مسافر 72 ارسال شده در 29 دی، 2010 شب هنگام محمد باقر -طلبه جوان-در اتاق خود مشغول مطالعه بود كه به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سكوت كند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر كه شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی! محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد... شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند. شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند . قران کریم می فرماید: نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند (سوره یوسف آیه 53) انسانهایی که در چنین مواردی به خدا پناه میبرند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفط می کند و به جایگاه ارزشمندی می رساند. 21
spow 44198 ارسال شده در 29 دی، 2010 خب با همین داستانها گرفتار شدیم بقول شاعر من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم اما اینکه خال لبش چه ربطی به شاهزاده قصه ما داشت نکته ای هست که درخاطرات قوام السلطنه وزیر دربار مظفرالدین شاه نوشته شده او میگوید درخواب دیدم با یه پیکان سالار تایر مارشال عقابی مدل 57 رفته بودیم میدون اصلی شهر که قضیه کشف حجاب راه افتاد وازاون طرف روسها به المانها اعلان جنگ دادن وپادشاه پروس خودکشی کرد حالا میتونم تا شب به همین نوع نوشتن ادامه بدم ولی فقط خواستم بگم چطوری شد که اونطوری شد بقول یک عزیزی اوجور وبوجور! 3
spow 44198 ارسال شده در 29 دی، 2010 البته ازاستارتر تاپیک خیلی خیلی ممنونم بابت داستان قشنگشون ونکته بسیار ظریف اخلاقی که درداستان نهادینه هست ولی داستان شق دیگری داشت که درپست قبلیم به اون یه کمی ایما واشاره ای داشتم ممنون
armstrong 2214 ارسال شده در 29 دی، 2010 چه آدمي بوده...:w00: جهنم؟؟؟بهشت؟؟؟ اين نقد* بگير و دست از آن نسيه بدار ك آواز دهل شنيدن از دور خوش است *نقد:شاهزاده 2
هولدن کالفیلد 19946 ارسال شده در 29 دی، 2010 والا تا اونحایی که می دونم اخوندا به کمتر از ده تا صیغه ای و غیر صیغه ای راضی نمیشن خیلیم بد چشن خوار مادر ملت ....اصلا اونی که گفتی قصه اس...شاه نخواسته ابروش بره 3
rezanassimi 9036 ارسال شده در 29 دی، 2010 میگم این میرداماد هم عجب بی جنبه ای بوده! بیچاره 1 شب تو اتاقش پناه آورده 10 بار بهش نظر بد داشته !!! 7
هولدن کالفیلد 19946 ارسال شده در 29 دی، 2010 میگم این میرداماد هم عجب بی جنبه ای بوده! بیچاره 1 شب تو اتاقش پناه آورده 10 بار بهش نظر بد داشته !!! اونم تو خواب 1
VINA 31339 ارسال شده در 30 دی، 2010 میگم این میرداماد هم عجب بی جنبه ای بوده! بیچاره 1 شب تو اتاقش پناه آورده 10 بار بهش نظر بد داشته !!! اونم تو خواب شما دو تا دلتون خوشه هااا الان يه مرد با يه زن كور و كچلم تو اتاق تنها بزاري مرد بايد خيلي ماه باشه نظر نداشته باشه حالا گرفتيد اينو 2
spow 44198 ارسال شده در 30 دی، 2010 شما دو تا دلتون خوشه هااا الان يه مرد با يه زن كور و كچلم تو اتاق تنها بزاري مرد بايد خيلي ماه باشه نظر نداشته باشه حالا گرفتيد اينو 2
rezanassimi 9036 ارسال شده در 30 دی، 2010 شما دو تا دلتون خوشه هااا الان يه مرد با يه زن كور و كچلم تو اتاق تنها بزاري مرد بايد خيلي ماه باشه نظر نداشته باشه حالا گرفتيد اينو 2
Matin H-d 18145 ارسال شده در 30 دی، 2010 عجبببببببببببببب........ الان دیگه از این میرداماد هاااااااا نراریم باو 1
شـاهین 8068 ارسال شده در 30 دی، 2010 عجب بسی پند گرفتیم . ولی عجب سیاست مداری بوده این میرداماد هاااااا 1
هولدن کالفیلد 19946 ارسال شده در 30 دی، 2010 شما دو تا دلتون خوشه هااا الان يه مرد با يه زن كور و كچلم تو اتاق تنها بزاري مرد بايد خيلي ماه باشه نظر نداشته باشه حالا گرفتيد اينو اون اخونده همین که فکر ..... تو ذهنش اومده اونم نه یه بار نه دو بار ده بار خودش گناه ادم اگه ادم باشه به انسانی که پناه اورده و ازش کمک خواسته تجاوز نمیکنه حتی به ذهنشم خطور نمیکنه البته ادم ... تازه اون مردی که بخواد این کارو کنه اول مردیت و ادمیت خودشو لگد مال کرده بعد ابرو و شرف طرف مقابلشو کیلویی کرده ... 3
مسافر 72 مالک ارسال شده در 31 دی، 2010 عجب بسی پند گرفتیم .ولی عجب سیاست مداری بوده این میرداماد هاااااا :4chsmu1:
مسافر 72 مالک ارسال شده در 31 دی، 2010 اون اخونده همین که فکر ..... تو ذهنش اومده اونم نه یه بار نه دو بار ده بار خودش گناه ادم اگه ادم باشه به انسانی که پناه اورده و ازش کمک خواسته تجاوز نمیکنه حتی به ذهنشم خطور نمیکنه البته ادم ...تازه اون مردی که بخواد این کارو کنه اول مردیت و ادمیت خودشو لگد مال کرده بعد ابرو و شرف طرف مقابلشو کیلویی کرده ...
ارسال های توصیه شده