shirin.agro 6340 ارسال شده در 19 مرداد، 2011 سالها مي گذرد و من از پنجره بيداري كوچه ياد تو را مي نگرم مي پويم و چنان آرامم كه كسي فكر نكرد زير خاكستر آرامش من چه هياهويي است عاشقي هم دردي است و من از لحظه ديدار تو مي دانستم كه به اين درد شبي خواهم مرد 6
Ssara 14641 ارسال شده در 19 مرداد، 2011 چون سیب رسیده ای رها شده در رویا با رود می روم کاش شاخه ای که از آب می گیردم دست تو باشد 5
Ssara 14641 ارسال شده در 19 مرداد، 2011 رُخ به رُخ که شدیم من مات شدم... ! و تو چون پادشاهی که از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است بی اهمیت ، رد شدی.... 4
Ssara 14641 ارسال شده در 19 مرداد، 2011 بهنگاهی دل باختن تا دل باختن به نگاهی زمین تا آسمان فرق دارند میفهمی؟ 5
bpcom 10070 ارسال شده در 19 مرداد، 2011 ایمان داشته باش که کوچکترین محبتها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمی شود دوست داشتن همیشه گفتن نیست ، گاهی سکوت است و تماشا 7
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 21 مرداد، 2011 سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد بیا ای ابر باران زا، میان شعرهای من که بغض آشنای ابر گریه می خواهد بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزیم و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد 5
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 21 مرداد، 2011 اگرچه از تو سرودن همیشه آسان نیست دلم از اینکه سروده تو را پشیمان نیست نبین به خنده من طرح بی خیالی را همیشه گریه عاشق شبیه باران نیست تو هیچ وقت به این فکر کرده ای : دیریست که آفتاب نگاهت کنار گلدان نیست خدا کند که بمیرم و آخر اسفند نبینم اینکه بهاری پس از زمستان نیست کنار پنجره میپوسم و نمیآید کسی که عابر معمولی خیابان نیست به گیسوی تو گره خورده رشته عمرم وگرنه نظم من آنقدرها پریشان نیست 5
shirin.agro 6340 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 دل های پاک فراموش نمیکنند می بخشند ولی افسوس که امروز هیچ دلی نمیبخشد.هیچ دلی به یاد نمی آورد و هیچ دلی نمیخندد 4
shirin.agro 6340 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره آری با تو هستم ... با تویی که از کنارم گذشتی... و حتی یک بار هم نپرسیدی، چرا نگاه هایت همیشه آنقدر غمگین است ؟ 4
shirin.agro 6340 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 تقصیر من نبودکه با این همه . . . که با این همه امید قبولی در امتحان سادهی تو رد شوم اصلاً نه تو ، نه من! تقصیر هیچ کس نیست از خوبی تو بود که من بد شدم 6
shirin.agro 6340 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 عشق بازی به همین آسانی است که گلی با چشمی بلبلی با گوشی رنگ زیبای خزان با روحی نیش زنبور عسل با نوشی کارهموارۀ باران با دشت برف با قلۀ کوه رود با ریشۀ بید باد با شاخه و برگ ابر عابر با ماه چشمهای با آهو برکهای با مهتاب و نسیمی با زلف دو کبوتر با هم و شب و روز و طبیعت با ما ! عشق بازی به همین آسانی است ... شاعری با کلماتی شیرین دستِ آرام و نوازشبخش بر روی سری پرسشی از اشکی و چراغ شب یلدای کسی با شمعی و دلآرام و تسلا و مسیحای کسی یا جمعی عشق بازی به همین آسانی است ... که دلی را بخری بفروشی مهری شادمانی را حرّاج کنی رنجها را تخفیف دهی مهربانی را ارزانی عالم بکنی و بپیچی همه را لای حریر احساس گره عشق به آنها بزنی مشتریهایت را با خود ببری تا لبخند عشق بازی به همین آسانی است ... هر که با پیش سلامی در اول صبح هرکه با پوزش و پیغامی با رهگذری هرکه با خواندن شعری کوتاه با لحن خوشی نمک خنده بر چهره در لحظۀ کار عرضۀ سالم کالای ارزان به همه لقمۀ نان گوارایی از راه حلال و خداحافظی شادی در آخر روز و نگهداری یک خاطر خوش تا فردا و رکوعی و سجودی با نیت شکر عشق بازی به همین آسانی است 6
