sookut 13735 ارسال شده در 8 اسفند، 2010 کاش در کنج دلم خانه ای میداشتم روزهای سخت را فارغ از هر دردی در درون این دل خسته و زار رها میداشتم 8
Mitra 1723 ارسال شده در 15 مهر، 2011 دلم می خواست در عصر دیگری دوستت می داشتم در عصری مهربان تر و شاعرانه تر عصری که عطر کتاب عطر یاس و عطر آزادی را بیشتر حس می کرد دلم می خواست دلبرم بودی در روزگار شارل آیزنهاور ژولیت گریکو پل الوار پابلو نرودا چاپلین دلم می خواست شبی با تو در فلورانس شام می خوردم آن جا که تندیس های میکل انژ هنوز هم نان و شراب را با جهان گردان قسمت می کنند دلم می خواست تو را در عصر شمع دوست می داشتم در عصر هیزم و بادبزن های اسپانیایی و نامه های نوشته شده با پر و پیراهن های تافته ی رنگارنگ نه در عصر دیسکو ماشین های فراری و شلوارهای جین دلم می خواست تو را در عصر دیگری می دیدم عصری که در آن گنجشکان ، پلیکان ها و پریان دریایی حاکم بودند عصری که از آن نقاشان بود از آن موسیقی دان ها عاشقان شاعران کودکان و دیوانگان ! دلم می خواست تو با من بودی در عصری که بر گل و شعر و بوریا و زن ، ستم نبود ! ولی افسوس! ما دیر رسیدیم !! ما گل عشق را جستجو می کنیم در عصری که با عشق ، بیگانه است ...! 9
azarafrooz 14221 ارسال شده در 22 تیر، 2012 من ازاین کاش ها بیزارم…بیزارم وقتى که مرا با خودبه رویاى قشنگت می برند…مى برند و با برگشتنم دوباره غمى بزرگ رابه دلم می نشانند! 8
sweetest 4756 ارسال شده در 24 تیر، 2012 کاش ... زمین ، حرفهای گالیله را... باور نمی کرد کاش گوشه ای داشت برای پنهان شدن ... 7
azarafrooz 14221 ارسال شده در 26 تیر، 2012 ای کاش میتوانستند از آفتاب یاد بگیرند که بیدریغ باشند در دردها و شادی هاشانحتی با نان خشکشان و کاردهایشان را جز از برای ِ قسمت کردن بیرون نیاورند افسوس آفتاب مفهوم بیدریغِ عدالت بود وآنان به عدل شیفته بودند و اکنون با آفتاب گونه ای آنان را اینگونه دل فریفته بودند !! ای کاش میتوانستم خون رگان خود رامنقطره قطره قطره بگریم تا باورم کنند. ای کاش میتوانستم یک لحظه میتوانستم ای کاش بر شانههای خود بنشانم این خلقِ بیشمار را، گرد حباب خاک بگردانم تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست و باورم کنند. ای کاش میتوانستم! 4
azarafrooz 14221 ارسال شده در 2 مرداد، 2012 ای کاش این سنگ ها را در هم شکنیم ای کاش نسیمی از عشق بر ما وزیدن کند کاش این دیوار را فرو ریزیم..... 4
vergil 11695 ارسال شده در 7 خرداد، 2015 آهوی خیال های من! تا کی... صبوری ؟ تا کدامین نگاه ِ منتظر تکه ای از اطلسی هایت را به آغوش بکشم تا کدامین شب عطر تن تو... در بالش من ریخته شود من از فاصله هایی که قصه ی دلواپسی هایش تمامی ندارد بیزارم... تو را یک جا می خواهم! 5
NYC 20977 ارسال شده در 20 مهر، 2015 [h=3]ای کاش (خواننده الهه)[/h] ای کاش ای کاش با تو میموندم ای کاش از تو میخوندم ای کاش لحظه هام بوی تو رو داشت ای کاش ای کاش عشقت عشق دنیامه عشقت شوق فردامه عشقت ای کاش غم توی قلبم نمیذاشت ای کاش ای کاش ای وای قلبم بی تابه ای وای چشمام بی خوابه کاش با من بودی هر شب هرجا مهتاب مهتابــــــــــه آه ای کاش ای کاش ای کاش چشمات چشمه نورن چشمات مست و مغرورند قلبت ای کاش شور و حال قلبمو داشت ای کاش ای کاش برگرد بی تو گریونم برگرد با تو میمونم ای کاش اون نگات تنهام نمیذاشت ای کاش ای کاش ای وای قلبم بی تابه ای وای چشمام بی خوابه کاش با من بودی هر شب هرجا مهتاب مهتابــــــه آه ای کاش برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1
Sepandarmaz 1327 ارسال شده در 20 مهر، 2015 ای کاش ... بگذریم شاید باید همینطور که هست میبوده است ، کسی چه می داند ؟!!!! .... 4
toghgrol 267 ارسال شده در 19 دی، 2015 کاش در این دیر غم/چاره ما میشدی کاش برای دلم/چاره گشا میشدی "تقدیم به حضر قائم" 2
Eghlid.Habibi 55 ارسال شده در 20 دی، 2015 کاش پروانه کمی وسواس داشت , یا شعاع نور شمع احساس داشت .. شاعر , م حبیبی , اقلید فرستاده شده از HUAWEI G610-U20ِ من با Tapatalk 2
moham@d 172 ارسال شده در 29 دی، 2019 کاش امتداد یک گلبرگ را میشد دید یا حتی یک بوسه ساده از صورت یک ماه چید کاش رگبرگ یک حادثه خوب را میشد چشید یا در زیر باران نفس باد را در خود دمید کاش میشد در زیر حس غریب ، پر باران و صفا بود کاش میشد رقص یک نسیم را زیر پلک باران ندیده ، دید کاش میشد روی واژهای خشک و بی بار لانه ای ساخت از جنس بهار کاش میشد خواب باران را تعبیر کرد از بغض نبودش پیش خدا تفسر کرد بگذریم ، کاش های زیادی داریم که ای کاش طاقت این کاش ها را میشد در خود ندید ...
ارسال های توصیه شده