AFARIN 7196 ارسال شده در 8 اسفند، 2011 من نيستم چون ديگران بازيچه بازيگران اول به دام آرم تو را وانگه گرفتارت شوم 2
Himmler 22171 ارسال شده در 8 اسفند، 2011 چو خواهی که یابی ز هر بد بلا سر اندر نیاری به دام بلا ...................................... فردوسی 3
goddess_s 16415 ارسال شده در 8 اسفند، 2011 چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت برآن تربت پاک باد پرگار 3
Himmler 22171 ارسال شده در 9 اسفند، 2011 حواستون کجاست بچه ها اینجا کلمه را خود انتخاب میکنید از شعر قبلی نه اینکه کلمه ای پیشنهاد بشه اون یه تاپیک دیگه است گویا چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت برآن تربت پاک باد بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز اتش درونم دود از کفن بر اید 3
AFARIN 7196 ارسال شده در 10 اسفند، 2011 دل از نظر تو جاوداني گردد غم با الم تو شادماني گردد گر باد به دوزخ برد از كوي تو خاك آتش همه آب زندگاني گردد 3
ترانه18 8013 ارسال شده در 4 فروردین، 2012 ای دل چه اندیشیدهای در عذر آن تقصیرها زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا 2
*lotus* 20275 ارسال شده در 4 فروردین، 2012 رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی به جز گریز برایم نمانده بود این عشق اتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود 2
ترانه18 8013 ارسال شده در 4 فروردین، 2012 عصیان خلایق ارچه صحرا صحراست در پیش عنایت تو یک برگ گیاست هرچند گناه ماست کشتی کشتی غم نیست که رحمت تو دریا دریاست 1
*lotus* 20275 ارسال شده در 5 فروردین، 2012 گفتم غم تو دارم گفتا غمت سراید گفتم که ماه من شو گفتا اگر براید 1
AFARIN 7196 ارسال شده در 7 فروردین، 2012 به شمع و ماه حاجت نيست بزم عاشقانت را تو شمع مجلس افروزي تو ماه مجلس آرايي 1
*lotus* 20275 ارسال شده در 7 فروردین، 2012 می خورد که عاشقی نه به کسب است و اختیار این موهبت رسید ز میراث فطرتم 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 7 فروردین، 2012 يا برهان ز فكرتم يا برسان به فطرتم يا به تراش نردبان باز كن از فلك دري 2
ترانه18 8013 ارسال شده در 7 فروردین، 2012 عقل و عشق و معرفت شد نردبان بام حق لیک حق را در حقیقت نردبانی دیگرست 2
*lotus* 20275 ارسال شده در 7 فروردین، 2012 در مکتب حقایق پیش ادیب عشق هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی 2
ترانه18 8013 ارسال شده در 7 فروردین، 2012 عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست 1
Himmler 22171 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 به ذوق مطرب و می روزها به شب کردی شبی به ذوق مجازات کردگار نخسب 1
ترانه18 8013 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 ضايع چه كني شب را، لب ذاكر و دل غافل تو ره به خدا بردن، مستانه چه مي داني؟ 1
AFARIN 7196 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 رموز سر انا الحق چه داند آن غافل كه منجذب نشد از جذبه هاي سبحاني 1
ترانه18 8013 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 رموز عشق ز دیوان شهریار آموز به فیض این چمن ای گل هزاردستان باش 1
AFARIN 7196 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد ديگران هم بكنند آنچه مسيحا ميكرد 1
ارسال های توصیه شده