*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ در این مشاعره باید شعری نوشته شود که حداقل یک کلمه از شعر نفر قبل در آن باشد. پژواک حرف حرف تو در من اثر گذاشت دل از سکوت کندم و کوه صدا شدم 12 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ طبعم از لعل تو آموخت در افشانیها ای رخت چشمه خورشید درخشانیها 7 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ چو خورشید تابان برآمد ز کوه برفتند گردان همه همگروه بدیدند مر پهلوان را پگاه وزان جایگه برگرفتند راه 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ یکی نامه ای بر حریر سفید.....نوشتند پر بیم و چندی امید به عنوان بر از پور هرمزد شاه....جهان پهلوان رستم کینه خواه 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ چو رستم چنان دید بگریست زار ببـارید از دیده خون در کنــار تو گفتی مگر رستخیر آمدست که دل را زشادی گریز آمدست 8 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ به نوروز تو شاه گیتی فروز بر آن تخت بنشست فیروز روز بزرگان به شادی بیاراستند می و جام و رامشگران خواستند 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ به نوروز تو شاه گیتی فروز بر آن تخت بنشست فیروز روز بزرگان به شادی بیاراستند می و جام و رامشگران خواستند بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است بر طرف چمن روی دل افروز خوش است از دی که گذشت هر چه بگویی خوش نیست خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است (خیام) 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ بیارید این آتش زردشت بگیرد همان زند و اوستا بمشت نگه دارد این فال جشن سده همان فر نوروز و آتشکده همان اورمزد و مه و روز مهر بشوید به آب خرد جان و چهر کند تازه آیین لهراسبی بماند کین دین گشتاسبی فردوسی پاکزاد 5 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۸۹ نفس کشیدی و گفتی زمانه جان کاه است نفس نمی کشم این اه درپی اه است به جای سرزنش من بدو نگاه کنید دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است 5 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۸۹ نفس کشیدی و گفتی زمانه جان کاه استنفس نمی کشم این اه درپی اه است به جای سرزنش من بدو نگاه کنید دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور .. 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۸۹ هر دل كه اسير محبت اوست خوشست هر سر كه غبار سر آن كوست، خوشست از دوست به ناوک غم آزرده مشو خوش باش كه هر چه آيد از دوست خوش است 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ اگر تاريخ ما افسانه رنگ است من اين افسانه ها را دوست دارم 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ شما را جهان آفرین یار باد همیشه سربخت بیدار باد 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ درود جهان آفرین بر تو باد همان آفرین زمین بر تو باد 3 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ شما را جهان آفرین یار باد همیشه سربخت بیدار باد اين عشق شد مهمان من زخمي بزد بر جان من صد رحمت و صد آفرين بر دست و بر بازوي او .. 1 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ درود جهان آفرین بر تو بادهمان آفرین زمین بر تو باد آبي كه برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود كه پيوسته روان است .. 2 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ نه آن دریا که شعرش جاودانه ست نه آن دریا که لبریز از ترانه ست به چشمانت بگو بسپار ما را به آن دریا که ناپیدا کرانه ست 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ نه آن دریا که شعرش جاودانه ستنه آن دریا که لبریز از ترانه ست به چشمانت بگو بسپار ما را به آن دریا که ناپیدا کرانه ست باز باران با ترانه با گهر های فراوان می خورد بر بام خانه 3 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ باز باران با ترانهبا گهر های فراوان می خورد بر بام خانه رواق منظر چشم من آشیانه توست کَرم نما و فرود آ که خانه خانه توست .. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده