رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

وایتریسیتی : قطع همه سیم‌های برق

برای اولین بار در جهان، محققین آمریکایی توانستند سیستمی‌را طراحی کنند که دانشمندان علوم مختلف تاکنون در آرزوی آن بودند، آرزوی انتقال انرژی الکتریسیته بدون استفاده از سیم (Wireless).

دانشمندان تکنیک انتقال انرژی بی سیم را وایتریسیتی نامیدند که مخفف دو کلمه Wireless و Electricity است. به گزارش مجله علوم این محققین یک لامپ حبابی 60 واتی را از فاصله 2متری و بدون بهره گیری از هر نوع وسیله انتقالی، روشن کردند.

این حرکت می‌تواند آغاز تحولی شگرف در جهان باشد و به حتم مورد استقبال بسیاری از شرکت‌ها و صنایع قرار خواهد گرفت. دیگر می‌توانید لپتاب یا گوشی موبایلتان را به صورت بیسیم شارژ کنید و یا حتی دیگر هیچ خانه‌ای احتیاج به سیم کشی نخواهد داشت.

پرفسور سر جان پندری از دانشگاه سلطنتی لندن که یکی از ناظران این آزمایش بود می‌گوید: هیچ اختراعی در 10 و یا حتی 20 سال گذشته توان رقابت با این پدیده را ندارد. این راهکار دنیا را متحول می‌کند. وی افزود: در سال‌های اخیر شاهد شیوع سریع وسائل سیار مانند گوشی‌ها و یا لپتاب‌ها بوده ایم و این تکنیک جدید، انقلابی را در این صنایع به وجود می‌آورد. پرفسور موتی سگف نیز در باره این اختراع می‌گوید: این حرکت به حق سرآغاز عصری دیگر از تکنولوژی است.

دانشمندان و محققین مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، تئوری چنین حرکتی را در اوایل سال 2006 دادند و هم اکنون این تئوری، عملی شد. پرفسور مارین سولجاسیچ یکی از اعضای گروه می‌گوید: ما به تئوریمان بسیار معتقد بودیم و در این آزمایش دیدیم که در مرحله عملی تئوری ما خیلی نزدیک به حدسیات ما بود.

در این آزمایش از دو سیم پیچ مسی به قطر 60 سانتیمتر، یک انتقال دهنده انرژی که به منبع انرژی متصل می‌شود و یک گیرنده که به لامپ در فاصله 2متری قرار دارد استفاده شده است.

البته این سیستم به این سادگی نیست (و ما هم نباید انتظار داشته باشیم که دانشمندان تکنیکشان را کاملاً توضیح دهند. زیرا آن‌ها هم اکنون به دنبال گسترش و فروش این فناوری خواهند بود).

دانشمندان می‌گویند هنگامی‌که لامپ را روشن کردیم، به سرعت روشن شد و اگر ما بین فاصله لامپ تا دستگاه انتقال وسیله‌ای از چوب، آهن و یا هر جنس دیگری قرار دهیم باز هم انتقال انرژی صورت می‌گیرد. میزان انتقال و بازده مفید انرژی در این روش بیشتر از 40 درصد است.

البته این اولین بار نیست که دانشمندان به دنبال راه انتقال انرژی بدون استفاده از وسائلی مانند سیم‌ها هستند. دانشمند معظم و فیزیکدان متخصص در الکترونیک، نیکولا تسلا برای اولین بار در قرن 19 شروع به تحقیق روی این تئوری کرد و در نهایت برج 29 متری (که به نام واردن کلیف معروف است) را طراحی کرد که قرار بود از طریق آن انرژی الکتریسیته را منتقل کند ولی پروژه اش به خاطر مشکلات مالی نیمه تمام باقی ماند و دیگر هیچ کسی آن را پیگیری نکرد.

دانشمندان تلاش‌های دیگری با مکانیزم‌های مختلف مانند استفاده از لیزر نیز در این زمینه داشته‌اند که هیچ کدام نتیجه نداد و این تنها حرکتی است که شیوه انتقال انرژی الکتریسیته بدون استفاده از سیم را اثبات می‌کند.

پرفسور سولجاسیچ می‌گوید: ما در ابتدای این راه هستیم و فقط توانسته‌ایم نشان دهیم که این کار عملی‌است و باید در چندین پروژه تحقیقاتی عظیم، تمامی‌مسائل و راه‌های دیگر آن را آزمایش کنیم.

تیم 9 نفره که بر روی این پروژه کار می‌کردند همگی از دانشگاه MIT متشکل از آندره کرس، آریستیدیس کارالیس، رابرت موفات، جان جوانوپلز و پیتر فیشر بودند.

  • Like 20
لینک به دیدگاه

یه جوان ایرانی چند سال پیش دستگاهی رو اختراع کرد که باش میشد وسایل الکتریکی مثل موبایل رو بدون سیم شارژ کرد، که متاسفانه این طرح تو ایران مورد استقبال قرار نگرفت که الان شاهد پیشرفت هایی از این دست تو جهان هستیم، با خوندن این مطلب نمی دونستم به خاطر پیشرفت در علم خوشحالی کنم یا اینکه به خاطر نادیده گرفتن جوانان ناراحت باشم!!

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

خوشحالم که اسم تسلا آورده شد.

انتقال بیسیم تسلا مبروط میشه به واردنکلیف ولی انجام انتقال بیسیم مربوط میشه به کلرادو اسپرینگز.

جایی که از فاصله ی 40 کیلومتری، حدود 200 تا لامپ رو روشن کرد. هرچند برای اینکار از یه سیمپیچ به قطر 12 متر استفاده نکرده و راه خودش رو داشته. بخواید توضیح میدم.

تسلا=آواتار من

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خوشحالم که اسم تسلا آورده شد.

انتقال بیسیم تسلا مبروط میشه به واردنکلیف ولی انجام انتقال بیسیم مربوط میشه به کلرادو اسپرینگز.

جایی که از فاصله ی 40 کیلومتری، حدود 200 تا لامپ رو روشن کرد. هرچند برای اینکار از یه سیمپیچ به قطر 12 متر استفاده نکرده و راه خودش رو داشته. بخواید توضیح میدم.

تسلا=آواتار من

بله

نیکلای تسلا یکی از معتبرترین هاست در مهندسی برق

خوشحال میشیم بیشتر توضیح بدید :flowerysmile:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اینا رو خودم ترجمه کردم:

 

 

در اواخر دهة آخر قرن 19 تسلا به اين نتيجه رسيد که امکانش هست که در ارتفاعات به‌دلیل رقيق بودن هوا و رسانا بودن بيشتر جو، بتوان انرژي برق را بدون سيم انتقال داد.

لئونارد اي. کورتيس ، يک دوست که وکيل او در ثبت هم بود پيشنهاد داد که در کلرادو اسپرينگز زميني پيدا کند و برق را هم دوستانش از شرکت اِل‌پاسو تأمين خواهند کرد. پشتيبان بعدي کُلُنِل جي. جي. آستور بود.(که بعدها در حادثه ی کشتی تایتانیک، غرق شد) با 30 هزار دلار از آستور، تسلا به‌سرعت شروع به ساخت آزمايشگاه خود در جوار ارتفاعات پايک کرد. همراه تسلا چند دستيار بودند که به‌درستي از آنچه در سر مخترع مي‌گذشت خبر نداشتند.

تسلا به محض رسيدن به کلرادو شروع به اندازه‌گيري زمين کرد. ابعاد بيش از انتظار بودند. او به خبرنگاران گفته بود که در آن‌جا در حال انجام دادن آزمايشاتي مبني بر تلگراف کردن بي‌سيم است.

تسلا به اين قضيه فکر مي‌کرد که وقتي رعدوبرق به زمين اصابت مي‌کند امواج قدرتمندي را به همه جاي زمين گسيل مي‌دهد. تسلا فرض کرد که اگر زمين رساناي خوبيست که قطعاً هست، مي‌توان مقدار بي‌نهايت انرژي را با کمترين تلف از جايي به جاي ديگر منتقل کرد. ولي براي آزمايش اين تئوري او به اثراتي مثل رعدوبرق نياز داشت که البته اولين انساني بود که آن را ساخت.

آزمايشگاه ميان رزهاي قرمز چمنزار بسيار مرموز به‌نظر مي‌آمد؛ يک ساختمان 15 در 18 متري با سقفي رو به عقب براي جلوگيري از آتش و يک برجک چوبي 24 متري که بالاي آن يک آنتن 43 متري با توپي مسي قرار داشت. آزمايشگاه تجهيزات و دستگاه‌هاي حساسي داشت. درون آن ساختمان عجيب، تکنيسين‌ها در حال سرهم کردن عظيم‌ترين کويلِ‌ تسلاي تمام دوران بودند تا ضربه‌هاي الکتريکي قوي‌اي را درون زمين بفرستد.

در عصر روز آزمايش، تمامي قسمت‌هاي کار ابتدا با دقت بازبینی شدند؛ سپس تسلا به مکانيک قابل اعتمادش، سزيتو گفت سوئيچ را فقط براي يک ثانيه ببندد. با بسته شدن کليد سيم‌پيچ ثانويه شروع به صاعقه زدن کرد و کرونایي وهم‌آور در هواي اطرافش بوجود آمد و بوی شدید نیتروکسید در فضای آزمایشگاه پیچیده شد.

با اين نتيجة راضي کننده، تسلا به سزيتو گفت سوئيچ را ببندد و تا وقتي نگفته آنرا باز نکند. صاعقه‌هاي عظيم که بيش از 30 متر طول داشتند از آنتن بالاي آزمايشگاه پرتاب شدند. اين آزمايش باعث سوختن ژنراتورهاي شرکت ال‌پاسو شد و شهر را در تاريکي فرو برد. مدير شرکت به تسلا گفت که بايد ژنراتورها را تعمير کند و خسارت بدهد. کويلي که او از آن استفاده مي‌کرده در فرکانس 150 کيلو هرتز و با قدرت 224 کيلووات کار مي‌کرده است. مطابق محاسبات، تسلا از اين دستگاه براي ارسال دهها هزار وات توان به‌صورت بی‌سیم استفاده کرده است. تسلا موفق شد انرژي را بدون سيم در مسافت طولاني انتقال دهد. آن‌جا بود که تسلا توانست 200 لامپ را از فاصلة 40 کيلومتري روشن کند.

