taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]تو این دنیا دیگه چشماتم که درست ببینن باید تکرار کنی هزار بار دیدن را شاید که باورت شود ....!!!!ا[/h] 1
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]گوسفندها براي خوردن، منتظر عشقشان نمي شوند . . . براي ورود به آغـــــل، از عشقشان سبقت مي گيرند . . . هــنگام استراحت، جاي عشقشان را تصرف مي كنند . . . چقـــــدر گـــــوســـــفــــنـــــد ها آشـــــنا هـــــستند[/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]شكسپير گفت من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات عشق بورز[/h] 2
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]مرا باور کن....همانطور که هستم رنگ خودم و مرا آنگونه بخواه که ترسیم شده ام .....ساده ساده ! این دل کوچکم می شکند وقتی از باورهای غلط جامعه می بافی و بزور به تنم می کنی.... آهسته فرو می ریزم..... با صدایی بلند..[/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]باران که ببارد بی هیچ بهانه ای تمام قطراتش را لمس خواهم کرد ... بوی باران بوی توست بوی پاکی ... بوی نمناکی بهار...[/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]ارزان تـر از آنچــه فکــرش را بکنی بـــودیــ ؛ امـــا بــرای مــن .. گـــــرانــ تمــام شدیــ![/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]تو نباشي و باران ببارد هيچ لطفي برايم ندارد آسمان تا ابد هم ببارد بي تو فرقي برايم ندارد باز من ماندم و بي كسي ها ... در هياهوي دلواپسي ها گريه هايم تمامي ندارد درد من التيامي ندارد كاش دستي تكان داده بودي رفتنت را نشان داده بودي![/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]مواظبم باشید، دست هایم را بگیرید، می گویند آلزایمر گرفته ام، اما من فقط دنیایتان را.....نمی شناسم.!!![/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]آدمــها کنــارت هستند ، تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند ... از پیشــت میروند یک روز ، وقتی کســی جایت را میگیرد ... ![/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 6 بهمن، 2011 [h=6]عجب دردیست؛ من تو را میبینم و تو نمیبینیام؛ از این درد، دیدنیتر؟![/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 دیـر آمدی بـاران دیـــــر من در جــایـــی در حجـــم نبــودن كســی خشكیـــدم 5
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 [h=6]دوران شـــکوه ما از خاطره هــا رفتنـــد... امروز کــه سخـــت است خشکیـــده و بی باریم... از زمزمه دلتنگیــــم ، از همهمـــه بیــــزاریـــم... نه طــــاقت خاموشــــی ، نه میـــــل سخن داریــــــم... من راه تو را بستــــــه ، تو راه مــرا بستـــــــه.... امیـــــــــــــد رهـــــــائی نیســــت... وقتــــی همه دیـــــواریــــم....[/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 [h=6]دهانت را میبویند مبادا که گفته باشی دوستت میدارم. ... دلت را میبویند روزگارِ غریبیست، نازنین ... و عشق را کنارِ تیرکِ راهبند تازیانه میزنند. عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد[/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 [h=6]اینو یادت باشه هیچکس توی دنیا اینقدر مهم نیست که شما مجبور باشید به خاطرش دروغ بگید......[/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 [h=6]لعنت به اونایی که نه لیاقت موندن دارن نه جسارت رفتن هی میرن و برمیگردن و گند میزنن به زندگی آدم.....[/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 [h=6]هر چه کردم بفــــهمنــــــــد،فقط خنــــدیــــــــــــدنـــــــد... " چارلی چاپلین "[/h] 5
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 [h=6]التماس مال دیروز بود... مال وقتی که بچه بودیم امروز... ... ... می خواهی بری؟ خوب برو...... خداحافظ.[/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 وقتی که دیر رسیدم و با دیگری دیدمت فهمیدم که گاهی هرگز نرسیدن بهتر است از دیر رسیدن...................... 5
- Nahal - 47858 ارسال شده در 12 بهمن، 2011 کاش کمی وجدان درد داشتی! تا تمام درد های مرا می فهمیدی...! 5
- Nahal - 47858 ارسال شده در 15 بهمن، 2011 آنكه دستَش را اينقدر مُحكم گرفته اي ، ديروز عاشق ِ من بود...دستانت را خسته نكن! محكم يا آرام .... فردا تــو هَم تَنهايی 7
ارسال های توصیه شده