farid.wtpm 436 مالک ارسال شده در 13 اسفند، 2010 حالا باز اون مثال قبلا رو ميزنم: يك دستگاه مانند يك خانه است خانه است،خود يك حال و پذيرائى دارد با وسايل و دكوراسيون خاص(در اينجا وسائل را گوشه فرض ميكنيم)يعنى يك دستگاه براى خود گوشه ها و لحن خاص خود را دارد اما اين خانه اتاق هم دارد(كه همان آوازها هستند) اين اتاق ها هم براى خود وسائل و دكوراسيون خاص دارند. فهميدن اين موضوع جز باگوش كردن يا زدن ساز راهى نداره! حالا تقسيم بندى ها به روش معمول(كه من خودم باهاش مخالفمو نواقص دارد.) ما ٧دستگاه داريم شور،ماهور،سه گاه،چهارگاه،همايون،نوا،راست پنجگاه از اينها ٢تاى آنها متعلقاتى دارند(كه همان اتاقهاست) شور-> دشتى، بيات كرد،ابوعطا،افشارى،بيات ترك همايون-> اصفهان بقيه دستگاه ها آواز ندارند و خود دستگاه به تنهائيست(يعنى خانه ها اتاق ندارند.) حال از نام بردن گوشه پرهيز ميكنيم چون كل دستگاه ها رو هم ٣٦٨گوشه دارند كه فكر كنم كار كمى سخت ميشه! 2
farid.wtpm 436 مالک ارسال شده در 13 اسفند، 2010 حال اگر دوستان سوالى دارند يا بنده بد توضيح دادم يا اگر اون دوستمون مطلبى كه موردنظرش بود اصلا چيز ديگه بوده بگيد تا توضيح بدم. ممنونم كه به مطالب توجه نشون داديد. 1
farid.wtpm 436 مالک ارسال شده در 20 اسفند، 2010 استاد رديف آوازى و تصنيف و ضرب شناس،«عبدالله دوامى» (١٣٥٩-١٢٧٠) درخطاب به مجيد كيانى يكى از شاگردانش ميگويد: قدما هنگام شب ابتدا شور مينواختند و سپس آوازها يا دستگاههاى ديگر را،هنگام روز، اول ماهور ميزدند و بعد دستگاههاى ديگر را. استاد كيانى دستگاهها و آوازها را از لحاظ روحى و متافيزيكى نيز چنين تبيين ميكند: «شور» آغاز شب است و آوازهاى آن ادامه راه و اين آغاز هستى آفرينش است. تلاش است،جستجو است و طلب. «سه گاه» سپيده دم است. پايان شب و آغاز روشنايى يا آغاز زندگى انسان، آن هم عشق است. «چهارگاه» برآمدن آفتاب، سرآغاز زندگى،تابش نور، ديدن و شناختن معرفت است. «ماهور» آغاز روز، آغاز زندگى، شور و جوانى، غرور و توانگرى، بى نيازى، سلحشورى و استغنا است. «همايون» ادامه روز، تداوم زندگى، اتحاد عشق و عاشق و معشوق، توحيد است. «راست پنجگاه» پايان روز است، فرو شدن خورشيد و خزان زندگى، سرگشتگى و حيرت است. «نوا» سر انجام نيايش زندگى و انسان است. سرانجام آهنگ روشنايى روز كه به تاريكى و نيستى ميرسد، فقرو فنا است، نويد شبى تازه را ميدهد كه سر انجام تولدى است تازه و آن تكرار مدار كه همان ابتداى آن «شور» است. برگرفته از بروشور هفت دستگاه موسيقى ايران-رديف ميرزا عبدالله-سنتور مجيد كيانى نژاد. 2
farid.wtpm 436 مالک ارسال شده در 26 اسفند، 2010 از دوستان عزيزى كه گه گاه اين تاپيك رو دنبال ميكردن عذرخواهى ميكنم. معذرت ميخوام كه ادامه ى مطالب رو نمى نويسم. بعلت برخى مشكلات شخصى، طى روزهاى آينده مطالب رو پى ميگيريم. از صبرتون ممنونم 2
farid.wtpm 436 مالک ارسال شده در 2 فروردین، 2011 سلامى دوباره دوستان عزيزم شرمنده يه مدتى نبودم خب حالا بحثو ادامه ميديم. دستگاه شور: دستگاه شور معمول ترين دستگاه موسيقى ما و داراى گام مخصوصى است كه به گام هاى بزرگ و كوچك شباهتى ندارد. يكى از مقامات يونان قديم كه اروپائيان در كتب تاريخ موسيقى ذكر مى كنند مقام ائولين (eolien) است كه بعد توسط پاپ گرگوار بزرگ (Gregoire le grand) از قرن ششم ميلادى در كليساهاى اروپا هم استعمال ميشده و اين گام بدون داشتن علامات تغير دهنده با نوت هاى طبيعى از لا شروع ميشده و به لا خاتمه ميافته است. پس گام شور شبيه آن است و تنها اختلافى كه دارد گام ائولين ميان درجه اول ودوم يك پرده بوده در گام شور اين فاصله سه ربع پرده يعنى دوم نيم بزرگ شده است. از اينجا ميتوان به رابطه موسيقى قديم ايران و يونان پى برد و شايد در يونان قديم هم اين گام بصورت گام شور ما بوده است. 2
farid.wtpm 436 مالک ارسال شده در 6 مرداد، 2011 دوستان عزيز لطفا سوالاتتون در زمينه موسيقى ايرانى و غربى در اينجا مطرح كنيد تا يا خودم يا با پرسش از استادام بهتون جواب ميدم
ارسال های توصیه شده