه کنندس حدود یه ماه از خونه نرفتم بیرون.. مامانم میگه گوشه گیر شدم... ولی به نظر خودم همیشه همینطور بودم ساعت 12.30 میخوابم گاهی 3 گاهی 4 صبح گاهیم 6 عصر از خواب پامیشم.. سرجام میشینم حرفیم نمیزنم بعدم اهنگ گوش میدم چون با لپ تاپ گوش میدم آن هم میشم .. تا دوباره بخوابم بدون هیچ احساسی حرکتی و حس زنده بودن ... اهان تو تمام اون مدت مامان یه چیزای میگه نمیشنوم مثه اینکه پاشو یه چیزی بخور اینا اما چون اهنگ تو گوشم حتی موقع خواب نمیشنوم... گاهی از اینم خیلی بدتر میشه باید رو پروژم کار کنم ولی یجور حس بی تفاوتی بی استرسی یه چیز خاص جدید دچار شدم.. یه جور منتظر مرگممم ... بگذریم ... در کل حس تکراری بودن ندارم یجوریم اصلا حس و نظر خاصی نسبت به روز و شبم ندارم... ولی مطمنن از همه شماها غیرقابل تحمل تره.. 7 لینک به دیدگاه
پرناز 581 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ خووووب زیاد تکراری نیس برای من ولی خسه کنندس حدود یه ماه از خونه نرفتم بیرون.. مامانم میگه گوشه گیر شدم... ولی به نظر خودم همیشه همینطور بودم ساعت 12.30 میخوابم گاهی 3 گاهی 4 صبح گاهیم 6 عصر از خواب پامیشم.. سرجام میشینم حرفیم نمیزنم بعدم اهنگ گوش میدم چون با لپ تاپ گوش میدم آن هم میشم .. تا دوباره بخوابم بدون هیچ احساسی حرکتی و حس زنده بودن ... اهان تو تمام اون مدت مامان یه چیزای میگه نمیشنوم مثه اینکه پاشو یه چیزی بخور اینا اما چون اهنگ تو گوشم حتی موقع خواب نمیشنوم... گاهی از اینم خیلی بدتر میشه باید رو پروژم کار کنم ولی یجور حس بی تفاوتی بی استرسی یه چیز خاص جدید دچار شدم.. یه جور منتظر مرگممم ... بگذریم ... در کل حس تکراری بودن ندارم یجوریم اصلا حس و نظر خاصی نسبت به روز و شبم ندارم... ولی مطمنن از همه شماها غیرقابل تحمل تره.. مال تو كه ديگه خيلي خسته كننده است بميرم الهي 2 لینک به دیدگاه
پرناز 581 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ عزیزم زندگی برای هیچکس تکراری نیست. کافیه با یک دید خاص به زندگی نگاه نکنیم. در آنصورت همه چی متنوع و رنگ برنگه. اگر ميشه بيشتر توضيح بده تا متوجه بشم كجاش رنگارنگه لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ انسان مقدس، انسانی معمولی است که به زندگی معمولی عشق میورزد ـ به تکه تکه کردن چوب، حمل آب از چشمه، آشپزی ـ و به هر چه دست میزند قدسی میشود. نه از این رو که به کارهای بزرگی مبادرت میکند، بلکه هر کاری میکند،آن را به طرزی عالی انجام میدهد. احسنت بسيار عالي و خردمندانه ؛ البته من فقط يك گوشه از پيام اين متن رو نقل قول گرفتم اما واقعا صحبت هاي جالب و تفكر زيبايي بود . زنده باشي غايب جان 4 لینک به دیدگاه
پرناز 581 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ در آرزوی نفس نباش. فقط زندگی را دوست بدار و به آن اعتماد کن. مفهوم اين جمله چيه ؟ لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ در آرزوی نفس نباش. فقط زندگی را دوست بدار و به آن اعتماد کن.مفهوم اين جمله چيه ؟ موضوع اول : قصدم از زدن اين تايپيك اين بود كه بدونم ايا زندگي فقط براي من تكراريه يا براي همه تكراريه؟ موضوع بعدی یک صفحه بعد: در آرزوی نفس نباش. فقط زندگی را دوست بدار و به آن اعتماد کن.]مفهوم اين جمله چيه ؟ :ws52: اگه بدونم منظور شما از درج دو تا موضوع در یک تاپیک که ربطی هم به هم ندارند چیه منم میتونم منظورم رو بگم.::ws2: لینک به دیدگاه