مردم راجع به کارهای تسلا بسیار کنجکاو بودند. در یک مورد می‌توان اشاره کرد که یک روزنامه‌نگار خود را به پشت پنجره‌های آزمایشگاه رساند و سعی کرد داخل تاسیسات را نگاه کند، ولی در مقابل خود دستیار تسلا را دید که به او گفت:«اکنون زندگی شما به مویی بند است و اگر همین الان اینجا را ترک کنید، بهترین کار را انجام داده‌اید». همچنین تسلا برای اینکه مردم را از نزدیک شدن به آزمایشگاه بترساند(به‌خاطر خطری که خودشان را تهدید می‌کرد)، یکبار در جمعی به مردم خاطرنشان کرد:« من در ایستگاه خود وسایلی دارم که توانایی کشتن سی هزار نفر را دارد»

اين سيم‌پيچ‌هاي رزونانس فرکانس بالاي هوا- هسته، شکل ابتدايي سامانه‌هاي راديويي تا رادار و تصويرنگاري رزونانسي مغناطيسي پزشکي بودند. به مدت 9 ماه او در کلرادو آزمايش کرد و روزنوشت‌هاي خود را که به 500 صفحه و200 طرح مي‌رسيد نوشت.

نظریه‌ای که توسط تسلا برای انتقال بی‌سیم انرژی مطرح شد اين بود که سيگنال‌هاي فرکانس پائين را از سطح زمين به يونوسفر فرستاد. تسلا محاسبه کرده بود که فرکانس اين نواحي حدود 8 هرتز است. تا دهة 60 ميلادي که مشخص شد اين فرکانس بی‌تردید در محدودة 8 هرتز است. تسلا فکر کرد که رسانش اين محدودة اتمسفر خيلي زياد است و بار ديگر نظرش صحيح بود ولي او بايد به نحوي انرژي برق را به آن ارتفاع مي‌فرستاد.

شبي در آزمايشگاه تسلا متوجه سيگنال‌هايي شد که به‌صورت منظم به گيرنده‌اش مي‌رسند. او معتقد بود که درحال دريافت سيگنال‌هايي از خارج زمين است؛ مخترع به‌خاطر اين اکتشاف به شدّت مسخره شد ولي درواقع اولين نفري بود که از فضا امواج راديويي دريافت کرد.

تسلا در تاريخ 3 ژولاي، 1899 در دفتـرچه‌اش نوشـت که :«يک ترانسفورماتور رزونانسـي جداگانه که در فرکانسي مشابه فرکانس يک ترانسفورماتور بزرگ‌تر و تنظيم شده با ولتاژ بالاتر باشد، انرژي را از سيـم‌پيچ بـزرگتر که به عنـوان يک فرستنده انرژي بی‌سیم عمـل مي‌کند، دريـافت و ارسال مي‌کند.» از اين مطلب براي تصويب حق انحصاري اختراع تسلا براي راديو در طي آخرين مباحث مطرح شده در دادگاه قضايي بررسي مخترع واقعي راديواستفاده شده است.

هنوز کارهاي تسلا در کلرادو يک راز بزرگ محسوب مي‌شوند. از نوشته‌هايش کاملاً نمي‌شود فهميد که او چگونه انرژي را به‌صورت بی‌سیم منتقل کرده ولي مشخص است که بعد از کلرادو، او دوباره به نيويورک برگشت در حالي که کاملاً مطمئن بود که مي‌تواند اين کار را انجام دهد.

تسلا در 7 ژانويه 1900، کلورادو اسپرينگز را ترک کرد. آزمايشگاه فرسوده شده بود و محتويات آن هم براي پرداخت بدهي‌ها فروخته شد. تجربيات کلورادو، تسلا را براي طرح بعدي‌اش آماده کرد، يعني ساخت يک وسيله انتقال بی‌سیم توان، که با نام واردنکليف شناخته شد.

هنگامي که تسلا از کلرادو به نيويورک برگشت، مقاله‌اي به مجلة سنچري نوشت که در آن با ديدگاه‌هايي آينده‌نگرانه گفت که مي‌توان با استفاده از انرژي برق، آب‌و‌هوا را تغيير داد؛ او دستگاه‌هايي را پيش‌بيني کرد که وقوع جنگ را غيرممکن مي‌کردند و همچنين راجع به سامانه ارتباطات بی‌سیم نيز نظر داده بود. براي اکثر مردم اين ايده‌ها غير قابل فهم بودند، ولي تسلا مردي نبود که بتوان او را دست‌کم گرفت.

اين مقاله توجه جي. پي. مورگان را جلب کرد. تسلا براي مورگان توضيح داد: «وقتي که سامانه بی‌سیم براي دنيا يک چيز کاربردي شده باشد، تمام دنيا مثل يک مغز بزرگ مي‌شود که مي‌تواند به هر گوشه از خودش پاسخگو باشد.»

در 1900 تسلا با 150.000 دلار آمــريکا (معادل 3 ميليون دلار در 2009) کـــــــه 51 درصد آن را مورگان تأمين کرد، شـروع به طـراحي و ساخـت بـرج و تأسيسات واردنکليف نمود.

تسلا به مورگان گفته بود که با این وسیله می‌خواهد به مخابرات بی‌سیم بپردازد.تسلا براي اين طرح، يک قطعه زمين در لانگ آيلندِ نيويورک گرفت. آرشيتکت مــعروف استنفورد وايت ساخـتمان کنترل اين برج را طراحي کرد و خود بـرج را آقاي کراو يـکي از هــمکاران وايت طراحي کرد.

اين برج يک 8 ضلعي بود که حدود 57 متر ارتفاع و 20.7 متر قطر داشت که در بالاي آن يک کرة غول‌پيکر فولادي قرار گرفته بود. پائين برج يک شفت قرار داشت که تا عمق 36 متري فرورفته‌بود. 16 لولة آهني 91 متر پائينتر رفته ‌بودند تا ساختمان را در جاي خود نگه دارند.

با پيشرفت ساخت برج، مشخص شد که سرماية بيشتري نياز است ولي مورگان سريع واکنش نشان نداد. در دسامبر 1901 اين خبر که مارکوني حرف "s" را از انگلستان به جزيرة نيوفاوندلند مخابره کرده در دنيا پيچيد. تسلا که آرامش خود را حفظ کرده بود، توضيح داد که مرد ايتاليايي از 17 اختراع تسلا استفاده کرده. ولي مورگان کم‌کم به تسلا شک کرد، سامانه مارکوني نه تنها کار کرد، بلکه ارزان هم بود. در 1903 تسلا مجبور شد فاش کند که دستگاه او برای کاری فراتر از مخابرات بی‌سیم ساخته خواهد شد و آن یعنی انتقال بی‌سیم برق؛ و مجبور شد توضیح دهد که انرژي برق چگونه بدون نياز به خطوط انتقال، توزيع ‌می‌شود ولی مورگان که از قبل برنامه داشت، به آرامی از کار کناه‌گیری کرد. تسلا از مورگان طلب سرماية بيشتـر کرد ولي مـورگان نپذيرفت، با اين اوصاف، درهم شکستن بازار سـهام هم باعث شد قيمت‌ها دوبرابر شوند و در نهایت مورگان با زیر سوال بردن روش اندازی‌گیری مقدار مصرف برق رسماً پروژه را ترک کرد.

قيمت‌هاي بالا و ناتواني تسلا در پيدا کردن پشتوانة مالي جدید باعث شدند که در نهايت طرح شکست بخورد و ساختن واردنکليف هيچگاه کامل نشود. ساختمان اين برج هنوز پابرجاست.

اين تشکيلات چند منظوره بودند:

1- تسلا به کمک اين تشکيلات مي‌توانـست به مـخابرات بی‌سیم بپردازد به گفتة خودش: «... با پايان يافتن اين برج، يک تاجر مي‌تواند از نيويورک با دفتر خود در لندن ارتباط برقرار کند و يا مي‌تواند با هر تلفني که بخواهد صحبت کند بدون هيچ دم و تشکيلاتي، تنها با وسيله‌اي کوچک به اندازة سکه و ارزان. همچنين مي‌تواند به‌صورت بی‌سیم به سخنان يک رهبر سياسي گوش دهد يا موسيقي و يا هر چيز ديگر در هر فاصله‌اي ...»

2- تسلا به‌واسطة سامانه رزونانسي کويل تسلا مي‌توانست تا فاصله‌هاي زياد به‌صورت بدون سيم برق را ارسال کند و بنابراين به کابل‌ها و دکل‌‌هاي برق نيازي نبود.

 

 

 

با ابن حساب و کارای دیگه من نمیدونم چرا هنوز هم ادیسون برق رو اختراع کرد.(میدونید که آلترناتوهای کارآمد کار تسلا بوده؟)

 

 

راستی کسی پایه هست یه تاپیک بزنیم

آموزش ساخت کویل تسلا
؟
  • Like 4
لینک به دیدگاه
اینا رو خودم ترجمه کردم:

 

 

 

 

 

با ابن حساب و کارای دیگه من نمیدونم چرا هنوز هم ادیسون برق رو اختراع کرد.(میدونید که آلترناتوهای کارآمد کار تسلا بوده؟)

 

 

راستی کسی پایه هست یه تاپیک بزنیم ؟

لازمه که یادآوری کنم ادیسون اختراع اصلیش لامپ برق هست و نه حتی برق dc که اون رو هم اشکانیان اختراع کرده بودن

ادیسون با اختراع لامپ برق و صنعتی کردن علم برق و هزاران اختراع کوچیک و بزرگ دیگه همه دنیا رو مدیون خودش کرد

 

 

شما شروع کنید بحث رو مطمئنا بقیه دوستان هم استقبال میکنن

  • Like 3
لینک به دیدگاه

با انتقال بيسيم انرژي الكتريكي، روياي تسلا به حقيقت پيوست

2020-1.JPG

محققين MIT (انستيتوي تكنولوژي ماساچوستس) توانستند سيستم آزمايشي انتقال بيسيم نيروي الكتريسيته به انواع لوازم برقي را با موفقيت به انجام برسانند.

 

 

اين محققان در اثبات صحت يك تحقيق كتبي كه پاييز گذشته تحويل داده شده بود، توانستند يك پرتو الكتريسيته را-مانند يك موج راديويي- بين دو نقطه ارسال كرده و با اين روش يك لامپ 60 واتي را روشن كنند.

 

اين گروه توانستند لامپ 60 واتي را با كمك يك منبع انرژي در فاصله 2 متري آن و بدون هيچ اتصال فيزيكي ميان دو نقطه، روشن كنند. اين پروژه به WiTricity - به معناي الكتريسيته بيسيم - شهرت يافته است. اين آزمايش دقيقا نمايشگر همان نقطه نظرهايي است كه اين گروه در پاييز گذشته در تحقيق كتبي خود به آن پرداخته بودند. در حال حاضر اين انتقال نيرو، دامنه محدودي دارد.

