مشاعره با اشعار حافظ

[AFARIN 7196]

دست از مس وجود چو مردان ره بشوي

تا كيمياي عشق بيابي و زر شوي

[H A M I D 1194]

ياد باد آنكه ز ما وقت سفر ياد نكرد

 

به وداعي دل غمديده ي ما شاد نكرد!

[AFARIN 7196]

دارم من از فراقش در ديده صد علامت

ليست دموع عيني هذا لنا العلامه

[H A M I D 1194]

هر تار موي حافظ در دست زلف شوخي

مشكل توان نشستن در اينچنين دياري!!

[AFARIN 7196]

يا رب به كه شايد گفت اين نكته كه در عالم

رخساره به كس ننمود اين شاهد هر جايي

[zahra22 19501]

یک همدم باوفا ندیدم جز درد

یک مونس نامزد ندارم جز غم...

[تینا 15116]

مزن بر صف رندان نظری بهتر از این

بر در میکده می کن گذری بهتر از این

[zahra22 19501]

نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت

نی حال دل سوخته دل بتوان گفت

[ali6668 1159]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده ی گزند مباد

[تینا 15116]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده ی گزند مباد

داستان در پرده میگویم ولی

گفته خواهد شد به دستان نیز هم

[hamid_hisystem 6612]

داستان در پرده میگویم ولی

گفته خواهد شد به دستان نیز هم

 

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها

توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

[zahra22 19501]

مشنو سخن خصم که بنشین و مرو

بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا

[آریوبرزن 13988]

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد.........

[hamid_hisystem 6612]

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست

اندرآن آینه صد گونه تماشا می کرد

[آریوبرزن 13988]

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد.......

[zahra22 19501]

دستارچه‌ای پیشکشش کردم گفت

وصلم طلبی زهی خیالی که توراست

[نیمه ماه 2908]

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را

[ali6668 1159]

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا

به خال هندویش بخشم سمرقند وبخارا را

[samaneh66 10265]

الا يا ايها الساقي ادر کاسا و ناولها * که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکل‌ها

[آریوبرزن 13988]

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور.....