رفتن به مطلب

مشاعره واژه ای


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

پروانه ز من شمع ز من گل ز من آموخت

افروختن و سوختن و جامه دریدن

  • Like 1
  • 2 هفته بعد...
  • پاسخ 607
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

 

که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

 

 

  • Like 2
ارسال شده در

تا بخت من و تو خواب تر از همه است

چشم تو و من پرآب تر از همه است

  • Like 1
ارسال شده در

بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند

 

وای دل چون كودكی بی تو لجاجت می كند

 

  • Like 2
ارسال شده در

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

  • Like 2
ارسال شده در

ای خدا این وصل را هجران مکن

 

سرخوشان عشق را نالان مکن

 

  • Like 2
ارسال شده در

عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ

قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت

  • Like 2
ارسال شده در
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ

قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت

 

 

 

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

حافظ :icon_gol:

 

  • Like 2
ارسال شده در

روز هجران وشب فرقت یار آخر شد

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد ...

  • Like 1
ارسال شده در

در اين
شب
سياهم گم گشت راه مقصود

از گوشه اي برون آي اي كوكب هدايت

  • Like 1
ارسال شده در

کس ندانست که منزلگه مقصود کجاست

اینقدر هست که بانگ ِ جرسی می آید

  • Like 2
ارسال شده در

بانگ
ياران ميزنيم از آرزوي دلبران

بانگ
مست و چنگ مست و زخمه مست و تار مست

  • Like 2
ارسال شده در

ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی

زاری از ما نه تو زاری می‌کنی

ما چو ناییم و نوا در ما ز تست

ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست

  • Like 2
ارسال شده در

بغض گلو گیر دل ، قامت کوهم شکست

 

کوه فرو ریخته ! ناله چو فرهـاد کن

 

ماه دلـم می رود ، در غم تنهایی اش

 

در پس این شام تار ، گاه ز او یاد کن

 

  • Like 2
ارسال شده در

بگفت از دل جدا کن عشق شیرین

بگفتا چون زیــَم بی جـان شیـــرین

بگفت او آن من شـــد زو مکـــن یاد

بگفت این کی کند بیچـــاره فرهــاد

 

 

  • Like 2
ارسال شده در

خیالت الفتی دارد به ویران خانه ی دل ها

 

نمیدانم چه می جوید از این ویرانه منزل ها

  • Like 2
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

ویران نه چنان شد است کارم

کابادی خویش چشم دارم

  • Like 2
ارسال شده در

ز چشم بد رخ خوب تو را خداحافظ

که کرد جمله نکویی به جای ما حافظ

  • Like 2
ارسال شده در

سراسر جمله عالم نیم لقمه ست

زحرص نیم لقمه شد نهان آب

  • Like 1
ارسال شده در

همه می پرسند :

چیست در زمزمه مبهم آب؟

چیست در همهمه دلکش برگ؟

چیست در بازی آن ابر سپید

روی این آبی آرام بلند

که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال

 

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...