 

اين محققين در اين باره ميگويند: "با اين حال، براي وسيله اي با انرژيي در حد كامپيوتر دستي، مقدار الكتريسيته لازم و حتي بيشتر از حد نياز براي روشن كردن يك كامپيوتر دستي ميتواند از فضايي در اندازه يك اتاق، تقريبا در هر جهتي و حتي زماني كه اشيا كاملا خط ديد بين دو نقطه را مسدود كرده باشند، عبور كرده و دستگاه را روشن كند."

 

يك لپ تاپ بيسيم يا WiTricity ميتواند بدون اتصال به پريز برق در اتاقي كه يك دستگاه فرستنده در آن باشد، به طور خودكار شارژ شود و بدون باطري كار كند. اين تكنيك شباهت بسياري به القاي مغناطيسي دارد كه در ترانسفورماتورهايي الكتريكي كه در آنها سيم پيچها براي انتقال الكتريسيته در ميانشان در فاصله بسيار نزديك به يكديگر قرار گرفته اند، به كار ميرود. اما با افزايش اين فاصله ، اين سيم پيچهاي فاقد رزونانس نيز به تدريج كارايي خود را از دست ميدهند.

 

گزارشات منتشر شده از اين آزمايش موجب برپا شدن اعتراضاتي گاه تحقير آميز از سوي جامعه وبلاگ نويساني شد كه يادآوري ميكردند نيكولاي تسلا (Nikolai Tesla)، نابغه علم الكتريسيته، در حدود 100 سال قبل فرستنده الكتريكي بسيار قدرتمندتري به وجود آورده كه در سال 1899، طي آزمايشي نمايشي و مشهور در كولورادو اسپرينگز (Colorado Springs) آنرا آزموده است.

 

تسلا كه علاوه بر كارهاي ديگر، مدتي نيز با توماس اديسون (Thomas Edison) همكاري ميكرد، مخترع مبدل تسلا است، اين مبدل ترانسفورماتوري است كه با استفاده از تكنيكي به نام "دهانه جرقه"، جريان برق كم ولتاژ با فركانس پايين را به جرياني با ولتاژ و فركانس بالا تبديل ميكند.

 

به نظر ميرسد كه تسلا در آزمايش كولورادو سعي داشته نيروي الكتريسيته را در فواصل مختلف توليد كرده و انتقال دهد. اما يك برنامه مستند به نام "تسلا: خداي آذرخش" (Tesla: Master of Lightning) كه در سال 2000 از شبكه PBS پخش شد، چنين نتيجه گيري ميكند كه دستاورد واقعي تسلا از آزمايش كولورادو به طور دقيق مشخص نشده است.

 

در يكي از يادداشتهاي موجود در وب آمده است: "هنوز هم راز و رمز بسياري بر كار تسلا در كولورادو اسپرينگز سايه افكنده است. از يادداشتهاي او نميتوان به طور دقيق متوجه شد كه روش او براي انتقال بدون سيم برق چه بوده است. اما مشخص است كه او هنگام بازگشت به نيويورك كاملا به موفق بودن آزمايش خود اعتقاد داشت."

 

اكنون، پس از گذشت بيش از 100 سال، نوادگان دانش تسلا موفق به اجراي ايده او شده اند.

منبع : macworld.co.uk

  • Like 3
لینک به دیدگاه
در اواخر دهة آخر قرن 19 تسلا به اين نتيجه رسيد که امکانش هست که در ارتفاعات به‌دلیل رقيق بودن هوا و رسانا بودن بيشتر جو، بتوان انرژي برق را بدون سيم انتقال داد.

لئونارد اي. کورتيس ، يک دوست که وکيل او در ثبت هم بود پيشنهاد داد که در کلرادو اسپرينگز زميني پيدا کند و برق را هم دوستانش از شرکت اِل‌پاسو تأمين خواهند کرد. پشتيبان بعدي کُلُنِل جي. جي. آستور بود.(که بعدها در حادثه ی کشتی تایتانیک، غرق شد) با 30 هزار دلار از آستور، تسلا به‌سرعت شروع به ساخت آزمايشگاه خود در جوار ارتفاعات پايک کرد. همراه تسلا چند دستيار بودند که به‌درستي از آنچه در سر مخترع مي‌گذشت خبر نداشتند.

تسلا به محض رسيدن به کلرادو شروع به اندازه‌گيري زمين کرد. ابعاد بيش از انتظار بودند. او به خبرنگاران گفته بود که در آن‌جا در حال انجام دادن آزمايشاتي مبني بر تلگراف کردن بي‌سيم است.

تسلا به اين قضيه فکر مي‌کرد که وقتي رعدوبرق به زمين اصابت مي‌کند امواج قدرتمندي را به همه جاي زمين گسيل مي‌دهد. تسلا فرض کرد که اگر زمين رساناي خوبيست که قطعاً هست، مي‌توان مقدار بي‌نهايت انرژي را با کمترين تلف از جايي به جاي ديگر منتقل کرد. ولي براي آزمايش اين تئوري او به اثراتي مثل رعدوبرق نياز داشت که البته اولين انساني بود که آن را ساخت.

