real 1797 ارسال شده در 14 شهریور، 2011 شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش که تایک دم بیاسایم زدنیا وشر وشورش 3
real 1797 ارسال شده در 14 شهریور، 2011 همای اوج سعادت به دام ما افتاد اگر تورا گذری بر مقام ماافتاد 2
ali6668 1159 ارسال شده در 15 شهریور، 2011 به زلف و خال بتان دل مبند دیگر بار اگر بجستی از این بند و این بلا حافظ 2
ermia_rooz 4760 ارسال شده در 16 شهریور، 2011 ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد کاندر این سایه قرار دل شیدا باشد 1
ali6668 1159 ارسال شده در 16 شهریور، 2011 مرا امید وصال تو زنده میدارد وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک 1
ermia_rooz 4760 ارسال شده در 18 شهریور، 2011 حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها 1
گیتار 291 ارسال شده در 20 شهریور، 2011 از مَلَک پرواز کن و ز ملک هستی، رخت بر بند نیست آدمزاده آنکس کز مَلَک پرّان نبودی 1
ermia_rooz 4760 ارسال شده در 20 شهریور، 2011 یا رب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید دود آهیش در آیینه ادراک انداز 2
*Polaris* 19606 ارسال شده در 24 شهریور، 2011 ز خوف هجرم ايمن كن اگر اميد آن داری كه چشم بد انديشان خدايت در امان دارد 3
ermia_rooz 4760 ارسال شده در 27 شهریور، 2011 دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش 2
ali6668 1159 ارسال شده در 28 شهریور، 2011 شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت 2
گیتار 291 ارسال شده در 28 شهریور، 2011 تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند 3
هادی ناصح 18854 ارسال شده در 6 مهر، 2011 یار مردان خدا باش که در کشتی نوح هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را 1
Mitra 1723 ارسال شده در 6 مهر، 2011 ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار ... 1
هادی ناصح 18854 ارسال شده در 6 مهر، 2011 رونق عهد شَباب است دگر بستان را میرسد مژدهی گل، بلبل خوش الحان را 1
ارسال های توصیه شده