captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۰ تنها دو روز است که در آن هیچ کاری نمیتونیم انجام بدیم: یکی دیروز و دیگری فردا 8 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ "سخت است یکرنگ ماندن در دنیایى که مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند . . ." 7 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ [h=6]آنقدر میوه های سمپاشی شده به خوردمان دادند ، که این روزها ؛[/h][h=6]با حرف هایمان هم آدم می کشیم ...[/h] 8 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ من از عطر آهسته هوا میفهمم تو باید تازگی ها از اینجا گذشته باشی گفتگوی مخفی ماه و پرده پوشی آب هم همین را میگویند دیگر نیازی به دعای دریا نیست گلدان ها را آب داده ام ظرفها را شسته ام خانه را رفت و رو کرده ام دنیا خیلی خوب است بیا علامت خانه بودن من همین پنجره رو به جنوب آفتاب است تا تو نیایی پرده را نخواهم کشید... 7 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۹۰ هر چه اکنون هست، لحظه ای دیگر می باید گفت، بوده است. Whatever exists now, a moment later, we should say it existed 8 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۰ خوش بینی از نیمه ی پر لیوانی که پس مانده ی دیگری است حماقت است 11 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۰ حس غریبیست وقتی کایا خطاب به خودش میگه: Bir kuş oldun gökyüzünde, uçamadın sen پرنده ای شدی در اوج آسمان اما نتونستی پرواز کنی تو Nehir oldun ırmak oldun, taşamadın sen نهر شدی، رود شدی اما نتونستی جاری شی تو Çocuk oldun sokaklarda, oynamadın sen کودکی در کوچه ها شدی اما نتونستی بازی کنی تو Doğdun da büyüdüN ama yaşamadın sen زاده شدی و بزرگ شدی اما نتونستی زندگی کنی تو Yıllar oldu oralardan çıkamıyorsun سالها شد که در این حالت گرفتار شده ای Bağlanmış elin ayağın kaçamıyorsun دست و پایت بسته شده و نمیتونی فرار کنی 7 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۰ مرد زندانی می خندید... شاید به زندانی بودن خویش شاید هم به آزاد بودن ما... راستی زندان کدام سوی میله هاست؟؟؟!! ارنست چگوارا 6 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ مرو در پی هر چه دل خواهدت ... که تمکین تن، نور جان کاهدت سعدی 3 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ از تنهایی گریزی نیست، بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند... نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساس من بیندازد! 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ در باره عقاید سخن مي گويند انسان هاي متوسط در باره وقایع سخن مي گويند انسان هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند 8 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ درد ديگران را دارند انسان هاي متوسط درد خودشان را دارند انسان هاي كوچك بي دردند 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند انسان هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند انسان هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند انسان هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند انسان هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند انسان هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد انسان هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند انسان هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند انسان هاي كوچك مسئله ندارند 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ انسان هاي بزرگ سكوت را براي سخن گفتن برمي گزينند انسان هاي متوسط گاه سكوت را بر سخن گفتن ترجيح مي دهند انسان هاي كوچك با سخن گفتن بسيار، فرصت سكوت را از خود مي گيرند 7 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۰ و پایانی نیست شبی را که بابا نان ندارد ... 6 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۰ حوا تو مگر پوست سیب را کندی و خوردی که دنیا دارد پوست مارا می کند؟ حوا با خیال راحت سیب را قاچ بزن آدم ارزش بهشت رفتن را ندارد ! 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۰ آنقدر به انسان های روی زمین بی اعتماد شده ام که می ترسم وقتی از خوشحالی به هوا می پرم زمین را از زیر پاهایم بکشند...! 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده