رفتن به مطلب

از كي بپرسم؟ ( مسابقه هفته )


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 359
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آقا این سوالا چیه:ws3:

فک کنم برای کاهش تعداد پایه ها باشه..در این حالت تعداد پایه ها 9 تا میشه...شایدم ده تا دقیق یادم نیست..و دیگه اینکه خوب کاربردشون متفاوته..یکی برای به اصطلاع active low استفاده میشه یکی برای active high

آقا من نمیدونم..من الکترونیکی نیستم که:ws3:

اصن یادم نیس چی بود...:ws3:همینام از آز مدار منطقی یادم بد..یعنی افتخار بچه های برقیم من:ws3:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
آقا این سوالا چیه:ws3:

فک کنم برای کاهش تعداد پایه ها باشه..در این حالت تعداد پایه ها 9 تا میشه...شایدم ده تا دقیق یادم نیست..و دیگه اینکه خوب کاربردشون متفاوته..یکی برای به اصطلاع active low استفاده میشه یکی برای active high

آقا من نمیدونم..من الکترونیکی نیستم که:ws3:

اصن یادم نیس چی بود...:ws3:همینام از آز مدار منطقی یادم بد..یعنی افتخار بچه های برقیم من:ws3:

 

 

7segment ها همونطور که میدونی از 7 تا دیود نوری تشکیل شدن.برای روشن شدن یک دیود نوری باید به آند اون ولتاژ مثبت و به کاتد ولتاژ منفی متصل کنیم و اختلاف این ولتاژها هم باید بیشتر از ولتاژ بایاس باشه.

به این ترتیب یک 7segment دارای 14 پایه میشه. معمولا برای راه انداختن سون سگمنت ها از میکروکنترلر یا دیگر آیسی های قابل برنامه ریزی استفاده میشه که دارای تعداد پایه های محدودی هستن. به خاطر همین باید بتونیم با کمترین تعداد پایه یک 7segment رو راه بندازیم. به خاطر همین میایم تمام آند ها رو به هم وصل میکنیم (آند مشترک) و بعنوان یک پایه در نظر میگیریم یا همین کارو با کاتدها انجام میدیم (کاتد مشترک). تو آند مشترک ورودی آند رو به تغذیه مصل میکنیم و بقیه پایه ها رو با میکرو کنترل میکنیم.تو کاتد مشترک هم کاتد رو به زمین وصل میکنیم و بقیه رو با میکرو کنترل میکنیم.

به این ترتیب به جای 14 تا پایه فقط با کنترل کردن 7 پایه میتونیم 7segment رو راه بندازیم.

تو بسیاری از کاربردها به همین هم راضی نمیشن و فقط با 3 تا پایه و با استفاده از یه دیکدر میان 7segment رو راه میندازن.

 

 

 

حالا از کی بپرسم :gnugghender:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
7segment ها همونطور که میدونی از 7 تا دیود نوری تشکیل شدن.برای روشن شدن یک دیود نوری باید به آند اون ولتاژ مثبت و به کاتد ولتاژ منفی متصل کنیم و اختلاف این ولتاژها هم باید بیشتر از ولتاژ بایاس باشه.

به این ترتیب یک 7segment دارای 14 پایه میشه. معمولا برای راه انداختن سون سگمنت ها از میکروکنترلر یا دیگر آیسی های قابل برنامه ریزی استفاده میشه که دارای تعداد پایه های محدودی هستن. به خاطر همین باید بتونیم با کمترین تعداد پایه یک 7segment رو راه بندازیم. به خاطر همین میایم تمام آند ها رو به هم وصل میکنیم (آند مشترک) و بعنوان یک پایه در نظر میگیریم یا همین کارو با کاتدها انجام میدیم (کاتد مشترک). تو آند مشترک ورودی آند رو به تغذیه مصل میکنیم و بقیه پایه ها رو با میکرو کنترل میکنیم.تو کاتد مشترک هم کاتد رو به زمین وصل میکنیم و بقیه رو با میکرو کنترل میکنیم.