آزمايشگاه ميان رزهاي قرمز چمنزار بسيار مرموز به‌نظر مي‌آمد؛ يک ساختمان 15 در 18 متري با سقفي رو به عقب براي جلوگيري از آتش و يک برجک چوبي 24 متري که بالاي آن يک آنتن 43 متري با توپي مسي قرار داشت. آزمايشگاه تجهيزات و دستگاه‌هاي حساسي داشت. درون آن ساختمان عجيب، تکنيسين‌ها در حال سرهم کردن عظيم‌ترين کويلِ‌ تسلاي تمام دوران بودند تا ضربه‌هاي الکتريکي قوي‌اي را درون زمين بفرستد.

در عصر روز آزمايش، تمامي قسمت‌هاي کار ابتدا با دقت بازبینی شدند؛ سپس تسلا به مکانيک قابل اعتمادش، سزيتو گفت سوئيچ را فقط براي يک ثانيه ببندد. با بسته شدن کليد سيم‌پيچ ثانويه شروع به صاعقه زدن کرد و کرونایي وهم‌آور در هواي اطرافش بوجود آمد و بوی شدید نیتروکسید در فضای آزمایشگاه پیچیده شد.

با اين نتيجة راضي کننده، تسلا به سزيتو گفت سوئيچ را ببندد و تا وقتي نگفته آنرا باز نکند. صاعقه‌هاي عظيم که بيش از 30 متر طول داشتند از آنتن بالاي آزمايشگاه پرتاب شدند. اين آزمايش باعث سوختن ژنراتورهاي شرکت ال‌پاسو شد و شهر را در تاريکي فرو برد. مدير شرکت به تسلا گفت که بايد ژنراتورها را تعمير کند و خسارت بدهد. کويلي که او از آن استفاده مي‌کرده در فرکانس 150 کيلو هرتز و با قدرت 224 کيلووات کار مي‌کرده است. مطابق محاسبات، تسلا از اين دستگاه براي ارسال دهها هزار وات توان به‌صورت بی‌سیم استفاده کرده است. تسلا موفق شد انرژي را بدون سيم در مسافت طولاني انتقال دهد. آن‌جا بود که تسلا توانست 200 لامپ را از فاصلة 40 کيلومتري روشن کند.

مردم راجع به کارهای تسلا بسیار کنجکاو بودند. در یک مورد می‌توان اشاره کرد که یک روزنامه‌نگار خود را به پشت پنجره‌های آزمایشگاه رساند و سعی کرد داخل تاسیسات را نگاه کند، ولی در مقابل خود دستیار تسلا را دید که به او گفت:«اکنون زندگی شما به مویی بند است و اگر همین الان اینجا را ترک کنید، بهترین کار را انجام داده‌اید». همچنین تسلا برای اینکه مردم را از نزدیک شدن به آزمایشگاه بترساند(به‌خاطر خطری که خودشان را تهدید می‌کرد)، یکبار در جمعی به مردم خاطرنشان کرد:« من در ایستگاه خود وسایلی دارم که توانایی کشتن سی هزار نفر را دارد»

اين سيم‌پيچ‌هاي رزونانس فرکانس بالاي هوا- هسته، شکل ابتدايي سامانه‌هاي راديويي تا رادار و تصويرنگاري رزونانسي مغناطيسي پزشکي بودند. به مدت 9 ماه او در کلرادو آزمايش کرد و روزنوشت‌هاي خود را که به 500 صفحه و200 طرح مي‌رسيد نوشت.

نظریه‌ای که توسط تسلا برای انتقال بی‌سیم انرژی مطرح شد اين بود که سيگنال‌هاي فرکانس پائين را از سطح زمين به يونوسفر فرستاد. تسلا محاسبه کرده بود که فرکانس اين نواحي حدود 8 هرتز است. تا دهة 60 ميلادي که مشخص شد اين فرکانس بی‌تردید در محدودة 8 هرتز است. تسلا فکر کرد که رسانش اين محدودة اتمسفر خيلي زياد است و بار ديگر نظرش صحيح بود ولي او بايد به نحوي انرژي برق را به آن ارتفاع مي‌فرستاد.

شبي در آزمايشگاه تسلا متوجه سيگنال‌هايي شد که به‌صورت منظم به گيرنده‌اش مي‌رسند. او معتقد بود که درحال دريافت سيگنال‌هايي از خارج زمين است؛ مخترع به‌خاطر اين اکتشاف به شدّت مسخره شد ولي درواقع اولين نفري بود که از فضا امواج راديويي دريافت کرد.

تسلا در تاريخ 3 ژولاي، 1899 در دفتـرچه‌اش نوشـت که :«يک ترانسفورماتور رزونانسـي جداگانه که در فرکانسي مشابه فرکانس يک ترانسفورماتور بزرگ‌تر و تنظيم شده با ولتاژ بالاتر باشد، انرژي را از سيـم‌پيچ بـزرگتر که به عنـوان يک فرستنده انرژي بی‌سیم عمـل مي‌کند، دريـافت و ارسال مي‌کند.» از اين مطلب براي تصويب حق انحصاري اختراع تسلا براي راديو در طي آخرين مباحث مطرح شده در دادگاه قضايي بررسي مخترع واقعي راديواستفاده شده است.

هنوز کارهاي تسلا در کلرادو يک راز بزرگ محسوب مي‌شوند. از نوشته‌هايش کاملاً نمي‌شود فهميد که او چگونه انرژي را به‌صورت بی‌سیم منتقل کرده ولي مشخص است که بعد از کلرادو، او دوباره به نيويورک برگشت در حالي که کاملاً مطمئن بود که مي‌تواند اين کار را انجام دهد.

تسلا در 7 ژانويه 1900، کلورادو اسپرينگز را ترک کرد. آزمايشگاه فرسوده شده بود و محتويات آن هم براي پرداخت بدهي‌ها فروخته شد. تجربيات کلورادو، تسلا را براي طرح بعدي‌اش آماده کرد، يعني ساخت يک وسيله انتقال بی‌سیم توان، که با نام واردنکليف شناخته شد.

 

هنگامي که تسلا از کلرادو به نيويورک برگشت، مقاله‌اي به مجلة سنچري نوشت که در آن با ديدگاه‌هايي آينده‌نگرانه گفت که مي‌توان با استفاده از انرژي برق، آب‌و‌هوا را تغيير داد؛ او دستگاه‌هايي را پيش‌بيني کرد که وقوع جنگ را غيرممکن مي‌کردند و همچنين راجع به سامانه ارتباطات بی‌سیم نيز نظر داده بود. براي اکثر مردم اين ايده‌ها غير قابل فهم بودند، ولي تسلا مردي نبود که بتوان او را دست‌کم گرفت.

اين مقاله توجه جي. پي. مورگان را جلب کرد. تسلا براي مورگان توضيح داد: «وقتي که سامانه بی‌سیم براي دنيا يک چيز کاربردي شده باشد، تمام دنيا مثل يک مغز بزرگ مي‌شود که مي‌تواند به هر گوشه از خودش پاسخگو باشد.»

در 1900 تسلا با 150.000 دلار آمــريکا (معادل 3 ميليون دلار در 2009) کـــــــه 51 درصد آن را مورگان تأمين کرد، شـروع به طـراحي و ساخـت بـرج و تأسيسات واردنکليف نمود.

تسلا به مورگان گفته بود که با این وسیله می‌خواهد به مخابرات بی‌سیم بپردازد.تسلا براي اين طرح، يک قطعه زمين در لانگ آيلندِ نيويورک گرفت. آرشيتکت مــعروف استنفورد وايت ساخـتمان کنترل اين برج را طراحي کرد و خود بـرج را آقاي کراو يـکي از هــمکاران وايت طراحي کرد.

اين برج يک 8 ضلعي بود که حدود 57 متر ارتفاع و 20.7 متر قطر داشت که در بالاي آن يک کرة غول‌پيکر فولادي قرار گرفته بود. پائين برج يک شفت قرار داشت که تا عمق 36 متري فرورفته‌بود. 16 لولة آهني 91 متر پائينتر رفته ‌بودند تا ساختمان را در جاي خود نگه دارند.

با پيشرفت ساخت برج، مشخص شد که سرماية بيشتري نياز است ولي مورگان سريع واکنش نشان نداد. در دسامبر 1901 اين خبر که مارکوني حرف "s" را از انگلستان به جزيرة نيوفاوندلند مخابره کرده در دنيا پيچيد. تسلا که آرامش خود را حفظ کرده بود، توضيح داد که مرد ايتاليايي از 17 اختراع تسلا استفاده کرده. ولي مورگان کم‌کم به تسلا شک کرد، سامانه مارکوني نه تنها کار کرد، بلکه ارزان هم بود. در 1903 تسلا مجبور شد فاش کند که دستگاه او برای کاری فراتر از مخابرات بی‌سیم ساخته خواهد شد و آن یعنی انتقال بی‌سیم برق؛ و مجبور شد توضیح دهد که انرژي برق چگونه بدون نياز به خطوط انتقال، توزيع ‌می‌شود ولی مورگان که از قبل برنامه داشت، به آرامی از کار کناه‌گیری کرد. تسلا از مورگان طلب سرماية بيشتـر کرد ولي مـورگان نپذيرفت، با اين اوصاف، درهم شکستن بازار سـهام هم باعث شد قيمت‌ها دوبرابر شوند و در نهایت مورگان با زیر سوال بردن روش اندازی‌گیری مقدار مصرف برق رسماً پروژه را ترک کرد.

قيمت‌هاي بالا و ناتواني تسلا در پيدا کردن پشتوانة مالي جدید باعث شدند که در نهايت طرح شکست بخورد و ساختن واردنکليف هيچگاه کامل نشود. ساختمان اين برج هنوز پابرجاست.

اين تشکيلات چند منظوره بودند:

1- تسلا به کمک اين تشکيلات مي‌توانـست به مـخابرات بی‌سیم بپردازد به گفتة خودش: «... با پايان يافتن اين برج، يک تاجر مي‌تواند از نيويورک با دفتر خود در لندن ارتباط برقرار کند و يا مي‌تواند با هر تلفني که بخواهد صحبت کند بدون هيچ دم و تشکيلاتي، تنها با وسيله‌اي کوچک به اندازة سکه و ارزان. همچنين مي‌تواند به‌صورت بی‌سیم به سخنان يک رهبر سياسي گوش دهد يا موسيقي و يا هر چيز ديگر در هر فاصله‌اي ...»

2- تسلا به‌واسطة سامانه رزونانسي کويل تسلا مي‌توانست تا فاصله‌هاي زياد به‌صورت بدون سيم برق را ارسال کند و بنابراين به کابل‌ها و دکل‌‌هاي برق نيازي نبود.

 

مرسی از ترجمه خوب و روانتون :flowerysmile::flowerysmile:

از نظر من روش تسلا یه پدیده واقعا جالب و یه گام (بهتره بگم پرش) بلند به جلو بوده

اما فراموش نکنیم این روش انتقال و در اون مقیاس و کرونایی که ایجاد میکنه به شدت باعث ایجاد گاز ازن (که به شدت سمیه و استنشاقش باعث مرگ میشه) اون هم با حجم زیاد میشه و درضمن باعث افزایش حجم بارانهای اسیدی میشد اگه به صورت مداوم ادامه پیدا میکرد

 

اما روش جدید بیشتر بر انتقال بدون آرک مستقره که فقط با الکترومغناطیس فعالیت میکنه

  • Like 2
لینک به دیدگاه
گزارشات منتشر شده از اين آزمايش موجب برپا شدن اعتراضاتي گاه تحقير آميز از سوي جامعه وبلاگ نويساني شد كه يادآوري ميكردند نيكولاي تسلا (Nikolai Tesla)، نابغه علم الكتريسيته، در حدود 100 سال قبل فرستنده الكتريكي بسيار قدرتمندتري به وجود آورده كه در سال 1899، طي آزمايشي نمايشي و مشهور در كولورادو اسپرينگز (Colorado Springs) آنرا آزموده است.

 

تسلا كه علاوه بر كارهاي ديگر، مدتي نيز با توماس اديسون (Thomas Edison) همكاري ميكرد، مخترع مبدل تسلا است، اين مبدل ترانسفورماتوري است كه با استفاده از تكنيكي به نام "دهانه جرقه"، جريان برق كم ولتاژ با فركانس پايين را به جرياني با ولتاژ و فركانس بالا تبديل ميكند.

البته درستش Nikola Tesla هستش نه نیکولای. اون صرب بوده.

کویل تسلا هم اساس کارش Spark Gap یا دهانه ی جرقه نیست. اسپارک گپ فقط به منزله ی یه کلیده که با شارژ شدن خازن، اونو خالی میکنه و افزایش فرکانس و ولتاژ به ترتیب مربوط به خازن و سیمپیچ اولیه -- سیمپیچ اولیه و سیمپیچ ثانویست.

 

درسته ادیسون لامپ رو اختراع کرد ولی اون جمله ی من کنایه بود به کسایی که فرق برق و لامپ رو نمیدونن و با این حال راجع به مخترعش نظر میدن.

 

 

راجع به روشش هم درسته ولی شما فرض کنید این مکانیزم توی یه فضای ایزوله عمل کنه و این رو هم مد نظر داشته باشید روش اون برای 40 کیلومتر فاصله عمل کرد نه برای چند متر. اگه میخواست 40 کیلومتر رو بصورت الکترومغناطیس جریان بفرسته شاید به یه سیمپیچی احتیاج پیدا میکرد که چندین متر قطرش بود و با توجه به فرکانسش، چندین متر هم قطر.

 

اگه شما تاپیک کویل تسلا رو ایجاد کنید( بخاطر اینکه مدیر هستید) من از بعد از اون افسار تاپیک رو دستم میگیرم.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
البته درستش Nikola Tesla هستش نه نیکولای. اون صرب بوده.

کویل تسلا هم اساس کارش Spark Gap یا دهانه ی جرقه نیست. اسپارک گپ فقط به منزله ی یه کلیده که با شارژ شدن خازن، اونو خالی میکنه و افزایش فرکانس و ولتاژ به ترتیب مربوط به خازن و سیمپیچ اولیه -- سیمپیچ اولیه و سیمپیچ ثانویست.

 

درسته ادیسون لامپ رو اختراع کرد ولی اون جمله ی من کنایه بود به کسایی که فرق برق و لامپ رو نمیدونن و با این حال راجع به مخترعش نظر میدن.

 

 

راجع به روشش هم درسته ولی شما فرض کنید این مکانیزم توی یه فضای ایزوله عمل کنه و این رو هم مد نظر داشته باشید روش اون برای 40 کیلومتر فاصله عمل کرد نه برای چند متر. اگه میخواست 40 کیلومتر رو بصورت الکترومغناطیس جریان بفرسته شاید به یه سیمپیچی احتیاج پیدا میکرد که چندین متر قطرش بود و با توجه به فرکانسش، چندین متر هم قطر.

 

اگه شما تاپیک کویل تسلا رو ایجاد کنید( بخاطر اینکه مدیر هستید) من از بعد از اون افسار تاپیک رو دستم میگیرم.

کریسمس به یاد تسلا

 

کویل تسلا

 

Mini Tesla coil

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...

یاد باد نیکولای تسلا... اما من اونو با ابر اسلحه اش میشناسم همون دستگاه انتقال انرژی در مقیاس کلان.... شنیدم که بعضی ها میگفتن این اواخر اون پادگان ایرانو تو تهران با اون دستگاه چارجش کردن ... دروغه ... اما شاهدایه عینی میگفتن اول برق زد عین رعد و برق خودمون

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...