رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

خوب سعی میکنیم طرحمان را کاملا قابل فهم تهیه کنیم و مثلا یه بروشور کامل از چگونگی طرح و یا حتی یه سی دی که یه متخصص توضیح بده اما نه تخصصی یه جور قابل فهم برای همه به همراهش برای مردم بفرستیم.گرچه واقعا سخت است چون با مردمان متفاوت روبرو هستیم.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 338
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خوب سعی میکنیم طرحمان را کاملا قابل فهم تهیه کنیم و مثلا یه بروشور کامل از چگونگی طرح و یا حتی یه سی دی که یه متخصص توضیح بده اما نه تخصصی یه جور قابل فهم برای همه به همراهش برای مردم بفرستیم.گرچه واقعا سخت است چون با مردمان متفاوت روبرو هستیم.

خیلیخوبه فک میکنی بشه از جلسات حضوری استفاده کرد؟ فکر میکنی از کارشناسان جامعه شناسی یا ورانشناسان برای این جلسات استفاده کرد؟ خب یه چیز دیگه مردم میشینن cd رو خوب نگا کنن و دقیق تک تک نظراتشونو بدن؟ یادمون باشه ما به نظر مردم نیاز داریم تا کارمون خوب بشه باشه که حاصل کار ما برای مردم و شاید بگی باید خودشون برای خودشون ارزش قائل باشن اما خب اونا همه اهمیت رو درک نمیکنن. شاید اصلا از روی بی اعتمادی نگاهم نداختن به طرح ما....!!!

اگه راه های دیگه ای هم به نظرت میرسه بگو. ضمنا نگفتی چه جوری نظر مردم رو توی طرح اعمال کنیم؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه

از نظر بنده، قبل از هر چیز باید ضرورت مشارکت شهروندان درک بشه(مینا بیشتر مورد خطابم تویی). اگر طراحی شهری یا برنامه ریزی شهری را نوعی زبان قلمداد کنیم در این صورت حق اظهار نظر در مورد طراحی شهری و بیان خواسته ها از شهر به معنای برحق شمردن حق آزادی بیان نیز می تواند باشد ، در صورتی که اگر فقط متخصصین(اعم از شهرسازی، معماری، راه ، معماری منظر ) که اقلیت بسیار کمی از جامعه هستند نظر خود را وارد کارکنند به معنای انکار حق خویشتن توسط بقیه می باشد.

مورد بعدی که یکی از سوالای شیخ هستش اینه که باید دانست کجاها باید از نظرات مردم بهره جست. با توجه به فرایند طراحی شهر و برنامه ریزی شهری میتوان دریافت در هر مرحله ای می توان از نظره مردم استفاده کرد. از نظر من مهم ترین مرحله در همان قدم های اول و پس از شناخت اولیه و بازدیدهای اولیه از محل است. در این صورت میتوان مسئله را بهتر تعریف کرد. بسیاری از بزرگان شهرسازی(از جمله خودم) معتقد براین هستیم که علت اصلی شکست مدرنیسم عدم درک مسئله بود. بنابریان مشخص شدن خط مشی در همان ابتدا می تواند در شناخت هر چه بهتر طرح کمک کند. مرحله ی بعدی که مرحله ی شناخت سا سنجش وضعیت هستش نیز بسیار اهمیت دارد. از نظر کریستوفر الکساندر فرایند طراحی شهری به صورت مختصر شامل دو مرحله ی شناخت و طرح هستش. بنابراین مرحله ی شناخت به عنوان پایه ی مرحله ی طرح نقشی اساسی در نتیجه ی کار دارد. همان طور که گفتم در آخر فرایند یعنی پس از اجرا هم نظر مردم را گرفت.

و اما مهمترین کار، یعنی گرفتم نظر مردم که به تبع پاسخ به این سوال پاسخ به سوال دیگه ی شیخ یعنی چگونه وارد طراحی هم بشه نیز هست(منظورم اینه که دیگه بستگی به نظر داره و خلاقیت طراح). از نظر من چندتا راه حل داره که دوستان هم به اونا اشاره کردن و من فقط با واژه های خودم اونا رو بیان میکنم.

1)بازدید از محل و بررسی رفتارها و فعالیت های مردم و ثبت این موارد(خواه با عکس یا ترسیم کروکی و نقشه ویا با یادداشت برداری باشد).

2)برگزاری گردهمایی های کوچک، که میتونه از 2 نفر باشه تا 10 نفر از نظر من(اگه زیاد بشن به نظرم زیاد جواب نده و فک می کنم 5 یا 6 نفر عالی باشه)

3)پرسشنامه که بسیار مهارت بالایی رو لازم داره. اینکه سوالات راحت در اول بیان و از وازه های غیرتخصصی استفاده بشه و ... که یه نفر متخصص این کار باید توضیح بده. ولی از نظر من در شهرسازی هر پرسشنامه ای باید این سوالات رو پاسخ بده:

اینکه شما(مردم) چه چیز مکان زندگیشون رو دوست دارن و میخوان حفظ بشه یا تقویت بشه و یا اصلاح بشه؟

اینکه چه چیزهایی ایجاد بشه؟ و اینکه چه چیزهایی رو میخوان از محل زندگیشون حذف بشه؟

در مورد بازخود طرح هم بدیهیترین پاسخ میزان استفاده ای است که از اون فضاها میشه و پویایی که داره هستش. و مورد دیگه که به ذهنم میرسه سئوال از خود مردم.

این هم نظرات من، منتظر نقد دوستان هم هستیم.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
به نظر شما مهمترین فضای جمعی توی شهرها کجاست؟

این سوال من هستش.

هرجایی که مردم جمع بشن و اون فضا رو به عنوان محل گذران اوقات فراغت بپذرین از درجه اهمیت بالاتری برخورداره هر چند اون فضا یک فضای تعریف شده ای نباشه(البته به نظر من که بسیار قابل نقده)

کلا هر جایی رو که مردم بپسندند اهمیت بیشتر نسبت به مکان های دیگر داره!

  • Like 3
لینک به دیدگاه
خیلیخوبه فک میکنی بشه از جلسات حضوری استفاده کرد؟ فکر میکنی از کارشناسان جامعه شناسی یا ورانشناسان برای این جلسات استفاده کرد؟ خب یه چیز دیگه مردم میشینن cd رو خوب نگا کنن و دقیق تک تک نظراتشونو بدن؟ یادمون باشه ما به نظر مردم نیاز داریم تا کارمون خوب بشه باشه که حاصل کار ما برای مردم و شاید بگی باید خودشون برای خودشون ارزش قائل باشن اما خب اونا همه اهمیت رو درک نمیکنن. شاید اصلا از روی بی اعتمادی نگاهم نداختن به طرح ما....!!!

اگه راه های دیگه ای هم به نظرت میرسه بگو. ضمنا نگفتی چه جوری نظر مردم رو توی طرح اعمال کنیم؟

یه موردی که من از تموم برداشتهایی که رفتم یاد گرفتم اینه که مردم نسبت به محلشون حساسن و پیگیر مسائلی هستند که مربوط به محلشونه!تو تمام برداشتهام همیشه کسانی بودند که دقیق پیگیر بودند که ما داریم چیکار میکنیم!به ویژه کودکان که ما از اونا خیلی کمک هم گرفتیم!پس به نظر من اگه cd از طرحشون به زبان خودشون بهشون داده بشه قطعا با دقت کامل به اون نگاه میکنن!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

خب جاهایی که مردم در اونجا تجمع کنند و ساعاتی از روز رو کنا ر هم باشند.مثل همون پاتوق های محله که در هر محله در گذشته وجود داشته و عامل هویت بخشی محلات بوده اما امروزه متأسفانه دیگر از آن ها خبری نیست و محلات به مکان هایی برای پارک اتومبیل تبدیل شدند.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

خب دوستان فعلا مطلب مورد بحث همون قبیله در خصوص چگونگی گرفتن و اعمال نظرات مردم در طرحها و موضوع آینده سوالی است که امید مطرح کرده. اما فعلا به سوالهای زیر جواب بدین.:rose:

 

چگونه میشه از دیدگاه مردم در طرحها و پروژه ها استفاده کرد؟

چگونه میشه بازخورد طرح رو از مردم گرفت؟

اصلا چگونه نظر مردم را میشه گرفت؟ و در کجاهای پروژه باید از نظرات مردم استفاده کرد؟

نمیدونم جدا نظر دیگه ای ندارید یا حوصله ندارین پست بزارین. اگه حسشو ندارین که هیچ اما اگه نظر دیگه ای ندارین نگران باشین. شهرساز باید هزاران راه همیشه تو ذهنش باشه و اصلا ذهنشو قفل نکنه. یکم اون مخو به کار بندازین.:rose:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