به این ترتیب به جای 14 تا پایه فقط با کنترل کردن 7 پایه میتونیم 7segment رو راه بندازیم.

تو بسیاری از کاربردها به همین هم راضی نمیشن و فقط با 3 تا پایه و با استفاده از یه دیکدر میان 7segment رو راه میندازن.

 

 

 

حالا از کی بپرسم :gnugghender:

 

خو یکمی درس گفتم

بپررررررس از

مهناز.....mahnaazz

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خوب سوال بعدی رو از مهناز خانوم مسئول روابط عمومی برق میپرسم :gnugghender:

 

درمورد جداسازی به روش کور و cdmaتوضیحی دهید

 

 

سلام براستاد محترم.....ممنونم از دعوتتون....باعث افتخاره....

ببخشید دیر شد مهندس...با نتم چند روزی هست مشکل دارم

این سوال کمی سیستمی ست....تا میدانی.....اما بازهم سپاس....

 

CDMA(code division multiple access) روش تفکیک سیگنال کاربران مختلف از یک دیگر از طریق کد.....در این روش تمامی کاربران ب طوز دائم از تمامی باند فرکانسی استفاده میکنند....بر کاربر یک کد اختصاصی تعلق میگیرد...ک ب ان بیت های کد چیپ گفته میشود....در سمت گیرنده دیتاهای کاربران در کدهای متناظر آنها ضرب میشود....گیرنده با ضرب مجدد سیگنال ها در کد مورد نظر سیگنال مربوط ب خود را از سایر سیگنالها جدا میکند....ک این روش درسیستم های طیف گسترده استفاده میشود....

 

در واقع در گیرنده انتگرال گیری صورت میگیرد......اگر کد دریافتی با کد موردنظر متفاوت باشد انتگرال ان صفر میشود و تمام سیگنال های دریافتی ب جز سیگنال مربوط ب خود حذف میشود....پس باید کدهای متعامد داشته باشیم تا بتوان دیتا را آشکارسازی کرد....

 

پریود چیپ کمتر از پریود دیتاست .....پی طیف چیپ گسترده تر از طیف دیتاست.....طیف دیتا یک طیف باریک است متناسب با بیت ریت و طیف کد در دیتا طیف پهنی ست متناسب با چیپ ریت....مزیت اینکه نرخ بیت بیشتر از چیپ ریت است آن است ک میتوان تعداد کاربران بیشتری را از هم تفکیک کرد...کثلا اگر 10برابر بزرگتر باشد میتوان 10 کاربر را ازهم تفکیک کرد...

در این روش انرژی از دست نمیرود.....در GSM گاهی اوقات کد فرستنده دقیقا سرعتی برابر دیتا دارد....ک فقط این دنباله رندوم را فرستنده و گیرنده منتاظر میدانند.....ک ب نوعی رمز کردن می باشد ک دیگر طیف گسترده نیست....

 

در مدلاسیون و up convertor و down convertor در مقابل نویز و تداخل تک فرکانس مقاوم تر است....امکان ایجاد تداخل و شنود در ان بسیار پایین است...

 

مانند سیستم های:

IS-95 با نرخ بیت 10kbps

نسل دوم با نرخ بیت 1.2Mps

WCDMA (UMTS) با نرخ بیت 12.2Mbps و پهنای باند 5Mhz و چیپ ریت 3.84M

و نسل سوم آن CDMA2000

 

 

امیدوارم مفید بوده باشه....:a030:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
سلام براستاد محترم.....ممنونم از دعوتتون....باعث افتخاره....

ببخشید دیر شد مهندس...با نتم چند روزی هست مشکل دارم

این سوال کمی سیستمی ست....تا میدانی.....اما بازهم سپاس....

 

CDMA(code division multiple access) روش تفکیک سیگنال کاربران مختلف از یک دیگر از طریق کد.....در این روش تمامی کاربران ب طوز دائم از تمامی باند فرکانسی استفاده میکنند....بر کاربر یک کد اختصاصی تعلق میگیرد...ک ب ان بیت های کد چیپ گفته میشود....در سمت گیرنده دیتاهای کاربران در کدهای متناظر آنها ضرب میشود....گیرنده با ضرب مجدد سیگنال ها در کد مورد نظر سیگنال مربوط ب خود را از سایر سیگنالها جدا میکند....ک این روش درسیستم های طیف گسترده استفاده میشود....

