رفتن به مطلب

وعده ي بزرگ ديدار نوانديشاني ها ، اينبار در مشهد


روز موعود ؟  

31 کاربر تاکنون رای داده است

  1. 1. روز موعود ؟



ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 360
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

مرسی بهنام جان

ولی این عکس آخریه که تهنایی رفتید کوفتتون بشه :w00: :ws44:

تقصیر خودتونه شما مشهدیا که ما رو نبردید ما شما رو مجبور کردیم. می خواستن جلسه رو تو هوای سرد تو هوای آزاد برگذار کنن.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
تقصیر خودتونه شما مشهدیا که ما رو نبردید ما شما رو مجبور کردیم. می خواستن جلسه رو تو هوای سرد تو هوای آزاد برگذار کنن.

 

این محمد اصالتاً کجاییه ؟

یعنی آب از دستش نمی چکه ...:ws3:

من به جای محمد شرمنده م دکتر بهنام :banel_smiley_4:

(الان محمد با خاک یکسان شد دیگه:ws3:)

  • Like 3
لینک به دیدگاه

خب ما هم آمدیم.

از من میشنوین، به امید مشهدیا مشهد نرین :banel_smiley_4:

دریغ از یه آب نبات چوبی که مهمون کنن ما رو :banel_smiley_4:

موقع ناهار همه به شکل کاملاً حرفه ای پیچوندن :w00: فقط از شله و اینا تعریف میکردن یه شله هم بهمون ندادن :w00: البته میخواستن بدن اونم گفتن بمون تا عاشورا نذری میدن بگیر :banel_smiley_4:

ولی خوشم میاد تو این دیار خطرناک بازم دست به جیب نشدم :ws17: صبح که خیلی حرفه ای چتر ایلیا شدیم. عصر هم دست آقا بهنام درد نکنه. تیریپ دنگ رو کشید وسط و جون سالم بدر بردیم :smiley-gen165:

  • Like 10
لینک به دیدگاه
این محمد اصالتاً کجاییه ؟

یعنی آب از دستش نمی چکه ...:ws3:

من به جای محمد شرمنده م دکتر بهنام :banel_smiley_4:

(الان محمد با خاک یکسان شد دیگه:ws3:)

 

تو چی میگی دیگه سوژه :w00:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

نکته جالب، این شاهین و آرماندیس یه 5دقیقه اول حسابی سرکار بودن و دکتر بهنام رو با من اشتباه گرفته بودن :ws28:

سمندونم که شانس آورد وقتی اومد، دکتر هنوز نیومده بود، ولی با این حال نشناخته بود و گفتیم ادمین هنوز نیومده. دیگه شک کرده بود که با کی صحبت کرده بود 2 دقیقه قبلش :ws28:

شاهین که میخواست با چوب دکتر رو بزنه، فکر میکرد منم. منم تأیید میکردم :ws3: البته این شاهین تو شناخت سمندونم ساعتها تو خماری بود :ws3:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

بچه ها عکسا عالی بود

:a030:

و اونایی هم که اومدن ازشون ممنونم:ws49:

نمردیم این ادمینی هم دیدیم! :banel_smiley_4:

فک نمی کردم این بچه انقد مظلوم و مهربون باشه...

نازییییییییییی

 

  • Like 8
لینک به دیدگاه
خب ما هم آمدیم.

از من میشنوین، به امید مشهدیا مشهد نرین :banel_smiley_4:

دریغ از یه آب نبات چوبی که مهمون کنن ما رو :banel_smiley_4:

موقع ناهار همه به شکل کاملاً حرفه ای پیچوندن :w00: فقط از شله و اینا تعریف میکردن یه شله هم بهمون ندادن :w00: البته میخواستن بدن اونم گفتن بمون تا عاشورا نذری میدن بگیر :banel_smiley_4:

ولی خوشم میاد تو این دیار خطرناک بازم دست به جیب نشدم :ws17: صبح که خیلی حرفه ای چتر ایلیا شدیم. عصر هم دست آقا بهنام درد نکنه. تیریپ دنگ رو کشید وسط و جون سالم بدر بردیم :smiley-gen165:

 

اولا نهار رو که قرار بود مهمون شما باشیم پدیده شاندیز:167:

مدارکش هم موجوده نشون بدم:ws3:

 

حالا ایندفعه رو شانس آوردی محمد جون ایشالله دفعات بعدی خودم از خجالتت در میام:167:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

معرفی کنید ببینیم ادمینمون کدومه شاهد تو خیابون دیدیم البته من یکی از بچه ها رو تو خیابون دیده بودم البته یادم نمی یاد کجا بود ولی می شناختم قیافه شون رو ...

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اقا چرا کسی به عکسا اضافه نمیشه ؟؟ همش همینقدر بودین ؟؟؟!!!!!!!!!!!

فقط یه عکس دیگه مونده که سمنی هم توش هست که دست خودشه :ws3:

پیشته :w58:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...