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 22 مرداد، 2011 حجم ِ خالی ِ تو را حجم ِ پُر ِ هیچکس پُر نمیکند ... حالا هی بگو : دوستان به جای ِ ما ! 6
shirin.agro 6340 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 كوچك باش و عاشق... كه عشق مي داند آئين بزرگ كردنت را، بگذارعشق خاصيت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسي . 5
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 22 مرداد، 2011 تنها ترین من با تو چه آسودست این ابر پابرجا بی تو چه آلودست تو عمق خورشیدی از نسل تابیدن بی تو چه قدر دور رویای خوابیدن دور از منی اما نزدیك تر از روحی آروم و خوش قلبی با اینكه یك كوهی فردا برای ماست امروز طاقت كن خیال بارون و با خنده راحت كن یك لحظه ی آروم به عشقمون فكر كن دعای لبخند رو روی لبات ذكر كن دستام و باور كن كه بی تو می لرزه چیدن دستات هرگز نمی ترسه شروع من این جاست ادامه ی من باش حقیقته این عشق فقط نگو ای كاش صدات زدم عاشق نگو كه نشنیدي برگردنگاهم كن ديدم كه خنديدي 5
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 مرداد، 2011 وقتی از غربت ایام دلـــــم میگیرد / مرغ امید من از شدت غم میمیرد دل به رویای خوش خاطره ها میبندم / بازهم خاطر تو دســت مرا میگیرد 2
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 26 مرداد، 2011 اي غزل ترين من در کتاب زندگي گم نمي کنم ترا در شتاب زندگي بي تو لحظه هايم از طعم تيرگي پُرند با تو کرده ام عزيز ! انتخاب زندگي زندگي لبالب از شعر ناب چشم توست تو هميشه با مني اي شراب زندگي روزهاي عمر من بي تو پر کسالتند تشنه ي شب توأم اي تو آب زندگي آسمان من فقط سهم بال ناز توست گم نمي کنم ترا در شتاب زندگي 3
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 26 مرداد، 2011 آن شب ... که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ... تماشا می کرد ... آن شب که شب پره ها .. عاشــقـــانه تر .. نــــور را می جســـتند ...! و اتاقم .. سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... ! دانستم.. تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...! 4
zahra22 19501 ارسال شده در 26 مرداد، 2011 دیگر نمیخواهم ... دیگر نمیتوانم ... دیگر هیچ نمیفهمم ... دیگر همه چیز از بین رفت واژه های مبهم زندگانیم ... همه در کنار هم قرار میگیرند و ... میگویند ... یک صدا میگویند ... باید ... باید فراموش شود ... باید فراموشش کنی ... همه میگویند جدایی نشان از پایان عشق نیست ... با جدایی ... عشقی تازه متولد میشود ... با رویاهایت زندگی خواهم کرد با خاطره هایت نفس خواهم کشید تو مرا نه میخواهی ... نه بودنم ... دردی ز دردهایت کم میکند ... می روم ... می روم تا دیگر آزارت ندهم ... تا دیگر کابوسی نباشم در بین رویاهای شبانت ... دیگر هیچ چیزی برایم معنی ندارد ... واژه های مبهم ... عشق ... زندگی ... درد ... جدایی ... رهایی ... نفرت ... مرگ ... تو زندگی کن ... تو نفس بکش ... تو به رویاهایت برس ... و من تنها با رویاهایت نفس میکشم ... تنها نفس میکشم ... چرا که محکومم به این نفس های بی ثمر ... میدانم دیگر صدایت هم جزو آرزوهایم میشود ... میدانم دیگر فقط تکه ای از عکست میتواند در شب هنگام آرامم کند ... فقط رویاهایت شبم را به سپیده مبدل میسازد ... همه را میدانم ... و این را تو بدان ... همیشه و همیشه عاشقت میمانم یگانه آرزوی زندگانیم ... این را بدان که همیشه گوشهایم شنوای دردایت خواهد بود ... همیشه ... همیشه ... و " همیشه 2
ارسال های توصیه شده