 

در واقع در گیرنده انتگرال گیری صورت میگیرد......اگر کد دریافتی با کد موردنظر متفاوت باشد انتگرال ان صفر میشود و تمام سیگنال های دریافتی ب جز سیگنال مربوط ب خود حذف میشود....پس باید کدهای متعامد داشته باشیم تا بتوان دیتا را آشکارسازی کرد....

 

پریود چیپ کمتر از پریود دیتاست .....پی طیف چیپ گسترده تر از طیف دیتاست.....طیف دیتا یک طیف باریک است متناسب با بیت ریت و طیف کد در دیتا طیف پهنی ست متناسب با چیپ ریت....مزیت اینکه نرخ بیت بیشتر از چیپ ریت است آن است ک میتوان تعداد کاربران بیشتری را از هم تفکیک کرد...کثلا اگر 10برابر بزرگتر باشد میتوان 10 کاربر را ازهم تفکیک کرد...

در این روش انرژی از دست نمیرود.....در GSM گاهی اوقات کد فرستنده دقیقا سرعتی برابر دیتا دارد....ک فقط این دنباله رندوم را فرستنده و گیرنده منتاظر میدانند.....ک ب نوعی رمز کردن می باشد ک دیگر طیف گسترده نیست....

 

در مدلاسیون و up convertor و down convertor در مقابل نویز و تداخل تک فرکانس مقاوم تر است....امکان ایجاد تداخل و شنود در ان بسیار پایین است...

 

مانند سیستم های:

IS-95 با نرخ بیت 10kbps

نسل دوم با نرخ بیت 1.2Mps

WCDMA (UMTS) با نرخ بیت 12.2Mbps و پهنای باند 5Mhz و چیپ ریت 3.84M

و نسل سوم آن CDMA2000

 

 

امیدوارم مفید بوده باشه....:a030:

 

احسنت به این جواب کامل :gnugghender:

حالا از کی بپرسم

  • Like 4
لینک به دیدگاه
احسنت به این جواب کامل :gnugghender:

حالا از کی بپرسم

 

 

لطف کنید از مهندس مهدی عارف سوال بعدی رو بپرسید....:icon_gol:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
لطف کنید از مهندس مهدی عارف سوال بعدی رو بپرسید....:icon_gol:

 

ایشون وقت نمیکنند بیان و پاسخ گو باشن :sad0:

بجاش از محمد عارف سوال میکنم البته با اجازه :whistle:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

با اجازه مهناززززززز خانم سوال بعدی رو از مدیر ارشد انجمن یعنی محمد عارف میپرسم :ws3:

تحلیل تاثیر سلسله مراتب معابر شهری بر موفولوژی شهر یعنی چی میشه یک کمی توضیح بدی:ws3::gnugghender:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
با اجازه مهناززززززز خانم سوال بعدی رو از مدیر ارشد انجمن یعنی محمد عارف میپرسم :ws3:

تحلیل تاثیر سلسله مراتب معابر شهری بر موفولوژی شهر یعنی چی میشه یک کمی توضیح بدی:ws3::gnugghender:

 

چی واسه خودت یکیو انتخاب میکنی آخه :ws3:

اول باید مفهوم مورفولوژی رو بدونیم چیه. مورفولوژی به فارسی یعنی ریخت شناسی. حالا یعنی چی؟ یعنی ریخت و فرم شهر که شامل فرم ساختمونا، راه ها، کاربریا، منظر شهری و ساختار شهری میشه. مثلاً مثال خیلی واضحش مورفولوژی بافت قدیم شهر یزد که خونه های یکی دو طبقه حیاط مرکزی با ساباط ها و کوچه های باریک و ارگانیک بهم وصل میشن و اینا.

حالا سلسله مراتب معابر شهری چیه؟ معابر به درجات مختلف از بن بست ها و معابر محلی تا شریانی درجه 1 و بزرگراه و آزادراه اینا میرسن. سلسله مراتب یعنی اینکه این ترتیب تو دسترسیا رعایت بشه یهو یه کوچه 8 متری یا خیابون محلی نیاد وسط بزرگراه راه دسترسی داشته باشه :ws3: سلسله مراتب رعایت بشه، خیابون محلی، از طریق حیابونای جمع و پخش کننده، میرسه به معابر شریانی درجه دو و بعدشم یک.

ما تو مورفولوژی گفتیم که یکی از مواردی که تو بررسی مورفولوژی و ریخت شهر بهش پرداخته میشه معابر هستش. حالا این رعایت سلسله مراتب شبکه معابر خودش باعث شکل گیری یه فرم شهری خاص میشه. خودش یه نظمی رو به فرم شهری میده. و خب خود این درجه معابر هم یه تأثیری رو توی فرمای شهری داره. اغلب جاهایی که معابر شریانی و بزرگراه ها و اینا رد شدن، فضاها بازتر و قطعات بزرگ مقیاس تر هستن و جایی که میشکنن میرسن به خیابونای محلی و اینا، می بنیم فشردگی ها بیشتر میشه و قطعات کوچیک تر میشن و فضاهای باز کمتر به چشم میان.

به نظرم این تأثیریه که میتونه سلسله مراتب معابر روی مورفولوژی بذاره.

  • Like 7
لینک به دیدگاه
چی واسه خودت یکیو انتخاب میکنی آخه :ws3:

اول باید مفهوم مورفولوژی رو بدونیم چیه. مورفولوژی به فارسی یعنی ریخت شناسی. حالا یعنی چی؟ یعنی ریخت و فرم شهر که شامل فرم ساختمونا، راه ها، کاربریا، منظر شهری و ساختار شهری میشه. مثلاً مثال خیلی واضحش مورفولوژی بافت قدیم شهر یزد که خونه های یکی دو طبقه حیاط مرکزی با ساباط ها و کوچه های باریک و ارگانیک بهم وصل میشن و اینا.

حالا سلسله مراتب معابر شهری چیه؟ معابر به درجات مختلف از بن بست ها و معابر محلی تا شریانی درجه 1 و بزرگراه و آزادراه اینا میرسن. سلسله مراتب یعنی اینکه این ترتیب تو دسترسیا رعایت بشه یهو یه کوچه 8 متری یا خیابون محلی نیاد وسط بزرگراه راه دسترسی داشته باشه :ws3: سلسله مراتب رعایت بشه، خیابون محلی، از طریق حیابونای جمع و پخش کننده، میرسه به معابر شریانی درجه دو و بعدشم یک.

ما تو مورفولوژی گفتیم که یکی از مواردی که تو بررسی مورفولوژی و ریخت شهر بهش پرداخته میشه معابر هستش. حالا این رعایت سلسله مراتب شبکه معابر خودش باعث شکل گیری یه فرم شهری خاص میشه. خودش یه نظمی رو به فرم شهری میده. و خب خود این درجه معابر هم یه تأثیری رو توی فرمای شهری داره. اغلب جاهایی که معابر شریانی و بزرگراه ها و اینا رد شدن، فضاها بازتر و قطعات بزرگ مقیاس تر هستن و جایی که میشکنن میرسن به خیابونای محلی و اینا، می بنیم فشردگی ها بیشتر میشه و قطعات کوچیک تر میشن و فضاهای باز کمتر به چشم میان.

به نظرم این تأثیریه که میتونه سلسله مراتب معابر روی مورفولوژی بذاره.

