رفتن به مطلب

مشاعره واژه ای


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

نیلگون چشم فریب انگیز رنگ آمیز تو

 

چون سپهر نیلگون دارد سر افسونگری

 

از غم رویت بسان شاخۀ نیلوفرم

 

ای تو را چشمی به رنگ شعلۀ نیلوفری

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 607
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من از رویدن خار بر سر دیوار دانستم

که ناکس کس نمی گردد بدین بالانشینی ها

 

من از گلبرگ می گویم

 

تو از خاری که زخمی کرده جسمت را

 

 

من از مهتاب می گویم

 

تو از نوری که برده خواب چشمت را .. :icon_gol:

 

 

 

ادامه ي شعر :

من از باران شور انگیز ازین مستی عطر خاک می گویم تو بیزاری ازین نمناکی خاکی که گل گشته ! من از فردای روشن قصه ها گفتم تو گویی غرق دیروزم ! من از جان و من از روح و من از تقدیر می گویم تو از جسم و تو از خاک و تو از دیروز می گویی ! زمین تا آسمان فرق است در تصویر دنیامان چه تصویر غم انگیزی ! نگاهت رنگ بی رنگیست . . .
  • Like 3
لینک به دیدگاه
من از گلبرگ می گویم

 

تو از خاری که زخمی کرده جسمت را

 

 

من از مهتاب می گویم

 

تو از نوری که برده خواب چشمت را .. :icon_gol:

 

نگاه کن که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب میشود

صراحی سیاه دیدگان من

به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب می شود

  • Like 5
لینک به دیدگاه
نگاه کن که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب میشود

صراحی سیاه دیدگان من

به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب می شود

 

شراب می دهند هان دو دست را سبو بگیر

 

دو دست را بلند کن بلند شو وضو بگیر ... :icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
من و انکار شراب این چه حکابت باشد

غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد

 

 

عزيزم کلمه ي پيشنهاديتو مشخص نکردي ... :icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
عزيزم کلمه ي پيشنهاديتو مشخص نکردي ... :icon_gol:

عزیز دلم شما باید یه بیت بگی که حداقل یه واژه بیت قبلی رو داشته باشه.انتخاب با خود شماست....:ws37:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

افسوس که سرمايه ز کف بیرون شد

در پای اجل بسی جگر ها خون شد

کس نامد از آن جهان که پرسم از وی

کاحوال مسافران دنیا چون شد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

جای سرو بلندایستاده بر لب جوی............ چرا نظر نکنی یار سروبالا را

شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش .............مجال نطق نماند زبان گویا را

  • Like 2
لینک به دیدگاه

چو گل ز دست تو جیب دریده ای دارم

چو لاله دامن در خون کشیده ای دارم

به حفظ جان بلا دیده سعی من بیجاست

که پاس خرمن آفت رسیده ای دارم

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...