رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 45
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

در گذشته های خیلی دور، هر قومی و هر مکانی ترانه های مربوط به خود رو داشت، گیلان یه سری ترانه و آوازها، آذربایجان یه سری، کرمانشاه یه سری و......

بعد از گذر اعصار شخصی به نام علی اکبر خان فراهانی دست به اقدامی زد

او تمام این نغمه ها، لحن ها و آوازها را جمع آوری و دسته بندی کرد و به صورت یک سیستم مدون ارائه نمود و نام آن را ردیف گذاشت( چون به گفته ی خودش تمام آهنگ ها را ردیف کرده این نام را گذاشته).

و آن را به پسران خود میرزا عبدالله و آقا حسین قلی خان آموخت.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

توضیح ردیف- قسمت دوم:

سپس پسران علی اکبر خان هر کدام ردیف را از دید خود و به اصطلاح به روایت خود نواختند و به شاگردان خود آموختند. از این رو امروزه دو روایت منبع برای ردیف سازی داریم:

1- ردیف میرزا عبدالله

2- ردیف آقا حسین قلی

که ردیف میرزا عبدالله متداول تر است.

(دیف آوازی کمی جریانش متفاوت است که در مبحثی دیگر توضیح خواهم داد(

 

حال فهمیدیم ردیف چیه!!!!

ردیف کل نظام موسیقی ایرانی است.

 

حلا دستگاه، آواز و گوشه چین؟؟؟

در ادامه خواهیم فهمید

  • Like 3
لینک به دیدگاه

دستگاه، آواز و گوشه چیستند؟

شما کل موسیقی ایرانی را یک کشور فرض کنید.

دستگاه ها شهرهای این کشور....

آوازها توابع شهر...

و گوشه ها خانه های هر شهر و روستاهای توابع آن هستند.

 

حالا این شهر ها هرکدام اسمی دارند.

1-شور

2-سگاه

3-همایون

4-نوا

5-چهارگاه

6-ماهور

7-راست پنجگاه

 

حالا هر شهری یک سری روستا در توابع خود دارد، آوازها این روستا ها هستند:

1-دشتی، بیات کرد، بیات ترک، افشاری، ابوعطا، از توابع شهر(دستگاه) شور.

2-اصفهان، از توابع همایون

 

حال همین آوازها باز در خود همان خانه ها را دارند که همان گوشه ها میشود.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

هر دستگاه و آوازی در موسیقی ایرانی سیستمی اجرایی خاصی دارد که حد اقل کمی از آن باید اجباراً رعایت شود.

ابتدا در گام همان دستگاه(فواصل چیده شده و معین شده بین نت ها برای هر دستگاه) در پرده های ابتدایی شروع بع نواختن میکنیم و دائما به نت شاهد آن دستگاه بر میگردیم که در آمد آن دستگاه را تشکیل میدهد.

حال نت شاهد چیست...

این تعریف کاملا درست نیست اما به نوعی میتوان گفت نت شاهد همان نت تونیک یا نت ابتدائی دستگاه است که بیشترین تاکیید را به آن میکنیم.

یعنی آخر هر جمله روی آن نت ایست میکنیم.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

برخی از اصطلاحات:

در موسیقی ایرانی اصطلاحاتی هست که بهتر است بدانیم تا توضیح بیشتر ردیف ساده تر شود:

1- فرود: جمله ی تمام کننده که پایان هر جمله در هر گوشه اجرا میشود و ماهیت آن قسمت مورد نظر از دستگاه یا آواز را نشان میدهد

 

2- انگاره : لحن مشخصه هر دستگاه و آواز است که وجه تمایز بین هر دستگاه است و هیچ نشانه مکتوب و علمی ندارد و فقط باید درک کرد.

 

3- پرده: فواصل بین نت ها

 

4- نیم و ربع پرده : همانطور که از اسمشان پیداست فواصل نیم و یک چهارم بین نت ها

  • Like 4
لینک به دیدگاه

حالا بر میگردیم سراغ ردیف!!!!!

سیستم اجرایی هر دستگاه و یا آواز تقریبا ببه این صورت است

ابتدا شروعی آران روی پردهای پایین دارد(بم تر) است که همان درآمد است

سپس کم کم خیلی نرم بالا میرود و اوج میگیرد

سپس به اوج خود میزسد مه اغلب در این موقع پرده ها تغییر میکنند البته همیشگی نیست.

سپس دوباره به پرده های قبلی بر میگردیم و در فواصل قبلی فرود میکنیم.

معمو لا در اوج یک قطعه ضربی یا چهار مضراب هم نواخته میشود.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خوب حالا یه توضیح مختصری هم راجع به گام های ایرنی و درجات آنها بدم

البته واژه گام برای موسیقی ایرانی صحیح نیست اما غلط مصطلح است!!!!:ws52:

 

همانطور که میدانید گام مجموعه هفت نت پیاپی(با تکرار نت تونیک میشود هشت نت)، که با رعایت فواصل معین گام آن را تشکیل میدهند. حالا در موسیقی ایرانی همین موضوع با اندکی تفاوت رعایت میشود:

مثلا گام دستگاه ماهور دو را در نظر میگیریم که همان دو ماژر غرب گرایان عزیز است!!!!:w16:

حالا در موسیقی ایرانی چیزی بنام تونیک نداریم

بلکه نت شاهد داریم

یعنی نتی که همه ی درجات گام نسبت به آن جاذبه دارند و تاکید زیادی زوی آن نت میشود که تقریبا میشه گفت تونیک همان نت شاهد است، اما تقریبا.

حالا اگه گفتین نت شاهد دستگاه ماهور چیه؟؟؟؟

بله، نت دو

در موسیقی ایرانی معمولا سه تا چهار نت قبل از نت شلهد همیشه او را همراهی میکنند و در کنار تاکیید بر نت شاهد به آنها هم اشاراتی میشود مثلا در گام مذبور نت های سی، لا، سل جزو این دسته اند.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

حال درجات گام ماهور میشود (سی لا سل) دو، ر، می، فا، سل، لا، سی، دو

خوب این درجات گام حالا یه توضیح کوچک

گوشه ها رو یادتونه؟

هر چند تا گوشه روی یکی از درجات گام می افتد

مثلا درامد روی همان نت دو است

کرشمه هم همینطور

خسروانی درجه پنجم است و روی سل می افتد

در گوشه دلکش که یکی از مهمترین گوشه های ماهور است که روی درجه پنجم می افتد فواصل تغییر میکند یعنی میشود

سل، لا کرن، سی بمل، دو، ر، می بمل، فا، سل

اینها فواصل گام شور سل است( یعنی نت شاهد دستگاه شور در این گام سل است)، یعنی در اینجا فضای گام تغییر میکند و به شور میگراید(همان انگاره که گفتم) حال اگر فرود ما روی شور باشد مرکب نوازی دز دستگاه شور میشود(مدلاسیون نمیشودا اشتباه نگیرید) اما اگر فرود ما در ماهور باشد دوباره به فواصل قبلی بازگشته ایمو دستگاه ماهور میشود(این یکی مدلاسیون است!!!):ws3:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ممنون عاليه..خيلي شيوا و ساده بيان مي كنيد ..منم داره حاليم ميشه

 

خواهش میکنم

وظیفه است

اگر کسی با جزییات بیشتر خواست و علاقه داشت بیشتر سر در بیاره بگه من کاملا فواصل ایرانی را تشریح کنم و قدم به قدم دستگاه ها را جلو بریم

  • Like 2
لینک به دیدگاه

حالا یه نکته کاربردی:

هر دستگاه و یا آواز متعلق به آن با توجه به نت شاهدش در یکی از درجات گام دستگاه دیگری قرار میگیرد که مرکب نوازی را ممکن میسازد.

حال یک فلش بک!!!!

مرکب نوازی یا مرکب خوانی چیست؟؟؟؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

مرکب خوانی یا مرکب نوازی به بیانی ساده و کلی اینست که ما از یک دستگاه شروع کرده و با توجه به رعایت فواصل و درجات گام تمام دستگاه و آوازها را اجرا کرده و در پایان به جای ابتدایی خود برگردیم.

مثال:

از ماهور شروع مکنیم:

درآمد-> کرشمه-> خسروانی-> دلکش (در دلکش به شور فرود میکنیم)-> کرشمه-> چهارپاره(فرود به افشاری)-> درآمد-> عراق( فرود به ابوعطا)-> فِیلی(فرود به ماهور) و تمام.

 

در بالا پس اجرای 4گوشه در ماهور که گوشه ی چهارم دلکش است وقتی در حال خواندن یا نواختن آن هستیم بجای اجرای جمله فرود ماهور جمله فرود شور را اجرا میکنیم و پس اجرای چهارپاره به جای جمله فرود شور، افشاری را اجرا میکنیم و در عراق بجای فرود افشاری، ابوعطا را اجرا میکنیم و در فِیلی به ماهور فرود میکنیمو فِیلی ماهور را اجرا میکنیم.

 

همینطور از ماهور میتوان به چهارگاه رفت، از گوشه مخالف دستگاه چهارگاه به همایون رفت(چون گوشه ی مخالف روی درجه ای است که نت شاهد دستگاه همایون است و فواصل و انگاره هم یکی است) از همایون به اصفهان و از اصفهان به گوشه ساقی نامه ی ماهور.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

حالا بر گردیم به جریانات خودمان!!!!!

از اینجا کمی جریان پیچیده تر میشود و باید کمی از تئوری ایرانی را با هم کار کنیم!!!!!

در پست بعدی کمی از آن را توضیح خواهم داد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خوب حالا بايد يكم از تئورى موسيقى ايرانى رو بگم فقط قبلش اگر تعدادى از دوستان دوست دارن كلا موسيقى رو ياد بگيرن هم غربى و هم ايرانى باتوجه به آموزش هايى كه اينجا مطرح شده بهتره اينجا درخواست بدن و من درس به درس پست ميزارم و تمرين هم ميدم تا يادگيرى كامل بشه

  • Like 2
لینک به دیدگاه

من اصلا تو فرق تار و ساز موندم؟

در موسیقی محلی ما آذری ساز هستش که عاشیقها میزنند فکر کنم صدای اون خشن تر از صدای تاره .....

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خوب ببين اون شما ميگيد همون تاره

اما باكمى تفاوت

اون كوچيكتره

رنگ صداش آذريه

پرده بندى و دسته اش هم فرق ميكنه

اما اصلش هردوتايكى هستن

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خوب وجود ربع پرده باعث شده كه مقاماتى غيرازماژور و مينور بوجود بياد، اين مقام ها داراى فواصلى است كه از ربع پرده تشكيل شده و براى آشنائى به آن بايد قواعد پست بعد رو بدونيد

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...