خوب اخه تا الان کسی نگفته از محمد عارف بپرس

احسنت :a030:

 

:gnugghender:حالا از کی بپرسم :gnugghender:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

خوب سوال بعدی رو از دوست خوب انجمنیمون یعنی مرغ باغ ملکوت میپرسیم

برای طراحی یک محله احتیاج به چه ضوابط و مقررات و طراحی شبکه گذربندی احتیاج هست

  • Like 5
لینک به دیدگاه
خوب سوال بعدی رو از دوست خوب انجمنیمون یعنی مرغ باغ ملکوت میپرسیم

برای طراحی یک محله احتیاج به چه ضوابط و مقررات و طراحی شبکه گذربندی احتیاج هست

سلام. ممنون از دعوتتون:icon_gol:

 

در مورد طراحی محله

اگه ناقص بود دیگه به بزرگواری خودتون ببخشید:icon_redface: مبحث محله گسترده است.:hanghead:

یکی از اصولی که معمولا تو ارائه ی برنامه های شهرسازی رعایت میشه، اصل ساختار سلسله مراتبی هستش که تو این اصل اون حوزه فراگیر مورد نظر از دید کاربری و سلسله مراتب راه هاش به زیرمجموعه هایی تقسیم میشه. که ترتیبش به این قراره: شهر- منطقه - ناحیه - برزن - محله – واحد همسایگی – کوچه

تا اینجا خواستیم ببینیم که محله کجای این تقسیماته. حالا یه تعریف از محله:

محله در قانون تقسيمات كشوري به مجموعه ساختمان‌هاي مسكوني و خدماتي تعريف شده است كه ساكنان اون از لحاظ بافت اجتماعي خود شون رو اهل اون محل مي‌دونن. هر محله از مجموعه بلوك‌هاي ساختماني تشكيل شده كه به وسيله شبكه‌هاي ارتباطي از هم جدا میشن و حدود محله‌ها تابع تقسيمات شهرداريه

اما نظریه ای که امروزه بیشتر برای طراحی محلات مورد استفاده قرار میگیره ایرانیزه شده طرح واحد های خودیار کلارنس پریه. که طبق این نظریه یه محله مجموعه ای از واحدهای مسکونی با مرکزیت دو عنصر شاخصِ ِ مسجد و دبستانه. که مکان یابی این دو عنصر باید طوری باشه که یه نفر پیاده بتونه در زمان 1 الی 5 دقیقه ( یا مسافت 300 الی 375 متری) به اونجا برسه. ( البته دبستان باید جوری جایگذاری بشه که امنیت دانش آموزان حفظ بشه و برای رسیدن به دبستان نیازی به عبور از یه گذر اصلی نباشه). از نظر جمعیتی یه محله بین3500 تا 5500 نفر هست( که البته حدودی هستش). کاربری های مهم دیگه ای که باید تو طراحی یه محله در نظر گرفت: مراکز خرید در حد برطرف کردن نیازهای روزانه و هفتگی ساکنین، زمین ورزشی برای نوجوانان، پارک محله ای و یه واحد پزشکی مستقل. بیشتر این کاربری های مهم رو سعی میکنن داخل یا اطراف مراکز محلات در نظر میگیرن

شبکه دسترسی محله سلسله مراتبش به این قراره:

خیابان جمع و پخش کننده که ارتباط بین محله های مجاور رو برعهده داره و ترافیک محلی رو هم جمع میکنه و به مرکز محله سرویس می ده.

خیابانهای فرعی که بهش خیابان محلی هم میگن دسترسی به واحدهای مسکونی و خدمات وابسته به اون رو انجام میده

دو تا هم دسترسی پیاده محور داریم. پیاده اصلی یا گذر که بین مراکز واحد همسایگی و مراکز محله ای ارتباط برقرار میکنه. و اون یکی هم پیاده فرعی یا همون کوچه است که دسترسی امنی رو به خونه ها برقرار میکنه. دسترسي رو تو محله ها نباید صرفا برای رفت و آمد طراحی کرد( کاری که متاسفانه تو ایران انجام میشه:icon_razz:) چون میتونیم با یه طراحی متنوع و جذاب اون رو به یه فضای شهری نیمه خصوصی برای ساکنینش تبدیل کنیم.

که البته هنوز تو ایران جایگاه قانونی خود محله هاشم مشخص نیس چه برسه به طراحی مسیرهای درست محلی:icon_pf (34):

  • Like 7
لینک به دیدگاه
سلام. ممنون از دعوتتون:icon_gol:

 

در مورد طراحی محله

اگه ناقص بود دیگه به بزرگواری خودتون ببخشید:icon_redface: مبحث محله گسترده است.:hanghead:

یکی از اصولی که معمولا تو ارائه ی برنامه های شهرسازی رعایت میشه، اصل ساختار سلسله مراتبی هستش که تو این اصل اون حوزه فراگیر مورد نظر از دید کاربری و سلسله مراتب راه هاش به زیرمجموعه هایی تقسیم میشه. که ترتیبش به این قراره: شهر- منطقه - ناحیه - برزن - محله – واحد همسایگی – کوچه

تا اینجا خواستیم ببینیم که محله کجای این تقسیماته. حالا یه تعریف از محله:

محله در قانون تقسيمات كشوري به مجموعه ساختمان‌هاي مسكوني و خدماتي تعريف شده است كه ساكنان اون از لحاظ بافت اجتماعي خود شون رو اهل اون محل مي‌دونن. هر محله از مجموعه بلوك‌هاي ساختماني تشكيل شده كه به وسيله شبكه‌هاي ارتباطي از هم جدا میشن و حدود محله‌ها تابع تقسيمات شهرداريه

اما نظریه ای که امروزه بیشتر برای طراحی محلات مورد استفاده قرار میگیره ایرانیزه شده طرح واحد های خودیار کلارنس پریه. که طبق این نظریه یه محله مجموعه ای از واحدهای مسکونی با مرکزیت دو عنصر شاخصِ ِ مسجد و دبستانه. که مکان یابی این دو عنصر باید طوری باشه که یه نفر پیاده بتونه در زمان 1 الی 5 دقیقه ( یا مسافت 300 الی 375 متری) به اونجا برسه. ( البته دبستان باید جوری جایگذاری بشه که امنیت دانش آموزان حفظ بشه و برای رسیدن به دبستان نیازی به عبور از یه گذر اصلی نباشه). از نظر جمعیتی یه محله بین3500 تا 5500 نفر هست( که البته حدودی هستش). کاربری های مهم دیگه ای که باید تو طراحی یه محله در نظر گرفت: مراکز خرید در حد برطرف کردن نیازهای روزانه و هفتگی ساکنین، زمین ورزشی برای نوجوانان، پارک محله ای و یه واحد پزشکی مستقل. بیشتر این کاربری های مهم رو سعی میکنن داخل یا اطراف مراکز محلات در نظر میگیرن

شبکه دسترسی محله سلسله مراتبش به این قراره:

خیابان جمع و پخش کننده که ارتباط بین محله های مجاور رو برعهده داره و ترافیک محلی رو هم جمع میکنه و به مرکز محله سرویس می ده.

خیابانهای فرعی که بهش خیابان محلی هم میگن دسترسی به واحدهای مسکونی و خدمات وابسته به اون رو انجام میده

دو تا هم دسترسی پیاده محور داریم. پیاده اصلی یا گذر که بین مراکز واحد همسایگی و مراکز محله ای ارتباط برقرار میکنه. و اون یکی هم پیاده فرعی یا همون کوچه است که دسترسی امنی رو به خونه ها برقرار میکنه. دسترسي رو تو محله ها نباید صرفا برای رفت و آمد طراحی کرد( کاری که متاسفانه تو ایران انجام میشه:icon_razz:) چون میتونیم با یه طراحی متنوع و جذاب اون رو به یه فضای شهری نیمه خصوصی برای ساکنینش تبدیل کنیم.

که البته هنوز تو ایران جایگاه قانونی خود محله هاشم مشخص نیس چه برسه به طراحی مسیرهای درست محلی:icon_pf (34):

 

احسنت خیلی هم خوب و جامع بود:ws3:

حالا از کی بپرسم :gnugghender:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
چرا از سوال من دیگه پرسیده نشد؟:hanghead:

آخه چرا:4564::4564::4564:

 

صبور باش دوستم....:icon_gol:....دایی مجید باید سوال بپرسن.....ایشونم میان دیر یا زود.....:w16:....سوال رو میپرسن...:a030:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...