رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار حافظ


surgun

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش

که تایک دم بیاسایم زدنیا وشر وشورش

  • Like 3
ارسال شده در

شوق لبت برد از یاد حافظ

درس شبانه ورد سحرگاه

  • Like 2
ارسال شده در

همای اوج سعادت به دام ما افتاد

اگر تورا گذری بر مقام ماافتاد

  • Like 2
ارسال شده در

در میخانه بسته‌اند دگر

افتتح یا مفتح الابواب

  • Like 1
ارسال شده در

به زلف و خال بتان دل مبند دیگر بار

اگر بجستی از این بند و این بلا حافظ

  • Like 2
ارسال شده در

ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد

کاندر این سایه قرار دل شیدا باشد

  • Like 1
ارسال شده در

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم

  • Like 2
ارسال شده در

مرا امید وصال تو زنده میدارد

وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک

  • Like 1
ارسال شده در

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

  • Like 1
ارسال شده در

از مَلَک پرواز کن و ز ملک هستی، رخت بر بند

نیست آدم‏زاده آنکس کز مَلَک پرّان نبودی

  • Like 1
ارسال شده در

یا رب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید

دود آهیش در آیینه ادراک انداز

  • Like 2
ارسال شده در

ز خوف هجرم ايمن كن اگر اميد آن داری

 

كه چشم بد انديشان خدايت در امان دارد

 

  • Like 3
ارسال شده در

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

  • Like 2
ارسال شده در

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت

روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

  • Like 2
ارسال شده در

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

که دوست خود روش بنده پروری داند

  • Like 3
ارسال شده در

در بهای بوسه ای جانی طلب

میکنند این دلستانان الغیاث

  • Like 2
ارسال شده در

ثوابت باشد ای دارای خرمن ...

اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

  • Like 1
ارسال شده در

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

 

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

  • Like 1
ارسال شده در

ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار

ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار ...

  • Like 1
ارسال شده در

رونق عهد شَباب است دگر بستان را

 

می‌رسد مژده‌ی گل، بلبل خوش الحان را

  • Like 1
×
×
  • اضافه کردن...