مشاعره واژه ای

[مرید 1252]

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر

 

آری شود ولیک به خون جگر شود

[AFARIN 7196]

سنگ بدگوهر اگر کاسۀ زرین بشکست

قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

[Astraea 25351]

آدمی هـــرگــز نمی بینــد ز سنگینی گزند

از سبک مغزی بشر چون سنگ پیش پا شود

[AFARIN 7196]

این همه جور و جفا

این همه تیر و خدنگ

از تو ای سینه فلز

وز تو ای معدن سنگ

به کدامین جرم است ؟

[Astraea 25351]

چه جورها که کشیدند بلبلان از دی

ببوی انکه دگر نوبهار باز اید

[AFARIN 7196]

ای آبشار نوحه گر از بهر چیستی؟

چین بر جبین فکنده ز اندوه کیستی؟

دردت چه درد بود که چون من تمام شب

سر را به سنگ می زدی و می گریستی؟

[Eng HVAC 4139]

چه خوش باشد که وقت ناامیدی

امیدی باشد و امیدواری

[Astraea 25351]

همچنان امیدمی​دارم که بعد از داغ هجر

مرهمی بر دل نهدامیدوار خویش را

[مرید 1252]

دل غارت زده در محضر عدلیه عشق

 

متظلم شد وچشمان تو حاشا می کرد

[Astraea 25351]

چشم از او جلوه از او ما چه حریفیم ای دل

چهره‌ی اوست که با دیده‌ی او می‌بینم

[مرید 1252]

چشم پر اشک مرا چون نگری طعنه مزن

 

گریه در خلوت تنهایی خود ننگ که نیست

[Astraea 25351]

تو کز چشم و دل مردم گریزانی چه میدانی

حدیث اشک و آه من برو از باد و باران پرس

[مرید 1252]

حدیث وصل تو شرطی نداشت بهر رقیب

 

کنون که نوبت ما شد هزار اگر دارد

[AFARIN 7196]

این یک دو سه روزه

نوبت

عمر گذشت

چون ابر به کوهسار و چون باد به دشت

[surgun 729]

در کوی تو به بوی تو جان می‌دهم چو باد

 

گر بوی تو به من بدهد خاک کوی تو

[AFARIN 7196]

از کفر من تا دین

تو

راهی بجز تردید نیست

دلخوش به فانوسم مکن اینجا مگر خورشید نیست

[surgun 729]

دلبرا خورشید تابان ذره‌ ای از روی تست

 

اهل دل را قبله محراب خم ابروی تست

[AFARIN 7196]

در نمازم

خم ابروی

تو با یاد آمد

حالتی رفت که

محراب

به فریاد آمد

[مرید 1252]

نماز شام غریبان چو گریه آغازم

 

به مویه های غریبانه قصه پردازم

[Astraea 25351]

ای نام توبهترین سرآغاز

بی نام تو نامه کی کنم باز