رفتن به مطلب

اولین تجربه خرید نون من و نهی از شوهر!


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

چن روز پیش رفته بودم خرید

از کنار یه نونوایی که رد میشدم هوس نون بربری کردم (مردم از بس نون لواش دانشگاه رو خوردم :pichak29:)

تو صف همین جور که منتظر نوبتم بودم و هر ازگاهی داخل نونوایی رو سرک می کشیدم تا نحوه پخت نون رو ببینم چطوریه چن تا خانوم پشت سر من شروع کردن به حرف و اعتراض که چرا همه جا حق خانوما رو می خورن

چرا همش آقایونو راه میدازن ؟

خلاصه بحثای حقوق زن داغ شد. منم ساکت منتظر ِ بدست گرفتن نون درحالی که گوشم به حرفای خانوما بود و چشام به دستای نونوا:w58:

یهویی یکی از خانوما ازم سوالی پرسید که خب منم ناشیانه یه جوابی دادم

-ااااااااااااااااااا ....اولین بارته داری نون میگیری دخترم ؟

گفتم با اجازه بزرگترا بله:w58:

 

- ازدواج که نکردی ؟ خونه باباتی ؟:w58:

 

گفتم با اجازه بزرگترا بله:w58:

 

-دانشجویی؟

 

گفتم با اجازه بزرگترا بله:w58:

 

- ازدواج نکنیا اصلا

 

گفتم با اجازه بزرگترا خودم میدونم :ws3:

 

- قدیما می گفتن نون شوهر بی منته اما الان نون پدر مادر بی منته شوهر چیه همش اول کاره قربون صدقه ات میرن بعد که کوسه شون ازپل رد شد اندازه یه کلفت برات ارزش قایل نمیشن چه بی سواد باشی چه فوق لیسانس چه دکترا

 

گفتم با اجازه بزرگترا تز این حرفای شمارو من خودم ارایه دادم به جامعه نسوان :banel_smiley_4:

 

- آفرین دخترم چیز فهم بشین خونه بابات پادشاهی کن تو این دوره شوهر کردن یعنی عذاب

اونم تو این گرونی تو این اوضاع بی ریخت مملکت که معلوم نیس فردامون چی میشه

 

گفتم با اجازه بزرگترا تو خونه بابام لم دادم:ws3:

خلاصه کلی نهی از شوهرم کردن و اخرش دوتا بربری داغ دادن دستم و دستمو هم سوزوندن که یادم نره این جمع نسوان چیا بهم گفتن

 

این تاپیک درجواب اون تاپیکه چرا ازدواج سخت شده ....... بود و هیچ ارزش و اعتبار دیگر ندارد :Ghelyon:

  • Like 12
  • پاسخ 50
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در
چن روز پیش رفته بودم خرید

از کنار یه نونوایی که رد میشدم هوس نون بربری کردم (مردم از بس نون لواش دانشگاه رو خوردم :pichak29:)

تو صف همین جور که منتظر نوبتم بودم و هر ازگاهی داخل نونوایی رو سرک می کشیدم تا نحوه پخت نون رو ببینم چطوریه چن تا خانوم پشت سر من شروع کردن به حرف و اعتراض که چرا همه جا حق خانوما رو می خورن

چرا همش آقایونو راه میدازن ؟

خلاصه بحثای حقوق زن داغ شد. منم ساکت منتظر ِ بدست گرفتن نون درحالی که گوشم به حرفای خانوما بود و چشام به دستای نونوا:w58:

یهویی یکی از خانوما ازم سوالی پرسید که خب منم ناشیانه یه جوابی دادم

-ااااااااااااااااااا ....اولین بارته داری نون میگیری دخترم ؟

گفتم با اجازه بزرگترا بله:w58:

 

- ازدواج که نکردی ؟ خونه باباتی ؟:w58:

 

گفتم با اجازه بزرگترا بله:w58:

 

-دانشجویی؟

 

گفتم با اجازه بزرگترا بله:w58:

 

- ازدواج نکنیا اصلا

 

گفتم با اجازه بزرگترا خودم میدونم :ws3:

 

- قدیما می گفتن نون شوهر بی منته اما الان نون پدر مادر بی منته شوهر چیه همش اول کاره قربون صدقه ات میرن بعد که کوسه شون ازپل رد شد اندازه یه کلفت برات ارزش قایل نمیشن چه بی سواد باشی چه فوق لیسانس چه دکترا

 

گفتم با اجازه بزرگترا تز این حرفای شمارو من خودم ارایه دادم به جامعه نسوان :banel_smiley_4:

 

- آفرین دخترم چیز فهم بشین خونه بابات پادشاهی کن تو این دوره شوهر کردن یعنی عذاب

اونم تو این گرونی تو این اوضاع بی ریخت مملکت که معلوم نیس فردامون چی میشه

 

گفتم با اجازه بزرگترا تو خونه بابام لم دادم:ws3:

خلاصه کلی نهی از شوهرم کردن و اخرش دوتا بربری داغ دادن دستم و دستمو هم سوزوندن که یادم نره این جمع نسوان چیا بهم گفتن

 

این تاپیک درجواب اون تاپیکه چرا ازدواج سخت شده ....... بود و هیچ ارزش و اعتبار دیگر ندارد :ghelyon:

نتونستی نگی دوم نیاوردی نه

  • Like 1
ارسال شده در
:banel_smiley_4:
ارسال شده در
:banel_smiley_4:

چیه شقی جون

راحت باش منو از خودت بدون

دادی فحشی دشنامی ناسزایی کتکی چیزی داری برام رو کن:icon_redface:

ارسال شده در
چیه شقی جون

راحت باش منو از خودت بدون

دادی فحشی دشنامی ناسزایی کتکی چیزی داری برام رو کن:icon_redface:

 

وای رو به دیفال چرا به تو فحش بدم من هر وقت لجم در بیاد میرم سراغ ابولی و اون و خفه میکنم بابا:ws17::ws17:

  • Like 1
ارسال شده در
نتونستی نگی دوم نیاوردی نه

با اجازه بزرگترا نه:ws3:

ارسال شده در

شقی علیه السلام:

با اجازه بزرگترا بله

تبریک میگم وحیدجان

:ws28:

ارسال شده در
شقی علیه السلام:

با اجازه بزرگترا بله

تبریک میگم وحیدجان

:ws28:

 

:w58::w58::w58::w58:

چرا تبریک میگی:banel_smiley_4:

چی شده:hanghead:

بگین منم بدونم:hanghead:

ارسال شده در
:w58::w58::w58::w58:

چرا تبریک میگی:banel_smiley_4:

چی شده:hanghead:

بگین منم بدونم:hanghead:

ها والا :w58:

:w58:

:w58:

:w58:

به منم بگین:w58::w58::w58:

ارسال شده در
:w58::w58::w58::w58:

چرا تبریک میگی:banel_smiley_4:

چی شده:hanghead:

بگین منم بدونم:hanghead:

 

هیچی مراسمتون به این زودی از یادت رفت

فرقش این بود که تو نرفتی تو صف نون بربری!!:ws3:

ارسال شده در
هیچی مراسمتون به این زودی از یادت رفت

فرقش این بود که تو نرفتی تو صف نون بربری!!:ws3:

 

کدوم مراسم:banel_smiley_4:

ما مراسم زیاد داشتیم:ws17::icon_redface:

واضح تر بگو بی افته دوزاری:banel_smiley_4::ws43:

ارسال شده در

خوب شد ايجا رو ديديم و گرنه داشتم جو گير ميشدما:banel_smiley_4:

  • Like 1
ارسال شده در

منم هیچوقت شوووور نمیکنم... :w16:

  • Like 1
ارسال شده در

من زن میخوام... :w58:

  • Like 2
ارسال شده در
من زن میخوام... :w58:

واسه چي:jawdrop:

ارسال شده در
منم هیچوقت شوووور نمیکنم... :w16:

اینو باور کنیم یا.....

من زن میخوام... :w58:

 

این یکی رو باور کنیم:banel_smiley_4:

  • Like 2
ارسال شده در
خوب شد ايجا رو ديديم و گرنه داشتم جو گير ميشدما:banel_smiley_4:

عزیزم شیرتو خوردی اومدی پای نت نشستی؟:Ghelyon:

ارسال شده در
من زن میخوام... :w58:

 

:ws3:

 

 

 

 

:icon_redface:

 

 

 

 

:hanghead:

  • Like 3
ارسال شده در
عزیزم شیرتو خوردی اومدی پای نت نشستی؟:Ghelyon:

جيگر 21 سالمه ها:w02:

ارسال شده در
من زن میخوام... :w58:

من هم از این هایی که این می خواد من هم میخوام:pichak29:

3 تا هم می خوام


×
×
  • اضافه کردن...