در حال حاضر و در شهرهای امروزی پیاده رو های حاشیه خیابانها نسبت به بسیاری از جاهای دیگر داره به فضاهای جمعی تبدیل میشه.به طوریکه در اکثر شهرها به علت مکان یابی نادرست فضاهایی مانند پارکها و گاها ناامنی آنها ، نبود پاتوق های محلی و در کنار آنها بحثهای امنیتی که با تجمعات برخورد می شود ( نظیر برخوردی که با میتینگ گروه شده بود) و همینطور بعد مسافتی که امروزه بین افراد در شهرها ایجاد شده است بیشتر مراودات و برخوردها در پیاده رو ها و در حال حرکت و نه سکون انجام میگیرد.لذا میتوان در شهرها با تبدیل بعضی از مسیرهای سواره به پیاده روهای عریض و جداره سازی های مناسب با کاربریهای عامه پسند نظیر مراکز خرید ، رستورانها و کافی شاپها و همینطور ایجاد فرهنگسراها اینگونه فضاهای تجمعی بر اساس دوران حاضر ایجاد نمود . زیرا که برگشت به دوران گذشته و ایجاد پاتوق های محله ای با توجه به خوابگاهی شدن منازل و کمتر متمایل بودن ساکنین شهر برای حضور در اینگونه فضا که موجب میگردد بعد مدتی این فضا خاصیت و هدفی را که برای آن ایجاد شده اند را از دست داده و دچار سکون گردند و یا تبدیل به پاتوقی برای اراذل و اوباش در شهر گردند. و چون امروزه در محلات شخصی به عنوان کدخدا و یا کلانتر محل وجود ندارد که حفظ امنیت آن را بر عهده گیرد و گذشته از آن عدم تمایل افراد ساکن به برخورد با اشرار و گاها عدم حمایت کافی یگانهای انتظامی از این گونه واحد های کوچک تجمعی به علت وسعت شهرها آنها را از پویایی خواهد انداخت و لذا نشان دادن توجه خاص به ایجاد پاتوق های محله ای چندان کاربردی نخواهد داشت.در عوض میتوان با ایجاد یک مرکز منطقه ای برای چند محله هم نظارت را بالا برد و هم سطح عرضه امکانات رفاهی و تفریحی :icon_gol::ws31:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

سلام.

دوستان مثل اینکه بحث قبلی هنوز ناتمام مونده بودو جمع بندی نده بود که موضوع جدید شروع شد؟

لطفا دقت کنید که بحث ها به سرانجام برسن و بعد شروع کنید.:icon_gol:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

خب دوستان فعلا مطلب مورد بحث همون قبیله در خصوص چگونگی گرفتن و اعمال نظرات مردم در طرحها و موضوع آینده سوالی است که امید مطرح کرده. اما فعلا به سوالهای زیر جواب بدین.:rose:

 

چگونه میشه از دیدگاه مردم در طرحها و پروژه ها استفاده کرد؟

چگونه میشه بازخورد طرح رو از مردم گرفت؟

اصلا چگونه نظر مردم را میشه گرفت؟ و در کجاهای پروژه باید از نظرات مردم استفاده کرد؟

 

نمیدونم جدا نظر دیگه ای ندارید یا حوصله ندارین پست بزارین. اگه حسشو ندارین که هیچ اما اگه نظر دیگه ای ندارین نگران باشین. شهرساز باید هزاران راه همیشه تو ذهنش باشه و اصلا ذهنشو قفل نکنه. یکم اون مخو به کار بندازین.:rose:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
خب دوستان فعلا مطلب مورد بحث همون قبیله در خصوص چگونگی گرفتن و اعمال نظرات مردم در طرحها و موضوع آینده سوالی است که امید مطرح کرده. اما فعلا به سوالهای زیر جواب بدین.:rose:

 

چگونه میشه از دیدگاه مردم در طرحها و پروژه ها استفاده کرد؟

چگونه میشه بازخورد طرح رو از مردم گرفت؟

اصلا چگونه نظر مردم را میشه گرفت؟ و در کجاهای پروژه باید از نظرات مردم استفاده کرد؟

 

نمیدونم جدا نظر دیگه ای ندارید یا حوصله ندارین پست بزارین. اگه حسشو ندارین که هیچ اما اگه نظر دیگه ای ندارین نگران باشین. شهرساز باید هزاران راه همیشه تو ذهنش باشه و اصلا ذهنشو قفل نکنه. یکم اون مخو به کار بندازین.:rose:

به نظر من شیخ عزیز جمع بندیش کن دیگه. من می خوام در مورد سوالا پیشنهادیم باهات یه جلسه بزاریم که می خوام از کجا شروع بشه و به کجا بره بحث.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
به نظر من شیخ عزیز جمع بندیش کن دیگه. من می خوام در مورد سوالا پیشنهادیم باهات یه جلسه بزاریم که می خوام از کجا شروع بشه و به کجا بره بحث.

حتما امید جان

  • Like 5
لینک به دیدگاه

به نظر من امید میخواست یه نتیجه گیری بکنه از طرح این سوال!

مردم خودشون فضای مورد علاقشون رو میشناسن و با دقت به رفتاراشون میشه به ذهنیت اونها تا حدودی پی برد!

میدونید چرا محله های قدیمی مطلوبیت دارند با اینکه معمار و شهرساز نداشتند؟دلیل اصلیش مشارکت به معنای واقعیه!اوا خودشون محلشون رو میساختند و خودشون نیازهاشون رو میشناختند و به اونها پاسخ میدادند!

امروزه ولی این کار میسر نیست که مردم خودشون محلشون رو بسازن!اما میتونیم مشارکتشون رو بالا ببریم!

همونطور که امید هم بهش اشاره کرد مرحله ی شناخت مهمترین بخش یک پروژست!اگر شناختمون کامل نباشه از تمام ابعاد مشکلی که برای پروژه هتلی تو نیاسر افتاد و تو عید امسال تنها 3 بار برگه اجاره اتاقش پر شد!یکی از مهمترین قسمت های شناخت شناخت گروه ذی نفوذ یعنی مردم میباشه!این شناخت تنها موقعی صورت میگیره که مردم به ما اعتماد کنن!همونطور که اشاره شد این اعتماد با در اختیار گذاشتن پروژه به شیوه های مختلف و اهمیت دادن به نظرات اونا صورت میگیره!مردم وقتی ببینن اطلاعات پروؤه قبل از اجرا در اختیارشونه خیلی اعتمادشون بالا میره و نظرات واقعیشون رو میگن!

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

شهرسازی یعنی : درک پدیده شهر بعنوان یک سیستم بسیار پیچیده ی زیبای در حال تکامل انسان ساخت، که باید برای درک آن با نظریه ها و دیدگاه های؛ سیستمی(برتلانفی)، طبقاطی(مارکس)، تکاملی(داروین)، جنسیتی(فروید)، نسبیتی(انشتین)، زیبایی شناسی(نیچه)، تمدنی(مدنیت:شهرنشینی)(وبر)، و... آشنا بود.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
شهرسازی یعنی : درک پدیده شهر بعنوان یک سیستم بسیار پیچیده ی زیبای در حال تکامل انسان ساخت، که باید برای درک آن با نظریه ها و دیدگاه های؛ سیستمی(برتلانفی)، طبقاطی(مارکس)، تکاملی(داروین)، جنسیتی(فروید)، نسبیتی(انشتین)، زیبایی شناسی(نیچه)، تمدنی(مدنیت:شهرنشینی)(وبر)، و... آشنا بود.

 

ممنون مهندس جان

اما موافقی بعضی وقت ها غرق شدن ما در تفکر تئوریک کار رو برای ما پیچیده تر میکنه و ما رو از هدف اصلی دور میکنه؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...

جمع بندی مهمترین نکات مطروحه در صفحه اول تاپیک...

بعضی نکات واقعا زیبا بودند و من لذت بردم...

 

 

من شهر رو به دید انسان میبینم که تو سیستم کلی داره و یه سری ساب سیستم که همهی اینها به هم در ارتباطند!شهرساز رو هم به دید یک پزشک میبینم!شهرسازه که بیماری رو تشخیص میده و نسخه اون رو که ممکنه طراحی فضای شهری تغییر ساختار شهری و ... باشه رو میده که اگه اشتباه باشه نسخش میتونه باعث تشدید بیماری و در نهایت مرگ شهر بشه!!!

 

شهرسازی مثل یه پازلی هست که با کمک رشته های مختلف تکمیل میشه. عدم توجه به یه قسمت از اون باعث میشه پازل ناقص بمونه. تو تصمیم گیری و ارائه طرح واسه یه مسئله شهری باید همه جوانب اجتماعی، اقتصادی، معماری و ... توجه بشه و هر کدوم تو جای درست خودشون قرار بگیرن تا پازل کامل بشه.

 

امروزه در اکثر کشورها همه می دانیم که تخصص های زیادی در مورد اعضای مختلف بدن وجود داره. حال فرض می کنیم فردی کلیه شو پیوند می زنه، قبل از هر چیز تکنسین های اطاق عمل و متخصصین بیهوشی وارد عملیات می شوند. در مرحله بعد متخصص کلیه دست به کار می شود و کلیه را پیوند می زند ولی آیا کار پایان می پذیرد؟ البته که نه. آیا این عضو با سایر اعضا رابطهندارد؟ آیا یک متخصص مثانه نباید تاثیر تعویض کلیه را بر مثانه ها بررسی کند؟ آیا نباید یک متخصص اعصاب کنترل کند که تمام رگ ها پیوند خورده اند؟ و متخصصین دیگر که در این جریان حضور دارند. آخرش نوبت به کسانی می رسد که عمل را بخیه و در پایان متخصص زیبایی و پوست وارد عمل می شود. نکته ی جالب این جاست که جدیداً و در دهه اخیر رشته ای بنام مدیریت پزشکی بوجود آمده است که وظیفه اش کنترل عمل است. اینکه کدام متخصص چه موقع وارد عمل شود و رابطه ی بین متخصصین مختلف باشد کار این رشته است . به نظر می رسد که شهرسازی نیز در یک شهر چنین نقشی داشته باشد یعنی مدیریت متخصصین مختلف در مورد مطالعات شهری. مدیریت انجام یک کار منسجم در شهر باید به عهده ی یک نفر با دید شهرسازی باشد. اگه نظر زیاد جالب نیست اشکال از نحوه ی نوشتن بنده است چون استاد بهرامی خیلی زیباتر و فوق العادهتر این مفهوم رو رسوندن.

 

من هنوز چیز زیادی از شهرسازی دستگیرم نشده اما خب تا الان فهمیدم که توی شهرسازی نمیشه قطعی چیزی رو رد یا تایید کرد.همه چیز نسبیه!چیزی که امروز در یک شهر مطلوبه ممکنه چند سال بعد ویا در یه شهر دیگه نامطلوب باشه.

و یه شهرساز هیچ وقت نتیجه ی کارش رو نمیبینه.

ایده آلی تو این رشته وجود نداره ،همه چیز فقط از اینی که هست می تونه بهتر بشه اما هیچ وقت به بهترین نمیشه رسید.

 

به نظر من شهرساز و شهرسازی پلی برای رسیدن به مدینه ی فاضله انسانه

خیلی قبلتر از زمانی که ما زندگی میکنیم شهرسازی یه دانش نبوده....تجسمی از دنیای مطلوب بوده....اصلا مهم نیست که چقدر اون طرح ها عملی بودن....واسه من همین قشنگه که راهی بوده برای رسیدن به محیط ایده ال برای رسیدن به اتوپیای هرکس....اما با صنعتی شدن دنیا کم کم شهرسازی سعی کرد واقع نگر باشه....فقط به نیازهای عصر صنعتی توجه کنه....این شد که از اتوپیای خودش فاصله گرفت و بیشتر جنبه ی عملی پیدا کرد تا آرمانی

شما رو نمیدونم اما من شهرسازی آرمانی رو بیشتر دوست دارم....

 

به نظر من وظیفه شهر ساز بازسازی تمدن است.وی می بایست شیوه غارتگرانه و مخرب زندگی شهری ترمیم کند و نوعی اثر بخشی خلق نماید.اوج هنر شهرساز در این است که همچون آرایشگری حرفه ای که بر روی هر تار موی مشتریش کار میکند و با ترکیب رنگ و فرم ، زیبایی و معنی و تعادل را بوجود می آورد از دل آشفته بازار شهر چنان محیطی زیبا و بانشاط همراه با حس خاطره انگیزی و تعلق برای شهروندان خلق نماید که ایشان خود را نه کاربر شهری بلکه جزیی از کل بدانند و فرهنگ شهرنشینی را به فرهنگ شهروندگرایی ارتقا بخشد.
  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...