پرناز 581 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ موضوع اول : قصدم از زدن اين تايپيك اين بود كه بدونم ايا زندگي فقط براي من تكراريه يا براي همه تكراريه؟موضوع بعدی یک صفحه بعد: در آرزوی نفس نباش. فقط زندگی را دوست بدار و به آن اعتماد کن.]مفهوم اين جمله چيه ؟ :ws52: اگه بدونم منظور شما از درج دو تا موضوع در یک تاپیک که ربطی هم به هم ندارند چیه منم میتونم منظورم رو بگم.::ws2: شرمنده چون دو تا صفحه با هم باز گردم قاطی کردم معذرت میخوام 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ صبح بيدار ميشم آرايش هميشگي لباسهاي هميشگي و مسير هميشگي گشتن براي پيدا كردن جاي پارك پارك كردن و زدن كارت ورود مسير رو طي كردن به اتاق رسيدن سلام به همكاران ميز هميشگي و كار هر روزه و تلفن هاي بي اساس نهار ي كه خوردن نداره و اشتها رو ميگيره خميازه بعد از نهار و ..........ساعت 4 راهي خونه .هر روز عصر ميمونم چكار كنم خواب وخواب تي وي هم كه چيزي نداره غروب و گريه شب دوباره شام و خواب و صبح دوباره تكرار تكرار كار -افراد -تلفنها -و................... براي من كه زندگي تكرار تكرار است عجباآآآ!!!! 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ من کل زندگیم را براتون مینویسم: خام بدم،پخته شدم،سوختم...... 9 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ خووووب زیاد تکراری نیس برای من ولی خسه کنندس حدود یه ماه از خونه نرفتم بیرون.. مامانم میگه گوشه گیر شدم... ولی به نظر خودم همیشه همینطور بودم ساعت 12.30 میخوابم گاهی 3 گاهی 4 صبح گاهیم 6 عصر از خواب پامیشم.. سرجام میشینم حرفیم نمیزنم بعدم اهنگ گوش میدم چون با لپ تاپ گوش میدم آن هم میشم .. تا دوباره بخوابم بدون هیچ احساسی حرکتی و حس زنده بودن ... اهان تو تمام اون مدت مامان یه چیزای میگه نمیشنوم مثه اینکه پاشو یه چیزی بخور اینا اما چون اهنگ تو گوشم حتی موقع خواب نمیشنوم... گاهی از اینم خیلی بدتر میشه باید رو پروژم کار کنم ولی یجور حس بی تفاوتی بی استرسی یه چیز خاص جدید دچار شدم.. یه جور منتظر مرگممم ... بگذریم ... در کل حس تکراری بودن ندارم یجوریم اصلا حس و نظر خاصی نسبت به روز و شبم ندارم... ولی مطمنن از همه شماها غیرقابل تحمل تره.. اگه تکراری نیست یه روز دیگه شو بگو فضا عوض شه یکم دپپپپپرسیده شدیم شدید 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ من کل زندگیم را براتون مینویسم: خام بدم،پخته شدم،سوختم...... پس خودکشیم کردی تو دیگه خیلی داغونی اوضات خراب در حد استقلال 2 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ صب پا میشم....صبونه نمیخورم....درس میخونم...غذا درست میکنم...بین درس خوندن یه سر میام نت...ناهار میخورم...دوباره تاعصر درس میخونم...عصر میرم باشگاه....اگه پروژه داشته باشم رو پروژه کار میکنم....شب میام نت ...میخوابم.... بعضی روزا هم کلاس دارم کلاسمو میرم تو راهم موزیک گوش میدم..... به همین راحتی به همین خوشمزگی!!! 7 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ پس خودکشیم کردی تو دیگه خیلی داغونی اوضات خراب در حد استقلال سوختن = خودکشی کردن.:w00: مثل ققنوس پس از سوختن،از خاکستر موجودی پیر،جوانی رعنا برخاسته..... 4 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ صب پا میشم....صبونه نمیخورم....درس میخونم...غذا درست میکنم...بین درس خوندن یه سر میام نت...ناهار میخورم...دوباره تاعصر درس میخونم...عصر میرم باشگاه....اگه پروژه داشته باشم رو پروژه کار میکنم....شب میام نت ...میخوابم.... بعضی روزا هم کلاس دارم کلاسمو میرم تو راهم موزیک گوش میدم..... به همین راحتی به همین خوشمزگی!!! یوخت غش نکنی از خوشی 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده