Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ فائزه جان بله جدا! زهرا تهران اومد دیدمش. مریم نه! الان مریم فکر کنم اونور هنو باشه! امادیگه با بچه داری حسابی سرگرم شده ! اینکه من مثل افسون مهربون نیستم رو قبول دارم! 1 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ 2 شب قاسم نمیاد..من مجبورم کرکره رو بکشم پایین! دیشب دست حنانه رو بوسید 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ الهه جون قاسم کلاس داشت حالا بعدا تنبیهش میکنیم که چند بار پشت سر هم کرکره رو بالا پایین کنه 3 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ شب بخییر شبت بخیر.خواب عمو سیبیلو رو ببینی 1 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ الهه جون قاسم کلاس داشتحالا بعدا تنبیهش میکنیم که چند بار پشت سر هم کرکره رو بالا پایین کنه نه عزیزم بده اینجارو تی بکشه... امروز مهمون زیاد داشتیم ی گردگیری اساسی میخواد 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ نه عزیزم بده اینجارو تی بکشه...امروز مهمون زیاد داشتیم ی گردگیری اساسی میخواد نه گناه داره درساش سخته وقتش گرفته میشه حالا بعد از امتحانا یه گردگیری درست وحسابی میکنیم بهش میگم برامون بستنی بخره 2 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ نه گناه دارهدرساش سخته وقتش گرفته میشه حالا بعد از امتحانا یه گردگیری درست وحسابی میکنیم بهش میگم برامون بستنی بخره اووووم صرفید انگار! باشه قبوله 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ الهه من اصلا تو ماجرای افسون نبودم و خبر نداشتم! خیلی جالب شد برام! چرا به اسم من شد!!!! 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ کار خاصیم نمیکنیم...دعا بجون شوما چه فیلمی؟خیلی فیلم میبینی؟ من چرا حوصلم سر میره موقع فیلم دیدن:icon_pf (34): من خیلی خوشحالم مخندم سوت میزنم...ولی همش ظاهر سازی! و شایدم برعکس من غمگینم...غصه دارممم..و اینا ظاهر سازی. هوم؟ بچه ها همگی فردا با ی مینی بوس (از این نوعش) جمع میشیم میریم زیارت مدیر تالار! داشتین حکم عزلشو میبردین! خوب یادمه:icon_pf (34): و روز خیلی بدی بود برام! جدا؟؟؟اخه چرا؟ این روزا من فقط فیلم میبینم سودوکو حل میکنم و میخوابم! همین!!! عزل؟کی ؟چی؟ چه شده؟ به منم بگین! آقا حمید مشروط شدی اما شما درست گفتی حکایت ما آدما خودمون تمام خوشحالیمونو خراب میکنیم انگار شادی بر ما حرامه تا یه ذره بهمون خوش میگذره،زودی به بدبختی ها فکر میکنیم چن وقت پیش حکایتی خوندم که یه نفر تو مجلسی یه جمله طنزی گفت همه خیلی خندیدن و چن مین بعد همون جمله رو گفت بازم همه خندیدن ولی نه به شدت قبل و دوباره تکرار کرد و نصف جمعیت خندیدن و هی تکرار کرد تکرار کرد که دیگه هیچ کس به این جمله نمیخندید!!! و اون آقاهه گفت چرا یه جمله طنز اینقد تکرار میشه دیگه بهش نمیخندیدن ولی غم و غصه هامون هربار تکرار میشه به همون شدتِ بار اول غصه میخوریم و ناراحت میشیم!!! 4 نقل قول لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ فکر کنم الهه و حنانه، شما فقط موندید پیشنهاد میکنم ما هم بریم!هوم!؟ 3 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ الهه من اصلا تو ماجرای افسون نبودم و خبر نداشتم! خیلی جالب شد برام! چرا به اسم من شد!!!! جدا؟؟ بنا به دلایل امنیتی از بازگو کردن در این محیط معذوریم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ جدا؟؟؟اخه چرا؟ این روزا من فقط فیلم میبینم سودوکو حل میکنم و میخوابم! همین!!! عزل؟کی ؟چی؟ چه شده؟ به منم بگین! !! خب با پیام قبلی حمید..به یک سری موارد مشکوک میرسیم! کاراگاهمون میره تحقیق چیز خاصی نبود عزیز...افسون ک شد مدیر ارشد بچه ها خواستن یکی دیگه مدیر کشاورزی شه... چون همه کسایی که اون روز تو بحث بودن و الان اینجا نیستن..ادامه ندیم بهتره فکر کنم الهه و حنانه، شما فقط موندیدپیشنهاد میکنم ما هم بریم!هوم!؟ اهوم...چس قربون دستت خودت بپر کرکره رو بکش پایین ک بریم! 4 نقل قول لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ فائزه جان بله جدا! زهرا تهران اومد دیدمش. مریم نه! الان مریم فکر کنم اونور هنو باشه! امادیگه با بچه داری حسابی سرگرم شده ! اینکه من مثل افسون مهربون نیستم رو قبول دارم! مریم کدوم وره؟؟؟ شوخو کردم ناراحت نشو......شومام بسیار مدیره جدی خشن و بداخلاق میباشید!!! الهه من اصلا تو ماجرای افسون نبودم و خبر نداشتم! خیلی جالب شد برام! چرا به اسم من شد!!!! فکر کنم الهه و حنانه، شما فقط موندیدپیشنهاد میکنم ما هم بریم!هوم!؟ جدا؟؟بنا به دلایل امنیتی از بازگو کردن در این محیط معذوریم من الان اصن کنجکاو نیستم! 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ کرکره اومد پایین! شب خوبی داشته باشیییییییییییییییییید. 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ خب با پیام قبلی حمید..به یک سری موارد مشکوک میرسیم!کاراگاهمون میره تحقیق چیز خاصی نبود عزیز...افسون ک شد مدیر ارشد بچه ها خواستن یکی دیگه مدیر کشاورزی شه... چون همه کسایی که اون روز تو بحث بودن و الان اینجا نیستن..ادامه ندیم بهتره اهوم...چس قربون دستت خودت بپر کرکره رو بکش پایین ک بریم! آهان...اوکیییییییییی!!! من نزدیک سه ساله دیگه مهندسان نمیرم!!! پس از چیزی خبر نداشتم!!! سودی کوجاییییییییییییی؟ 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Ghasem Zare 8757 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ سلام بر همه غایبان من امشب که کرکره میکشم پایین و روی ماموریتم استوار ایستادم امروز نتونستم زیاد بیآم انجمن فردا هم متأسفانه نمیتونم بیآم چون یه عملیات علمی داریم و یه روز و خورده ای نیستم پس این مأموریت خطیر کرکره رو به حنانه نایب برحقم میسپارم:hapydancsmil: 3 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ وای وای فائزههه کنجکاوی این وقت شب واسه پوستت اصلا خوب نیستا شبت بخیر حنانه جان. مام دیگه میریمممم قاسمم ک تازه اومد! 3 نقل قول لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۲ فائزه و قاسم و من بعد پایین کشیده شدن کرکره توسط حمید موندیم لاش 4 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .