sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ دلى كه با سر زلفين او قرارى داد گمان مبر كه بدان دل قرار بازآيد 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد نهال دشمني بركن كه رنج بيشمار آرد 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ در زواياى طربخانه ء جمشيد فلك ارغنون ساز كند زهره به آهنگ سماع 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ عاشق شو ار نه روزي كار جهان سرآيد ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستي 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ يارب اين آتش كه در جان منست سرد كن زانسان كه كردى بر خليل 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ لب باز مگير يك زمان از لب جام تا بستاني كام جهان از لب جام 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ ماجراى من و معشوق مرا پايان نيست هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و هم نفس جام باده ایم 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ من و انكار شراب اين چه حكايت باشد غالباً اين قدرم عقل و كفايت باشد 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ دلا در عاشقی صاحب قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ روزى كه چرخ از گل ما كوزه ها كند زنهار كاسه ء سرما پر شراب كن 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ نيست در شهر نگاري كه دل ما ببرد بختم ار يار شود رختم از اينجا ببرد 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ دلربائى همه آن نيست كه عاشق بكشند خواجه آنست كه باشد غم خدمتگارش 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ شب صحبت غنيمت دان كه بعد از روزگار ما بسي گردش كند گردون بسي ليل و نهار آرد 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۰ در عين گوشه گيرى بودم چو چشم مستت واكنون شدم به مستان چون ابروى تو مايل 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ عشقبازان چنين مستحق هجرانند 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دگر به صيد حرم تيغ بر مكش زنهار وزان كه با دل ما كرده اى پشيمان باش 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ نفاق و رزق نبخشد صفای دل حافظ طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده