رفتن به مطلب

مسابقه اطلاعات عمومی (دور اول)


ارسال های توصیه شده

همین که جواب دادم خودش خیلی بود. :banel_smiley_4:

سوال تغییر دادی ایرادم میگیری :w00:

کاری ندارم که سوالت رو جواب دادم بعداً عوض کردی.

زمان گذاشتن سوالات تا آخر وقت دیشب بود. تو امروز سوال رو عوض کردی، پس طبق قوانین سوالت اگر هم بگیم باید عوض میشده، چون دیر اینکار انجام شده باید حذف میشد یا یه امتیاز به تیم ما اضافه میشد :banel_smiley_4:

:w58: یه چیزی هم بدهکار شدیم.

 

 

داور دیروز به ما نگفت عوض کنیم که...از ساعت 12 گذشته بود بعد گفت :w00:

 

حالا باشه...میبخشمت:w16:

زمان تا کی هست؟

باید دوباره سوال کنیم از هم؟

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 338
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

:w58: یه چیزی هم بدهکار شدیم.

 

 

داور دیروز به ما نگفت عوض کنیم که...از ساعت 12 گذشته بود بعد گفت :w00:

 

 

گيـــر داديا ! w58.gif

من داور نبودم باااااااااااااو ! :banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

فرصت پاسخگویی تا فردا شب هستش.

جمعه هم جوابا گذاشته میشه. بعدش تیمایی که میرن مرحله بعد مشخص میشه، اگرم دوتا تیم مساوی شدن، همون روز یه سوال باید طرح کنن و تا یه روز بعدش فرصت پاسخگویی هستش.

لینک به دیدگاه

این جواب سوال 3 برای گروه pat & mat عزیز : :icon_gol:

البته اگه ناقص بود یکم راهنمایی بکنن دیگه :icon_redface:

احترام به آتش به عنوان یک مظهر مقدس و دارای اثرات عجیب مثل نفوذ در عوالم مختلفه نزد پیروان دین زرتشتی یک امر بدیهی است و موضوعی است که آنرا نمی توان انکار کرد. احترام به آتش و اعتقاد نسبت به آن به حدی است که مطرح شده است که آذر، آتش (آتُر) ایزدی است که او را پسر اورمزد به شمار آورده¬اند و آتش روشن نشانة مرئی حضور اورمزد است.همچنین شاید در اثر این احترام و اعتقاد نسبت به آتش است که عیسویان، گاهی آتش مقدس

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را دختر اهوره مزدا نامیده اند. البته هشو « hashu» که کشیش مسیحی است و از روی خشم یکی از آتشکده ها را خاموش کرد، گفته است: « نه آن خانه، خانه خدا، نه آن آتش

 

، دختر خدا بود بلکه دختری بود دستخوش هوس شاهان و گدایان» .

اینگونه احتمال داده می شود که اعتقاد به اینکه آتش، دختر خدا یا اهورامزدا است ، از آن دسته تغییراتی است که نزد زرتشتیان بعدی صورت گرفته است. یا کسانی¬که ابتدا دینی دیگر داشته و بعد زرتشتی شده¬اند؛ چون که قطعاً زرتشت هم مثل سایر ادیان در سالهای بعد از ظهور اولیه تغییراتی کرده است و عقایدی بر آن اضافه شده است. شاید این اعتقاد برگرفته از عقاید ارمنیان باشد که هنوز هم معتقدند آتش، موجودی مؤنث است.

در این بخش سعی شده است که انواع و اقسام آتشهایی که مورد احترام زرتشتیان بوده و هست ، برشمرده شود که گاهی ممکن است الفاظ فرق کنند ولی مفاهیم یکی باشند. اوستا آتش را پنج نوع می شمارد و نام آنها را در یسنای 17بند 11 ذکر می نماید. نام آن آتشها از این قرارند:

1ـ برزیسوهBarazisavah : این همان آتش معابد است که آنرا وهرام می گفته اند و آتشی است که در استعمالات عادی هم بکار می رفته است.

2ـ وهوفریانه Vohufryana: یعنی آتشی که در جسم مردم و جانوران است.

3ـ اوروازیشته urvazis?ta : آتشی است که در نباتات پنهان است.

4ـ وازیشته Vazis?ta : این آتشی است که در ابر بوده و همان صاعقه است.

5ـ سپنیشته Spanis?ta: آتشی که در بهشت و در حضور اهوره مزدا می سوزد. ظاهراً شکوه و اقبالی که پیوسته همراه شاهنشاهان حقیقی آریایی بوده یعنی فرّ، مظهر ناسوتی این نوع آتش بوده است.

 

این نکته را باز هم متذکر می شوم که آتش نزد ایرانیان به نام آتر، آذر(atar)اَتر و آدُر شناخته می شده است. انواع آتش های پنجگانه که ذکر آنها گذشت به صورت دیگری با اندکی تفاوت آمده است که از این قرار است:

1ـ برزیسوه Barzisanah که در برابر اورمزد می سوزد.

2ـ وهوفریانه Vohufrayana که در تن مردمان وجانوران جای دارد.

3ـ اوروازیشته Urvazishta که در گیاهان است.

4ـ وازیشته که در ابرهاست.

5ـ سپنیشته spanishta که در کانونهای خانوادگی جای دارد.

 

قابل ذکر است که اینها را گونه های آتش مینوی به معنای روان و روح و نماد هر عنصر مادی و معنوی می نامند.

در گونة دیگری از تقسیم باید گفت که سه آتش اساطیری وجود دارد: آذر فَرَنبَغ که آتش موبدان است ، آذرگشنسپ که آتش سلطنتی و شاهی وارتشتاران است و بالاخره آذر بُرزین مهر که آتش کشاورزان است. بنا به روایت روحانیون زرتشتی، سه آتش مذکور به سه طبقه اجتماعی ایران متعلق بوده که مطابق داستانها سه فرزند زرتشت هر یک مؤسس یکی از طبقات فوق بوده اند.

 

علاوه بر آتش های ذکر شده، آتشهای دیگری نیز مرسوم بوده است که می توان از آن جمله آتش شاهی ، آتش خانه و آتشهای معابر محلی مانند آتش آدُران و آتش وهرام (بهرام) را نام برد.البته سه گروه آتش آیینی نیز وجود دارد که عبارتند از : آتش بهرام، آتش آدُران و آتش دادگاه که آتش بهرام به مراقبت خاص نیاز دارد و آتشهای دیگر از اهمیت بسیار کمتری برخوردار بودند. در حقیقت، معتبرترین آتش آیینی زرتشتیان ، آتش بهرام است . آتش بهرام ، شاهِ پیروزمند آتشهاست. با نام اورمزد، این آتش را به یاری می خواندند و از او می خواستند که در برابر قوای تاریکی، آنها را نیرو بخشد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

و اینم سوال 2 :

بررسی هنر معماری ماد با کمبود مدارک موجود کاری سهل و آسان نیست قطعا مادها هم مانند اسلاف خویش برخوردار از آثار معماری قابل بحثی بوده اند . موید این مطلب آثار بدست آمده از کاوشهای اخیر باستان شناسی تپه هگمتانه و همچنین معماری صخره ای است که از آنها به جای مانده است . بر همین اساس معماری مادی را در دو بخش بررسی می کنیم.

الف)معماری صخره ای : که در دامنه کوهها و صخره ها ایجاد گردیده اند .

ب)معماری معمولی به این آثار در محلهایی بنام تپه نوشیجان ملایر گودین تپه باباخان تپه هگمتانه زیویه و ... قرار دارند که در کاوشهای باستان شناسی بدست آمده است.

معماری صخره ای :ایجاد حفره و وسعت دادن آن فضای مورد احتیاج مثلا خانه و یا آرامگاهی ایجاد شود . حاصل این عمل مبارزه جویانه انسان با کوه و صخره را که برای دستیابی به فضایی استوار و ماندگار انجام می شود معماری صخره ای می نامیم .

به عبارت دیگر معماری صخره ای از مصالح آزاد و معمولی ساختمان به وجود نمی آید بلکه از صخره طبیعی است و در جهت عکس معماری آزاد ومعمولی عمل می کند .

آثار معماری صخره ای مادها اکثرا در نواحی غرب ایران (کردستان – آذربایجان غربی – کرمانشاهان)و همچنین در بخشی از خاک عراق (کردستان عراق)پراکنده است اغلب جنبه مذهبی دارند . آنها با عناوین آرامگاهها (مقابر)صخره ای مادی شناخته شده اند و این آرامگاههای صخره ای بر حسب نوع نمای ورودبشان به ترتیب زیر تقسیم بندی می شوند.

1- آرامگاههایی که در نمای ورودی آنها ستونهای آزاد نمایان است مانند :فخریکا(فقره قا)

نزدیک اندیرکاش در حدود پانزده کیلومتری شمالشرقی مهاباد فرهاد و شیرین در نزدیکی صحنه در کرمانشاه دکان داود در سرپل ذهاب و کور و کچ (پسر و دختر) در نزدیکی سورداشی سلیمانیه عراق.

2- آرامگاههایی که در دو طرف نمای ورودی آنها دو نیم ستوم قرار دارد. سر سستون آنها مبدل به قسمت برجسته ای می گردد . مانند:داو دختر در نزدیکی فهلیان فارس و آخور رستم در 8 کیلومتری جنوب تخت جمشید و مقبره قیزقاپان در نزدیکی شهر زور در سورداشی سلیمانیه عراق در این زمره اند.

از نقش نمای این مقابر صخره ای می توان تا اندازه ای به شکل ساختمانهای آن زمان پی برد. اگر این آرا مگاهها را از نظر اصول ساختمانی مطا لعه کنیم درمی یا بیم که نمای آنها شباهت به درون سا ختما ن میگردد ودر زمستان بر عکس نور خورشید به علت تا بش متمایل خود وارد ساختمان می شود و این ایوان به صورت پناهگاهی برای جلوگیری از برف وباران است. کاخهای تخت جمشید نیز از روی همین اصل ساخته شده اند واین اصل حتی امروز هم در ساختمانهای ایران رعایت می شود .

این آرامگاهها شامل یک مدخل ورودی و یک یا دو اتاق بودند . گاهی این دو اتاق روی هم قرار می گرفتند مانند آرامگاه ((فرهاد و شیرین)) و گاهی درکنار هم قرار داشتند و بوسیله ستونهایی درداخل آرامگاه از یکدیگر جدا می شدند مانند آرامگاه (( فخریکا)) (فقره قا) . در این نوع بناها یک یا دو یا سه قبر کنده می شد و در بعضی از آنها مانند آرامگاه ((دکان داوود)) تاقچه هایی نیز برای قرار دادان نذریها و هدایا در دیوار اتاق ها تراشیده می شد.

ستون های این آرامگاهها گرد هستند و پایه آنها نیز به صورت بشقاب مدور و وارونه است و گاهی در زیر آن بشقاب نیز پایه مربعی قرار داده می شود و بعضی اوقات یک نوار کوچک آن دو نوار را از هم جدا می کند . سر ستونها نیز به صورت لوحه های مربعی هستند و گاهی به تقلید از سر ستونهای چوبی به شکل برگ خرمای چهار پر در می آیند. گاهی ستون به دیوار می چسبد و صورت نیم ستون به خود می گیرد.

نقشهای تمامی این آرامگاهها به صورت برجسته است و به همین دلیل روی آن یک نوع سایه و روشن به وجود می آید . در پایین نمای آرامگاه ((دکان داوود)) پیکر انسانی در حال ایستاده با خصوصیات قومی روی تخته سنگی نشان داده شده که ((برسمی))در دست چپ دارد و دست راست خود را برای نیایش بلند کرده است . در قسمت بالای نمای آرامگاه ((فرهاد و شیرین )) در صحنه بین کرمانشاه و همدان خورشید به شکل دایره ای بالدار تصویر شده است.

سقف آرامگاه قیز قاپان (رباینده دختر) که در کوههای استان سلمانیه عراق در سنگ تراشیده شده تقلیدی است از سقف ساختمانهای چوبی. در بالای نیم ستونها که مقابل در ورودی آرامگاه قرار گرفته است سه نقش دیده می شود که نقش آنها خیلی برجسته نیستند و گیرشمن معتقد است که احتمالا نشانه های ((اهورامزدا))و ((ماه)) و((آناهیتا)) باشند . در بالای مدخل دو مرد در حال ایستاده نقش شده اند و در میان آنها آتشدانی است . در دست این مردان کمانهایی قرار دارد شاید این رسم در میان ایرانیان بود که کمان را علامت نیروی پادشاهی می دانستند.

آرامگاههای صخره ای سکاوند در فاصله کرمانشاه و لرستان قرار دارند. شکل این آرامگاهها از نظر معماری ساده تر از بقیه است و شاید بتوان تصور کرد که ((استودان)) باشند. بالای یکی از آنها نقش برجسته ای است با هیکل بزرگ و دو هیکل کوچکآدمی درپیرامون آتشدان.

این آرامگاهها از نظر معماری بسیار ساده اند و فاقد هر گونه ستون یا نیم ستون درنما هستند.

آرامگاه صخره ای ((دآو و دختر)) که در ارتفاع تقریبی 300 متر واقع شده در سنگ کوه تراشیده شده و مرکب از دو اتاق است. نمای آن از هر طرف مدخل ورودی یا دو نیم ستون تزیین شده . پایه این ستون ها مرکب از بالش ضخیمی است که روی دو سکو قرار گرفته است. ساقه ستونها فاقد تزیین و صاف است و حماله سنگی ستون از هر طرف به مارپیچی منتهی می گردد.پروفسور رومن گیرشمن این مقبره را متعلق به امرای نخستین سلسله هخامنشی می داند.

آرامگاه صخره ای (( دکان داوود)) که در سه کیلومتری جنوب شرقی سرپل ذهاب واقع شده در هر طرف مدخل ورودی آن یک سر ستون دیده می شود ولی ساقه ستونها شکسته و از بین رفته است در قسمت پایین دخمه در محلی که برای ایجاد نقشه برجسته آماده شده نقشی دیده می شود که مربوط به تشریفات مذهبی است و مردم آنرا (( کل داوود)) یا ((سنگ یادگار داوود)) میدانند.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

معماری دوره پادشاهی میانه مصر (مقبره صخره ای):

در این دوره هنر جواهر سازی و نقاشی پیشرفت کرد و سبک های جدید و نو پدید آمد.اتفاق مهم معماري در اين دورهتبديل مقبره هاي مصبطه اي و هرمي به مقبره هاي صخرهاي بود.

علت ساخت مقابر صخرهاي: برای جلوگیری از دزدی و صرفه جويي دروقت وهزينه ساخت مقبره و ماندگاری بیشتر مقابر.

مقبره های صخره ای :مهمترین و بارزترین بازمانده های دوره پادشاهی میانه مقابر متعدد صخرهای در بنی حسن بودکه یکی از سالمترین مقابر مزبور خنوم حو تپ است که به ارتفاع 6 متر ساخته شده است .

مقبره های صخره ای در بیشتر موارد جانشین آرامگاه های هرمی متعلق به پادشاهان کهن گردید. این مقبره ها در صخره ها کنده مي شد .

این مقبره ها در جلویشان یک سرسرای ستون دار کوتاه قرار می گرفت که واحد های بنیادی مصر محسوب می شدند که شامل دهلیز تالار ستون ندار ، اتاقک مقدس و در داخل تالار مقبره ، ستون هایی در داخل تالار دیده می شود که هیچ گونه نقشي در نگهداری سقف ندارند بلکه مانند ستون های سرسرا بخش پیوسته با بافت صخره است.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

و این هم سوال 1 : :shame:

کورش در پاسارگاد در معبدی با سقف شیبدار به خاک سپرده شده است . که یاد آور زیگوراتهای قدیم است . در اطراف ساختمان , ستونهای آزادی وجود داشت که شاید یادآور بیشه مقدس بود و سر در کوتاهی برای ورود به مکانی مقدس . مزار کورش دارای شش پله است , که رو به بالا از ارتفاعش کاسته می شود ,و مینیاتوری از یک زیگورات است. پیداست که حتی برای نخستین شاه هخامنشی هم , کوه به شکل نمادین آن به همان اندازه بین النهرین اهمیت داشت . چرا که مردم ایران باستان وظیفه معماری را پر کردن شکاف هولناک میان دو دنیای خاکی و افلاکی به هر دو صورت طبیعی و نمادین می دانستند به وسیله بناهایی که سر به آسمان می سایند , که پیوسته امکان عبادتی جادویی را برای تقاضای برکت , نعمت و قدرت فراهم میساختند . بنا بر کهن ترین اسطوره , نخستین کار آفرینش بر آوردن کوهها از میان آبهای نخستین بود . این مستلزم تلاشی پیوسته به سوی بالا بود . پرستش موثر نیازمند جایگاه بلندی بود , که زمین را زیر پای خویش وا گذارد و پیوندی نزدیک با نیروهای آسمانی به دست آورد . کوه – که با همه بلندی اش استوار است – دسترسی به بالا را نوید می دهد و جایگاهی است که در آن موجودات فوق بشری نمایان میشوند .

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

ادامه ی جواب این سوال رو فردا میدم

لینک به دیدگاه

1-

یک دگرگونی یا تغییر کوچک در شرایط اولیه (آغازین) از یک سیستم (پویا) ممکن است که در بلند مدت، تغییری بزرگ در رفتار سیستم و در نهایت نتیجه نهایی داشته باشد.

نظریه ی بال پروانه همونه که می گه هر اتفاقی که میفته یه دلیل قبلی داشته و اطلاعات به صورت زنجیره ای به هم متصل هستن.

مثلاگ اگه یه طوفال توی پاکستان بیاد می تونه دلیلش از به هم خوردن بال یه پروانه تو افریقا باشه!

زندگی انسال هم همینه...یه دلیل به وجود آورنده داشته. البته تا اونجایی که می دونم دلیل به وجود اومدن پرش های کیهانی هم همینه.

بعضی وقتا این نظریه رو قبول دارم:w16:

 

2- فکر کنم اینجوری می شه :ws52:

یک تصویر از یک طول و یک عرض در صفحه مانیتور تشکیل شده

همینطور یک ماتریس از ردیف و ستون

ما برای اینکه بتونیم به طرف مقابلمون تصویر رمز گذاری شده بدیم، باید "مقدار اولیه ضرائب" و "اون ماتریس میانجی که مقدار اولیه در اون ضرب میشه" رو بدیم

طرف خودش طول و عرض رنگ هر پیکسل رو بدست میاره:

Y=[ماتریس فرمول یا Encrypter مثلا][ماتریس مقادیر اولیه]

Y: طول و عرضی که رنگ پیکسلها رو برا ما مشخص میکنه

3- بارسلونا :ws3:

لینک به دیدگاه
و این هم سوال 1 : :shame:

کورش در پاسارگاد در معبدی با سقف شیبدار به خاک سپرده شده است . که یاد آور زیگوراتهای قدیم است . در اطراف ساختمان , ستونهای آزادی وجود داشت که شاید یادآور بیشه مقدس بود و سر در کوتاهی برای ورود به مکانی مقدس . مزار کورش دارای شش پله است , که رو به بالا از ارتفاعش کاسته می شود ,و مینیاتوری از یک زیگورات است. پیداست که حتی برای نخستین شاه هخامنشی هم , کوه به شکل نمادین آن به همان اندازه بین النهرین اهمیت داشت . چرا که مردم ایران باستان وظیفه معماری را پر کردن شکاف هولناک میان دو دنیای خاکی و افلاکی به هر دو صورت طبیعی و نمادین می دانستند به وسیله بناهایی که سر به آسمان می سایند , که پیوسته امکان عبادتی جادویی را برای تقاضای برکت , نعمت و قدرت فراهم میساختند . بنا بر کهن ترین اسطوره , نخستین کار آفرینش بر آوردن کوهها از میان آبهای نخستین بود . این مستلزم تلاشی پیوسته به سوی بالا بود . پرستش موثر نیازمند جایگاه بلندی بود , که زمین را زیر پای خویش وا گذارد و پیوندی نزدیک با نیروهای آسمانی به دست آورد . کوه – که با همه بلندی اش استوار است – دسترسی به بالا را نوید می دهد و جایگاهی است که در آن موجودات فوق بشری نمایان میشوند .

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

ادامه ی جواب این سوال رو فردا میدم

 

اینا دلیلش نیستا ...اینا فقط یه سری توضیحه.

یه کم برگرد به پاک بودن و معماری

لینک به دیدگاه
این جواب سوال 3 برای گروه pat & mat عزیز : :icon_gol:

البته اگه ناقص بود یکم راهنمایی بکنن دیگه :icon_redface:

احترام به آتش به عنوان یک مظهر مقدس و دارای اثرات عجیب مثل نفوذ در عوالم مختلفه نزد پیروان دین زرتشتی یک امر بدیهی است و موضوعی است که آنرا نمی توان انکار کرد. احترام به آتش و اعتقاد نسبت به آن به حدی است که مطرح شده است که آذر، آتش (آتُر) ایزدی است که او را پسر اورمزد به شمار آورده¬اند و آتش روشن نشانة مرئی حضور اورمزد است.همچنین شاید در اثر این احترام و اعتقاد نسبت به آتش است که عیسویان، گاهی آتش مقدس

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را دختر اهوره مزدا نامیده اند. البته هشو « hashu» که کشیش مسیحی است و از روی خشم یکی از آتشکده ها را خاموش کرد، گفته است: « نه آن خانه، خانه خدا، نه آن آتش

 

، دختر خدا بود بلکه دختری بود دستخوش هوس شاهان و گدایان» .

اینگونه احتمال داده می شود که اعتقاد به اینکه آتش، دختر خدا یا اهورامزدا است ، از آن دسته تغییراتی است که نزد زرتشتیان بعدی صورت گرفته است. یا کسانی¬که ابتدا دینی دیگر داشته و بعد زرتشتی شده¬اند؛ چون که قطعاً زرتشت هم مثل سایر ادیان در سالهای بعد از ظهور اولیه تغییراتی کرده است و عقایدی بر آن اضافه شده است. شاید این اعتقاد برگرفته از عقاید ارمنیان باشد که هنوز هم معتقدند آتش، موجودی مؤنث است.

در این بخش سعی شده است که انواع و اقسام آتشهایی که مورد احترام زرتشتیان بوده و هست ، برشمرده شود که گاهی ممکن است الفاظ فرق کنند ولی مفاهیم یکی باشند. اوستا آتش را پنج نوع می شمارد و نام آنها را در یسنای 17بند 11 ذکر می نماید. نام آن آتشها از این قرارند:

1ـ برزیسوهBarazisavah : این همان آتش معابد است که آنرا وهرام می گفته اند و آتشی است که در استعمالات عادی هم بکار می رفته است.

2ـ وهوفریانه Vohufryana: یعنی آتشی که در جسم مردم و جانوران است.

3ـ اوروازیشته urvazis?ta : آتشی است که در نباتات پنهان است.

4ـ وازیشته Vazis?ta : این آتشی است که در ابر بوده و همان صاعقه است.

5ـ سپنیشته Spanis?ta: آتشی که در بهشت و در حضور اهوره مزدا می سوزد. ظاهراً شکوه و اقبالی که پیوسته همراه شاهنشاهان حقیقی آریایی بوده یعنی فرّ، مظهر ناسوتی این نوع آتش بوده است.

 

این نکته را باز هم متذکر می شوم که آتش نزد ایرانیان به نام آتر، آذر(atar)اَتر و آدُر شناخته می شده است. انواع آتش های پنجگانه که ذکر آنها گذشت به صورت دیگری با اندکی تفاوت آمده است که از این قرار است:

1ـ برزیسوه Barzisanah که در برابر اورمزد می سوزد.

2ـ وهوفریانه Vohufrayana که در تن مردمان وجانوران جای دارد.

3ـ اوروازیشته Urvazishta که در گیاهان است.

4ـ وازیشته که در ابرهاست.

5ـ سپنیشته spanishta که در کانونهای خانوادگی جای دارد.

 

قابل ذکر است که اینها را گونه های آتش مینوی به معنای روان و روح و نماد هر عنصر مادی و معنوی می نامند.

در گونة دیگری از تقسیم باید گفت که سه آتش اساطیری وجود دارد: آذر فَرَنبَغ که آتش موبدان است ، آذرگشنسپ که آتش سلطنتی و شاهی وارتشتاران است و بالاخره آذر بُرزین مهر که آتش کشاورزان است. بنا به روایت روحانیون زرتشتی، سه آتش مذکور به سه طبقه اجتماعی ایران متعلق بوده که مطابق داستانها سه فرزند زرتشت هر یک مؤسس یکی از طبقات فوق بوده اند.

 

علاوه بر آتش های ذکر شده، آتشهای دیگری نیز مرسوم بوده است که می توان از آن جمله آتش شاهی ، آتش خانه و آتشهای معابر محلی مانند آتش آدُران و آتش وهرام (بهرام) را نام برد.البته سه گروه آتش آیینی نیز وجود دارد که عبارتند از : آتش بهرام، آتش آدُران و آتش دادگاه که آتش بهرام به مراقبت خاص نیاز دارد و آتشهای دیگر از اهمیت بسیار کمتری برخوردار بودند. در حقیقت، معتبرترین آتش آیینی زرتشتیان ، آتش بهرام است . آتش بهرام ، شاهِ پیروزمند آتشهاست. با نام اورمزد، این آتش را به یاری می خواندند و از او می خواستند که در برابر قوای تاریکی، آنها را نیرو بخشد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

می تونی درست تر بگی.....

یه کم به تقدس فکر کن و جهت شعله.:ws2:

لینک به دیدگاه
و اینم سوال 2 :

بررسی هنر معماری ماد با کمبود مدارک موجود کاری سهل و آسان نیست قطعا مادها هم مانند اسلاف خویش برخوردار از آثار معماری قابل بحثی بوده اند . موید این مطلب آثار بدست آمده از کاوشهای اخیر باستان شناسی تپه هگمتانه و همچنین معماری صخره ای است که از آنها به جای مانده است . بر همین اساس معماری مادی را در دو بخش بررسی می کنیم.

الف)معماری صخره ای : که در دامنه کوهها و صخره ها ایجاد گردیده اند .

ب)معماری معمولی به این آثار در محلهایی بنام تپه نوشیجان ملایر گودین تپه باباخان تپه هگمتانه زیویه و ... قرار دارند که در کاوشهای باستان شناسی بدست آمده است.

معماری صخره ای :ایجاد حفره و وسعت دادن آن فضای مورد احتیاج مثلا خانه و یا آرامگاهی ایجاد شود . حاصل این عمل مبارزه جویانه انسان با کوه و صخره را که برای دستیابی به فضایی استوار و ماندگار انجام می شود معماری صخره ای می نامیم .

به عبارت دیگر معماری صخره ای از مصالح آزاد و معمولی ساختمان به وجود نمی آید بلکه از صخره طبیعی است و در جهت عکس معماری آزاد ومعمولی عمل می کند .

آثار معماری صخره ای مادها اکثرا در نواحی غرب ایران (کردستان – آذربایجان غربی – کرمانشاهان)و همچنین در بخشی از خاک عراق (کردستان عراق)پراکنده است اغلب جنبه مذهبی دارند . آنها با عناوین آرامگاهها (مقابر)صخره ای مادی شناخته شده اند و این آرامگاههای صخره ای بر حسب نوع نمای ورودبشان به ترتیب زیر تقسیم بندی می شوند.

1- آرامگاههایی که در نمای ورودی آنها ستونهای آزاد نمایان است مانند :فخریکا(فقره قا)

نزدیک اندیرکاش در حدود پانزده کیلومتری شمالشرقی مهاباد فرهاد و شیرین در نزدیکی صحنه در کرمانشاه دکان داود در سرپل ذهاب و کور و کچ (پسر و دختر) در نزدیکی سورداشی سلیمانیه عراق.

2- آرامگاههایی که در دو طرف نمای ورودی آنها دو نیم ستوم قرار دارد. سر سستون آنها مبدل به قسمت برجسته ای می گردد . مانند:داو دختر در نزدیکی فهلیان فارس و آخور رستم در 8 کیلومتری جنوب تخت جمشید و مقبره قیزقاپان در نزدیکی شهر زور در سورداشی سلیمانیه عراق در این زمره اند.

از نقش نمای این مقابر صخره ای می توان تا اندازه ای به شکل ساختمانهای آن زمان پی برد. اگر این آرا مگاهها را از نظر اصول ساختمانی مطا لعه کنیم درمی یا بیم که نمای آنها شباهت به درون سا ختما ن میگردد ودر زمستان بر عکس نور خورشید به علت تا بش متمایل خود وارد ساختمان می شود و این ایوان به صورت پناهگاهی برای جلوگیری از برف وباران است. کاخهای تخت جمشید نیز از روی همین اصل ساخته شده اند واین اصل حتی امروز هم در ساختمانهای ایران رعایت می شود .

این آرامگاهها شامل یک مدخل ورودی و یک یا دو اتاق بودند . گاهی این دو اتاق روی هم قرار می گرفتند مانند آرامگاه ((فرهاد و شیرین)) و گاهی درکنار هم قرار داشتند و بوسیله ستونهایی درداخل آرامگاه از یکدیگر جدا می شدند مانند آرامگاه (( فخریکا)) (فقره قا) . در این نوع بناها یک یا دو یا سه قبر کنده می شد و در بعضی از آنها مانند آرامگاه ((دکان داوود)) تاقچه هایی نیز برای قرار دادان نذریها و هدایا در دیوار اتاق ها تراشیده می شد.

ستون های این آرامگاهها گرد هستند و پایه آنها نیز به صورت بشقاب مدور و وارونه است و گاهی در زیر آن بشقاب نیز پایه مربعی قرار داده می شود و بعضی اوقات یک نوار کوچک آن دو نوار را از هم جدا می کند . سر ستونها نیز به صورت لوحه های مربعی هستند و گاهی به تقلید از سر ستونهای چوبی به شکل برگ خرمای چهار پر در می آیند. گاهی ستون به دیوار می چسبد و صورت نیم ستون به خود می گیرد.

نقشهای تمامی این آرامگاهها به صورت برجسته است و به همین دلیل روی آن یک نوع سایه و روشن به وجود می آید . در پایین نمای آرامگاه ((دکان داوود)) پیکر انسانی در حال ایستاده با خصوصیات قومی روی تخته سنگی نشان داده شده که ((برسمی))در دست چپ دارد و دست راست خود را برای نیایش بلند کرده است . در قسمت بالای نمای آرامگاه ((فرهاد و شیرین )) در صحنه بین کرمانشاه و همدان خورشید به شکل دایره ای بالدار تصویر شده است.

سقف آرامگاه قیز قاپان (رباینده دختر) که در کوههای استان سلمانیه عراق در سنگ تراشیده شده تقلیدی است از سقف ساختمانهای چوبی. در بالای نیم ستونها که مقابل در ورودی آرامگاه قرار گرفته است سه نقش دیده می شود که نقش آنها خیلی برجسته نیستند و گیرشمن معتقد است که احتمالا نشانه های ((اهورامزدا))و ((ماه)) و((آناهیتا)) باشند . در بالای مدخل دو مرد در حال ایستاده نقش شده اند و در میان آنها آتشدانی است . در دست این مردان کمانهایی قرار دارد شاید این رسم در میان ایرانیان بود که کمان را علامت نیروی پادشاهی می دانستند.

آرامگاههای صخره ای سکاوند در فاصله کرمانشاه و لرستان قرار دارند. شکل این آرامگاهها از نظر معماری ساده تر از بقیه است و شاید بتوان تصور کرد که ((استودان)) باشند. بالای یکی از آنها نقش برجسته ای است با هیکل بزرگ و دو هیکل کوچکآدمی درپیرامون آتشدان.

این آرامگاهها از نظر معماری بسیار ساده اند و فاقد هر گونه ستون یا نیم ستون درنما هستند.

آرامگاه صخره ای ((دآو و دختر)) که در ارتفاع تقریبی 300 متر واقع شده در سنگ کوه تراشیده شده و مرکب از دو اتاق است. نمای آن از هر طرف مدخل ورودی یا دو نیم ستون تزیین شده . پایه این ستون ها مرکب از بالش ضخیمی است که روی دو سکو قرار گرفته است. ساقه ستونها فاقد تزیین و صاف است و حماله سنگی ستون از هر طرف به مارپیچی منتهی می گردد.پروفسور رومن گیرشمن این مقبره را متعلق به امرای نخستین سلسله هخامنشی می داند.

آرامگاه صخره ای (( دکان داوود)) که در سه کیلومتری جنوب شرقی سرپل ذهاب واقع شده در هر طرف مدخل ورودی آن یک سر ستون دیده می شود ولی ساقه ستونها شکسته و از بین رفته است در قسمت پایین دخمه در محلی که برای ایجاد نقشه برجسته آماده شده نقشی دیده می شود که مربوط به تشریفات مذهبی است و مردم آنرا (( کل داوود)) یا ((سنگ یادگار داوود)) میدانند.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

معماری دوره پادشاهی میانه مصر (مقبره صخره ای):

در این دوره هنر جواهر سازی و نقاشی پیشرفت کرد و سبک های جدید و نو پدید آمد.اتفاق مهم معماري در اين دورهتبديل مقبره هاي مصبطه اي و هرمي به مقبره هاي صخرهاي بود.

علت ساخت مقابر صخرهاي: برای جلوگیری از دزدی و صرفه جويي دروقت وهزينه ساخت مقبره و ماندگاری بیشتر مقابر.

مقبره های صخره ای :مهمترین و بارزترین بازمانده های دوره پادشاهی میانه مقابر متعدد صخرهای در بنی حسن بودکه یکی از سالمترین مقابر مزبور خنوم حو تپ است که به ارتفاع 6 متر ساخته شده است .

مقبره های صخره ای در بیشتر موارد جانشین آرامگاه های هرمی متعلق به پادشاهان کهن گردید. این مقبره ها در صخره ها کنده مي شد .

این مقبره ها در جلویشان یک سرسرای ستون دار کوتاه قرار می گرفت که واحد های بنیادی مصر محسوب می شدند که شامل دهلیز تالار ستون ندار ، اتاقک مقدس و در داخل تالار مقبره ، ستون هایی در داخل تالار دیده می شود که هیچ گونه نقشي در نگهداری سقف ندارند بلکه مانند ستون های سرسرا بخش پیوسته با بافت صخره است.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

اینم فقط توضیحه...دلیل خاصی توش نیاورده.

لینک به دیدگاه

دوستان اگه جواب ندادن، تا پایان امشب وقت دارن جواب بدن یا جوابشون رو اصلاح کنن و تغییر بدن.

 

بعدش بقیه فردا جوابای صحیح رو بذارن تا تکلیف تیمایی که به مرحله بعد میرن مشخص بشه :a030:

لینک به دیدگاه
تمدن اولمک مکزیک

Olmec

 

350px-Formative_Era_sites.svg.png

 

خب سوال اول رو اشتباه جواب دادی. شک داشتم همین تمدن رو اسم ببری. چون قدیمی ترین تمدن قاره آمریکا تمدن اولمک هستش. اما این تمدن تو آمریکای مرکزی تو مکزیک بود.

من گفتم قدیمی ترین تمدن آمریکای جنوبی که تمدن اینکا میشد. تو پرو بود :a030:

Jellyfish

چتر دریایی (گونه ای از عروس دریایی)

 

220px-Palau_stingless_jellyfish.jpg

 

ستاره دریایی هم مغز نداره ولی یه سری سیتم های عصبی داره که حرکاتش رو کنترل میکنه

درست جواب دادی. این سوالو فکر نمیکردم بتونی جواب بدی :icon_pf (34):

 

قلعه والی ایلام

 

(کف کردی؟:4chsmu1:)

 

سوال آخرم درست جواب دادی :a030:

 

 

 

بقیه دوستان چرا نمیان جواب سوالا رو بذارن ببینیم نتیجه چی شدش :ws52:

لینک به دیدگاه
1- ایگلوها خانه های قدیمی اسكیموها و پناهگاه های موقتی شكارچیان در زمستان آلاسكا هستند . در واقع آنها از داخــل ذوب می شوند ولی این ذوب شدن به آن حدی نیست كه به طور كلی ایگلو خراب شود . دانه های برفی كه در خارج روی ایگلــــو می بارد ، به محض برخورد با سقف ایگلو ذوب می شود و یك لایه عایق جایگزین برای ایگلو ایجاد می كنند . این روند انجماد و ذوب شدن مرتب ایگلو باعث سخت شدن یخ های به كار رفته در ساختمان آن می شود ، به طوری كه سقف آن می تواند تحمل وزن سنگین یك خرس قطبی را داشته باشد . انجماد اولیه و ثانویه ایگلو در پایان ساخت ایگلو صورت می گیرد . ابتدا اسكیموها با استفاده از كاردهای تیزشان قطعات آجرمانندی را از یخ می برند و به شكل یك دایره كنار هم می چینند تا به شكل ایگلو در آید . فواصلی كه بین این قطعات احتمالاً خالی می ماند با بارش برف پرشده و یك دست می شود . در انتها زن اسكیمو با چراغ پیه سوز خود وارد ایگلو می شود و آن را در بالاترین نقطه ایگلو نصب كرده و روشن می كند در نتیجه یخ های داخل یگلو شروع به ذوب شدن می كنند . اما به خاطر شكل گنبدی شكل ایگلو قطرات آب به زمین نمی چكد ، بلكه به صورت یك لایه روی سقف باقی می ماند . وقتی لایه آب زیر سقف تشكیل شد ، زن اسكیمو بر می گردد و چراغ را خاموش می كند و از سقف در می آورد و می گذارد هوای سرد بیرون از آن روزنه به داخل بیاید و دوباره آن لایه یخ بزند تا سخت شود . وقتی زمستان تمام می شود و درجه حرارت هوا بالا می رود ، ایگلو شروع به ذوب شدن می كند و وقتی اسكیموها ایگلو را ترك كنند ، ایگلو به طور كل خراب می شود .

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

2- کاترین هپ بورن با بردن ۴ جایزه اسکار، دارای بیشترین عنوان است.

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

3- آرامگاه اندرو جکسون هفتمین رئیس جمهور تاریخ آمریکا و دنیلسون جکسون

جاش هم تو خونشون تو Hermitage (مزرعه و موزه تاریخی تو شهرستان دیویدسون، تنسی، ایالات متحده آمریکا است، تو 12 مایلی (19 کیلومتری) شرق مرکز شهر نشویل.

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

سوال 2 رو اشتباه جواب دادین:banel_smiley_4:

 

جوابش والت دیزنیه با 26 تا اسکار:girl_in_dreams:

 

بقیه رو درست جوابیدین:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه
1-

یک دگرگونی یا تغییر کوچک در شرایط اولیه (آغازین) از یک سیستم (پویا) ممکن است که در بلند مدت، تغییری بزرگ در رفتار سیستم و در نهایت نتیجه نهایی داشته باشد.

نظریه ی بال پروانه همونه که می گه هر اتفاقی که میفته یه دلیل قبلی داشته و اطلاعات به صورت زنجیره ای به هم متصل هستن.

مثلاگ اگه یه طوفال توی پاکستان بیاد می تونه دلیلش از به هم خوردن بال یه پروانه تو افریقا باشه!

زندگی انسال هم همینه...یه دلیل به وجود آورنده داشته. البته تا اونجایی که می دونم دلیل به وجود اومدن پرش های کیهانی هم همینه.

بعضی وقتا این نظریه رو قبول دارم:w16:

اونقدری که دوست داشتم توضیح ندادی . اما اگه فیلم هایی که با محوریت این نظریه ساخته شده رو ببینی خیلی میتونه جالب باشه .

مثلا یکیشون زندگیه شخصیه یه مرده که یه روز زندگی میکنه و میره به اینده . و 2باره برمیگرده به قبل اما کمی تغییر در همون یه روز میده و وقتی میره به اینده کلی زندگیش متفاوت شده . من که درسهای زیادی واسه زندگیم از این نظریه گرفتم . اما درکل قبوله :icon_gol:

2- فکر کنم اینجوری می شه :ws52:

یک تصویر از یک طول و یک عرض در صفحه مانیتور تشکیل شده

همینطور یک ماتریس از ردیف و ستون

ما برای اینکه بتونیم به طرف مقابلمون تصویر رمز گذاری شده بدیم، باید "مقدار اولیه ضرائب" و "اون ماتریس میانجی که مقدار اولیه در اون ضرب میشه" رو بدیم

طرف خودش طول و عرض رنگ هر پیکسل رو بدست میاره:

Y=[ماتریس فرمول یا Encrypter مثلا][ماتریس مقادیر اولیه]

Y: طول و عرضی که رنگ پیکسلها رو برا ما مشخص میکنه

طول و عرض تصویر همون تعداد پیکسلهاست دیگه

راهتون منطقی نبود چون هر گیرنده ای میتونه اگه اینهمه اطلاعات بهش بدین تصویر و بازیابی کنه

من میخواستم اون ماتریس نویز که گفتین در تصویر ضرب میشه رو بگین چجوری بدست بیاریم . شما از معادلات لاجستیک که گفتم هیچ استفاده ای نکردید ! .

اما مهم این بود که فکر کنید همین واسم کافی بود پس اینم قبوله :icon_gol:

3- بارسلونا :ws3:

این اشتباهه فکر کنم :ws3: :ws51:

مرسی همه جوابا درست بود :ws50:

لینک به دیدگاه

خب پس تیم ما و تیم farmil مساوی شدن. نفری باید یه سوال طرح کنیم تا امشب و تا پایان فردا شب هم فرصت پاسخگویی هست :a030:

لینک به دیدگاه
خب پس تیم ما و تیم farmil مساوی شدن. نفری باید یه سوال طرح کنیم تا امشب و تا پایان فردا شب هم فرصت پاسخگویی هست :a030:

 

 

سلاام...اگه میشه فردا شب سوالارو بدیم...چون امشب فک نکنم برسم بیام....میلاد هم که نیست!!!

 

میشه باشه فردا شب؟؟؟؟!!! اگه نه که هیچییی...یکاریش میکنییمم:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

راستش نمیخواستم دیر بشه. باشه بمونه فردا. :a030:

راستی تو اون سه زمینه نباید باشه ها. دراصل ادامه همون روند هستش. :a030:

لینک به دیدگاه

خب سوال اول رو اشتباه جواب دادی. شک داشتم همین تمدن رو اسم ببری. چون قدیمی ترین تمدن قاره آمریکا تمدن اولمک هستش. اما این تمدن تو آمریکای مرکزی تو مکزیک بود.

من گفتم قدیمی ترین تمدن آمریکای جنوبی که تمدن اینکا میشد. تو پرو بود :a030:

 

آمریکای مرکزی چیه؟

مکزیک جزء آمریکای جنوبی حساب میشه :w00:

 

این تمدن تو مکزیک نیست.....تو مرز پرو و مکزیک هست:w00:

 

 

منبع بده یه جا گفته باشه این تمدن قدیمی ترین تمدن بوده :ws51:

لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...